به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، جیمی کارتر، سی و نهمین رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا، صبح امروز در صد سالگی درگذشت. او با روایتی متفاوت و ترکیبی از موفقیتها و ناکامیها وارد صحنه سیاست شد و به قدرت رسید. وی که در ۱ اکتبر ۱۹۲۴ در ایالت جورجیا متولد شد، دوران کودکی خود را در خانوادهای کشاورز و در فضایی ساده سپری کرد. این تجربه، تأثیری عمیق بر شخصیت و دیدگاه سیاسی او گذاشت و رابطهای نزدیک با طبقات متوسط و روستایی برایش به ارمغان آورد.
کارتر در سال ۱۹۶۲ فعالیت سیاسی خود را با پیوستن به سنای ایالتی جورجیا آغاز کرد و در سال ۱۹۷۰ فرماندار این ایالت شد. او در این جایگاه تلاش میکرد، تصویری از یک سیاستمدار پاکدست، اصلاحطلب و متعهد به رفع نژادپرستی ارائه کند که برای آن دوران و پس از رسوایی واترگیت پیامی مثبت و امیدوارکننده به شمار میرفت.
با این وجود، برخی منتقدان به او خرده میگرفتند که تصمیماتش در این دوران، بیشتر عوامانه، برای جلب رضایت عمومی و تأمین محبوبیت بود تا اجرای اصلاحات بنیادی. کارتر با اتخاذ رویکردی میانهرو، تلاش میکرد حمایت اقشار مختلف جامعه را جلب کند، اما این سیاست گاه او را از موضعگیریهای قاطع و شفاف بازمیداشت.
پس از رسوایی واترگیت و استعفای ریچارد نیکسون، فضایی از بیاعتمادی به سیاستمداران سنتی در آمریکا شکل گرفت. کارتر توانست با بهرهگیری از این فضا، کمپین انتخاباتی خود را در سال ۱۹۷۶ با شعار "دولت صادق و مردممدار" آغاز کند.
او با تمرکز بر ارزشهای اخلاقی و سنتی، تصویری از یک سیاستمدار مردمی ارائه داد که میتواند اعتماد عمومی را بازگرداند. با این حال، برخی منتقدان معتقد بودند که کارتر بیش از حد بر مسائل اخلاقی تأکید داشت و در زمینههای سیاست خارجی و اقتصادی تجربه کافی نداشت.
کارتر در انتخابات ۱۹۷۶، جرالد فورد، رئیسجمهور وقت را شکست داد و به کاخ سفید راه یافت. اما دوران ریاستجمهوری او (۱۹۷۷-۱۹۸۱) با مشکلاتی جدی روبهرو شد که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
مشکلات داخلی: رکود اقتصادی، تورم بیسابقه و بحران انرژی، از چالشهای عمده کارتر در سیاست داخلی بود. سیاستهای اقتصادی او، از جمله برنامههای کنترل انرژی، نتوانست تأثیر مثبتی بر وضعیت معیشتی مردم بگذارد و اغلب با انتقادات شدید مواجه شد.
بحرانهای خارجی: در حوزه سیاست خارجی، بحران گروگانگیری در ایران و شکست عملیات نجات در طبس، ضربات سنگینی به اعتبار دولت او وارد کرد. برخی از منتقدان این بحرانها را نتیجه ضعف در تصمیمگیری و رهبری او میدانستند. همچنین، عدم موفقیت کارتر در ایجاد اجماع میان متحدان آمریکا، موقعیت او را در عرصه جهانی تضعیف کرد.
کارتر سعی میکرد به صداقت و اخلاقگرایی شهره باشد، اما این ویژگیها گاه به نقطه ضعف او تبدیل میشد. منتقدان او را سیاستمداری سادهلوح و غیرعملگرا میدانستند که بیش از حد به اصول اخلاقی پایبند بود و توانایی تطبیق با واقعیتهای پیچیده سیاست را نداشت. همچنین، عدم ارتباط موثر او با کنگره، مانعی برای اجرای برنامههای داخلیاش شد.
قرارداد کمپ دیوید میان مصر و اسرائیل، بهعنوان یکی از مهمترین دستاوردهای او شناخته میشود.