
ضرورت یکپارچگی سیاستگذاری علم با ادغام فرهنگستانها/ فرصت طلایی یکپارچه سازی بدنه علم در دوره جدید

به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، در عصری که دانش و فناوری، محور تحولات و پیشرفتهای جوامع قرار گرفتهاند، نقش نهادهای علمی و سیاستگذاریهای خردمندانه در این حوزه، بیش از پیش اهمیت مییابد. فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران، به عنوان عالیترین مرجع علمی کشور، وظیفه خطیری در هدایت و راهبری جریان علم و دانش، ترسیم افقهای آینده، و ارائه راهکارهای مناسب برای توسعه علمی و فناوری بر عهده دارد.
با توجه به تحولات اخیر در این نهاد فرصتی مغتنم پدید آمده است تا با بررسی چالشها و فرصتهای پیش روی این نهاد، به ارزیابی عملکرد و ترسیم چشمانداز آینده آن بپردازیم. به همین منظور، گفتگویی صمیمانه و تفصیلی را با دکتر علیاکبر موسوی موحدی، عضو پیوسته فرهنگستان علوم، چهره ماندگار علمی ایران و استاد برجسته دانشگاه، انجام دادهایم. دکتر موسوی موحدی، با سوابق درخشان در عرصه علم و آموزش، دیدگاههای ارزشمندی را در خصوص جایگاه و رسالت فرهنگستانها، چالشهای پیش روی نظام علمی کشور، و راهکارهای پیشنهادی برای توسعه علم و فناوری در ایران مطرح میکنند. این مصاحبه، فرصتی است برای شنیدن نظرات یک دانشمند برجسته و تحلیلگر دلسوز، به منظور یافتن مسیری روشن برای پیشرفت علمی کشور.
سوال: جناب آقای دکتر موسوی موحدی، بهعنوان نخستین پرسش، جایگاه فرهنگستان علوم را در اکوسیستم علمی و پژوهشی کشور چگونه ارزیابی میکنید؟ این نهاد چه نقشی در پیشبرد اهداف علمی کشور ایفا میکند؟
دکتر موسوی موحدی: با سلام و احترام. در پاسخ به این پرسش مهم، لازم میدانم ابتدا به اهمیت و نقش کلیدی فرهنگستانها در عرصه علم و دانش در سطح جهانی اشاره کنم. فرهنگستانها در واقع مغز متفکر و موتور محرکه توسعه علمی کشورها بهشمار میروند. وظیفه اصلی این نهادها سیاستگذاری، راهبری و ترسیم افقهای علمی برای کشور و حتی منطقه است. فرهنگستانها نهتنها نقشه راه ملی را تدوین میکنند، بلکه با نگاهی فراتر، نقشههای راه منطقهای و جهانی را نیز برای پیشبرد علم و فناوری طراحی مینمایند. این نهادها باید با دیدگاهی کلان و جامع نسبت به توسعه علمی و با اشراف کامل بر ظرفیتها و چالشهای پیشِ رو، مسیر حرکت علم و دانش در کشور را تعیین کنند. در حقیقت، میتوان نقش فرهنگستانها را به اتاق فکر راهبردی در سطح ملی تشبیه کرد که با بهرهگیری از خرد جمعی نخبگان و صاحبنظران، مسیر تعالی علمی کشور را ترسیم میکنند.
سوال: در سطح جهانی، فرهنگستانها به چه شکل عمل میکنند و چه نقشی ایفا مینمایند؟ آیا فرهنگستانهای ایران بهطور کامل از این الگوها و استانداردهای بینالمللی پیروی میکنند یا فاصلهای وجود دارد که نیازمند ترمیم است؟
دکتر موسوی موحدی: در سطح بینالمللی، دو رویکرد عمده در عملکرد فرهنگستانها مشاهده میشود که هرکدام مزایا و معایب خاص خود را دارند. گروه نخست، فرهنگستانهایی هستند که نقش آنها بیشتر در سیاستگذاری و اعلام راهبردها خلاصه میشود و فعالیت نظارتی نیز در حیطه وظایف آنها قرار دارد. این فرهنگستانها عمدتاً به تدوین اسناد بالادستی، ارائه توصیههای سیاستی به دولت و ارزیابی عملکرد نهادهای علمی و پژوهشی میپردازند. گروه دوم، فرهنگستانهایی هستند که علاوه بر تعیین سیاستها و راهبردها، خود نیز در اجرای برنامهها و پروژههای علمی پیشگاماند و با ایجاد سازوکارهای مناسب، سایر نهادها و افراد را به مشارکت در این مسیر تشویق و ترغیب میکنند. این فرهنگستانها علاوه بر نقش سیاستگذاری، نقش اجرایی و عملیاتی نیز دارند و بهطور مستقیم در توسعه علمی کشور سهیماند.
فرهنگستانهای ایران بیشتر در دسته نخست قرار میگیرند؛ به عبارت دیگر، ما سیاستگذاری میکنیم و مصوبات متعددی را به تصویب میرسانیم، اما در مقام اجرا آنگونه که باید و شاید حضور فعال و مؤثری نداریم. این موضوع یک ضعف و کاستی مهم است که باید برای رفع آن چارهاندیشی کرد و به سمت ایفای نقش اجرایی در کنار سیاستگذاری نیز حرکت نمود.
سوال: با این توصیفات و نقدی که مطرح فرمودید، رسالت اصلی فرهنگستان علوم در کشور ما چیست و چه اقدامات اساسی باید برای تحقق این رسالت انجام شود؟ به عبارتی روشنتر، فرهنگستان علوم چه وظایف و مسئولیتهای کلیدی بر عهده دارد تا بتواند نقش مؤثرتری در جامعه علمی کشور ایفا کند؟
دکتر موسوی موحدی: رسالت اصلی و بنیادین فرهنگستان علوم در ایران چیزی جز هدایت، راهبری و پیشبرد علم و دانش در کشور نیست. اما برای تحقق این رسالت خطیر و تبدیل آن به واقعیتهای ملموس، چالشهای متعددی پیش روی این نهاد قرار دارد که باید با برنامهریزی دقیق، بهرهگیری از ظرفیت نخبگان علمی و انجام اقدامات مؤثر بر آنها غلبه کرد. به نظر من، توجه به موارد زیر از اولویت برخوردار است. اول ساختار غیر یکپارچه فرهنگستانها؛ وجود چندین فرهنگستان جداگانه با حوزههای تخصصی متفاوت (علوم پایه، علوم پزشکی، هنر، زبان و ادب فارسی) مانع از همافزایی، همگرایی و ایجاد یک صدای واحد در سیاستگذاری و برنامهریزی علمی کشور میشود.
دوم عدم وجود یک دیدگاه یکپارچه و منسجم برای پیشرفت علم است، پراکندگی دیدگاهها و رویکردهای مختلف در زمینه توسعه علمی منجر به هدر رفتن انرژیها، دوبارهکاریها و عدم تمرکز بر اهداف راهبردی و کلان کشور میشود.
سوم کمبود سرمایهگذاری در حوزه علم و فناوری و عدم توازن در تخصیص منابع است، تخصیص بودجه ناکافی از سوی دولت و مشارکت محدود بخش خصوصی و مردمی در سرمایهگذاری علمی، روند پیشرفت علم و دانش در کشور را کند میکند و مانع بهرهبرداری مطلوب از ظرفیتهای موجود میشود.
چهارم عدم توجه کافی به علوم بینرشتهای و رویکردهای نوین علمی است، نادیده گرفتن ماهیت بینرشتهای بسیاری از مسائل علمی و فناوری و عدم استقبال از رویکردهای نوین، مانع دستیابی به راهحلهای نوآورانه و کارآمد برای حل مسائل پیچیده میشود.
پنجم ضعف در دیپلماسی علمی و ارتباط با جامعه بینالمللی است. حضور محدود و غیر فعال در مجامع علمی بینالمللی، تبادل اندک دانشجو و پژوهشگر و نبود ارتباطات قوی با دانشمندان و مراکز علمی معتبر جهان، مانع انتقال دانش و فناوری پیشرفته به کشور شده و سرعت پیشرفت علمی ما را کاهش میدهد.
سوال: در مورد ساختار غیر یکپارچه فرهنگستانها بیشتر توضیح دهید. به نظر شما چه راهکاری برای رفع این چالش وجود دارد تا بتوان از ظرفیت نخبگان علمی کشور به نحو بهتری بهرهبرداری کرد؟
دکتر موسوی موحدی: همانطور که پیشتر عرض کردم، وجود چهار فرهنگستان جداگانه (فرهنگستان علوم، فرهنگستان علوم پزشکی، فرهنگستان هنر و فرهنگستان زبان و ادب فارسی) به نظر من یک ضعف ساختاری است و مانع همافزایی و پیشرفت علمی میشود. علم یکپارچه است و تفکیک شاخههای مختلف آن در قالب نهادهای مجزا، رویکرد درستی نیست. علم را میتوان به یک درخت تنومند تشبیه کرد که شاخههای مختلفی دارد، اما همه این شاخهها از یک ریشه تغذیه میکنند.
از این رو، انسجام و یکپارچگی در سیاستگذاریها و برنامهها اهمیت بسزایی دارد. پیشنهاد مشخص من این است که همه فرهنگستانها تحت عنوان واحد «فرهنگستان علوم» یکپارچه شوند. البته این یکپارچگی به معنای نادیده گرفتن تخصصها و حوزههای علمی مختلف نیست؛ بلکه هر یک از شاخهها میتواند در قالب زیرمجموعههای تخصصی فرهنگستان فعالیت کند. اما وجود یک دیدگاه کلی و هماهنگ و وحدت رویه در سیاستگذاری و برنامهریزی علمی کشور ضروری است.
با تحقق این یکپارچگی، میتوان از ظرفیتها و توانمندیهای علمی کشور به شکل مؤثرتری بهرهبرداری کرد، از دوبارهکاریها، تداخل وظایف و موازیکاریها جلوگیری نمود و فرهنگستان را قادر ساخت با یک صدای واحد در عرصه سیاستگذاری علمی کشور حضور یافته و نظرات و پیشنهادهای خود را به شکلی مؤثرتر به گوش مسئولان برساند.
سوال: شما بر لزوم تدوین یک دیدگاه یکپارچه برای پیشرفت علم در کشور تأکید کردید. این موضوع را بیشتر توضیح میدهید و میفرمایید فرهنگستان چگونه میتواند این مهم را محقق سازد تا به این ترتیب از سردرگمی در سیاستگذاریها و اقدامات علمی جلوگیری شود؟
دکتر موسوی موحدی: بله، متأسفانه یکی از مشکلات اساسی در حوزه علم و فناوری کشور، وجود نگاههای پراکنده، موازیکاری و ارائه پیشنهادهای متنوع و گاه متناقض از سوی نهادها و افراد مختلف است. هر دستگاه یا فردی راهکار خود را برای توسعه علمی کشور مطرح میکند و این پراکندگی، مانع از ایجاد انسجام و هماهنگی لازم در سیاستگذاری علمی میشود. نتیجه چنین وضعیتی، هدر رفتن انرژیها و منابع و از دست رفتن فرصتهاست که تحقق اهداف بلندمدت علمی کشور را دشوار میسازد.
فرهنگستان علوم، به عنوان نهاد عالی سیاستگذاری علمی کشور، باید نقش رهبری و محوریت در ایجاد همگرایی سیاستها را ایفا کند. به نظر من، فرهنگستان باید با برگزاری نشستهای هماندیشی با حضور نخبگان و صاحبنظران علمی، تشکیل کارگروههای تخصصی و جمعآوری و تحلیل دیدگاههای مختلف، یک سند راهبردی جامع و ملی برای پیشرفت علم در کشور تدوین کند.
این سند باید شامل اهداف کلان، راهبردهای اجرایی، سیاستهای تشویقی و شاخصهای ارزیابی کمی و کیفی باشد تا مسیر حرکت علم و دانش کشور بهدرستی هدایت شود و از دوبارهکاری و پراکندگی اقدامات جلوگیری گردد. چنین سندی باید به عنوان یک نقشه راه جامع و مورد توافق همگان در حوزه علم و فناوری کشور مورد استفاده قرار گیرد.
سوال:کمبود سرمایهگذاری در حوزه علم و فناوری یکی دیگر از چالشهای مهم پیش روی کشور است. چه راهکارهایی را برای رفع این مشکل پیشنهاد میدهید؟ آیا دولت به تنهایی میتواند از پس این مسئولیت برآید یا نیازمند سازوکارهای دیگری هستیم؟
دکتر موسوی موحدی: پیشرفت علم و فناوری نیازمند سرمایهگذاریهای کلان و مستمر است. به عبارتی روشن، توسعه علمی بدون سرمایهگذاری، هدفی دستنیافتنی خواهد بود. این سرمایهگذاری نباید صرفاً بر عهده دولت باشد؛ بلکه باید با ایجاد سازوکارهای مناسب، بخش خصوصی و حتی مردم را نیز در این حوزه مشارکت داد و نقش فعالتری برای آنان قائل شد.
متأسفانه، در کشور ما مؤسسات و نهادهای غیردولتی و خیرخواهانهای که برای پیشبرد علم و فناوری فعالیت کنند، بسیار اندکاند و این امر یک ضعف جدی محسوب میشود. لازم است با ایجاد مشوقهایی همچون معافیتهای مالیاتی و ارائه تسهیلات، انگیزه سرمایهگذاری در این حوزه افزایش یابد. این سرمایهگذاری میتواند در قالبهای متنوعی همچون حمایت از طرحهای پژوهشی نوآورانه، تجاریسازی فناوریهای جدید، ایجاد صندوقهای وقفی برای علم و فناوری و اعطای بورسیههای تحصیلی به دانشجویان نخبه انجام گیرد.
البته دولت نیز وظیفه دارد بودجه مناسبی را به علم و فناوری اختصاص دهد و سهم پژوهش از تولید ناخالص داخلی (GDP) را افزایش دهد. باید توجه داشت که سرمایهگذاری در علم و فناوری، سرمایهگذاری بلندمدتی است که نتایج آن در آینده نمایان میشود و نقش مهمی در توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور ایفا خواهد کرد.
سوال: علوم بینرشتهای چه اهمیتی در پیشرفت علم و دانش دارند و فرهنگستان چگونه میتواند به توسعه این حوزه کمک کند؟
دکتر موسوی موحدی: در دنیای امروز، علوم بینرشتهای کلید حل بسیاری از مسائل پیچیده و چالشهای پیش روی بشر هستند. بسیاری از مشکلات و چالشهای جوامع، ماهیتی بینرشتهای دارند و حل آنها نیازمند همکاری و تبادل نظر میان متخصصان رشتههای مختلف است. به عنوان نمونه، برای مقابله با تغییرات اقلیمی، به دانش متخصصان هواشناسی، محیط زیست، اقتصاد، جامعهشناسی و حتی حقوق نیاز داریم.
امروزه مرزهای سنتی میان رشتههای علمی در حال از میان رفتن است و بسیاری از پیشرفتهای بزرگ علمی در نقاط تلاقی رشتههای مختلف رخ میدهند. فرهنگستان علوم باید به این موضوع توجه ویژه داشته باشد. به نظر من، فرهنگستان میتواند با برگزاری کارگاهها و همایشهای بینرشتهای، حمایت از طرحهای پژوهشی مشترک و ایجاد شبکههای ارتباطی میان پژوهشگران رشتههای مختلف، به توسعه علوم بینرشتهای در کشور کمک کند. همچنین، تشویق پژوهشگران به انجام مطالعات میانرشتهای و ایجاد دورههای تحصیلی بینرشتهای در دانشگاهها میتواند گام مؤثری در این راستا باشد.
سوال: به نظر شما چه اقداماتی باید انجام شود تا سیاستگذاریها و مصوبات فرهنگستان علوم به مرحله اجرا برسد و از ضمانت اجرایی لازم برخوردار باشد؟ به عبارتی، چگونه میتوان مصوبات فرهنگستان را برای دولت و سایر نهادها الزامآور کرد؟
دکتر موسوی موحدی: متأسفانه یکی از نقاط ضعف اساسی ما در حوزه سیاستگذاری علمی این است که سیاستهایی که در فرهنگستان تدوین میشوند، معمولاً به مرحله اجرا نمیرسند و در حد مصوبه باقی میمانند. برای رفع این مشکل، باید اقدام اساسی صورت گیرد و آن، افزودن بندی به اساسنامه فرهنگستان علوم است که مصوبات و راهبردهای این نهاد را برای دولت و سایر ارگانهای اجرایی کشور الزامآور کند. در حال حاضر، فرهنگستان علوم آمریکا (National Academy of Sciences) نیز چنین جایگاهی دارد و سیاستهای آن برای دولت آمریکا لازمالاجرا است. با ایجاد این ضمانت اجرایی میتوان امیدوار بود سیاستهای علمی کشور با انسجام و هماهنگی بیشتری پیگیری و اجرا شوند و از انحراف یا تعلل در اجرای مصوبات جلوگیری شود.
سوال: برای ترویج علم و دانش در جامعه و رساندن نظرات علمی به گوش مردم، چه اقداماتی را از سوی فرهنگستان علوم ضروری میدانید؟ به عبارتی، فرهنگستان چگونه میتواند نقش خود را در توسعه فرهنگ علمی جامعه ایفا کند و علم را از انحصار نخبگان خارج سازد؟
دکتر موسوی موحدی: ترویج علم و دانش در جامعه، وظیفهای بسیار مهم و اساسی است که بر عهده همه نهادهای علمی و فرهنگی کشور قرار دارد. فرهنگستان علوم باید برای ایفای این نقش، تریبون و رسانهای اختصاصی داشته باشد تا بتواند از طریق آن با مردم و جامعه علمی ارتباط برقرار کند و یافتههای علمی را به زبانی ساده و قابلفهم برای عموم ارائه نماید.
پیشنهاد مشخص من ایجاد یک تلویزیون اینترنتی، راهاندازی رادیوی علم یا انتشار مجلات علمی با زبانی ساده و قابلفهم برای عموم مردم است. از این طریق میتوان یافتههای علمی، نظرات متخصصان و دستاوردهای پژوهشی کشور را در سطحی گسترده منتشر کرد و سطح آگاهی عمومی را ارتقا داد. همچنین باید وبسایت فرهنگستان بهروزرسانی شود و مطالب علمی به زبانهای مختلف ارائه گردد تا امکان ارتباط با مخاطبان بینالمللی فراهم شده و علم ایرانی در سطح جهانی معرفی شود. افزون بر این، برگزاری دورههای آموزشی عمومی، سخنرانیهای علمی و برنامههای ترویجی در رسانههای جمعی میتواند نقش مؤثری در افزایش سواد علمی جامعه داشته باشد.
سوال: توسعه همکاریهای بینالمللی چه نقشی در پیشرفت علم و دانش دارد و فرهنگستان چگونه میتواند در این زمینه فعالتر عمل کند تا از ظرفیتهای علمی جهانی برای پیشرفت کشور بهرهبرداری شود؟
دکتر موسوی موحدی: همکاریهای بینالمللی، بهعنوان یکی از مهمترین عوامل پیشرفت علم و فناوری در دنیای امروز، جایگاه ویژهای دارد. ارتباط و تبادل دانش با سایر کشورها موجب تسریع روند توسعه علمی، انتقال فناوریهای جدید و استفاده از تجربیات دیگران میشود. ما باید با دانشمندان، پژوهشگران و مراکز علمی و پژوهشی معتبر دنیا ارتباط برقرار کنیم و از تجربیات آنها بهره ببریم. تبادل دانشجو و پژوهشگر، برگزاری کنفرانسها و همایشهای بینالمللی، مشارکت در پروژههای پژوهشی مشترک و تبادل اطلاعات و دادههای علمی از جمله اقداماتی است که میتواند در این زمینه بسیار مؤثر باشد.
فرهنگستان علوم میتواند با ایجاد یک واحد تخصصی در این حوزه، تعریف برنامههای مشخص برای همکاریهای بینالمللی و عضویت فعال در مجامع علمی جهانی، نقش مؤثرتری در توسعه همکاریهای بینالمللی علمی کشور ایفا کند.
سوال: مرجعیت علمی چه جایگاهی در پیشرفت علم و دانش دارد و به نظر شما ایران چگونه میتواند به این جایگاه دست یابد و به یک قطب علمی در منطقه و جهان تبدیل شود؟
دکتر موسوی موحدی: مرجعیت علمی یکی از ارکان اصلی و شاخصهای مهم پیشرفت و توسعه علمی در هر کشوری است. اگر میخواهیم در عرصه علم و فناوری جایگاهی پیشرو و تأثیرگذار داشته باشیم، باید به تولید علم و دستیابی به دانش دستاول جهانی توجه کنیم. متأسفانه، در حال حاضر بیش از آنکه تولیدکننده علم و فناوری باشیم، مصرفکننده آن هستیم و این وضعیت نیازمند تحولی اساسی است. برای تغییر این شرایط باید تلاشهای مضاعفی صورت گیرد تا ایران بتواند به مرجع علمی در منطقه و جهان تبدیل شود و در حوزههای مختلف علمی نقشی پیشگام و تعیینکننده ایفا کند.
سوال: برای تحقق مرجعیت علمی، چه اقدامات عملی باید صورت گیرد؟ به عبارتی، چه بسترهایی لازم است و چه راهکارهایی را پیشنهاد میدهید که میتواند ایران را در این مسیر یاری کند؟
دکتر موسوی موحدی: تحقق مرجعیت علمی نیازمند تدوین و اجرای یک برنامه جامع و هدفمند است که در آن باید به چند محور اساسی توجه ویژه شود، اول سرمایهگذاری در حوزههای علمی دارای مزیت است، باید حوزههایی را که در آنها ظرفیتها و توانمندیهای بالقوه داریم شناسایی کرده و سرمایهگذاریهای هدفمند انجام دهیم. این سرمایهگذاری شامل تخصیص بودجه کافی، ایجاد زیرساختهای مناسب و حمایت از پژوهشگران و متخصصان برجسته است. دوم حمایت از پژوهشهای بنیادی؛ پیشرفت واقعی علم و فناوری بدون پژوهشهای بنیادی امکانپذیر نیست. لازم است از پژوهشگران این حوزه حمایت کنیم و فرصت بدهیم ایدههای نوآورانه خود را عملی کنند. این حمایت میتواند شامل تأمین منابع مالی، ارائه امکانات پژوهشی و فراهم کردن بستر مناسب برای تبادل نظر و همکاری باشد.
سوم کیفیسازی آموزش عالی است، نظام آموزش عالی باید به گونهای بازنگری و طراحی شود که نیروی انسانی متخصص و کارآمد تربیت کند. ارتقای کیفیت آموزش، بازنگری در برنامههای درسی، توسعه مهارتهای پژوهشی دانشجویان، جذب استادان برجسته داخلی و خارجی و فراهم کردن فرصتهای مطالعاتی برای دانشجویان و پژوهشگران میتواند در این مسیر بسیار مؤثر باشد.
چهارم ایجاد نظام تشویقی مناسب برای پژوهشگران است، باید پژوهشگران و دانشمندان برجسته را تشویق و حمایت کنیم تا انگیزه بیشتری برای فعالیتهای علمی داشته باشند. این تشویق میتواند شامل اعطای جوایز علمی، تسهیلات رفاهی و ایجاد فرصتهای شغلی مناسب باشد.
سوال: جناب آقای دکتر، در صحبتهایتان به فعالیتهای فرهنگستان علوم اشاره کردید. با توجه به اقدامات ریاست جدید فرهنگستان علوم، آیا شاهد تغییراتی در رویکردها و فعالیتهای فرهنگستان بودهایم؟ ارزیابی شما از این تغییرات چیست؟
دکتر موسوی موحدی: بله، با ورود جناب آقای دکتر مخبردزفولی به فرهنگستان علوم، شاهد تغییرات مثبتی در رویکردها و فعالیتهای این نهاد بودهایم. ایشان نخستین رئیس فرهنگستان علوم به شمار میروند که از حوزه علوم تجربی به این سمت منصوب شدهاند. پیش از این، روسای فرهنگستان عمدتاً از حوزه علوم انسانی انتخاب میشدند.
علوم تجربی بهطور طبیعی زوایای خاص خود را دارد و همین نگاه تخصصی، موجب شکلگیری برنامههای جدیدی در فرهنگستان شده است. خوشبختانه، گروههای متعددی به فعالیتهای فرهنگستان اضافه شده و برنامههای متنوعی در حال اجراست که این امر به خودی خود اتفاقی مثبت و قابل تقدیر است.
البته، باید تأکید کنم که گسترش فعالیتها بهتنهایی کافی نیست و این گستردگی باید منجر به ارتقای کیفیت و دستیابی به نتایج ملموس شود. این تحولات هنوز در ابتدای راه است و امیدوارم این مسیر با قدرت و انسجام بیشتری ادامه یابد.
برای تحقق اهداف عالی فرهنگستان، ضروری است که فعالیتها در مسیر سیاستگذاری کلان و تدوین راهبردهای ملی هدایت شوند. در حال حاضر، بیشتر فعالیتها و جلسات فرهنگستان به موضوعات جزئی میپردازد و یک محور اساسی و راهبردی مشخص از دل آنها بیرون نیامده است. به عنوان نمونه، فرهنگستان باید بتواند بهصورت صریح و مستند اعلام کند که کشور نیازمند ایجاد «آزمایشگاههای ملی» است. اکنون ایالات متحده آمریکا ۱۷ آزمایشگاه ملی دارد که هر یک مأموریت استراتژیک و مشخصی را دنبال میکنند. ما نیز باید نیازهای اساسی کشور در حوزه علم و فناوری را بهصورت دقیق و رسمی اعلام و پیگیری کنیم.
یکی از چالشهای جدی در این مسیر، نبود «بردار مشخص» برای فعالیتهای فعلی است؛ یعنی هنوز مشخص نیست این اقدامات دقیقاً چه اهدافی را دنبال میکنند و چگونه میتوانند به حل مسائل و چالشهای کلان کشور منجر شوند. حتی اگر برنامههای راهبردی تدوین شود، باز هم به دلیل نبود ضمانت اجرایی و بند الزامی در اساسنامه فرهنگستان، ممکن است دولت خود را ملزم به اجرای مصوبات نکند.
اگرچه حضور شخصیتهای علمی برجستهای همچون آقای دکتر عارف در کنار آقای دکتر مخبردزفولی و برگزاری جلسات منظم برای تدوین برنامهها اقدامی مثبت و ارزشمند است، اما کافی نیست. ما نیازمند یک الزام قانونی برای اجرای مصوبات فرهنگستان هستیم تا این نهاد بتواند نقش واقعی خود را در هدایت علمی کشور ایفا کند.
به طور کلی، ارزیابی من از تغییرات ایجادشده مثبت است؛ اما این تغییرات باید به سمت سیاستگذاری کلان، تدوین راهبردهای الزامآور و هدفمند برای پیشرفت علم و فناوری کشور هدایت شوند.
سوال: به نظر شما این تحولات و تغییرات جدید چگونه میتواند به ارتقای جایگاه فرهنگستان علوم در سطح ملی و بینالمللی کمک کند؟ و چه مسیری باید طی شود تا این تغییرات منجر به نتایجی ملموس و اثرگذار گردد؟
دکتر موسوی موحدی: بیتردید، گسترش فعالیتها و تنوع برنامهها اقدامی مثبت و ضروری است و نشانهای از پویایی و تلاش برای تحول محسوب میشود؛ اما مهمتر از آن، دستیابی به کیفیت متمایز و تأثیرگذار است. این فعالیتها و برنامهها باید در نهایت خروجیهایی ارزشمند، کاربردی و مفید برای جامعه علمی کشور به همراه داشته باشند.
به عبارت دیگر، تمامی اقدامات فرهنگستان باید کاملاً هدفمند و با چشماندازی روشن و مشخص برنامهریزی و اجرا شوند تا بتوانند نتایج ملموس، سازنده و اثرگذاری برای ارتقای جایگاه علمی کشور در سطح ملی و حتی بینالمللی به بار آورند.
به نظر من، برای آنکه این تحولات به نتایج مطلوب و پایدار دست یابد، چند نکته کلیدی باید همواره مورد توجه قرار گیرد، اول تمرکز بر سیاستگذاری کلان و تدوین راهبردهای عملیاتی است، فعالیتهای فرهنگستان نباید صرفاً به برگزاری جلسات، همایشها و نشستهای تخصصی محدود شود. هرچند این اقدامات ارزشمندند، اما وظیفه اصلی فرهنگستان، تدوین سیاستهای کلان علمی کشور و ارائه راهبردهای مشخص و عملیاتی برای پیشبرد علم و فناوری در حوزههای مختلف است. فرهنگستان باید از نگاههای جزئینگر و اقدامات پراکنده پرهیز کرده و با اتخاذ یک رویکرد کلان، جامع و راهبردی، نقش هدایتگر و سیاستساز خود را بهدرستی ایفا کند.
دوم توسعه تعاملات ساختارمند و نهادینه بهجای تعاملات موردی و فردی است. در حال حاضر، همکاری فرهنگستان با سایر نهادهای علمی و پژوهشی کشور عمدتاً بهصورت فردی و موردی انجام میشود و فاقد ساختار مشخص و پایدار است. لازم است یک نظام منسجم و سازمانیافته برای تعامل میان فرهنگستان و سایر نهادهای علمی کشور ایجاد شود تا بتوان از ظرفیتهای علمی بهصورت بهینه بهره برد. تشکیل کارگروههای مشترک، تدوین برنامههای همکاری متقابل و تبادل اطلاعات و تجربیات، اقداماتی مؤثر در این زمینه خواهد بود.
سوم تدوین برنامهای جامع، عملیاتی و مبتنی بر شاخصهای ارزیابی است، برای دستیابی به اهداف مورد نظر، باید برنامهای دقیق، کاربردی و مبتنی بر شاخصهای کمی و کیفی تدوین شود. این برنامهها نباید کلی و مبهم باشند؛ بلکه باید دارای اهداف مشخص، راهبردهای اجرایی، زمانبندی دقیق و شاخصهای ارزیابی روشن باشند تا بتوان عملکرد فرهنگستان را بهدرستی سنجید و از تحقق اهداف اطمینان یافت.
چهارم برقراری ارتباط مؤثر با جامعه و ترویج علم در میان عموم مردم است، فرهنگستان باید با برقراری ارتباط مؤثر با بدنه جامعه و ارائه مطالب علمی به زبانی ساده و قابلفهم، به ارتقای سواد علمی مردم کمک کند. انتشار کتابها و مجلات علمی عمومی، تولید برنامههای رادیویی و تلویزیونی، ایجاد وبسایتهای تعاملی و برگزاری نمایشگاهها و جشنوارههای علمی، از جمله اقدامات مؤثر در این زمینه است.
البته باید توجه داشت که این تغییرات و تحولات تازه در ابتدای مسیر خود قرار دارند و نباید انتظار داشت که در کوتاهمدت نتایج چشمگیری حاصل شود. ایجاد تغییرات پایدار و اثربخش نیازمند زمان، تلاش، برنامهریزی دقیق و همکاری و مشارکت تمامی ذینفعان است. انشاءالله با پیگیری مستمر، این مسیر با موفقیت طی خواهد شد و فرهنگستان علوم نقش مؤثرتری در پیشبرد علم و فناوری کشور ایفا خواهد کرد.
نکته مثبت دیگری که قابلذکر است و میتواند در تحقق اهداف فرهنگستان نقش بسزایی داشته باشد، حضور جناب آقای دکتر عارف، چهره علمی برجسته و مدیر باتجربه، در جایگاه معاون اول ریاست جمهوری است. ایشان که از اعضای محترم فرهنگستان علوم نیز هستند، میتوانند با بهرهگیری از جایگاه خود و در همکاری با دکتر مخبردزفولی، برنامههای فرهنگستان را در سطح کلان کشور پیگیری کنند و از حمایتهای دولتی برای تحقق آنها بهرهمند شوند. البته، صرف برگزاری نشستها و برنامهریزیهای پراکنده کافی نیست و باید این اقدامات در قالب یک برنامه راهبردی مدون، با اهداف مشخص و قابل ارزیابی، بهصورت جدی دنبال شود.
سوال: آقای دکتر، اخیراً شاهد یک ترور و حادثه تلخ بودیم که جامعه علمی کشور را بهشدت تحت تأثیر قرار داد. میخواهم بدانم ترور دانشمندان چه تأثیری بر روند علمی کشور دارد و چگونه میتوان از تکرار چنین حوادثی جلوگیری کرد؟
دکتر موسوی موحدی: ترور دانشمندان، ضایعهای جبرانناپذیر برای هر کشوری است. این اقدام، نهتنها جان یک انسان فرهیخته و متخصص را میگیرد، بلکه روند پیشرفت علمی کشور را نیز با آسیب جدی مواجه میسازد. دانشمندان سرمایههای اصلی هر جامعهای هستند و از دست دادن آنها مانند از دست دادن یک منبع ارزشمند و غیرقابل جایگزین است.
ترور دانشمندان باعث ایجاد ترس و ناامیدی در جامعه علمی میشود و میتواند انگیزه پژوهشگران را برای ادامه فعالیتهای علمی کاهش دهد. در برخی موارد نیز ممکن است چنین حوادثی به مهاجرت نخبگان و فرار مغزها منجر شود؛ اتفاقی که ضربه سنگینی بر پیکره علمی کشور وارد میکند و روند توسعه را کند میسازد. متأسفانه تاریخ نشان داده است که ترور دانشمندان، تاکتیکی قدیمی و رایج برای جلوگیری از پیشرفت علمی کشورها بوده است و برخی کشورها با استفاده از این روش، رقبای علمی خود را از گردونه رقابت خارج کردهاند.
برای جلوگیری از تکرار چنین حوادث تلخی، چند اقدام اساسی ضروری است، اول نهادهای امنیتی کشور باید با تلاش جدی و شبانهروزی، امنیت جانی و روانی دانشمندان و نخبگان علمی را تضمین کنند و اجازه ندهند دشمنان علم و دانش به اهداف شوم خود برسند. دوم اینکه دانشمندان باید با آسودگی خاطر و بدون دغدغه به پژوهشهای خود بپردازند. فضای علمی کشور باید بهگونهای باشد که آنان احساس حمایت و آرامش کنند و نگرانیهای حاشیهای مانع فعالیتهای علمیشان نشود. علم، زبانی جهانی است و میتواند پلی برای ارتباط بین ملتها باشد. باید با تقویت ارتباطات علمی با دانشمندان و نهادهای علمی بینالمللی، از تجربیات آنها بهرهمند شویم و دستاوردهای علمی خود را نیز به اشتراک بگذاریم. چنین ارتباطاتی علاوه بر توسعه علمی کشور، به بهبود روابط بینالمللی نیز کمک میکند.
با این حال، در کنار همه این اقدامات، نباید فراموش کرد که دانشمندان ما باید با ایمان و استقامت به راه خود ادامه دهند و اجازه ندهند دشمنان علم و دانش، آنها را از دستیابی به اهدافشان بازدارند. به تعبیر امیرالمؤمنین علی (ع): «با ایمان، علم شکوفا میشود.» علم امروز نیازمند تابآوری است؛ باید علم تابآور باشد. من در آزمایشگاه خود جملهای از امام رضا (ع) را نصب کردهام که میفرمایند «بالإیمان یُعمَرُ العلم»؛ یعنی با ایمان است که علم ساخته و آباد میشود. ما باید استوار و قوی بایستیم و مثل «پروانه» که با هر نسیمی به اینسو و آنسو میرود نباشیم. با ایمان و توکل به خدا، باید مسیر پیشرفت علمی کشور را با قدرت و استقامت ادامه دهیم و نشان دهیم که این اقدامات تروریستی نمیتواند مانع حرکت علمی ایران شود.
سوال: بسیار عالی. با توجه به همین نکته، یعنی لزوم دیپلماسی علمی، اگر امکان دارد در این خصوص بیشتر توضیح بفرمایید. فرهنگستان علوم چگونه میتواند از این ظرفیت استفاده کند؟
دکتر موسوی موحدی: همانطور که عرض کردم، دیپلماسی علمی ابزاری بسیار مهم برای پیشبرد اهداف علمی کشور است و میتواند نقش بسزایی در توسعه همکاریهای بینالمللی، انتقال دانش و فناوری، و معرفی دستاوردهای علمی ایران به جهان ایفا کند. دیپلماسی علمی، در واقع، به معنای استفاده از ظرفیتهای علمی و فناوری کشور برای تقویت روابط با سایر کشورها، ایجاد تفاهم و اعتماد متقابل، و حل مسائل مشترک جهانی است.
فرهنگستان علوم، به عنوان یک نهاد علمی مرجع، میتواند نقش محوری در توسعه دیپلماسی علمی کشور داشته باشد. این نهاد میتواند با برقراری ارتباط مستمر با فرهنگستانها و مراکز علمی معتبر در سایر کشورها، زمینه تبادل دانشجو و پژوهشگر، برگزاری کنفرانسها و همایشهای مشترک، و مشارکت در پروژههای پژوهشی بینالمللی را فراهم کند.
همچنین، فرهنگستان میتواند با معرفی دستاوردهای علمی ایران به جهان، تصویر مثبتی از کشورمان در عرصه بینالمللی ارائه دهد و به تقویت جایگاه علمی ایران کمک کند. به عنوان نمونه، برگزاری نمایشگاههای علمی، انتشار مقالات و کتابها در مجلات معتبر بینالمللی، و دعوت از دانشمندان برجسته خارجی برای بازدید از ایران، میتواند نقش مؤثری در این زمینه داشته باشد.
نکته مهم دیگری که باید به آن اشاره کنم، اهمیت بهرهگیری از ظرفیت زبان و ادبیات فارسی در دیپلماسی علمی است. زبان فارسی، زبانی غنی و سرشار از مفاهیم عمیق فرهنگی است و ادبیات ارزشمند آن میتواند در برقراری ارتباطات فرهنگی و علمی با سایر کشورها بسیار مؤثر باشد. ما باید از این ظرفیت برای معرفی فرهنگ و تمدن ایرانی به جهان استفاده کنیم و با ترویج زبان فارسی در سایر کشورها، زمینه تبادل علمی و فرهنگی را فراهم آوریم. زبان سعدی و حافظ، زبانی است که دلها را تسخیر میکند و میتواند در ایجاد تفاهم و همدلی میان ملتها نقشی کلیدی داشته باشد.
سوال: آقای دکتر، در بخش پایانی مصاحبه، میخواستم به این موضوع بپردازم که چرا به نظر میرسد دانشمندان تمایل چندانی به اظهارنظر در مسائل مختلف ندارند و نقش اجتماعی آنها کمرنگ است. به نظر شما چه عواملی در این مسئله دخیل است و چه پیشنهادی برای اصلاح این وضعیت و ایجاد ارتباط بهتر میان جامعه علمی و مردم دارید؟
دکتر موسوی موحدی: سؤال بسیار مهمی است. اجازه بدهید در این مورد به چند نکته اشاره کنم. ما در آزمایشگاهمان جملهای از حضرت رضا (ع) نصب کردهایم که میفرمایند: «سکوت، یکی از چشمهای اصلی و حیات علم است.» پیامبر بزرگوار اسلام نیز فرمودهاند: «لولا تکثیر فی کلامکم و تمریج فی قلوبکم لارأیت ما أری و لسمعت ما أسمع»؛ یعنی زیاد سخن نگویید و دلهای خود را آشفته نکنید. هارد ذهنتان را با شلوغی پر نکنید؛ اگر چنین کنید، آنچه من میبینم شما هم خواهید دید و آنچه من میشنوم شما هم خواهید شنید.
بر همین اساس، دانشمندان واقعی، اهل سکوتاند؛ زیرا سکوت، بخشی از ماهیت علم است. دانشمند به دنبال هیاهو و شلوغکاری نیست. البته اگر مسیر درستی پیش پای او گذاشته شود، اگر بستری مناسب و همجنس با دغدغههای علمیاش وجود داشته باشد، قطعاً وارد عمل میشود و سخن میگوید. اما متأسفانه چنین بستر مناسبی وجود ندارد و بسیاری از دانشمندان اعتماد کافی به رسانهها ندارند.
به همین دلیل، بسیاری از آنان سکوت میکنند. وقتی شرایط فراهم نباشد، استناد میکنند به همین آموزههای دینی که گفتم و میگویند: دستور، سکوت است، نه سخن گفتن. البته آنها در کلاسهای درس، در آزمایشگاهها و در میدانهای علمی، با جدیت سخن میگویند و فعالیت میکنند، اما در جامعه و در حوزه عمومی کمتر بروز و ظهور دارند. همانطور که اشاره کردید، شرایط برای چنین حضوری مهیا نبوده است. هر کاری، شرایط خودش را میطلبد و وقتی شرایط مهیا نباشد، طبیعی است که این حضور و نقشآفرینی اجتماعی شکل نمیگیرد.
سوال: و آخرین سؤال: فرهنگستان علوم با توجه به جایگاه ویژهای که دارد و ارتباطی که با دانشگاهها و نهادهای علمی کشور دارد، چه نقشی میتواند در این مسیر ایفا کند؟ چگونه میتوان دانشگاهها را به سمت ایفای نقش اجتماعی فعالتر هدایت کرد؟
دکتر موسوی موحدی: فرهنگستان در این زمینه نقش بسیار مهمی میتواند ایفا کند. همانطور که عرض کردم، فرهنگستان علوم و حتی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، هر دو ظرفیتهای بزرگی دارند. این نهادها باید در نقطهای با هم همافزایی کنند و در قالب یک حرکت هماهنگ و برنامهریزیشده، توسعه علمی و ادبی را در کنار هم پیش ببرند.
کشور ما از لایههای عمیق علمی، ادبی و معرفتی غنی است و این یک سرمایه بزرگ و ارزشمند است. دست ما کاملاً باز است؛ مسئله اصلی این است که تصمیم بگیریم و برای اجرای این تصمیمها اراده کنیم. اگر این همافزایی و تصمیمگیری جدی صورت بگیرد، فرهنگستان میتواند با هدایت درست، دانشگاهها و مراکز علمی را به سمتی ببرد که نقش اجتماعی فعالتری ایفا کنند و ارتباط مؤثرتری با مردم برقرار نمایند.