کد خبر:۱۸۲۴۷۰
بازنگاهی بر شرح آیتالله مصباحیزدی بر خطبه فدکیه - 2
حمایت جانانه ام ابیها (س) از وصی مظلوم
حضرت ميفرمايند: «پدر و شوهر من براي نجات شما ميجنگيدند و شما پا به فرار ميگذاشتيد و خيلي راحت خوابيده بوديد!» البته همه آنها اينگونه نبودند، اما...
گروه دين و انديشه «خبرگزاري دانشجو»؛ سالی که گذشت، در کنار توفیقات بسیاری که برای نگارنده حاصل شد از بابت توفیق یافتن در محضر علمای اعلام و بهره گیری از بیانات رهگشای آنها، فرصت خوبی فراهم آمد تا در قالب پوشش رسانه ای دروس اخلاقی آیت الله مصباح یزدی، در برخی از جلسات شرح خطبه فدکیه این علامه بزرگوار که چهارشنبه هر هفته در دفتر مقام معظم رهبری در قم برگزار می شد، شرکت داشته و از لسان «مصباحِ دوستان» با گوشه ای از مظلومیت خاندان عصمت و طهارت، بویژه بیبی دو عالم، حضرت فاطمه زهرا (س) آشنا شوم.
فرا رسیدن ایام فاطمیه بهترین فرصت است تا به بخشی از این بیانات نگاهی دوباره داشته باشیم؛ از این رو آن چه در پی می آید، تلخیصی از دروس استاد بخش دوم این نوشتار است؛ البته اصل مطالب بر گرفته از سایت اطلاع رسانی آیت الله مصباح یزدی می باشد.
فاطمه (سلاماللهعليها) شيفته هدايت خلق
هدف حضرت زهرا سلاماللهعليها از بیان اين خطبه آن است که مردم را از اشتباهي که در آن واقع شده بودند، نجات دهند؛ اشتباهي که قدر متيقن شيطان در آن دخيل بود. کسان ديگري هم کم و بيش در اين گمراهي موثر بودند، مخصوصاً که به نص قرآن، منافقاني در بين مسلمانان وجود داشتند.
حضرت در اين چند روزي که بعد از وفات پيغمبر اکرم زنده بودند، وظيفهاي را بر دوش خود احساس ميکردند و ميخواستند با همان حالت نقاهت و بيماري اين وظيفه را ادا کرده و مردم را روشن کنند. از اينروست که شروع به معرفي مقام رسالت کردند و زحماتي که آن حضرت براي هدايت مردم، بخصوص مردم جزيرة العرب متحمل شدند را يادآوري نمودند.
نعمتها را فراموش نکنيم!
ايشان اين نکته را يادآور شدند که حضرت ختميمرتبت در ظرف مدت رسالتشان، مردم را از چه پستي و ذلتي به چه عزتي رساندند. مردم از زحمات رسول خدا خبر داشتند؛ چرا که از بعثت پيغمبر اکرم و همچنين از رحلت آن بزرگوار مدت زيادي نگذشته بود. مطمئناً جوانها هم از رويدادهاي جامعه نوپاي اسلامي بيخبر نبودند و ميدانستند که پدر و مادرشان چه زحماتي کشيدهاند تا جامعه اسلامي به اينجا رسيده است. اما انسان فراموشکار است و وقتي نکتهاي را فراموش کرد مثل اين است که آن را نميداند.
گاهي انسان چيزهايي را ميداند و به اين دانستههايش توجه دارد و آگاهانه و هوشيارانه به آنها ميانديشد، اما گاهي بر اين دانستهها گرد و غبار فراموشي مينشيند؛ وضعيت چنين انساني به گونهاي است که اگر از او بپرسند ميتواند جواب دهد، اما اين علم چندان تأثيري در رفتار او ندارد.
فهرستي از خدمات رسول خدا (صلياللهعليهوآله)
حضرت زهرا سلاماللهعليها فهرستوار به برخي از اين زحمات اشاره نموده و ميفرمايند: خدا بر شما منت گذاشت و به برکت پدرم به شما عزت بخشيد.
حضرت ميفرمايند: رسول خدا شيفته هدايت مردم بود به گونهاي که از پشت به گردن مردم فشار ميآورد که برويد و از جلو آنها را ميکشيد؛ يعني تمام توانش را صرف ميکرد تا مردم را هدايت کند. کار او فقط دعوت نبود، بلکه از هيچ کمکي دريغ نمي کرد تا اينکه مکه را فتح کرد و بتها را شکست و جمجمهها را به زمين انداخت؛ تا اينکه اجتماع کفار و مشرکان که با هم ائتلاف کرده بودند و جنگي همچون جنگ احزاب را راه انداخته بودند از هم پراکنده شدند و شکست خوردند و پا به فرار گذاشتند.
تلاش رسول خدا زمينهاي فراهم کرد که حق آشکار شود و ژرفاي حق براي مردم روشن گردد... حالِ شما همچون جرعه آبي بود که مردم ميتوانستند شما را ببلعند. هر کس در شما طمع ميکرد، ميتوانست شما را بربايد؛ شما همچون شعله آتشي بوديد که شخصي شتابان بخواهد آن را بگيرد و زود ببرد که دستش نسوزد و آتش هم خاموش نشود. تا اين اندازه سست و در معرض خاموش شدن بوديد. با اين حال زندگي کرديد تا به اينجا رسيديد ...
حضرت اين نکات را ميفرمايند تا وجدان مردم مقداري بيدار شود و متوجه شوند که در مقابل چه کسي هستند و حتي يک نفر هدايت شود، والا مسئله فدک بهانهاي براي هدايت بود.
فضايل اميرالمؤمنين(ع) و رذايل دشمنانش
حضرت صدیقه طاهره (س) در این خطبه می فرمایند: خداي متعال به برکت پدرم محمد صلياللهعليهوآله شما را از اين گرفتاريها نجات داد. بعد براي اشاره به تفصيل برخي از آن حوادث ميفرمايند: از وقتي که پيغمبر مبعوث به رسالت شدند تا زماني که شما را نجات دادند، مشکلات فراواني را تحمل کردند ... هر جا شاخ شيطان ظاهر شد يا درندگان مشرک دهانهايشان را باز کردند که شما را ببلعند پيغمبر برادرش علي را در دهان اين درندگان انداخت تا شما سالم بمانيد ... وقتي پاي کار خدا به ميان ميآمد علي سر از پا نميشناخت و هيچ نيرويي را براي خودش ذخيره نميکرد. هر زحمتي بود تحمل ميکرد و هر رنجي بود به جان ميخريد.
توبيخ راحتطلبان
در ادامه حضرت زهرا سلاماللهعليها خطاب به همين مسلماناني که در مسجد جمع شدهاند و حضرت مشغول خطبه خواندن براي آنها هستند، ميفرمايند: پيامبر بوسيله برادر و پسرعمّش علي صلواتاللهعليهما اين چنين به اسلام و شما مسلمانان خدمت کردند. اما شما چه کرديد؟ شما به فکر راحتي و زندگي مرفه خودتان بوديد، راحت لميده بوديد و استراحت ميکرديد، مشغول شادي و مزاح و خوشگذراني بوديد و احساس خطري نميکرديد.
علي سرّ خطبه فاطمه (سلاماللهعليهما)
براي اينکه تا اندازهاي با اين بيانات آشنا شويم، بايد صحنهاي را که اين سخنراني در آن واقع شده درست مجسم کنيد. حدود دو ماه از رحلت پيامبر گذشته است که حضرت براي خطبه خواندن به مسجد آمدهاند. مردم به اصطلاح مصيبتزدهاند و پيغمبري را که چنين عزت و سعادتي به آنها بخشيده است از دست دادهاند. از اين پيغمبر يک دختر به جا مانده است و خبر داده که ميخواهم براي شما صحبت کنم. آنها هم جمع شدهاند تا صحبتش را بشنوند. در چنين شرايطي بايد چه بگويد؟ اگر شرايط، عادي باشد قاعدتاً بايد يادي از پدر کند و به مردم هم تسليت بگويد و از خداوند براي خود و آنها طلب اجر کند و به مردم نصحيتي نمايد. اما حضرت ميفرمايند: «پدر و شوهر من براي نجات شما ميجنگيدند و شما پا به فرار ميگذاشتيد و خيلي راحت خوابيده بوديد!» البته همه آنها اينگونه نبودند و بالاخره در ميانشان کساني هم بودند که ميجنگيدند، اما روشن است که غالب مخاطبان آنگونه بودند که حضرت ميفرمايند.
وقتي حضرت اينگونه آنها را توصيف کردند کسي اعتراض نکرد و نگفت: «چرا به ما توهين ميکني؟ ما چه قدر زحمت کشيديم، جنگ کرديم، جهاد کرديم، پدرت را ياري کرديم و ...»، بلکه همه آرام گوش ميکردند. هيچ کسي نقل نکرده که کسي اعتراض کرده باشد، البته در برخي نقلها آمده است که متصديان امر گفتند: «آنچه گفتي درست است، اما ما براي اين کار عذري داشتيم!» اگر انسان اين صحنه را درست مجسم کند براي او روشن ميشود که هدف حضرت از بيان اين خطبه رسيدن به فدک و مال دنيا نبوده است.
نگرانی شدید فاطمه زهرا (س) از انحراف جامعه اسلامی
فاطمه سلام الله عليها ميديد که مسير رسالت و هدايت پيغمبر و آن راهي که خداي متعال به وسيله پيغمبر براي سعادت انسانها باز کرده در حال منحرف شدن است و نگراني و ترس فاطمه زهرا (س) از اين انحراف بود، اما براي اينکه در اين فرصت کوتاه به همه بفهماند که حق با اوست و راهي که ديگران ميروند اشتباه است، بايد کاري کند کارستان! بايد کاري کند که داستانش تا آخر بماند. بايد ثابت کند که علي (ع) است که لياقت جانشيني رسول خدا (ص) را دارد و ديگران اين صلاحيت را ندارند. از اين رو داستان فدک را پيش کشيد تا ثابت کند که اينها نه صلاحيت قضاوت دارند و نه از قرآن و نه از مسائل شرعي بهرهاي بردهاند و نه سابقه درخشاني در زمان پيامبر و در زمان جنگها دارند.
لینک کپی شد
گزارش خطا
۰
ارسال نظر
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.