به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، بیانیه مشترک تشکلهای اسلامی دانشگاه تهران به مناسبت تشییع شهید سید حسن نصرالله و شهید سید هاشم صفی الدین به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
« وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی سَبیلِ اللّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ »
هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زنده اند، و نزد پروردگارشان روزى داده میشوند.
به نام خدای پنجاه هزار خون ریخته شده در غزه؛ به نام خدای هزاران شهید و مجروح لبنانی؛ به نام خدای دلاوران یمنی؛ به نام خدای مقاومت؛ و به نام خدای شهید سید حسن نصرالله.
شهید قلب تاریخ است و سید حسن نصرالله قلب تاریخ مقاومت که هنوز هم طنین خطابه هایش جبهه مقاومت را رهبری میکند و بلندای روحش، بلندای آرمانهایمان را یادآوری میکند. گذشت 147 روز از آن اتفاق ناگوار، باعث نشده است که رفتن او باورمان شود. رفتن کسی که در طول مجاهدتش، چه در زمان دبیر کلی پربرکتشان و چه قبل از آن ، حزب الله را به سلاحی برای ملت لبنان و تهدیدی وجودی علیه اسرائیل تبدیل کرد. نگاهی به مسیر پیموده شده به ما میآموزد که خون نصرالله و یارانش ریشه درخت مقاومت را مستحکمتر از آن کرده است که با از دست دادن رهبرانش، از جوانه زدن باز ایستد.
امروز نیز خون سید عزیز هدر نرفته است و در درون رگهای پیروانش میجوشد و این جوشش، آتش فشان خشم انقلابی علیه جهانخواران میشود. سید حسن به ما آموخت که در جنگ با کودک کشان، چه بکشیم و چه کشته بشویم پیروزیم. سید حسن به ما آموخت که در فقدان رهبری بزرگ ما اجازه نداریم که شکست بخوریم؛ بلکه باید خون او را و پرچم او را و اهداف او را به دوش بکشیم و به پیش برویم که «ألا نصرالله قریب».
مبارزه مجاهدان حزب الله در راه آرمان قدس و مشارکت در نبرد طوفان الاقصی نشان داد که مبارزه با استکبار و ظلم ستیزی، نژاد و ملیت خاصی را به رسمیت نمی شناسد و این یاری مستضعفین از آموزه های گفتمان اسلام ناب محمدیست. اسلامی که به ما میآموزد که دین، همهء دین است (و عافیت طلبی و رفاه و گوشه نشینی با مبارزه جمع نمیشوند.) اسلامی که اسلام حمایت از ضعفا و پابرهنگان و محرومان است، نه اسلام بیتفاوتیها...
درب سرخ آزادی تنها با دستان خونین کوبیده میشود و زندگی «تنها» زمانی معنا مییابد که در حال مبارزه در برابر ظلم و ناعدالتی باشیم. در نظم نابرابر امروز که تنها گزینه مستضعفین برای رسیدن به حقشان مقاومت است، مقاومت معنا بخش زندگی و میسر کننده زندگیست. ۷۶ سال تاریخ اشغالگری نشان داده است که دشمن زورگو فقط زبان زور را میفهمد و مبارزه و قیام، تنها راه اثربخش در مقابل زیاده خواهی اوست. چنین دشمنی تنها زمانی از سلطه جویی دست میکشد که دست قدرتمندتری را مقابل خود ببیند.
پس باید به این آیه بازگشت « وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ ۚ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ...»
به یاد بیاوریم که مجاهدان حماس چگونه با سلاحهای ابتدایی، افسانه شکست ناپذیری ارتش اسرائیل را در دنیا به سخره گرفتند و موفق به تحقیر دشمن شدند. سرافرازی سربازان قسام و حزب الله بیپایه بودن نظرات سازشکاران را به همه مسلمانان نشان داد.
مذاکره با دشمنی که بنیادش بر استعمار و زیاده خواهی بنا شده و در این راه هیچ مرز انسانی و اخلاقی را به رسمیت نمیشناسد، نه شرافتمندانه است و نه عقلایی؛ چرا که تنها زمانی به نتیجه خواهد رسید که در مقابل آنها تسلیم شویم. تجربه تن به مذاکره دادن در اسلو، مصونیت قضایی رژیم اشغالگر از قوانین بیناللملی، برجام و... آموخته است سفاکان خونخوار تا ما از آرمانها و آرزوهایمان دست نکشیم آرام نمیشوند و بهانههای متعدد دشمن به مثابه کف روی آب هستند.
امروز پس از ۱۸ ماه نبرد منطقهای علیه ارادههای استعماری، وقت ترسیدن و پا پس کشیدن نیست. دشمن سعی دارد با تمسک به قلدرمآبی، ترس در دل ملتهای مقاومت بیاندازد و محور مقاومت را شکست خورده و ناتوان جلوه دهد. امروز نباید گستاخی رژیم جعلی در تجاوز به خاک کشورمان را فراموش کنیم و از کنار آن گذر کنیم؛ بلکه باید خطای محاسباتی رژیم صهیونیستی و اربابانش بهم بخورد.
ما نیز امروز همدل و همصدا با داغداران لبنانی، همداغ و همدردیم؛ هم چنانکه با آنان هم سرنوشتیم... امروز ما نیز از تهران به سمت بیروت فریاد سر میدهیم «لبیک یا نصرالله» و به روح آسمانی رهبران مقاومت میگوییم «انا علی العهد» و پیمان خود را با آنان و با خدای آنان تجدید میکنیم.
به امید ظهور عدالت گستر گیتی.