به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجو، ، سفارت آمریکا در ۱۳ آبان سال ۱۳۵۸ به دست تعدادی از فعالان دانشجویی موسوم به دانشجویان پیرو خط امام، مورد تسخیر واقع و اسناد آن نیز کشف و ضبط شد.
۱۳ آبان، اولین ماجرا نبود!
نفرت مردم ایران از آمریکا ماجرای امروز و دیروز نیست. این ماجرا از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ آغاز شد و تا امروز نیز ادامه داشته است. به همین علت، بخش عظیمی از مردم ایران ناکامیها و مشکلات خود را ناشی از مداخلات آمریکاییها دانسته و میدانند.
به دلیل همین نفرت و بیزاری از آمریکاییها، اواخر آذر سال ۵۷، گروهی از معترضین به رژیم پهلوی به سمت سفارت آمریکا حرکت کردند و حتی یکی از اتومبیلهایی که قصد ورود به سفارت را داشت نیز آتش زدند. این ماجرا با واکنش تفنگداران آمریکایی مواجه شد و آنها با پرتاب گاز اشکاور ماجرا را فیصله دادند. به نقل از سولیوان، سفیر وقت آمریکا در ایران، این اولین تجربه آمریکاییها از حمله به سفارت بود. آن هم وقتی که هنوز حتی انقلاب رخ نداده بود!
در شب ۲۲ بهمن ۵۷ نیز چندین بار به سفارت آمریکا گلولههایی شلیک شده بود ولی اتفاق خاصی رخ نداد. اما در ۲۵ بهمن، سومین هجوم به سفارت به وقوع پیوست. هجومی که بعد از یک ساعت تبادل آتش، با تسلیم شدن آمریکاییها منجر به تسخیر سفارت به دست چریکهای مهاجم شد. به واقع اولین دفعهای که سفارت آمریکا تسخیر شد، نه روز ۱۳ آبان، بلکه ۲۵ بهمن سال ۵۷ بود. در پی این ماجرا، با پیگیری دکتر ابراهیم یزدی و فرمان امام خمینی (ره) به آیتالله مهدوی کنی، با مهاجمین که به گفته سولیوان چریکهای فدایی خلق بودند، برخورد و آنها را از سفارت خارج کردند و سفارت به آمریکاییها تحویل داده شد.
و، اما تسخیر سفارت آبان ۵۸
به دنبال پذیرش محمدرضا پهلوی، آن هم پس از ماهها عدم رضایت جیمی کارتر، رئیس جمهور آمریکا، به ورود پهلوی به این کشور، در بین مردم ترس آن وجود داشت که همانند ۲۸ مرداد سال ۳۲، دوباره کودتایی رخ داده و پس از سالها تلاش برای سرنگونی حکومت پهلوی، انقلاب اسلامی نیز به سرنوشت دولت مصدق دچار شود؛ بنابراین عدهای از دانشجویان که بعدها به دانشجویان پیرو خط امام موسوم شدند، تصمیم گرفتند که به سفارت هجوم برده و آن را تسخیر کنند. در پی آن مردم نیز به خیابان آمده و از این اقدام دانشجویان حمایت کردند. این واقعه که در ۱۳ آبان سال ۱۳۵۸ رخ داد، به تعبیر امام خمینی (ره) «انقلاب دوم» نام گرفت و سرآغاز کشمکشها بین آمریکا و ایران پس از انقلاب بود.
در برابر این ماجرا، از همان زمان تا کنون مواضع و نظرات مختلفی اتخاذ شده است. یکی از مهمترین مواضع نیز، موضع مهندس بازرگان، نخستوزیر وقت بود که به دلیل مخالفت با این اقدام از سمت خود استعفا داد و نتیجتا دولت موقت به پایان دوره خود رسید. باقی جریانات و اشخاص سیاسی نیز هر کدام موضعی را اتخاذ کردند.
جریان موسوم به انقلابی
یکی از جریانات مهم و تاثیرگذار در سالهای پس از انقلاب، جریان موسوم به انقلابیها بود. این جریان که عمدتا در حزب جمهوری اسلامی فعالیت میکردند، از حامیان این واقعه بودند و از آن دفاع نیز کردند. حزب جمهوری اسلامی در پی این واقعه بیان کرد: «این واقعیت انقلاب ماست که حضور انقلابی خود را علیه منافع امپریالیزم در هر صحنه ابراز میدارد.»
شهید بهشتی که دبیرکل حزب جمهوری اسلامی بود، ضمن حمایت از این واقعه، در جلسه مجلس خبرگان اسلامی گفتند: «ما در عین اینکه میپذیریم که سفارت یک کشور و اتباع یک کشور در کشور دیگر باید امنیت داشته باشند و در عین اینکه قانون اسلام چنین امنیتی را تاکید و تضمین میکند، در عین حال میخواهیم بگوییم که زبان انقلاب هم، زبان راست و صریح و روشنی است.ای آمریکا! وای کشورهای دیگر جهان! زبان انقلاب ایران را اگر هنوز نیاموختهاید و نمیتوانید درک کنید، خوبست سر عقل آیید و درک کنید.»
دکتر باهنر نیز که از بنیانگذاران حزب بود، از تسخیر سفارت آمریکا در تهران حمایت کرده و آن را اقدامی دفاعی در مقابل تجاوزات و دخالتهای آمریکاییها در امور داخلی ایران دانست. وی ابراز کرد: «در مورد گروگانهای آمریکایی ما باید فکر کنیم که این اقدام جوانان مسلمان در برابر چه کسی انجام شده است و بپرسیم آمریکا در ۲۵ سال اخیر با ملت ایران چه کرده است؟ ما همهی اختناق و استبداد را از نفوذ جابرانه آمریکا میدانیم و پناه دادن شاه مخلوع نیز خیانت به انقلاب ما بود.»
آیتالله خامنهای، نیز درباره این واقعه فرمودند: «ملت ایران میتواند به همه دنیا بگوید و به اثبات رساند که دولت آمریکا، نسبت به ملت ایران تجاوز و تعدی کرده است. به حیثیت انسانهای قهرمان و شجاع و فداکار این مرزوبوم اهانت کرده است. او دشمن این مردم را پناه داده است. مردم در روز اولی که انقلاب پیروز شد، میتوانستند این ساختمان را با خاک یکسان کنند و نکردند. ما نجابت کردیم. اما ایدئولوژی ما به ما میگوید این نجابت تا وقتی به حماقت تبدیل نمیشود که در مقابل تعرض ساکت نمانیم. آن وقتی که دشمن به تو تعرض میکند، سکوت تو، بیتفاوتی تو نامش نجابت نیست، حماقت است. آن روزی که دستگاه سفارت را تبدیل میکنند به لانه جاسوسی، ملت ایران باید تحمل نکند و نکرد. پس ما مورد تعرض قرار گرفتیم. ما ابتدا تعرض نکردیم. به ما تعرض کردند، جلاد ما را پناه دادند و مزدوران خود را به جاسوسی گماشتند. ما در مقابل یک تهاجم دست به تهاجم مقابل زدهایم و میزنیم.»
مجاهدین خلق، در مسیر تصاحب تسخیر
این جریان، علیرغم برخی مسائلی که در ابتدای انقلاب پیش آمده بود، از جمله موافقان این واقعه بود. حتی این سازمان که گویا انجام هیچ اقدام ضدامپریالیستی از ناحیه تشکلی غیر از خود را تحمل نمیکرد، تظاهر به هدایت و کنترل جریانی نمود که کوچکترین نقشی در برآمدن آن نداشت. اعضا و هواداران سازمان به منظور جبران این عقبماندگی استراتژیک، در تصرف ساختمان کنسولگریهای تعطیلشده آمریکا در تبریز و اصفهان مشارکت کردند که نسبت به بیرون راندن آنها قبل از هرگونه سوءاستفاده در کارزار تبلیغاتی اقدام گردید.
نشریه مجاهد که نشریه رسمی این سازمان بود، درباره این واقعه نوشت: «سازمان مجاهدین خلق ایران از آنجا که از بدو بنیانگذاریاش در سال ۱۳۴۴ با تحلیل مشخصی که از شرایط جامعهی خودمان و نیز اوضاع و احوال جهانی داشت، همواره امپریالیسم آمریکا را دشمن اصلی و «ائمه کفر» میدانست و این را چه به وسیله اعدام مستشاران مزدور آمریکایی و چه در بیدادگاههای رژیم نوکر امپریالیسم و چه در میدانهای تیر و موضعگیریهای عملی قبل و بعد از قیام بهمن نشان داده است.»
«حزب جمهوری اسلامی خلق مسلمان ایران» همگام با تسخیر
حزب جمهوری اسلامی خلق مسلمان ایران وابسته به آیتالله سیدکاظم شریعتمداری نیز، بیانیه زیر را در حمایت از حرکت دانشجویان پیرو خط امام صادر کرد:
«امپریالیسم آمریکا هر روز با اجرای توطئههای کثیف و نقشههای مزورانه خود ماهیت پلید خویش را آشکارتر میسازد و در راه اجرای مقاصد خود از تمامی امکانات سود میجوید. آمریکایی که برای ما کودتای ۲۸ مرداد را میآفریند و با تأیید شاه خائن جوانان پاک وطن را به خاک و خون میکشد و به تمام هستی و آرمانهای ملک و ملت خیانت میکند و امروز با پناه دادن به شاه، این جانی بالفطره به کرامت انسانی و اراده ملت مسلمان ایران مستقیماً توهین میکند، نباید غیر از خشم بیامان ملت انتظار دیگری داشته باشد. ما ضمن تأیید هر گونه مبارزه اصیل ضد امپریالیستی علیه قدرتهای استعمارگر علیالخصوص آمریکا و انگلیس استمرار مبارزه اصولی منطقی و بنیادی را علیه تمامی قدرتهای استعمارگر خواهانیم و مطمئنیم ملت آگاه ایران همیشه پشتیبان مبارزات حقیقی با ابرقدرت جهانخوار بوده است و اراده ملت مبارز ایران بر توطئههای خائنان پیروز خواهد شد و استعمارگران باید بدانند کسی که باد میکارد، طوفان را درو خواهد کرد.»
نهضت آزادی، خلاف تصورها :
همچنان که پیشتر گفته شد، یکی از مخالفان این واقعه، مهندس بازرگان بود که آن زمان سمت نخستوزیری را به عهده داشتند. وی پس از این واقعه گفت: «این عمل بسیار زشت و خلافی است که دانشجویان انجام میدهند و عمل آنها ضد انقلاب، اسلام، امام و همه چیز است.»
دکتر ابراهیم یزدی، وزیر امور خارجهی دولت موقت نیز، در روز بعد از حادثه، طی مصاحبه مطبوعاتی گفت: «دولت جمهوری اسلامی، موظف به حفظ مال و جان اتباع خارجی است... بهعنوان دولت از وقوع چنین حادثهای ابراز تاسف میکنیم.».
اما علیرغم این واکنشها، نهضت آزادی موضع متفاوتی را اتخاذ کرد. این نهضت در اطلاعیه خود که در پی این واقعه منتشر شد بیان کرد: «آزادی، استقلال، جمهوری اسلامی، شعار مردم انقلابی ایران در سراسر سال گذشته و گزارشگر خواستههای آنان پس از انقلاب بوده و هست. در این خواست خصلت ضد استعماری انقلاب اسلامی ایران آشکارا دیده میشود و تحقق این خواست بزرگترین عمل انقلابی انقلابیون مسلمان ایران است. آمریکای استعمارگر و سردسته استعمارگران دشمن بزرگ خلقهای مستضعف جهان شناخته شده است و نه تنها به عنوان سردسته، بلکه رمز و سمبل استعمار باید هدف اصلی و اساسی ضداستعماریان راستین و نستوه باشد. دانشجویان انقلابی مسلمان با تصرف سفارت آمریکا با وضوح تمام خصلت ضداستعماری انقلاب اسلامی ایران را اعلام کرده و مردم مبارز ایران با تأیید خود نشان دادهاند بهخوبی راهی را که باید در پیش داشت، تشخیص میدهند.»
کانون نویسندگان ایران و موضعی ضدامپریالیستی :
کانون نویسندگان ایران در اواخر دهه ۴۰، توسط تعدادی از نویسندگان و مترجمان تأسیس شد. این کانون نیز از جمله موافقان این واقعه بود و در بیانیه خود نوشت: «دانشجویان عزیز جای بسی شادمانی است که جوهر اصلی انقلاب ایران یعنی مبارزه بیامان با امپریالیسم جهانی بویژه امپریالیسم آمریکا یکبار دیگر به همت شما فرزندان رشید ملت در دستور روز قرار گرفت. اقدام شما در لحظهای که امپریالیسم آمریکا شاه فراری را در دامان خود پناه داده است نشان داد که دانشگاه همچنان سنگر مبارزه در راه آزادی و استقلال میهن عزیز است و پرچم جهاد ضدامپریالیستی را قهرمانانه به دوش میکشد.
هیات دبیران کانون نویسندگان ایران به نمایندگی از جانب کلیه اعضای این کانون وظیفه خود میداند که در این لحظات حساس به روح ضدامپریالیستی مبارز مقدس شما درود بفرستد و آرزو کند که میهن ما در پرتو همبستگی و یکپارچگی همه نیروهای مترقی و ضدامپریالیست از سلطه جهانخواران بین المللی رهایی یابد و آزادی و دموکراسی مبتنی بر حاکمیت تودهها که سنگبنای شکوفایی اندیشه و تفکر و اعتلای فرهنگی جامعه است در پرتو رهایی کامل ملت ما از سلطه امپریالیسم خونخوار هرچه زودتر در سرزمین ما تحقق پیدا کند.»
علیه آمریکا، برای ایران :
با گذشت سالها از این واقعه مهم و تاریخی، نظرات و مواضع مختلفی در برابر این واقعه اتخاذ شده است. حتی برخی از افرادی که خود در این واقعه حضور و نقش داشتند نیز، امروزه مسیر خود را کج کرده و برخلاف راه پیشین قدم و قلم میزنند. اما با همه این تفاصیل، نفرت از آمریکا و سیاستهای آن هنوز در اعماق جانهای ایرانی ریشه دارد. علت این موضوع نیز، اقداماتی است که خود آمریکاییها انجام دادهاند.
اقداماتی از جمله کودتای ۲۸ مرداد، حمایتهای آنها از دو دشمن ملت ایران یعنی محمدرضا پهلوی و صدام در زمان جنگ تحمیلی، تحقیر ملت ایران در سالهای پیش از انقلاب، توطئههای متعدد علیه انقلاب اسلامی، پیمانشکنیهای متعدد از جمله در موضوع گروگانها در لبنان و مهمترین موضوع سیاست خارجی در دهه گذشته یعنی برجام و... که باعث شده است ملت ایران نسبت به هر سیاست و اقدام آمریکا در ایران و منطقه بدبین باشند.
در حقیقت باید گفت آن چیزی که باعث تسخیر سفارت شد نیز، نه اقدام دانشجویان بلکه نتیجه سیاستها و اقدامات خود آمریکاییها بود. این واقعه نه یک تهاجم بلکه واکنشی بود در برابر دههها سیاستهای زیادهخواهانه آمریکاییها در ایران. تسخیر سفارت امریکا واقعهای بود که در آن ملتی مظلوم تصمیم گرفتند به جای پذیرش ظلم، راه مقاومت را در پیش بگیرند و مقاومت نیز اساس و اصل زندگی است.