آخرین اخبار:
کد خبر:۱۲۹۱۴۲۹
گزارش|

نگاهی به عملکرد دوگانه کنفرانس بین‌المللی درباره مسئله فلسطین/ نوشداروی غرب پس از مرگ غزه

کنفرانس بین‌المللی فلسطین وعده‌های زیادی درباره حل دو دولتی داد، اما زبان گمراه‌کننده و عدم تضمین‌های اجرایی باعث شد تا بسیاری به عملی بودن آن شک کنند.
نگاهی به عملکرد دوگانه کنفرانس بین‌المللی درباره مسئله فلسطین/ نوشداروی غرب پس از مرگ غزه

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری دانشجو؛ کنفرانس بین‌المللی اخیر درباره حل مسئله فلسطین و اجرای راه حل دو دولت، به‌ویژه در قالب بیانیه پایانی‌ای که به "اعلامیه نیویورک" شهرت یافت، توجه جهانیان را جلب کرد. این بیانیه طبق گفته برگزارکنندگان، شامل توافق بر انجام "گام‌های ملموس" و "در چارچوب زمانی معین و بدون برگشت" به‌منظور تحقق راه حل دو دولت بود. اما در کنار این اعلامیه، سوالات و ابهاماتی مطرح شد که نشان‌دهنده برخوردهای غیرمستقیم و اغلب غیرواقعی با مسائل و حقایق موجود در درگیری فلسطین و رژیم اسرائیل است.

این کنفرانس از نظر جمع‌آوری کشورهای حامی پروژه "راه حل دو دولتی" طبق تصمیمات سازمان ملل، اقدامی مثبت به نظر می‌رسید. کشورهای مهمی مانند فرانسه، بریتانیا و کانادا، در این کنفرانس حضور داشتند و اعلام کردند که در جلسه عمومی سازمان ملل در سپتامبر ۲۰۲۵، به رسمیت شناختن یک دولت فلسطینی را مطرح خواهند کرد. اما در عین حال، معانی و اصطلاحات استفاده‌شده در بیانیه پایانی ابهامات زیادی را در خصوص اهداف واقعی این کنفرانس ایجاد کرده است.

 

زبان گمراه‌کننده و دوپهلو

 

از جمله انتقادات عمده به بیانیه پایانی، استفاده از زبان گمراه‌کننده و دوپهلو در توصیف بحران غزه و رویکرد رژیم اسرائیل است. در حالی که برگزارکنندگان تلاش کردند به "ساخت آینده‌ای بهتر برای فلسطینیان و اسرائیلی‌ها" اشاره کنند، این عبارت به‌طور غیرمستقیم به تجاوزگر اجازه می‌دهد اقدامات و جنایات خود را توجیه کند. عباراتی مانند "هزینه انسانی سنگین این درگیری" و "محکوم کردن حمله حماس به غیرنظامیان" در بیانیه، نه تنها به‌طور کامل واقعیت‌های تاریخی و حقوق یک ملت را پنهان می‌کند، بلکه به مقاومت فلسطینی‌ها به‌عنوان عملی منفور و متهم به تروریسم نگاه می‌کند.

بیانیه حتی در جملات خود به "تروریسم و خشونت" اشاره کرده و "گرفتن گروگان‌ها را طبق قانون بین‌المللی ممنوع" دانسته است، اما این سوال مطرح می‌شود که آیا قتل‌های مداوم رژیم اسرائیل در غزه و بازداشت‌های گسترده فلسطینی‌ها از هفتم اکتبر ۲۰۲۳ و کشتارهای اخیر توسط اسرائیل هم باید در همین دسته قرار گیرد؟ چرا این نوع خشونت‌ها از سوی اسرائیل، که موجب کشته شدن بیش از ۶۱ هزار فلسطینی شده است، در این بیانیه نادیده گرفته شده‌اند؟

 

سکوت طولانی و معنادار غرب در برابر جنایات اسرائیل

 

یکی از سوالات اساسی که جاناتان کوک، تحلیلگر سیاسی، مطرح کرده است، این است که چرا کشورهای غربی، به‌ویژه رسانه‌های برجسته‌ای همچون گاردین و فایننشال تایمز، بیش از ۱۹ ماه سکوت کرده و اکنون در برابر جنایات رژیم اسرائیل در غزه واکنش نشان داده‌اند؟ کوک به این نکته اشاره می‌کند که حتی زمانی که اسرائیل خبرنگاران خارجی را از ورود به غزه منع کرده و خبرنگاران فلسطینی را کشته است، این رسانه‌ها همچنان به توجیه اقدامات اسرائیل پرداخته‌اند.

چرا در حالی که رژیم اسرائیل از سال‌ها پیش، با کشتار فلسطینی‌ها و محاصره غزه، رفتارهایی مشابه نسل‌کشی را پی گرفته است، غرب تنها اکنون به صحنه می‌آید؟ آیا هدف از این واکنش‌ها تنها حفظ وجهه و تصویر غرب در برابر افکار عمومی جهانی است، یا واقعاً قصد جدی برای فشار به اسرائیل جهت تغییر سیاست‌هایش وجود دارد؟

در کنار بی‌تفاوتی رسانه‌ای غرب، سوال دیگری که باقی می‌ماند این است که چه چیزی می‌تواند رژیم صهیونیستی را وادار به تغییر موضع خود کند؟ اسرائیل تاکنون با کمال اطمینان از پذیرش الزامات بین‌المللی و تصمیمات سازمان ملل خودداری کرده است. اسرائیل در حال حاضر با تکیه بر حمایت‌های بی‌وقفه آمریکا و قدرت نظامی عظیم خود، هیچ تمایلی به پذیرش یک دولت فلسطینی و اجرای راه حل دو دولت ندارد.

در این شرایط، آیا واقعاً تحریم‌های سیاسی، اقتصادی و نظامی گسترده‌ای علیه اسرائیل اعمال خواهد شد، یا کشورهای غربی صرفاً به بیانیه‌ها و اعلان‌ها بسنده خواهند کرد؟ آیا تنها به اعلام به رسمیت شناختن دولت فلسطینی از سوی برخی کشورها اکتفا خواهد شد، در حالی که اسرائیل همچنان به اشغال فلسطین ادامه می‌دهد و اجازه تشکیل یک دولت فلسطینی را نمی‌دهد؟

 

فقدان ضمانت‌های اجرایی برای راه حل دو دولتی

 

با توجه به موضع رژیم اسرائیل در قبال راه حل دو دولتی، یکی از نکات حائز اهمیت در بیانیه پایانی، فقدان ضمانت‌های اجرایی برای فشار به رژیم اسرائیل است. هیچ اشاره‌ای به اقداماتی که کشورهای شرکت‌کننده در کنفرانس می‌توانند برای الزام رژیم اسرائیل به اجرای آنچه در تصمیمات سازمان ملل آمده است، وجود ندارد. در این بیانیه، هیچ‌گونه اشاره‌ای به مرجعیت کنفرانس مادرید برای صلح و طرح ابتکار عربی در اجلاس بیروت ۲۰۰۲ نشده است.

آیا کشورهای غربی به‌طور جدی اقداماتی را برای الزام اسرائیل به تغییر موضع خود خواهند انجام داد؟ یا اینکه همچنان در مقابل حمایت‌های آمریکا و اسرائیل، به مذاکرات آینده و تصمیمات بدون ضمانت اجرایی در خصوص تشکیل دولت فلسطینی امیدوار خواهند بود؟

در نهایت، بیانیه پایانی کنفرانس با اشاره به لزوم تغییرات جدی در مسیر راه حل دو دولتی، به‌ویژه در رابطه با فلسطینی‌ها، بسیار ناامیدکننده به نظر می‌رسد. خواسته‌هایی مانند تسلیم سلاح‌های حماس بدون هیچ‌گونه تضمینی برای ایجاد یک دولت فلسطینی مستقل، یا بازپس‌گیری حقوق فلسطینی‌ها همچنان مبهم و بدون ضمانت‌های اجرایی باقی مانده است.

با توجه به پاسخ علنی آمریکا و اسرائیل برای پذیرش تشکیل یک دولت فلسطینی، بیانیه پایانی بیشتر به‌عنوان یک بیانیه سیاسی و نمایشی باقی می‌ماند تا گامی عملی برای تحقق صلح در منطقه.در پایان، سوالی که همچنان باقی می‌ماند این است که آیا افزایش تعداد کشورهایی که به رسمیت شناختن دولت فلسطینی تمایل دارند، به‌واقع به یک راه‌حل پایدار و عادلانه برای فلسطینی‌ها منجر خواهد شد؟ آیا این به رسمیت شناختن همراه با جزئیات دقیق و شفاف، از جمله مرزهای ۱۹۶۷، خواهد بود یا تنها به مذاکره و وعده‌های بی‌عمل در آینده موکول خواهد شد؟ به نظر می‌رسد این کلاف سردرگم همچنان مبهم باقی خواهد ماند.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار