
یک بام و دوهوای غرب در پرونده هستهای ایران/ پشت پرده ادعاهای آژانس انرژی اتمی چیست؟

به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو؛ پرونده هستهای ایران در حال حاضر یکی از پیچیدهترین و حساسترین موضوعات سیاست بینالمللی است که نهتنها برای منطقه خاورمیانه بلکه برای کل جهان اهمیت دارد. در حالی که مذاکرات غیرمستقیم میان تهران و واشنگتن ادامه دارد و پیشنهاد تازهای از طریق واسطه عمانی به ایران منتقل شده، همزمان ترویکای اروپایی (انگلیس، فرانسه و آلمان) در پی ارائه پیشنویس قطعنامهای علیه ایران در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی هستند. این دو مسیر متناقض و در عین حال مکمل، تصویری از کشمکش سیاسی و دیپلماتیک در پشت پرده پرونده هستهای ایران ارائه میدهد؛ کشمکشی که سرنوشت آن میتواند نه تنها به روند مذاکرات بلکه به امنیت منطقهای و جهانی نیز جهت دهد.
با وجود گزارشهایی از احتمال وقوع توافق میان آمریکا و ایران درباره پرونده هستهای، تحولات این پرونده به سرعت به سمت یک پیچ حساس پیش میرود. آژانس بینالمللی انرژی اتمی ادعا کرده که ذخیره اورانیوم غنیشده ۶۰ درصد ایران تا ۱۷ می به ۴۰۸.۶ کیلوگرم رسیده و این افزایش «نگرانیهای بزرگی» ایجاد کرده است.همچنین آژانس در گزارش محرمانهای به اعضا اشاره کرده که ایران پیشتر فعالیتهای هستهای مخفی در سه سایت داشته که تحت بررسی بودهاند.این داده ها ابزاری برای فشار سیاسی و تلاشی برای به حاشیه راندن موضع مشروع کشور در استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای تلقی میشود.
در همین راستا محمد اسلامی رئیس سازمان انرژی اتمی در گفتوگوی تلویزیونی با اشاره به اینکه رویکرد گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی سیاسی است، گفت: مدیرکل آژانس بهدلیل بلندپروازیها و اشتیاق شدید برای کسب جایگاه دبیرکلی سازمان ملل، در تلاش است تا رضایت چند کشور خاص را جلب کرده و در مسیر اهداف آنها گام بردارد.
موضع اصولی و صریح ایران در برابر اتهامات
ایران به صراحت این اتهامات را سیاسی و غیرمستند میداند و آنها را برگرفته از ادعاهای قدیمی و نادرست میخواند. وزارت خارجه و سازمان انرژی اتمی ایران تأکید کردهاند که در نشستهای شورای حکام به شدت از منافع خود دفاع خواهند کرد و هرگونه اقدام خصمانه را بیپاسخ نخواهند گذاشت. این موضع محکم نشاندهنده اراده جدی تهران برای حفظ حق غنیسازی اورانیوم و پیشبرد برنامه هستهای است، بدون اینکه زیر بار فشارهای سیاسی و تحریمهای یکجانبه غربی برود.
ترویکای اروپایی در تلاش است با همراهی آمریکا، قطعنامهای علیه ایران در شورای حکام آژانس مطرح کند که تهران را به نقض تعهداتش متهم سازد. چنین قطعنامهای که میتواند مکانیزم ماشه را پیش از موعد نهایی شدن توافق فعال کند، ضربهای جدی به مذاکرات و فضای اعتماد موجود خواهد بود. اروپاییها که در سالهای اخیر به دنبال حفظ اعتبار خود در پرونده هستهای بودهاند، با چنین اقدامی عملاً در جبهه فشار قرار میگیرند و نشان میدهند که هنوز برای تحقق دیپلماسی پایدار و متوازن آمادگی ندارند.
اقدامات تنشزای غرب و اسرائیل
طرح فشار اروپایی با چراغ سبز آمریکا و اسرائیل، ممکن است منطقه را به سمت تنشهای جدیتر سوق دهد. غربیها قصد دارند با این فشارها بهانهتراشی کنند و با بهرهبرداری از اختلافات داخلی ایران و نگرانیهای منطقهای، برنامه هستهای تهران را به نقطهای بحرانی بکشانند.
از سوی دیگر، تحلیلگران سیاسی نیز بر این باورند که فشارهای بیوقفه غربیها نه تنها مذاکرات را مختل میکند بلکه به نوعی مانع از احیای توافق یا شکلگیری توافق جدیدی میشود. این فشارها که عمدتاً مبتنی بر استانداردهای دوگانه است، نگاهی غیرمنصفانه به ایران دارد و اسرائیل را که برنامه هستهای خود را محرمانه و بدون نظارت بینالمللی پیش میبرد، معاف میکند.
موضع حقوقی و فنی ایران؛ تأکید بر حق غنیسازی و نظارت آژانس
کاظم غریبآبادی، معاون حقوقی وزارت خارجه ایران، در توضیح موضع کشور گفت: «تا زمانی که فعالیتهای هستهای کشورها تحت نظارت آژانس باشد، نگرانیای وجود ندارد.» وی تأکید کرد که محدودیت قانونی برای میزان غنیسازی اورانیوم وجود ندارد و آنچه مهم است جلوگیری از انحراف برنامه هستهای به سوی اهداف نظامی است. به گفته او، رفتار مدیرکل آژانس، رافائل گروسی، سیاسی و جانبدارانه بوده و ایران حق دارد فناوری صلحآمیز هستهای خود را دنبال کند.
این موضع کاملاً منطبق بر مفاد ماده ۴ پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (انپیتی) است که به کشورهای عضو اجازه میدهد از انرژی هستهای در مصارف صلحآمیز بهرهمند شوند. ایران نیز همواره تأکید کرده که غنیسازی ۶۰ درصد نقض توافقات نیست، مشروط به اینکه بازرسیهای لازم انجام شود.
پیشنهاد تازه آمریکا از طریق عمان
در کنار فضای پرتنش بینالمللی، عباس عراقچی، معاون وزیر خارجه ایران، اعلام کرد که همتای عمانیاش، بدر البوسعيدی، پیشنهادی آمریکایی را به تهران منتقل کرده است. این پیشنهاد که از طریق عمان به ایران رسیده، هدفش شکستن بنبست مذاکرات و پیشبرد گفتوگوها است. آمریکا به دنبال ایجاد یک مرکز منطقهای برای غنیسازی اورانیوم تحت نظارت مشترک آژانس، آمریکا و کشورهای منطقه است؛ پیشنهادی که البته در نوع محل استقرار این مرکز اختلافاتی وجود دارد.
آمریکا میخواهد این مرکز خارج از خاک ایران باشد، اما ایران پیشنهاد دیگری مبنی بر تشکیل کنسرسیومی مشترک با مشارکت کشورهای منطقه و سرمایهگذاری آمریکایی برای غنیسازی در داخل خاک ایران مطرح کرده است. این پیشنهاد ایران، از سوی برخی نمایندگان مجلس و کارشناسان، اقدامی راهبردی برای جلب اعتماد و خنثیکردن بهانههای غربیها تلقی میشود.
محل تأسیس مرکز غنیسازی، محور اختلاف
اختلاف نظر ایران و آمریکا درباره محل استقرار مرکز غنیسازی، نقطه حساسی در مذاکرات است. بسیاری در ایران نگرانی دارند که پذیرش غنیسازی خارج از مرزهای ملی به معنای از دست دادن حاکمیت و تسلیم شدن در برابر خواستههای غرب باشد. از همین رو، پیشبینی میشود ایران به صورت مبهم به این پیشنهاد پاسخ دهد و زمان بیشتری برای بررسی آن طلب کند.
تحلیلگران سیاسی معتقدند مسیر اروپایی و آمریکایی ظاهراً در تضاد هستند؛ اروپاییها از طریق فشارهای سیاسی و قطعنامههای بینالمللی قصد دارند تهران را وادار به تسلیم کنند، در حالی که آمریکا به دنبال راهحلی دیپلماتیک و توافقی است که منافع خود و منطقه را تضمین کند.
فشار و مذاکره دو روی یک سکهاند و غرب با تلفیق این دو استراتژی میکوشد ایران را به پذیرش شروط خود وادارد. تصویب قطعنامه فشار در شورای حکام آژانس، نقطه عطفی در پرونده هستهای خواهد بود. واکنش تند و برخوردی ایران میتواند فضا را متشنجتر کند و بحران را عمیقتر نماید، اما یک پاسخ هوشمندانه و دیپلماتیک میتواند راه را برای احیای توافق یا شکلگیری توافق جدید هموار کند.