
رستمی: دانشجویان پیشقراولان حفظ اندیشه امام و مقاومت در برابر استکبارند
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ حجت الاسلام و المسلمین مصطفی رستمی امروز در حسینیه جماران گفت: عزیزان جوانی که در اینجا حضور دارید، شاید آن حس و حالی که کسانی داشتند که در زمان حیات امام اینجا را درک کردند، برای شما به سختی منتقل شود. این حسینیه را امروز به شکلی آراسته و کامل میبینید، اما باید بدانید که امام در همین حسینیه بر کشوری حکومت میکرد که پادشاهیاش به بیش از ۲۵۰۰ سال میرسید. مقر حکومت به این حسینیه منتقل شده بود.
وی افزود: زمانی که امام فعالیتها و ارتباطات خود را از اینجا آغاز کرد، اینجا حسینیهای بود ساده، با آجرهای زمخت و سیمان سخت، نه آن جلوههای امروزی. آغاز بازسازی اینجا با توجه امام همراه بود؛ حتی وقتی بخشی از دیوار سفیدکاری شده بود، امام اجازه نداد این تغییر به حدی ساده و سطحی باقی بماند. امام دنبال تظاهر نبود، بلکه اعتقاد داشت که همین فضا کافی است.
رستمی در ادامه بیان کرد: امام در این حسینیه نماینده اتحاد جماهیر شوروی را پذیرفت. وزیر خارجه وقت شوروی که بعدها رئیس جمهور گرجستان ش، ادوارد شوارتنادزه، در مصاحبهای گفته است: وقتی من را به اینجا آوردند، فکر کردم میخواهند مرا تحقیر کنند؛ اما بعدها فهمیدم اینجا محل زندگی رهبر این کشور است و قصد تحقیر نداشتند.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: اگر فیلم دیدار ایشان با امام را دیده باشید، خواهید دانست که چگونه دست این وزیر خارجه در مذاکرات مهمی، چون پیمان استارت ۲ میلرزید؛ در حالی که امام، آن رهبر بزرگ، با صدای گریه یک کودک شهید اینجا آرام میگرفت، کودک را بازی میداد و تا لبخند نیفتد، رهایش نمیکرد.
رستمی گفت: همان امام بود که ابرقدرتها را به چالش میکشید و میفرمود: «من دست و بازوی شما را میبوسم؛ افتخار میکنم به این بوسه.» او میگفت آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند و آرزو داشت در روز قیامت با بسیجیان و مردم پای کار انقلاب محشور شود.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: امام از این حسینیه خطاب به قدرتمندان، چه مسئولان داخلی و چه ابرقدرتها، نطق میکرد. پنجرهای به سوی حقیقت گشود که بسیاری بسته بودند. از همین حسینیه نامهای تاریخی به رهبر شوروی نوشت؛ در اوج قدرت آن کشور. در آن نامه تأکید کرد که صدای خرد شدن استخوانهای کمونیسم به گوش میرسد و مارکسیسم باید در موزههای سیاسی دنیا جستوجو شود.
رستمی افزود: این نامه توسط سه نفر به گورباچف رسانده شد؛ دیپلمات، فیلسوف و زنی مبارز. وقتی نامه خوانده شد، رنگ گورباچف تغییر کرد. امام در زمستان ۶۷ این نامه را نوشت و چند ماه بعد از دنیا رفت. سه سال پس از آن، امپراتوری شوروی فروپاشید.
وی در ادامه بیان کرد: امام در همین مکان، ارتباطی عمیق و معنوی با مردم داشت؛ اینجا قلب تپنده مردم بود. در سالهای پایانی عمر امام، مردم نگران او بودند و هر لحظه از احوالش جویا میشدند. امامی که در اوج مصائب و فشارها همواره با مردم بود و از آنان جدا نشد.
رستمی خاطرنشان کرد: امروز میبینیم چگونه استکبار جهانی، رژیمی کودککش را بزک میکند و به دروغ ادعای دفاع از خود را دارد؛ بیمارستانها، مدارس، مراکز درمانی و حتی کودکان را هدف قرار میدهد. اما ما وظیفه داریم حقیقت را بشناسیم، امام را بفهمیم و راه او را ادامه دهیم.
وی در پایان خاطر نشان کرد:ای عزیزان دانشجو، شما از جریان علمی و فرهنگی کشور هستید و رسالتی بزرگ بر دوش دارید. خداوند همه ما را از رهروان راه نورانی امام قرار دهد و این فرزند رسول خدا از ما شفاعت کند.