گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- امیررضا میکائیلی: آن روز خیلی دل و دماغ نداشتم. قرار بود به سفر حج بروم ولی نشد. با کسالت و ناراحتی تمام در تحریریه مشغول کار بودم که همکارم با عجله، از من طلب خودکار کرد. میخواست راهی بیت شود.
یادم افتاد دانشجویان امروز با آقا، دیدار رمضانه خواهند داشت. بیشتر ناراحت شدم، چون در سامانه قرعهکشی دیدار، ثبتنام کرده بودم ولی قرعه به نام من نیفتاد.
اهمیت شرکت در این دیدار برای این است که این ترم، آخرین ترمی است که عنوان دانشجو را یدک میکشم. سال دیگر همین موقع با عنوان سرباز، مشغول خدمت زیر پرچم هستم.
در همین احوال بودم که ناگهان خبر رسید به نحوی امکان حضورم در حسینیه فراهم شده است...
بعد از این دیگر نفهمیدم چطور خودم را به انتهای خیابان فلسطین رساندم. چون کارت ورود، لحظه آخری صادر شده بود، تقریبا یک ربع مقابل درب ورود معطل شدم تا اجازه ورود بدهند.
از اینجا به بعد، دیگر مجاز به همراه داشتن گوشی و وسایل الکترونیکی نیستم. سریع با مادرم تماس میگیرم و اطلاع میدهم که افطار را میهمان آقا هستم. انتظار داشتم جا بخورد ولی او هم به کارهای ناگهانی من عادت کردهاست.
جلوتر که میروم، با صف طویل شرکت کنندگان روبهرو میشوم که میخواهند وارد حسینیه شوند. چندان سواد قرآنی ندارم ولی ناگاه یاد آیه اول سوره صافات میافتم. «وَالصَّافَّاتِ صَفًّا»؛ سوگند به صف بستگان مانند فرشتگان و جهادگران، که صفى [با شکوه]بستهاند. در انتهای صف میایستم.
بالاخره وارد حسینیه میشوم. جمعیت به قدری زیاد است که مجبور میشوم پشت درب داخلی حسینیه، دوزانو روی همان زیلوهای آبی معروف بنشینم. گویا آقا راس ساعت ۱۶:۰۰ وارد شده بودند و من با تاخیر رسیده بودم. باز هم صحنهای دیگر برایم تداعی شد. عکس معروف سیاهوسفید حسینیه جماران که از بیرون درب گرفته شده است.
گهگاهی از میان خیل جمعیت، آقا را میبینم که روی جایگاه نشسته است ولی نه با وضوح. با خودم میگویم که کاش عینک طبیام را همراه میآوردم.
حواسم را به مطالب سخنرانان میدهم. محمد اسدیان قطبآبادی، دبیر اتحادیه مجمع اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی پشت تریبون میرود.
او در ابتدای سخناناش، گریزی به اظهارات وزیر استیضاح شده اقتصاد میزند و میگوید: «وزیر اقتصاد میگوید تورم به من ارتباطی ندارد. وقتی هر مسئولی ساز خودش را میزند، وضع اقتصادی کشور همین که است میشود.»
وی همچنین با اشاره به مشکلات اقتصادی کشور بیان میکند: «ریشه این مشکلات، اقتصاد دولتی و غیر بهرهور است.»
اسدیان همچنین درباره پرونده فساد مالی چای دبش توضیح میدهد: «پروندههایی مانند چای دبش، اعتماد عمومی به قوه قضائیه را مخدوش کردهاست.»
این دانشجو ادامه میدهد: «در حال حاظر ترک فعل کنندگان بیشتری نسبت به دو وزیر مورد اتهام وجود دارند مانند ترک فعل کنندگان نسبت به اجرای قانون عفاف و حجاب»
در انتها این دانشجو اظهار میکند: «در این پرونده، نقش متهمان ردیف اول کمرنگ شده و در عوض به نقش دو وزیر دولت قبل، ضریب داده شده است.»
بعد از اسدیان، نوبت به مهدی بزمه، نماینده تشکل بسیج دانشجویی و دبیر شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی استان خوزستان میرسد.
بزمه با اشاره به موضوع افزایش دستمزد کارگران منطبق با نرخ رشد تورم میگوید: «عدهای افزایش حقوق و دستمزد کارگران را عامل افزایش تورم به حساب آورده و خلق پول و افزایش نقدینگی ناشی از آن توسط بانکهای خصوصی را ابزاری برای توسعه میداند»
او همچنین میگوید: «این افراد در عرصه اقتصادی اقتصادی به دنبال تحقق نسخههاییاند که خروجی آن چیزی جز وابستگی نمیباشد. نسخههایی که نه تنها اهداف بزرگ برای ملت ایران را به تمسخر میگیرند، بلکه مواردی، چون تحقق رشد ۸ درصدی در اقتصاد را خیال واهی به شمار میآورند.»
وی در ادامه اضافه میکند: «این عده، هدایت نقدینگی به سمت تولید برای تقویت بنیه اقتصاد درونزا در کشور را جهل و نادانی نسبت به فهم و مبانی اقتصاد میشمارند، اما در مقابل، سیل خروشان نقدینگی به بازارهای غیرمولد را عاملی برای توسعه بازارها میدانند.»
با اتمام سخنان نماینده بسیج دانشجویی، میکروفون در اختیار محمدرضا مریمی دبیرکل جنبش عدالتخواه دانشجویی قرارگرفت.
او ضمن اشاره به تاکید آموزههای توحیدی اسلام بر تحقق عدالت اجتماعی بر اساس نظام بیطبقه توحیدی بیان میکند: «متاسفانه مستضعفان در چند سال اخیر، از نظام اقتصادی کشور حذف شدهاند.»
وی دلیل این امر را پیوند دولتها با اقتضائات نظام سرمایهداری عنوان میکند و میگوید: «شاهد این ماجرا این است که مستضعفان، کمترین دسترسی به نظام پولی و بانکی را دارند. مثال آن مصائب برخوردار شدن از وام ازدواج است. در صورتی که سرمایهداران قدرتمند، دستشان برای دریافت وامهای کلان از همان بانکها باز است. مثالی دیگر مدل دلالی و بنگاهداریِ افسارگسیختهی بانکهای خصوصی است که جریان توزیع ثروت را به سمت مترفین تغییر میدهد.»
مریمی علاوه بر این درباره اهمیت موضوع خصوصیسازی و واگذاریهای اشتباه در سالهای اخیر عنوان میکند: «موضوعی که در واگذاریهای مبهمِ صنایع و معادن نیز صادق است. در یک شرایط نابرابر اقتصادی، این نوع واگذاری به معنای تقدیم ثروت به سرمایهداران و افزایش بهرهکشی از مستضعفان است.»
پس از او ریحانه حسن قربان نماینده گروههای جهادی دانشجویی، مجال صحبت کردن مییابد و درباره هدفمندسازی یارانهها میگوید: «مشکل اینجاست که در ایران، یارانهها بدون برنامهریزی دقیق و هدفمند توزیع میشوند. این در حالی است که میتوان با بهرهگیری از زیرساختهای گسترده و پیشرفته شبکه ملی اعتبار که در دوران شهید رئیسی طراحی شد توزیع یارانهها را هوشمندانهتر، شفافتر و با سیاستگذاری پویا مدیریت کرد.»
ابوالفضل محمدی دبیرکل جامعه اسلامی دانشجویان نیز به پشت تریبون میآید و میگوید: «انتظار ما از مدیران این نیست که افزایش نرخ دلار و گرانی افسارگسیخته کالاها، که مردم را در تنگنا قرار داده است، را صرفاً نظارهگر باشند. مطالبه ما از رئیسجمهور محترم، سامان دادن به وضعیت معیشت مردم از طریق ایجاد یک مرکز فرماندهی اقتصادی منسجم است.»
او همچنین با مطرح کردن لزوم تحقق انقلاب بهرهوری بیان میکند: «انقلاب بهرهوری یعنی یعنی بهکارگیری هر قطره نفت، هر متر زمین و هر ساعت کار نیروی انسانی در مسیر درست و به شیوهای صحیح. این تحول شامل استفاده از ظرفیت سازمانهای بینالمللی مانند بریکس و شانگهای در سیاست خارجی و پرهیز از محدود کردن روابط جهانی به یک کشور خاص میشود.»
در نهایت این دانشجو راجع به اقتصاد مقاومتی عنوان میکند: «همچنان بوی نفت از اقتصاد ما استشمام میشود و تا رسیدن به اقتصاد مقاومتی مطلوب، فاصله زیادی داریم. علت این امر، ساختار حکمرانی ضد تولید است که نیازمند اصلاحات عمیق و بنیادین میباشد.»
پس از پایان صحبتهای دانشجویان، حالا وقت اصل مطلب است. صدای آرامشبخش آیتالله خامنهای، در حسینیه امام خمینی طنین میاندازد. گردن میکشم تا از بین جمعیت او را ببینم.
ایشان پس از حمد و ثنای پروردگار، رسول و اهل بیتاش، جلسه را خیلی خوب ارزیابی و سطح تفکّر و تحلیل مجموعهی دانشجویی را روبهرشد قلمداد میکنند.
پس از آن آیتالله خامنهای با اشاره به تحریمها خاطرنشان میکنند: «خب مذاکرهی ما در قضیّهی برجام در دههی ۹۰، از اوّل برای رفع تحریمها بود؛ خوشبختانه تحریمها دارد کماثر میشود در دنیا. وقتی تحریمها ادامه پیدا میکند، بتدریج اثر خودش را از دست میدهد.»
آقا همچنان ادامه میدهند: «خود آنها هم اعتراف دارند که کشورِ تحریمشده میتواند راههای خنثی کردن تحریم را بتدریج پیدا کند و تحریمها را خنثی کند. ما خیلی از این راهها را پیدا کردیم، تحریمها را خنثی کردیم.»
ایشان در نهایت راجع به اثر سوء تحریمها بر اقتصاد میگویند: «تحریم بیاثر نیست، امّا اینجور نیست که اگر وضع اقتصادی ما بد است، منشأ آن صرفاً تحریم باشد؛ نه، بیتوجّهیهای خود ما گاهی اوقات اثر دارد؛ نه گاهی، [بلکه]اکثر مشکلات ناشی از بیتوجّهیهای ما است. البتّه یک بخشیاش هم مربوط به تحریم است که تحریمها هم بتدریج بیاثر میشود؛ این هم جزو مسلّمات است.»
چند دقیقه دیگر صدای اذان پیچیده خواهد شد. روزه کم طاقتم کرده است کمی احساس ضعف میکنم. با پایان بیانات آقا، جمعیت برای دیدن ایشان به جلوی حسینیه میروند. من هم این فرصت را مغتنم میشمارم و به صفوف اول میروم.
اذان اقامه میشود و چند دقیقهای زمان میبرد تا صفوف نمازگزاران تشکیل شود. پس از اتمام تلاوت ذکرهای اقامه توسط آقا، مکبر تکبیره الاحرام میگوید و قامت میبندم. دیگر چیزی یادم نمیآید جز اینکه ترجیعبند قنوت هر دو نمازم، این فراز از دعای توصیه شده توسط امام صادق بود: «اللهم ارزقنی حج بیتک الحرام»