
نگاهی به تاریخچه فریبکاری رژیم صهیونیستی در نبرد/ چرا باید در برابر جنگ رسانهای هوشیار باشیم؟
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو؛ رژیم صهیونیستی، این غده سرطانی در منطقه، نهتنها در میدان جنگ، بلکه در میدان رسانه نیز از ابزار فریب و دروغ برای پیشبرد اهداف شوم خود بهره میگیرد. تاریخ نظامی این رژیم مملو از اسناد و شواهدی است که نشان میدهد رسانهها، ابزار دست دستگاههای اطلاعاتی و نظامی تلآویو بودهاند تا با پمپاژ دروغ، تخریب روانی دشمن و ساختن تصویر دروغینی از قدرت، ابتکار عمل را در میدان نبرد از حریف بربایند.
آنچه در روزهای اخیر علیه ایران رخ داد، تنها بخشی از این پازل بزرگ جنگ روانی است که با طراحی آمریکا و اجرای صهیونیستها، تلاش میکند نهفقط حریف را در میدان نظامی غافلگیر کند، بلکه افکار عمومی را نیز به گمراهی بکشاند.
دروغ سازمانیافته؛ ستون جنگ رسانهای دشمن
رژیم صهیونیستی بهخوبی دریافته که پیروزی صرفاً در گرو برتری نظامی نیست. آنها از رسانهها همچون سلاحی نرم برای مهار دشمن استفاده میکنند. با انتشار اخبار دروغ، تحلیلهای ساختگی و استفاده از خبرنگاران همسو، فضای دروغینی میسازند تا طرف مقابل را دچار اشتباه در تحلیل کرده و یا حتی، پیش از آغاز درگیری، ذهن او را تسخیر کنند.
فریب رسانهای یعنی پخش حسابشده اطلاعات غلط برای آرامکردن طرف مقابل، دادن احساس امنیت کاذب، و در لحظه مناسب، ضربهای کاری وارد ساختن. این ابزار جنگ روانی در تمامی نبردهای رژیم صهیونیستی بهوضوح قابل ردیابی است.
نگاهی به تجربیات تاریخی؛از اروپا تا خاورمیانه
در جنگ جهانی دوم، متفقین برای فریب نازیها عملیات رسانهای گستردهای انجام دادند تا مسیر واقعی حمله در نرماندی را مخفی نگاه دارند. اما آلمان نازی هم بیکار نبود؛ پیش از حمله به شوروی در ۱۹۴۱، رسانههای برلین ادعا کردند که صلح در شرق اروپا برقرار است، در حالی که تانکها در مرزها صف کشیده بودند.
در جنگ خلیج فارس، آمریکا وانمود کرد که از دریا به عراق حمله خواهد کرد، اما از دل کویر عربستان حملهای برقآسا را آغاز کرد. صدام هم پیش از اشغال کویت، از رسانهها برای اطمینانبخشی استفاده کرد؛ غافل از آنکه چند روز بعد، خود به همان دام فریب افتاد.
در قرن ۲۱، این دروغها فقط از طریق تلویزیون منتشر نمیشوند؛ حالا اینستاگرام و توییتر و تلگرام هم به میدان جنگ آمدهاند. روسیه پیش از حمله به اوکراین، ماهها از طریق رسانهها اطمینان داد که هدفی جز مانور ندارد، اما در سحرگاه ۲۴ فوریه، لشکرها وارد خاک اوکراین شدند.
رژیم صهیونیستی و دروغ؛ پیوندی قدیمی و سیستماتیک
در منطقه ما، دروغ و پنهانکاری به بخشی از DNA نظامی رژیم صهیونیستی تبدیل شده است. در سال ۱۹۷۳، مصر و سوریه با عملیات روانی موفق، حملهای هماهنگ را آغاز کردند که ارتش رژیم را در شوک فرو برد.
در عملیات اخیر «طوفان مسجدالاقصی»، گروههای مقاومت فلسطین، با طراحی راهبردی پیچیده، توانستند تصویری آرام از غزه به نمایش بگذارند، در حالی که در پشت صحنه، عملیات یکی از بزرگترین ضربههای تاریخ به رژیم صهیونیستی در حال تدارک بود. این ضربه چنان ویرانگر بود که رسانههای غربی نیز نتوانستند عظمت شکست را پنهان کنند.
نیرنگ برای تلآویو نه تاکتیک مقطعی، بلکه راهبردی بنیادین است. کافی است نگاهی به شعار رسمی موساد بیندازیم که برگرفته از کتاب مقدسشان است: «با فریب، جنگ بیفکن!»
از حمله ۱۹۵۶ به مصر گرفته تا جنگ ششروزه ۱۹۶۷، از حمله به غزه در سال ۲۰۰۸ تا جنگ ۲۰۲۱ و نیرنگ معروف «مترو»، رژیم صهیونیستی بارها با استفاده از دروغ، نیروهای مقاومت را به دام کشانده یا چنین قصدی داشته است.
در سال ۲۰۲۱، این رژیم ادعا کرد که قرار است تهاجم زمینی آغاز کند. هدف آن بود که نیروهای مقاومت به تونلها بروند تا سپس با بمباران شدید، آنها را نابود کنند. اما مقاومت، هوشیارتر از آن بود که فریب بخورد.
در جنگ ۳۳ روزه لبنان نیز، آنها ابتدا گفتند واکنششان محدود خواهد بود، اما در کمتر از چند ساعت، آسمان لبنان از موشک و بمب پر شد. این رفتار، نهتنها جنایتکارانه، بلکه گواه آشکار بر ماهیت فریبکارانه آن رژیم است.
در تجاوز اخیر رژیم به ایران نیز بارها شاهد اظهارات فریبنده از سوی نتانیاهو بودیم که مردم را به آشوب داخلی دعوت میکرد و ادعا میکرد یا غیرنظامیان کاری ندارد. مردم ایران با هوشیاری حیله دشمن را خنثی کردند. چراکه تصویر غزه به عنوان مثال عینی در برابر چشمان جهانیان قرار دارد. تجاوزات رژیم به ساختمانهای مسکونی، بیمارستانها، صداوسیما و دیگر مکانهایی که منجر به شهادت غیرنظامیان شد، خود گواه بر ادعاهای دروغین صهیونیستهاست.
چرا رژیم صهیونیستی از جنگ فرسایشی میهراسد؟
رژیم صهیونیستی، بهدلیل نداشتن عمق استراتژیک و وسعت جغرافیایی، نمیتواند وارد جنگ فرسایشی شود.از همین رو، «ضربه اول» برایش حیاتی است. برتری باید در همان ساعات اول حاصل شود، وگرنه بهراحتی فرومیپاشد.
مطالعات موسسات غربی همچون RAND نیز بر این موضوع صحه گذاشتهاند که تلآویو بر اساس آموزههای نظامی خود، همواره باید توان اجرای ضربات ناگهانی را داشته باشد تا از ریسک دفاعی فاصله بگیرد.
در سند راهبرد امنیت ملی ۲۰۳۰ رژیم صهیونیستی که به سفارش نتانیاهو تدوین شده، بارها بر توان اجرای حملات غافلگیرانه ظرف چند ساعت تأکید شده است. یعنی از دید صهیونیستها، فریب و غافلگیری، ستونهای بقاء هستند؛ و این یعنی، اگر حریف هوشیار باشد، آنها فرو میریزند.
ضرورت هوشیاری و ایستادگی در جنگ رسانهای
تجربه ایران، از جنگ تحمیلی تا امروز، نشان داده است که دشمنان این ملت نهتنها در میدان جنگ، بلکه در عرصه رسانه هم صفآرایی کردهاند. فریب رسانهای، پمپاژ شایعات، سناریوسازی دروغین، همه و همه بخشی از جنگی است که سلاحش نه فقط گلوله، بلکه تصویر و واژه است.
رژیم صهیونیستی و متحدان غربیاش، بهویژه آمریکا، در تلاشاند تا با امواج فریب و نیرنگ، روحیه مقاومت را تضعیف کنند. اما تجربه ثابت کرده است: آنجا که هوشیاری، آگاهی، و ایمان باشد، هیچ دروغی نمیتواند حقیقت را دفن کند.
ایران امروز، نهتنها قربانی جنگ رسانهای نیست، بلکه خود به یک قطب روایتسازی در برابر امپراتوری دروغ تبدیل شده است. هوشیاری مردم، هوشمندی نهادهای امنیتی، و آمادگی رسانههای مستقل، سد محکمی در برابر دروغپراکنی دشمن خواهد بود.