هرات در تاريخ معاصر ايران جاي بررسي دارد؛ سرزميني كه زماني منشور سلطنت آن به دست امیرکبیر تنظیم ميشد و زماني ديگر ...
گروه دين و انديشه «خبرگزاري دانشجو»- مسعود ابراهيمي؛ مهمترین موضوع در ارتباطات مابین ایران و انگلیس در عصر سلطنت نیم قرنه ناصرالدین شاه قاجار، مسئله هرات و جدایی آن از ایران بود. در اينجا بنا داريم به روند ماجرای جدایی هرات از ایران که با انعقاد توافقنامه 15 ربیع الثانی 1269 صورت گرفت بپردازيم.
دفع فتنه سالار توسط حاكم هرات
در زمان صدارت امیرکبیر هرات تحت حاکمیت یار محمد خان بود؛ وی از جمله حکام ولایات افغان بود که با دولت ایران روابط حسنه داشت. از جمله مظاهر تجلی حسن نیت یار محمد خان در قبال دولت ایران وقتی بود که فتنهای موسوم به فتنه سالار در خراسان به وقوع پیوست و یار محمد خان در این ماجرا از پشتیبانان جدی ایران در دفع فتنه مزبور بود، البته یار محمد خان در این زمان و ضمن این تبعیت از دولت ایران در پی تحکیم مقام و موقعیت خویش نیز بود.
این دوران که ایران و هرات روابط دوستانهای داشتند، مصادف شد با شکست فاحش انگلیسيها در برابر قیام افغان ها و کاهش نفوذ ایشان بر ولایات افغان که این مسئله سخت موجب نگرانی انگلیسيها شده بود؛ زیرا عدم تسلط به افغانستان مساوی بود با عدم تسلط بر تنها راه خشکی موجود برای ورود به هندوستان که در آن زمان مهمترین و سودآورترین مستعمره انگلستان بود و استعمارگران بسیاری برای آن دندان تیز کرده بودند.
منشور سلطنت هرات به دست امیرکبیر تنظیم شده بود
یار محمد خان از جمله حکامی بود که با ورود و دخالت انگلیسيها در امور افغان ها بسیار مخالف بود؛ چنانکه در زمان وی انگلیسيها نتوانستند در امور افغان ها ورود کرده و احیانا جولانهای سیاسی دهند.
در دوران تیرگی روابط افغان ها با انگلیس، تدابیر صحیح علمدار سیاست ایران در عصر ناصری (امیر کبیر) از یک سو و اینکه هرات جزو ایالات خراسان ایران بود و از لحاظ تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و ... اشتراکات و تعلقات فراوان و عدیدهای با ایران داشت از سوی دیگر باعث شد تا مظاهر بالقوه حاکمیت ایران بر هرات بالفعل شود، طوری که منشور سلطنت هرات به دست امیر کبیر تنظیم شده بود و سکههای ایشان به نام ایران ضرب و خطبههایشان به نام پادشاه ایران قرائت میشد و هرات تمام امکان خویش را برای یاری ایران در عرصه های مختلف بکار میبرد.
علت بالقوه پنداشتن حاکمیت ایران بر هرات قبل از این توفیقات این بود که طی سیاستهای انگلیس در دورههای قبل برای جلوگیری از ورود رقبای استعماری نظیر فرانسه و روسیه به هرات و سپس ورود ایشان به هند، انگلیس طی توافقنامهها و قراردادهایی حاکمیت هرات را از سیطره دولت مرکزی ایران خارج نموده بود و بنا به سیاستهای استعمارگرایانه خویش به اداره آن میپرداخت.
البته در دوره صدارت امیرکبیر زمزمههایی از تحکم مجدد و بالفعل ایران بر هرات به گوش میرسید که برای انگلیسيها ضرب آهنگ خطر بحساب میآمد، لذا دولت انگلیس سخت نگران بود تا مبادا ایران در پی حاکمیت مجدد بر هرات باشد که وقوع این مسئله برای آنها بسیار ناگوار بود.
مرگ یار محمد خان و باز شدن روزنهای برای دخالت مجدد انگلیسيها در امور هرات
یار محمد خان از جمله حکامی بود که با ورود و دخالت انگلیسيها در امور افغان ها بسیار مخالف بود؛ چنانکه در زمان وی انگلیسيها نتوانستند در امور افغان ها ورود کرده و احیانا جولانهای سیاسی دهند، لکن مرگ یار محمد خان موجب رخنه مجدد انگلیس ها در امور افغانستان شد.
در عصر صید محمد خان، فرزند و جانشین یار محمد خان طغیان ها و شورشهایی علیه هرات و حکومت وي صورت گرفت. صید محمد خان به استناد خدمات پدرش در برابر دولت ایران دست طلب مساعدت و یاری بسوی امیرکبیر دراز نمود و امیر هم پذیرفت.
ايران چه كمكي به هرات توانست بكند؟
امیر برای آنکه انگلیسيها به وی اعتراض نکنند به وزیر مختار انگلیس چنین اعلام کرد که نیروهای ایران به مجرد استقرار امنیت و ثبات در آنجا به سوی ایران رجعت خواهند نمود، لکن جستین شیل، وزیر مختار انگلیس که در آن دوران تمام توان و تمرکز خویش را معطوف به مسئله هرات کرده بود و بیم این را داشت که نکند امیرکبیر به تصرف نظامی هرات دست بزند و آن را رسما ضمیمه ایران سازد با تصمیم امیر کبیر مخالفت نمود و مانع از کمک ایران به هرات و کمک به صید محمد خان شد.
تنها کاری که از دست دولت ناصری بر آمد این بود که ناصرالدین شاه کمک مستقیم را میسر ندید از نفوذ خویش بر ولایات افغان استفاده نمود و طی نامهای بزرگان هرات را به اطاعت از صید محمد خان مکلف ساخت و تهدید نمود که مخالفان وی را مجازات خواهد کرد که مسلما این قبیل اقدامات برای استقرار امنیت و ثبات در هرات به هیچ وجه کفایت نمیکرد.
وقتی که همه رشتهها پنبه میشود!
علاوه بر بروز شورش ها و طغیان ها علیه هرات در عصر صید محمد خان و مخالفت انگلیس برای یاری هرات از جانب ایران، و بروز کینه توزی ها و دشمنیهای داخلی و خارجی با امیر کبیر كه مانع از تثبیت و به بار نشستن سیاستهای امیر در قبال هرات میشد و گویی هر چه امیر رشته بود در شرف پنبه شدن بود.
سرانجام مخالفان امیر با توطئهها و دسیسههای مکرر خویش علیه وی موفق شدند تا شاه را وادار به عزل او کنند و به جای او میرزا آقاخان نوری که فردی نالایق، دست نشانده و سرسپرده به انگلیس بود را جایگزین امیركبير کنند.
ادامه واکنشها و اقدامات ایران در قبال مسئله هرات پس از عزل امیر کبیر
میرزا آقاخان نوری صدر اعظم جدید نیز در برابر درخواست کمک از جانب صید محمد خان، به منظور جلوگیری از بروز هرج و مرج، قتل و غارت در مرزهای شرقی پاسخ مثبت داد و در صدد اعزام نیرو به آنجا و دفع فتنه بود، لکن به دنبال این تصمیم وزیر مختار انگلیس کما فی السابق واکنشی منفی بروز داد و اعلام کرد هرگونه کمک به صید محمد خان مساوی با دخالت در امور داخلی هرات میباشد که این منافی قراردادهای ما بین دولت ایران و انگلیس در باب هرات است که سابق بر این منعقد گشته است و «در صورت نقض این قراردادها دولت ایران باید متحمل عواقب آن باشد.»
اما آقاخان طی نامهای در پاسخ به دولت انگلیس چنین عنوان نمود که دولت انگلیس یا باید اجازه دهد ایران حمله کهندل خان علیه هرات را دفع کند یا اینکه دولت انگلیس شخصا میبایست وارد عمل شده و چارهای برای برقراری امنیت و آرامش در هرات بیندیشد.
ناصر الدین شاه عليرغم مخالفت انگلیس، نیروهای خود را روانه هرات ساخت و فتنه را دفع کرد
در این دوره شاه بسیار تحت فشار بود. از یک سو به علت خدمات عدیده یار محمد خان به ویژه درباره قضیه فتنه سالار در خراسان خود را ملزم به کمک فرزند وی میدانست و از سوی دیگر هرات را از اتباع خود میدانست و طالب کمک به ایشان بود، لکن انگلیس را مانع از کمک به هرات میدید، لذا طی نامهای با همان مضمون که صدر اعظم میرزا آقا خان قبلا در جواب مخالفت انگلیس مطرح کرده بود مسئله را با جستین شیل در میان گذاشت، اما وی همچنان مصرانه مخالف کمک به هرات به هر نحو از انحاء بود.
سر انجام علی رغم تمام مخالفتها از جانب دولت انگلیس، ناصر الدین شاه نیروهای خویش را روانه هرات ساخت و فتنه طغیان کهندل خان را دفع کرد. اما انگلیسیها که بخوبی از نیت ناصر الدین شاه مبنی بر الحاق مجدد و همیشگی هرات به ایران مطلع بودند سریعا با تهدیدات خود مبنی بر انقطاع روابط و ... ناصر الدین شاه را وادار به عقب نشینی کردند.
تقدیم هرات به انگلیسی ها به دست آقاخان نوری صدر اعظم
پس از تهدیدات انگلیسیها و نظر به اینکه کهندل خان در قندهار دچار مشکل شده بود و امنیت نسبی بر هرات حاکم شده بود، نیروهای ایران هرات را تخلیه کردند و انگلیس از این بابت خیالش آسوده شد، اما جستین شیل به این قانع نبود و نظر به اهمیت هرات به عنوان پل ارتباطی با هند اهم مستعمرات انگلیس در صدد بود تا هرات را از هرنوع اشغال و تصرف بیمه كند.
سر انجام به خاطر فشارهای انگلیس و اصرارهای وزیر خود، آقاخان دولت ناصری به امضای تعهد نامه ای در مورخ 15 ربیع الثانی 1269 تن داد که طی این قرار داد یک جانبه و سراسر استعماری، هراتی را كه امیر کبیر با چنگ و دندان حفظ کرده بود با بیکفایتی هر چه تمامتر تقدیم انگلیسی ها کرد و پایههای جدایی قطعی و کامل هرات از ایران را بنیان نهاد. از این باب که از قبل این توافقنامه شوم بود که انگلیس ها قرارداد پاریس را بر ایران تحمیل کردند و افغانستان را برای همیشه از ایران جدا کردند.
نامه آقاخان نوری در 16 ربیع الثانی 1269 به صید محمد خان حاکم هرات
آقا خان نوری برای آنکه خدمات خویش نزد انگلیس ها را به حد کمال برساند پس از انعقاد توافقنامه 15 ربیع الثاني 1269 طی نامهای به صورت غیر مستقیم به صید محمد خان که بارها مودت و دوستی خویش را با ایران مسجل ساخته بود به وی فهماند که ایران هیچ تمایلی به همکاری و مساعدت با هرات ندارد. این امر باعث شد كه حاکميت هرات بیش از پیش از دست ایران خارج شود و موجبات انقطاع آن از ایران تقویت شود.