گروه استانها خبرگزاری دانشجو، حسن اشرف گنجویی*؛ مسئله تامین آب شرب در شهرها و روستاهای استان کرمان به عنوان بزرگترین استان کشور که جزو استانهای قرار گرفته در جوار کویر و در منطقه خشک و نیمه خشک از لحاظ جغرافیایی با میزان کم بارش نزولات جوی محسوب میشود، شرایط روز به روز حساستر و تعیین کننده، برای ادامه حیات میگردد؛ بنابراین تحقیق و بررسی مستدل این پدیده حائز اهمیت است. طرح روشهای تامین آب شرب با انتقال آب از حوضه آبریزی به حوضه آبریز دیگر و یا از منطقهای به سایر مناطق، میتواند زمینه را برای بروز برخی اختلافات اجتماعی فراهم نماید.
بارور کردن ابرها و استحصال آب بصورت زود هنگام و مصنوعی از ابرها، برنامه ریزی برای حفر چاههای ژرف و پمپاژ آب از اعماق سه هزار متری سطح زمین، علی رغم نیازمندی به اختصاص اعتبارات بسیار کلان و کار مستمر تا امروز قادر به ارائه و یا تامین آب شرب حتی بصورت حداقلی که راهی برای ایجاد و امید باشد، متاسفانه در بر نداشته است.
جمع بندی تحقیقات از بررسی وضعیت طبیعت استان کرمان ثابت میکند که بسیاری از طرحهای پیشنهاد و یا اجرا شده ناشی از عدم شناخت از مسائل آب و خاک و یا پتانسیلهای تامین آب موثر وکارآ بوده است که در ادامه این گزارش تحلیل مختصری از عوامل بحران ساز و راهکارهای پیشنهادی را ارائه میکنیم.
بیشتر بخوانید:
«ناحکمرانی آب» در کرمان / وقتی آبِ خوردن مردم اهرم گروکشی مسئولان استانی میشود
عدم مدیریت متمرکز در طرحهای اجرا
در بازدیدهای صحرائی مستمر از طرحهای آب و خاک اجرا شده اینگونه برداشت میشود که امور آبخیزداری با ذهنیتها و برنامه ریزی خاص و منحصر به فرد سازمانی در درههایی که شناسائی از ده بندهای سنگ و سیمانی و یا خاکی احداث نموده است.
کنترل کیفی بندهای سنگ و سیمانی اغلب بیانگر این مسئله است که سنگ و سیمان با شرایط قرارداد در بالادست و پایین دست بند رعایت شده، ولی در وسط بند در حد پر کردن بدور از در نظر گرفتن دستور کار اجرائی است. در پی بند سنگ و سیمانی به جای حذف نمودن مصالح واریزهای و رسیدن به سنگ بستر و همینطور در تکیه گاه با سهل انگاریهای واضح کار سنگ و سیمان شروع شده است.
واژگون شدن بندهای آبخیزداری سنگ و سیمانی در اغلب نقاط استان و با تخریب و شکستن آنها و نداشتن کارایی برای اهداف تعیین شده نشان دهنده ضعیف بودن درک کارشناسی جامع است.
در شرایط کنونی در روستاهایی از استان با بهره گیری از این بندهای سنگ و سیمانی در حالیکه مخزن آنها پر از رسوبات رودخانهای شده است، مدیریت آب و فاضلاب استان با قرار دادن لوله در مخزن زیر رسوبات و شبکه صافی زه آبهایی که به این مخازن از زیر حوضه آبریز هدایت میشوند جمع آوری و پس از هدایت به منابع آبی پائین دست، برای آب شرب به مصرف میرساند.
بررسیهای انجام شده از این قبیل بندهای سنگ سیمانی نشان میدهد که اغلب به دلیل ضعف ساختمانی، فرار آب از زیر و یا تکیه گاهها چند برابر میزان آبی است که وارد لوله تامین آب شرب میگردد.
وسعت استان کرمان به عنوان وسیعترین استان کشور و همراه داشتن مناطق کوهستانی گسترده میطلبد که در خصوص ساختمان بندهای سنگ و سیمانی آبخیزداری تجدید نظر و به عنوان پارامتری تعیین کننده و هماهنگ با مدیریت آبفای استان، در نظر گرفته شود.
طرحهای آبخیزداری به گونهای مطالعه و اجرا شده اند که پس از پر شدن از رسوبات رودخانهای و یا در حین پر شدن به دلیل داشتن مخازن ذخیره کننده و زهآبهای دره مربوطه، تبدیل به گزینهای هم برای تامین آب شرب میشوند؛ برای مثال «دره گردو درکای رابر» که تنها بندی سنگ و سیمانی است قبلاً ساخته شده که از پی و تکیه گاهها فرار آب داشته است، ولی پس از اصلاح و جمع آوری، زه آبهای بیشتری از دره آبدهی بیش از بیست و پنج لیتردر ثانیه را پیدا کرده است که به عنوان نماد کارایی بندهای سنگ و سیمانی برای تامین آب شرب میتوان آن را در سطح کشور مطرح و پیگیری نمود.
بندهای آبخیزداری خاکی نیز در سراسر استان به دلایل ضعف نظارت اکثراً با اولین سیلابهای فصلی به کلی تخریب و کارآیی خود را از دست داده اند؛ تحقیقات بیشتر از سدهای خاکی ساخته شده، بندهای انحرافی، کار احیا و مرمت قنوات، کانال سازی و همه موارد مطرح شده اینگونه نشان میدهد که قبل از اینکه در جهت مدیریت متمرکز تامین آب باشند، متاسفانه در جهت هزینه نمودن اعتبارات با رعایت نکردن اصول اولیه فنی – مهندسی و یا اجرایی بوده است.
براساس مستندات تهیه شده که در رسانهها منتشر شده اند، ضرورت دارد که قبل از هر کاری از کلیه طرحهای آب و خاک اجرا شده و در دست اجرا مستند سازی شوند، این جمع بندها میتواند گنیجینهای از اطلاعات آکادمیک و دانشگاهی را با امور اجرائی تلفیق نموده و سپس از نتایج بدست آمده برای بهینه سازی هر طرح و بالا بردن راندمان آن بهره برداری نمود.
عدم نظارت بر اجرای طرحهای آبی
با وجود ارگانهای متعدد برای مطالعه و اجرای طرحهای آب و خاک، وزارت نیرو، وزارت جهاد کشاورزی، منابع طبیعی، اما متاسفانه نظارت بر کنترل مطالعات شرح خدمات اجرائی، تطبیق شرح خدمات با عملکردها، تحلیل امور اجرائی با اهداف طرح و تحقیق در خصوص نارساییها بسیار منفی است، شدت منفی بودن تا آنجاست که اگر کارشناسی خواسته باشد برای بهبود وضعیت طرحی اظهار نظر نماید، با چالش مواجه میشود.
بررسیهای بیشتر این شک را ایجاد مینماید که گویا در حوزه نظارت ضعیف عمل میشود و امید است که چنین نباشد و برای مقابله با بحران آب، پارامتر نظارت تعریف و ناظرین با احساس مسئولیت بیشتر برای تامین آب به وظایف خود را عمل نمایند.
عدم شناخت از چشمه سارهای مناطق کوهستانی
چشمه سارهایی که قرنها زه آبهای درون کوهستانها را آزاد و مورد بهره برداری برای تامین آب شرب و یا کشاورزی قرار میگرفتهاند، امروزه به دلایلی از مدار خارج شده اند، جوشش طبیعی آب از نقطهای از کوهستان با سنگهای رسوبی معرف این مسئله است که درز و ترکها، شکافها، حفرهها در کوههای کارستیک پر از آب است و، چون توان ذخیره بیشتر آب را ندارند از نقطه ضعیف مناسبی به بیرون تراوش نموده و چشمه ایجاد شده است.
به عبارت بهتر چشمه باید گفت سرریز آبهای درون کوهستان است، ولی بررسیهای کارشناسی بیشتر از قنوات نشان میدهد که در اثر گذر زمان به علت ته نشین شدن موادی که با آب حمل میشوند و سفت شدن آنها که گاهاً مسیر کوره قنوات را مسدود مینماید و شکستن آنها برای جریان آب الزامی است.
این پدیده در مورد چشمه سارها هم صادق است، یعنی با ته نشین شدن مواد و رسوب شدن آنها، لولههای موئین هدایت کننده زهآبها به کلی مسدود و در این صورت چشمه خشک میشود.
خشک شدن چشمه به این معنی نیست که آب درون کوهستان خشک شده، بلکه بایستی راهکارهای بهتر برای باز کردن لولهها و استفاده از آب درون کوره پیدا کرد، در یک ساده نگری سریع در این خصوص اینگونه مطرح میشود که خشکسالی است، بارندگی کم شده و این قبیل موارد، در حالیکه مسئله به این صورت نیست و تحقیقات انجام شده ثابت نموده که اگر از محل همین چشمه که عنوان خشک پیدا نموده، کورههای و یا تونلی به قطر یک الی یک ونیم متر بصورت افقی احداث نمائیم، مجموعه زه آبهای درز شکافها، ترکها، در چنین کورهای آزاد میشوند که قابلیت تامین آب شرب را دارند.
ذکر این نکته مهم است چشمه را بصورت نقطهای نمیتوان مورد ارزیابی قرار داد و چشمه متاثر از منطقهای گسترده است، منطقهای که تبخیر هم متاثر از تابش از خورشید را دارد، تبخیر منحصر به سطح دریاها، دریاچهها نیست، مناطق کوهستانی هم تبخیر دارند وقتی که برفکها ذوب، بخشی از آنها نفوذ و یا تبخیر شدند، تبخیر خاتمه نمییابد باز هم این مکانیزم تداوم دارد به این صورت که با تبخیر آب ناشی از بارندگیها و یا ذوب برف ارتباط تبخیر با درون کوهستان آغاز میگردد، به این صورت که زه آبهای درون کوهستان از طریق منافذ آزاد بین درز و شکافها، در اثر تابش نور خورشید به سطح رسیده و تبخیر میشوند.
این کار را میتوان به روشنایی چراغ فتیلهای تشبیه نمود که نفت را از مخزن میکشدو در سطح فتیلها میسوزد، نکته مهم این است که در مجموع نمیتوان به کوه به چشم جسمی سنگی یکپارچه و فاقد آب نگاه کرد، بلکه میتوانیم با ردیابی و احداث قنات کوه در نقاط مختلف مناطق کوهستانی، آب شرب مورد نیاز هر منطقهای را تامین نمود.
عدم شناخت از مکانیسم کار قنوات
قنات و قنات داری تامین آب هزاران ساله در کشورمان است، حفر چاه گمانه یا مادر چاه در مجاورت مناطق کوهستانی و طراحی و اجرای رشته قناتی که بتوان زهآبهای دامنه را از طریق کوره قنات مظهر و قابل استفاده نماید، ابتکار، هنر و فرهنگ تامین آب ما ایرانیان در گذشته بوده و بایستی تداوم پیدا کنند، بررسیهای کارشناسی مستمر از بازدیدهای صحرائی از مادر چاه قنوات تا مظهر آنها ثابت نموده که قناتی خشک شده نداریم!
استادان و معماران طراح و اجراکننده قنوات مادر چاه و بخش تران قنات را در مناطق کوهستانی انتخاب و اجرا مینمودند، معتقدند آب زیرزمینی این مناطق متاثر از سفرههای آب زیر زمینی دشتها ناست که با پایین رفتن سطح آب سفرههای زیر زمینی قنوات هم خشک شوند، بنابراین هر آنچه که به این صورت در بین مردم پخش شده اساساً صحیح نیست.
صنعت چاه و چاه زنی، راحت طلبی در نظام بهره برداری از قنوات گسلی ایجادنموده که توسط ناآگاهان و آنهایی که فاقد دانش فنی و یا توان کارشناسی از مکانیزم کار قنات و قنات داری بوده اند و یا به طور خلاصه عدم شناخت، این گسل را روز به روز عریضتر نموده است، به عبارت بهتر میتوان دقیقاً اعلام نمود که راهکار بنیادی تامین آب شرب، با مبرمترین نیاز حیات بشر را بایستی به فرهنگ قنات و قنات کوه مرتبط و برای رسیدن به آن تلاش نمود.
حساسیت مالکان و حق آبه بران به تامین آب شرب از چشمه سارهای آنها و اخذ آب بها از آنها
بازدیدهای صحرائی مستمر از سراسر استان نشان میدهد که مالکان و حق آبه بران چشمه سارها نسبت به بهره برداری آب چشمه توسط آب و فاضلاب و اخذ آب بها از آنها، حساس و به شدت واکنش نشان میدهند، بطوری که در بعضی از روستاها لولههایی که آب چشمه را به منبع آب شرب منتقل مینموده قطع کرده و سیستم تامین آب شرب از چشمه را مختل نموده اند.
تشدید چنین اختلافاتی منجر شده که آب و فاضلاب در فواصل طولانی بیش از بیست یا سی کیلومتری روستا چاهی حفر و با گذاشتن ایستگاههای پمپاژ آب را به منبع آب روستا برساند؛ این کارها مستلزم هزینههای بسیارکلان بوده نیز باکف شکنیهای مکرر چاه و تغییر طعم و مزه آب در مجاورت لایههای مسئله دار عمقی و استفاده نکردن آب توسط اهالی، سیستم انتقال آب پرهزینه، برای همیشه از مدار خارج شده است.
تحقیقات بیشتر نشان میدهد که در همه این روستاهای مسئله دار، امکان احداث قنات کوه در کوهستانها و تامین آب شرب از نقاطی که هیچگونه اعتراضی نباشد، میسر است.
به طور کلی با توجه به تحقیقات و بازدیدهای میدانی از روستاها و شهرهای استان کرمان ظرفیت آبی این استان میتواند تامین آب کرمان را انجام دهد اما این اتفاق به شرطی به وقوع میرسد که مدیریت صحیحی در حوزه آب استان کرمان برای تخصیص درست منابع صورت گیرد.
* حسن اشرف گنجویی، کارشناس و محقق حوزه تامین آب