گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو-مهدیه عسکری؛ ما با خلق و درک تصاویر زندگی میکنیم؛ بنیادیترین و عمیقترین مفاهیم در جامعه از طریق تصویر به ما میرسند و با درک این تصاویر، به دیوار سخت واقعیت برخورد میکنیم؛ و در نهایت همین تصاویر کنش ما را شکل میدهند.
تصویر اول؛ در زمان انتخابات ریاست جمهوری، برخیها به دنبال ضمانت گرفتن از آقای پزشکیان بودند تا رای دهند؛ که بنویس و امضا کن که چنین و چنان میکنی. شاید برایتان جالب باشد که در این فرصت و برهۀ زمانی، روشنفکران و آنها که صدایشان به جایی میرسد چه چیز را طلب میکنند؛ مبارزه با گشت ارشاد و جمع کردن بساط فیلترینگ؛ اینها هم مهم هستند، اما برای چه کسانی؟
چرا کسی برای زنان سرپرست خانوار ضمانت نگرفت؟، آب خوزستان را کسی ضمانت نمیکند؟، ایمنی معادنی که چند وقت بعدش یکیشان آوار شد و جان ۵۲ نفر را گرفت، نیازی به ضمانت نداشت؟، کسی برای سرکوب مزدی نگران نبود که ضمانت بگیرد؟ مردم محروم این تصویر را ببیند و چه برداشت کنند. وقتی توسط روشنفکران به اصطلاح مستقل هم نمایندگی نمیشوند، چه چیزی درک کنند، خوب است؟
تصویر دوم؛ حتما همه معترف هستیم که امنیت مسئله مهمی است، اما باید پرسید امنیت برای چه کسی؟ دانشجوی دانشگاه تهران پشت خوابگاه چاقو میخورد و به قتل میرسد. همه به جوش و خروش میآیند، تجمع میگیرند، مسئولین پای کار میآیند، دستور بررسی ویژه میدهند، نیروی انتظامی پاسخگو است، وزیر برای عرض تسلیت به شهرستان میرود و ....، اما اگر همین دانشجو چندسال دیگر سرباز شد، چه میشود؟، اگر با اتوبوس به ته دره رفت، باز هم کسی برای او تجمع میگیرد؟، اگر آنجا خودکشی کرد، کسی به نخبگی او فکر میکند؟، کسی برای عرض تسلیت، جایی میرود؟، اصلا مگر چند خبرگزاری خبرش را کار میکنند؟، همین دانشجو اگر خواست وارد بازار کار شود و خانواده تشکیل دهد، میتواند؟، امنیت شغلی دارد؟ یا با این وضعیت مزد، توانایی گذران زندگی دارد؟ اگر اعتراض کرد، نمیگویید تورمزایی میکند؟ اینجا نخبگی و ارزش دانشجو، یقهتان را نمیگیرد؟ گویی در امنیت هم برخی برابرترند.
تصویر سوم؛ سال گذشته، روز تعیین حداقل دستمزد، وقتی اعتراضاتی توسط دانشجویان و کارگران جلوی وزارت کار شکل گرفت، وزیر سابق کار جلوی در آمد و گفت بیایید صحبت کنیم. در خلال صحبتها وقتی معترضان درباره کارزارهای اینترنتی پرسیدند، وزیر گفته بود نظر مردم و کارزارها تاثیری در تصمیم وزارت ندارند! پس دقیقا تاثیر حرف مردم در کجاست؟ وقتی قرار است در تعیین مزد و حقوق خود تاثیر نداشته باشند، کجا تاثیرگذارند؟چگونه از آموزههای امامین انقلاب، اینگونه نادیده گرفتن حقوق اولیه مردم و نشنیدن صدایشان را فراگرفتهاید؟
با این اوصاف و با وجود این تصاویر و بسیاری تصویر دیگر که نشان از نانمایندگی قشر ضعیف در جامعه دارند، کارگران چارهای جز اینکه خودشان با اتحاد بایکدیگر، سعی در گرفتن حقوقشان داشته باشند، نداشته و ندارند. اما باید دید بعد از ماجراهای تلخ تعیین حداقل دستمزد در سالهای گذشته و وعدههایی که دراین باره داده شده است، در عمل نیز اتفاقی رقم میخورد و صدای کارگران میرسد یا مجددا شاهد ادامه سیاست سرکوب مزدی و ضایع شدن حق مسلم کارگران خواهیم بود.
*انتشار یادداشتها به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.