آخرین اخبار:
کد خبر:۱۲۷۲۳۹۶
گزارش|

فرصتی که از دست رفت؛ آیا آمریکا می‌توانست نقش سازنده‌تری در بحران غزه ایفا کند؟

مذاکرات مستقیم واشنگتن با حماس برای دستیابی به آتش‌بس در غزه آغاز شد، اما تغییرات ناگهانی در پیشنهادات آمریکا، این روند را مختل کرد و از مسیر اصلی خارج ساخت.
فرصتی که از دست رفت؛ آیا آمریکا می‌توانست نقش سازنده‌تری در بحران غزه ایفا کند؟

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، دولت رئیس‌جمهور آمریکا، دونالد ترامپ، به نظر می‌رسید که در آستانه دستیابی به آتش‌بس برای پایان دادن به جنگ غزه، توقف محاصره غیرانسانی که بر مردم گرسنه آن تحمیل شده است و اطمینان از آزادی تمامی اسرای اسرائیلی که توسط حماس اسیر شده‌اند، قرار دارد.

در حقیقت، توافق اولیه‌ای در دوحه میان حماس و نماینده دولت آمریکا، بیشاره بحبح، به دست آمد. بحبح، که از سوی استیو ویتکاف، فرستاده ترامپ به خاورمیانه، مأمور این مذاکرات بود، فردی کلیدی در مذاکرات قبلی بود که منجر به آزادی ادان الکساندر، اسیر آمریکایی-اسرائیلی، شد.

آزادی الکساندر زمینه‌ای برای مذاکرات بعدی فراهم کرد. ویتکاف در ابتدا پیشنهاد داده بود که حماس باید الکساندر را به عنوان «نشانه‌ای از حسن نیت» آزاد کند، تا ترامپ بتواند از «نفوذ خود برای دستیابی به آتش‌بس و اجازه وارد شدن کمک‌های ضروری به غزه استفاده کند.»، اما بلافاصله پس از رسیدن به توافق اولیه آتش‌بس، ویتکاف مسیر را تغییر داد و طرحی اصلاح‌شده ارائه کرد که اسرائیلی‌ها آن را پذیرفتند و توپ را دوباره به زمین حماس انداختند.

واضح است که ویتکاف نتوانست اسرائیلی‌ها را متقاعد کند که توافق به‌دست‌آمده با حماس در دوحه را بپذیرند. در عوض، پیشنهاداتی که ارائه داد، هیچ نتیجه‌ای جز تسلیم برای حماس به نظر نمی‌رسید.

اسرائیلی‌ها و حامیان آمریکایی‌شان احتمالاً بر این باور بودند که حماس به شدت آسیب دیده و آنقدر ضعیف است که نمی‌تواند این پیشنهاد را رد کند. اما این اولین‌بار نیست که آمریکا اشتباه می‌کند.

آمریکا گام درستی برداشت که تصمیم گرفت مستقیماً با حماس مذاکره کند. در ابتدای سال جاری، اولین مذاکرات مستقیم توسط آدام بوهلر، فرستاده ترامپ در امور گروگان‌ها، انجام شد. او تا حدی از مأموریت خود اطمینان داشت که به انتقاد‌های اسرائیل پاسخ عمومی داد و گفت: «ما نماینده اسرائیل نیستیم.»

این اقدامات نویدبخش به نظر می‌رسید. تصور کلیشه‌ای «ما با تروریست‌ها صحبت نمی‌کنیم» در عمل بیشتر بهانه‌ای برای اجتناب از مسئولیت برای ارتباط صادقانه و منصفانه با همه طرف‌ها بوده است. در این مسیر، ترامپ می‌توانست فرصتی تاریخی برای اثبات جدیت خود در توقف جنگ در اختیار داشته باشد.

در حالی که تمام دولت‌های آمریکا، اعم از دموکرات و جمهوری‌خواه، حماس را به عنوان یک سازمان تروریستی معرفی کرده‌اند، اما حماس در یک انتخاب آزاد و دموکراتیک از سوی مردم فلسطین به قدرت رسید. این واقعیت نشان‌دهنده تناقض در سیاست‌های آمریکا و کشور‌های اروپایی است که گروه‌هایی مانند کنگره ملی آفریقا (ANC) را در گذشته به عنوان تروریست معرفی می‌کردند، اما بعد‌ها شاهد حضور نلسون ماندلا در مقام ریاست جمهوری آفریقای جنوبی شدند.

در نهایت، مذاکرات با حماس نباید به‌عنوان یک «مذاکره با تروریست‌ها» تلقی شود. همان‌طور که در گذشته نیز مشاهده شد، مذاکرات با گروه‌های مقاومتی مانند ویت‌کنگ‌ها و طالبان نتیجه‌های بهتری به همراه داشت، بدون آنکه پایان جنگ‌ها به مذاکرات مستقیم وابسته باشد. این خود نشان می‌دهد که آمریکا هنوز قادر به پذیرش واقعیت‌های جدید و استفاده از فرصت‌های سازنده در خاورمیانه نیست.

با وجود اینکه ترامپ خود بار‌ها اعلام کرده که می‌خواهد جنگ‌ها را پایان دهد، تحولات اخیر نشان داده که او و تیمش نتواسته‌اند در مسیر تحقق این هدف گامی مؤثر بردارند. این یک فرصت واقعی برای دولت او بود که به جهان نشان دهد که از این پس دیگر شریک جنایات جنگی اسرائیل در غزه و نقض حقوق بشر در سرزمین‌های اشغالی فلسطین نخواهد بود. اما، در نهایت، تیم ترامپ نتواسته است نقش سازنده‌ای ایفا کند و به جای آن، خود را بی‌اعتماد و ناتوان از کنترل اسرائیل نشان داده است.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار