
شباهت جنجال برانگیز اسعد الشیبانی به رهبر داعش/ آیا وزیر امور خارجه جدید سوریه همان ابوبکر البغدادی است؟
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو؛ در دنیای پرالتهاب سیاست و امنیت خاورمیانه، هر خبری که مرز میان واقعیت و حدس و گمان را محو کند، میتواند به سرعت به موضوعی جهانی بدل شود. چنین اتفاقی اخیراً در سوریه رخ داده است؛ جایی که ظهور ناگهانی وزیر امور خارجه جدید، اسعد الشیبانی معروف به «ابوعائشه الشیبانی»، نه به خاطر سیاستهایش، بلکه به دلیل شباهت بسیار زیادش به رهبر سابق گروه تروریستی داعش، ابوبکر البغدادی، توجهها را به خود جلب کرده است. این شباهت موجی از ابهام و حدس و گمانها را در میان تحلیلگران، کاربران فضای مجازی و رسانهها به راه انداخته و پرسشهایی بزرگ را مطرح کرده است: آیا البغدادی واقعاً کشته شده بود؟ آیا او به نحوی مخفیانه به دنیای سیاست بازگشته است؟ و مهمتر از همه، چرا چنین خبری باید در این مقطع حساس زمانی مطرح شود؟
در اکتبر ۲۰۱۹، دنیا شاهد پایان رسمی یکی از جنجالیترین چهرههای تروریسم مدرن بود؛ ابوبکر البغدادی، رهبر گروه داعش. دونالد ترامپ، رئیسجمهور وقت آمریکا، با صدور بیانیهای اعلام کرد که نیروهای ویژه آمریکایی در عملیاتی پیچیده با همکاری ترکیه و نیروهای سوریه دموکراتیک، البغدادی را در ادلب سوریه هدف قرار دادهاند. روایت رسمی حکایت میکند که البغدادی، وقتی در تونلی محاصره شده بود، با کمربند انفجاری خود را منفجر کرد و اجساد متلاشی شدهاش باقی ماند. آمریکا مدعی است هویت وی را با آزمایش DNA تأیید کرده اما از انتشار تصاویر واضح جسد خودداری کرد.
این خلأ تصویری و اطلاعاتی، دریچهای برای شک و تردیدها باز کرد و بسیاری از تحلیلگران و فعالان موضوع تروریسم، همیشه به دنبال یافتن نشانههایی بودند که این روایت رسمی را تأیید یا رد کند. این سوال همواره مطرح بود که آیا رهبر داعش واقعا مرده یا به شکلی دیگر از صحنه خارج شده است؟
ورود ناگهانی الشیبانی: شخصیتی مبهم و بدون پیشینه سیاسی
در چنین شرایطی، خبر انتصاب «ابوعائشه الشیبانی» به عنوان وزیر امور خارجه سوریه از ۸ دسامبر ۲۰۲۴، سر و صدای زیادی به پا کرد. آنچه بیشتر از خود انتصاب عجیب بود، نبود هیچ پیشینه شناخته شده و اطلاعات کافی درباره این فرد بود.
بر اساس اطلاعات منتشر شده، الشیبانی فارغالتحصیل دانشگاه IZU در ترکیه است اما هیچ سابقه سیاسی یا نظامی مشخصی از او در دسترس نیست. این موضوع باعث شد که فرضیات مختلفی مطرح شود؛ از جمله اینکه الشیبانی شاید در حقیقت شخصیتی سازمانی و مخفی باشد که اکنون به عنوان یک چهره دیپلماتیک معرفی شده است.
شباهت غیرعادی یا تصادفی؟
شاید نقطه اوج این داستان، تصاویر منتشر شده از الشیبانی است که در کنار عکسهای ابوبکر البغدادی قرار گرفتهاند. بسیاری از کاربران فضای مجازی، تحلیلگران و حتی برخی رسانههای عربی، شباهت ظاهری بسیار زیادی میان این دو فرد مشاهده کردهاند؛ شباهتی که حتی برخی آن را تا ۷۰ تا ۸۰ درصد تخمین زدهاند.
تحلیلهای فنی نیمهحرفهای که با استفاده از تکنیکهایی چون تحلیل ویژگیهای بصری (ORB)، تحلیل هندسی دستی و تکنیک ادغام شفاف انجام شده، نشان دادهاند که ساختار استخوانی و نسبتهای صورت الشیبانی و البغدادی تا حد قابل توجهی شبیه هم است. البته کارشناسان تأکید میکنند که این شباهت قطعی نیست، چرا که نورپردازی، زاویه عکسها و عوامل محیطی میتواند بر این نتایج تاثیرگذار باشد.
آیا رهبر داعش به صحنه سیاسی بازگشته است؟
یکی از پرجاذبهترین و جنجالیترین فرضیات در میان طرفداران این تئوری، این است که البغدادی نه تنها کشته نشده، بلکه بهنوعی سیاسی «مخفی» شده و در قالب شخصیت جدید الشیبانی به دنیای سیاست بازگشته است.
حامیان این دیدگاه معتقدند که عدم انتشار تصاویر واضح جسد، ابهام در سوابق الشیبانی و ادامه فعالیتهای برخی شاخههای داعش پس از اعلام مرگ البغدادی، همه نشانههایی از یک عملیات پنهانکاری است. این فرضیه در بستر پیچیده منافع بازیگران منطقهای و بینالمللی، میتواند به عنوان ابزاری برای تنظیم توازنهای سیاسی و نظامی در سوریه و خاورمیانه به کار گرفته شده باشد.
رسانههای رسمی سوریه نیز به این ادعا واکنشی نشان نداده و حتی برخی رسانههای نزدیک به دولت این شایعات را «مزخرفات رسانهای» خواندهاند.
اگر فرضیه بازگشت البغدادی به عنوان الشیبانی صحت داشته باشد، پیامدهای بسیار گستردهای برای منطقه و بازیگران اصلی در بحران سوریه خواهد داشت.
اول اینکه، حضور شخصی با پیشینه نظامی و سازمانی احتمالی در رأس دستگاه دیپلماسی سوریه میتواند راه را برای ائتلافها و روابط جدیدی هموار کند که پیشتر تصور نمیشد. این موضوع همچنین ممکن است نقش ترکیه، آمریکا و دیگر بازیگران بینالمللی را در پروندههای مبارزه با تروریسم پیچیدهتر کند و به چالش بکشد.
در نهایت، ماجرای الشیبانی و شباهتش به البغدادی، همچنان در فضای تردید و بحثهای پیچیدهای گرفتار است. برخی آن را تصادفی و محصول تشابهات طبیعی میدانند، و برخی دیگر آن را یکی از پیچیدهترین عملیاتهای پنهانکاری سیاسی و امنیتی در دهه اخیر قلمداد میکنند.