گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو- ندا زارعی: کمبود گاز در کشور بر روی اقتصاد داخلی اثرگذار خواهد بود. ایران در حال حاضر فعالیت پررنگی در بازارهای گازی ندارد و بر اساس گزارش «مرور آماری بخش انرژی جهان در سال ۲۰۲۲» میزان صادرات کشورمان تنها ۱۶ میلیون متر مکعب بوده است. در حال حاضر با وجود ناترازی، فرصت صادرات این مقدار گاز هم از بین میرود و حتی برای تامین نیاز داخلی نیز به زحمت خواهیم افتاد.
تبعات سیاسی و زیست محیطی
در حال حاضر با وجود ناترازی در تولید و مصرف در داخل کشور و وجود چالش در تامین گاز مورد نیاز داخلی، احتمال تضعیف جایگاه سیاسی ایران در منطقه نیز افزایش پیدا میکند. در سال ۹۲ با روی کار آمدن دولت جدید، پروژه انتقال گاز به پاکستان متوقف شد و آنها ار کشور دیگر گاز خود را تامین کردند. مسلما اگر ایران میتوانست تبدیل به یکی از تامین کنندگان انرژی این کشور شود روابط بین تهران-اسلام آباد نیز وارد فصل جدیدی میشد. این اتفاق در بهبود و توسعه امنیت در شرق کشورمان نیز میتوانست تاثیر گذار باشد.
ناترازی گاز از سوی دیگر صنایع ایران را به سمت استفاده از گازوئیل و مازوت هدایت کرده است که تبعات زیست محیطی آن را در فصول سرد سال شاهد هستیم. این موضوع نیز در افکار عمومی به عنوان یکی از نقاط ضعف کشور مطرح میشود.
تبعات اقتصادی
بر اساس سند چشمانداز ۱۴۰۴، ایران باید سهم ۸ تا ۱۰ درصدی از بازار گاز جهان را بدست آورد که در حال حاضر این عدد، ۲ درصد است. ترکیه، ارمنستان و عراق از جمله مشتریان گاز ایران محسوب میشوند که میتوان با صادرات گاز به آنها، وابستگی سیاسی نیز ایجاد کرد. این ناترازی و صادر نکردن گاز، عدمالنفع سالانه ۱۰ میلیارد دلاری را در پی دارد که در مجموع بر اقتصاد کشور تاثیر گذار است.
صنایع پتروشیمی، سیمان و فولاد
بنا بر آمار شرکت ملی صنایع پتروشیمی در سال ۱۴۰۰، ۲۳۸ میلیارد و ۵۰۰ میلیون مترمکعب گاز طبیعی در کشور مصرف شد و کل مصرف گاز طبیعی واحدهای پتروشیمی حدود ۲۵ میلیارد متر مکعب بوده است. صنعت پتروشیمی به طور میانگین در چهار ماه سرد سال به میزان ۱۹ و نیم میلیون متر مکعب در روز کمبود خواهد داشت و ۲۵ درصد از ظرفیت پتروشیمی گازی، در صورت کمبود گاز از مدار تولید خارج میشود. در نتیجه این اتفاق، میزان تولید محصولات پتروشیمی نیز کاهش پیدا میکند و عدمالنفع یک میلیارد دلاری ناشی از کاهش صادرات را در پی دارد. کمبود و افزایش قیمت ارز، چالش تامین مواد اولیه صنایع تکمیلی و از دست رفتن بازار صادراتی پتروشیمی و جایگزینی رقبا از دیگر تبعات کمبود گاز در صنعت پتروشیمی است.
دولت برای تامین نیاز ۲۰ میلیون متر مکعبی صنعت سیمان، تنها توانایی تامین ۵ میلیون متر مکعب از آن را با گاز طبیعی دارد. برای تولید ۷۵ درصد، یعنی ۱۵ میلیون متر مکعب سیمان از نفت کوره استفاده میشود. در نتیجه در استفاده از نفت کوره به جای صادرات آن، عدمالنفع ۷۰۰ میلیون دلاری حاصل میشود. علاوه بر این، استفاده از نفت کوره در صنعت سیمان، باعث آلودگی زیست محیطی نیز میشود.
در صنعت فولاد نیز به دلیل استفاده نکردن از سوخت مایع، ۳۳ درصد از خط تولید صنایع فولاد متوقف میشود و عرضه فولاد با کاهش مواجه میشود. در نتیجه برق و گاز قطع شده و خسارت شش میلیارد دلاری به صنعت فولاد وارد میشود. همچنین قیمت فولاد با افزایش مواجه میشود.
مازوت نوعی نفت کوره به شمار میآید که کیفیت پایین و ویسکوزیته بالایی دارد. به دلیل کمبود گاز، روزانه ۶۰ میلیون لیتر گازوئیل و ۴۰ میلیون لیتر مازوت در نیروگاهها برای حفظ تولید برق کشور استفاده میشود. استفاده از سوخت مایع در نیروگاهها علاوه بر آلوده کردن هوا، عدمالنفع شش میلیارد دلاری را هم در پی دارد؛ این عدمالنفع به دلیل سوزاندن سوخت مایع به جای صادر کردن آن است. تعطیلی مدارس و ادارهها نیز از جمله تبعات غیر مستقیم کمبود گاز، استفاده از مازوت و آلودگی هوا است.
با توجه به میزان ذخایر گازی که در ایران وجود دارد، نه تنها انتظار میرود در بازارهای گازی حضور فعالی داشته باشد بلکه میتواند با تبدیل شدن به هاب گازی منطقه، موقعیت سیاسی خود را مستحکم و اثرگذاری خود را بیشتر کند. با همه اینها ایران در حال حاضر سهم زیادی از بازار گاز ندارد. در صورت پایدار بودن ناترازی، کشور باید از بازارهای گازی کاملا کنارهگیری کند تا بتواند نیاز داخلی را تامین کند. در این صورت رقبایی که ذخایر کمتر از ایران دارند، جایگزین آن خواهند شد که این باعث تضعیف جایگاه سیاسی ایران میشود. حال باید دید در شرایطی که روزبهروز به بحران کمبود گاز نزدیک میشویم، مسئولان چه تدابیری برای این موضوع اندیشیدهاند.