در بخش اول یادداشت جریان شناسی انقلاب روسیه به بررسی ریشه ها و اهداف انقلاب اکتبر روسیه پرداختیم، دربخش دوم این یادداشت انحراف انقلاب روسیه از اهداف و آرمان های اولیه خود و دلایل این انحراف ر ابررسی می کنیم.
گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، رامین شمسایی نیا*؛ در بخش اول یادداشت جریان شناسی انقلاب روسیه به بررسی ریشه ها و اهداف انقلاب اکتبر روسیه پرداختیم، دربخش دوم این یادداشت انحراف انقلاب روسیه از اهداف و آرمان های اولیه خود و دلایل این انحراف ر ابررسی می کنیم.
انحراف انقلاب روسیه از اهداف و آرمان های خود
انقلاب اکتبر 1917 روسیه نتوانست آن بهشت بَرین و خوبانی را که برای مردم روسیه ترسیم کرده بود را بسازد، واژگان زیبایی چون عدالت اجتماعی، برابری و برادری، مبارزه با سرمایه داری، فقر زدایی، تکریم طبقه کارگر و دهقان، همه و همه تنها در قاب کلمه ماند و نتوانست صورت عملی به خود بگیرد.
پس از پیروزی انقلاب اکتبر1917 روسیه، «حزب بُلشِویک» که نقش پررنگی در مبارزات علیه «آخرین تزار» داشت توانست زمام امور را بدست بگیرد، حزب بُلشِویک شاخه تندروی حزب سوسیال دموکرات روسیه (اولین حزب سوسیالیت روسیه تزاری) بود که خط مشی اعتدالی حزب سوسیال دمکرات را قبول نداشت و به مبارزه مسلحانه و اعمال خشونت علیه رژیم حاکم متمایل بود.
انقلاب سوسیالیستی روسیه برای از بین بردن جامعه طبقاتی و برقراری مساوات بین همه طبقات جامعه بوجود آمد اما اعضای حزب کمونیست و دولت مردان شوروی خود تبدیل به بک طبقه اجتماعی سلطه گر شدند! که از قضا از فئودال ها و کلان سرمایه دارها هم سنگدلانه تر با کارگران و دهقانان رفتار می کردند.
یک نمونه فجیع از ظلمی که در دوران شوروی بر مردم این کشور رفت سازمان امنیت و اطلاعات شوروی «چکا» بود، که بعدها به K.G.P تغییر نام داد. موسس و رئیس سازمان امنیت و اطلاعات روسیه کمونیستی «چکا» فردی لهستانی تبار بنام «فلیکس دیژ رشنسکی» بود.
میزان ظلم چکا به اندازه ای بود که تنها در دوره حکومت استالین 6 میلیون نفر از مردم شوروی به دلایل واهی چون اقدام علیه امنیت شوروی و یا ضد انقلابی بودن و ضدکمونیستی بودن اعدام شدند. لنین نیز که هیچ نشانی از عواطف انسانی نداشت دست رشنسکی لهستانی را باز گذاشت تا بسیاری از روشنفکران و روزنامه نگاران و فعالین سیاسی شوروی را بی رحمانه تیر باران کند. جالب است انقلاب شوروی و حزب کمونیست که قرار بود آزادی توده جامعه و مردم را تضمین و تامین کند خود به یک سلب کننده آزادی مردم تبدیل شد و در واقع نقض غرض کرد! یک انحراف بزرگ...
در بُعد اقتصادی نیز دولت شوروی و حزب کمونیست به مصادره اموال و زمین های بسیاری از مردم و سرمایه داران پرداخت ولی هیچگاه مستضعفین و طبقه کارگر جامعه شوروی نتوانست نفعی از این زمین های ضبط شده ببرد و عمده این ثروت و اموال در دستان اعضای حزب کمونیست چرخ می خورد.
وضع مردم شوروی بدتر شد به گونه ای که اگر قبل از انقلاب کمونیستی طرف حساب دهقانان، فئودال ها و سرمایه داران بودند اکنون با دولت مقتدر و سفاک شوروی روبرو بودند که جای هیچگونه مقابله و اعتراض برای دریافت حق را باقی نگذاشته بود، اگر کارگران در روسیه تزاری با کارفرمایان سختگیر روبرو و طرف حساب بودند در دوران شوروی با یک ابر قدرت جهانی سرو کار داشتند.
دولت کمونیستی که با اقتصاد متمرکز و دولتی قصد داشت وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم و خصوصاً طبقه کار گر را بهبود ببخشد، باعث شد مردم روز به روز فقیرتر شوند. انقلاب اکتبر روسیه در دو هدف اصلی خود که «بهبود وضع اقتصادی طبقه کارگر» و «برابری و عدالت اجتماعی و آزادی برای طبقه کارگر» بود، شکست خورد.
چرا انقلاب روسیه از اهداف و آرمان های خود منحرف شد؟
از مهمترین علل انحراف انقلاب اکتبر روسیه از اهداف و آرمان هایش، پوچ و سست بودن ایدئولوژی این انقلاب یعنی مارکسیسم است. بلشویسم یا همان مارکسیسم - لنینیسم در واقع تفسیر روسی و رادیکال از مارکسیسم است، همانگونه که سوسیالیسم تفسیر و گونه ای از ایدئولوژی غربی است، اگر چه مارکسیسم روسی به مبارزه با سرمایه داری و مالکیت خصوصی می پردازد لکن بدلیل ماهیت اومانیستی و ضد دینی آن، صورت دیگری از تفکر غربی یعنی سوسیالیسم و سرمایه داری دولتی را جایگزین سرمایه داری شخصی می سازد.
به همین دلیل است که مارکسیسم قدرت عبور از مدرنیته و نفی کامل استثمار و بی عدالتی اجتماعی را ندارد. در مارکسیسم نیز انسان از فطرت خود دور می شود و تحت اسارت اومانیسم در می آید و آزادی اصیل انسانی انکار و نفی می شود.
مارکسیسم هرگز نتوانست راهی به رهایی برای انسان فراهم کند. وجود ایدئولوژی بیمار مارکسیسم در اتاق فکر انقلاب روسیه و بعدها دولت شوروی، باعث شد پوچی این ایدئولوژی به دولت مردان شوروی نیز سرایت کرده و از آرمان های انقلاب خود دور شوند.
«عدم اعتقاد عمیق به آرمان های انقلاب» یکی از دلایل مهم انحراف انقلاب روسیه است. بسیاری از رهبران انقلاب روسیه از عمق جان به عدالت اجتماعی و آزادی طبقه کارگر اعتقاد و باوری نداشتند و تنها این شعار ها لغلغه زبان آن ها بود. این مسئله را می توان از بررسی عملکرد آنها متوجه شد. شعارهای زینتی و پوپولیستی حزب کمونیست تنها برای جلب حمایت طبقه محروم جامعه بود و هیچ گاه صورت عمل و واقعیت به خود نگرفت.
«تشنه قدرت بودن» در دولتمردان کمونیست شوروی دلیل دیگر به انحراف کشیده شدن انقلاب روسیه است. ذکر شده است که استالین زندگی ساده ای داشته و خیلی اهل تجملات نبوده لکن بسیار قدرت طلب وتشنه قدرت بوده است.
رهبران روسیه که بسیار دَم از آزادی و حمایت از طبقه کارگر و دهقان می زدند برای حفظ قدرت خود به راحتی میلیون ها تن از مردم شوروی را از دم تیغ گذراندند. به راستی که هیچ چیز برای آن ها مهم تر از حفظ قدرت شان نبود.
*جانشین مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی