
فارن افرز: ترامپ بزرگترین عامل بیثباتی اقتصادی در جهان است

به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، مجله آمریکایی «فارن افرز» در تازهترین گزارش خود نوشت: اقتصاد جهانی در معرض نوسانات شدیدی قرار گرفته است که بخشی از آن ناشی از شوکهای ژئوپلیتیکی و تحولات فناوری است، اما اکنون بیش از همه تحت تأثیر تغییرات غیرقابل پیشبینی در سیاستهای اقتصادی آمریکا قرار دارد.
در ادامه، نویسنده گزارش با اشاره به تأثیرات عمیق این آشفتگیها بر اعتماد بازارها و مصرفکنندگان مینویسد: «تردیدها و عدم اطمینان بیسابقهای میان کارشناسان و سیاستگذاران اقتصادی ایجاد شده و اعتماد مصرفکنندگان و تولیدکنندگان به شدت کاهش یافته است. تورم به بالاترین سطح در ۴۰ سال گذشته رسیده و هیچکس نمیداند سرنوشت اقتصاد آمریکا به کجا خواهد رسید.»
نویسنده همچنین دو سناریوی محتمل برای آینده اقتصاد آمریکا را ترسیم میکند: «در سناریوی اول، آمریکا مسیر بازسازی اقتصادی را طی خواهد کرد، مشابه آنچه در دوران رونالد ریگان و مارگارت تاچر رخ داد که به کاهش بدهیها و بهبود کارایی بخش خصوصی منجر خواهد شد. اما در سناریوی دوم، این کشور ممکن است وارد رکود تورمی شود که میتواند عواقب جدی برای اقتصاد خود و جهان داشته باشد.»
فارن افرز تاکید میکند که پیامدهای این بحران اقتصادی فراتر از مرزهای آمریکا است: «اقتصاد و نظام مالی آمریکا محور اصلی بازارهای جهانی بوده و دلار همچنان ارز ذخیره جهانی است؛ بنابراین هر بحرانی در آمریکا میتواند به سرعت به دیگر نقاط جهان منتقل شود.»
نویسنده در ادامه به تلاش کشورهای دیگر برای کاهش وابستگی به آمریکا اشاره کرده و مینویسد: «اروپا با هدف تقویت جایگاه منطقهای خود و ایجاد روابط اقتصادی قویتر با آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین گام برداشته و چین نیز در صدد تثبیت جایگاه اقتصادی خود است. با این حال، هنوز هیچ کشوری توان رقابت کامل با قدرت آمریکا را ندارد.»
در بخش دیگری از این گزارش آمده است: «اگرچه آمریکا هنوز قدرتمندترین اقتصاد جهان است، اما سیاستهای اخیر آن بیشتر شبیه کشورهایی با سیستمهای اقتصادی در حال توسعه شده است؛ تعرفههای غیرمنتظره و سیاستهای حمایتی متناقضی که نه تنها کمکی به کاهش کسری بودجه نکرده بلکه بیثباتی را تشدید کردهاند.»
فارن افرز درباره نقش ترامپ در این وضعیت نیز نوشته است: «ترامپ که وعده تغییرات اساسی در اقتصاد و سیاست جهانی را داده بود، اکنون نه تنها آرامش بازارها را تضمین نکرده بلکه با سیاستهای ناپایدارش، بیثباتی را بیشتر کرده است. این امر باعث شده است که جهان در نگرانی عمیقی به سر ببرد و هیچ رهبر قابل اعتمادی برای هدایت اقتصاد جهانی وجود نداشته باشد.»
نویسنده گزارش در پایان هشدار میدهد: «دولتها، شرکتها و سرمایهگذاران باید انعطافپذیری بیشتری به خرج دهند، رویکردهای نوینی اتخاذ کنند و برای مواجهه با این بیثباتی آماده باشند، در غیر این صورت رفاه نسلهای کنونی و آینده به خطر خواهد افتاد.»