رعایت تقوی و اجرای عملی دین اسلام سبب جذب مردم به دین و یاری مذهب خواهد شد، اما برخی مومنین دچار این آفت هستند که نسبت به اجرای دستورات دین ...
گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»؛ زینب صارم، در مطلب پیشین به کمک احادیث اهل بیت به شرح و تبیین این مسئله پرداخته شد که چرا تقوی در یاری رساندن به اهل بیت(ع) نقش و تاثیر به سزایی دارد. برای پاسخ به این سوال به معادن علم الهی رجوع کردیم و فهميديم که تقوی به مثابه دعوت کردن عملی مردم به دین است و از آن جهت که عمل افراد بیش از گفتار صرف آنان موثر خواهد بود، تقوی راهکاری سودمند و مفید در دعوت مردم به دین خدا است.
در آسیب شناسی این امر به افرادی اشاره شد که تنها برای هدایت و دعوت مردم به دین اسلام صرفا از زبان خود استفاده می کنند و رفتار آنان با قول آنان یکی نیست.
تقوی؛ دعوت عملی به سوی اسلام است
تقوی از آن جهت که دعوت عملی به سوی اسلام است و تاثیری چند جانبه و عمیق در جهت جذب مردم به سوی دین دارد، از سوی اهل بیت(ع) مورد توجه و تاکید فراوان است.
امام صادق «ع» می فرماید: «كونوا دعاة الناس بأعمالكم، و لا تكونوا دعاة بألسنتكم (1)؛ دعوت کننده مردم با اعمال و کردار خویش باشید و آنان را با زبانهایتان دعوت نکنید.
رعایت تقوی الهی از آن جهت که حداقل سبب می شود تا آزار و ناراحتی از سوی فرد مومن به اطرافیان نرسد، خود بزرگترین تبلیغ برای دین است؛ چرا که اطرافیان متوجه این نکته با اهمیت خواهند شد که التزام فرد به دین و رعایت تقوی الهی سبب آن شده که در جهت رعایت حقوق دیگر مسلمانان قدم بردارد و اقدامات لازم را در احتیاط برای تضییع نکردن حقوق اطرافیان انجام دهد.
بی شک چنین فردی نه تنها محبوب اجتماع خواهد شد، بلکه به طریق اولی دین آن فرد که سبب بروز چنین رفتار نرم و مهربانانه نیز شده است مورد اقبال و توجه قرار می گیرد.
از جهت دیگر رعایت ورع و پرهیزکاری بدان معنا است که فرد مومن دستورات دین را جدی و با اهمیت می داند و برای آن از احترام و ارزش والایی قایل می شود، در نتیجه این رفتار، افراد دیگر نیز متوجه خواهند شد که دستورات دین ملعبه و بازیچه نیست و یک امر حیاتی و مهم است.
تا آن جا که اگر مسلمانان علاقه دارند تا دستورات دین در جامعه به طور جدی مورد اعتنا قرار بگیرد، در درجه اول لازم است خود مقید به اجرای دستورات اسلام و ادای احترام به آن باشند.
آسیبی که در رعایت تقوی جامعه به آن دچار است
آسیب و آفتی که در بحث رعایت تقوی جامعه به صورتی مزمن به آن دچار مي باشد، آن است که برخی افراد مومن و متدین دستورات دین اسلام را اجرا می کنند و برای آن نیز حتی احترام والایی قایل هستند، اما متاسفانه و صد افسوس این اعمال را به طور ناقص و حتی انتخابی انجام می دهند.
به عنوان مثال برخی از مومنان به علت بی توجهی به دستوراتی از دین همچون نماز و روزه تقید شدید دارند، اما به دستورات دیگر دین مانند مهربانی به والدین، دادن صدقه و خوش خلقی با دیگران التزام ندارند.
برخی دیگر نیز به خدمت کردن به خلق خدا اهتمام و توجه جدی دارند، اما نسبت به انجام فرایض و دستورات دین بی توجه هستند؛ در اصل این گونه افراد به صلاحدید و سلیقه خود رفتاری گزینشی در دین داری دارند. به معنای دیگر هر آنچه را که از دین می پسندند نسبت به رعایت آن جدیت و اهتمام دارند و هرچه را که از آن اکراه دارند از انجام آن خودداری می کنند.
ابتلای جامعه به رویکرد گزینش محور در مسئله تقوی
رعایت تقوی و دوری از محرمات الهی در یاری رساندن به اهل بیت(ع) باید جنبه ای همه جانبه داشته باشد نه آن که به سلیقه و دلخواه خویش نسبت به ترک محرمات و اجرای واجبات رویکردی سلیقه ای و گزینش محور وجود داشته باشد.
دینداران بداخلاق یا بی دینان خوش اخلاق؛ کدام جذاب ترند؟
با توجه به رفتار و کردار افرادی که به احکام مقید هستند، اما برای نمونه افراد خوش خلقی نیستند و افرادی که خوش خلق هستند، ولی در بی قیدی به سر می برند هیچ کدام مصادیق جدی و جالبی برای رعایت تقوی الهی و جذب مردم به سوی دین نیستند.
امام صادق (ع) می فرماید: «کونوا لنا زینا و لا تکونو لنا شینا»؛ برای ما اهل بیت زینت باشید نه آن که باعث زشتی ما باشید.
التزام به فرامین الهی تا آن جا جدی است که برای مسلمان زحمت ساز نباشد!
یکی از جنبه هایی که رفتار یاران اهل بیت(ع) را در جامعه کریه المنظر نشان می دهد، گلچین کردن دستورات دین است؛ بدان معنا که التزام به فرامین الهی تا آن جا جدی مي باشد که برای فرد مسلمان زحمتي نداشته باشد و یا حتی موجب ترک عادت شود؛ به عنوان مثال فرد با ایمان به صدقه دادن و یاری مستمندان مشتاق است، اما نسبت به صله رحم که از سفارشات اکید ائمه معصومین مي باشد، بی توجه است.
پیامبر اکرم و ائمه معصومین به یاران و صحابه خود نسبت به رعایت انصاف و خوش خلقی در میان جمع سفارش می کردند.
یکی از یاران و اصحاب رسول خدا ابوعبدالرحمن خزرجى بود و در مدينه اسلام آورد و در بيعت عقبه حاضر شد و از هفتاد تنى بود كه با پيامبر ملاقات كردند و در جنگ بدر حضور داشت و در حالی که سن او از بيست و يك سال تجاوز نكرده بود در همه جنگها شركت نمود او مردى خوش سيما و سفيد چهره و سخى بود و مقروض شد و پيامبر (ص) مالش را فروخت تا دين او را ادا كند.
پس از فتح مكه او را به عنوان قاضى به يمن رفت و معلم قرآن و فقه بود و با مالى بسيار به مدينه بازگشت و عمر اموالش را مصادره كرد، سپس به شام رفت و در 18 هجري به مرض طاعون درگذشت.
وی با توجه به این که از سوی پیامبر به عنوان قاضی در یمن منصوب شده بود از سوی پیامبر به رعایت اخلاق و انصاف در میان مردم سفارش می شد.
پيامبر خدا صلّى اللَّه عليه و آله به معاذ ابن جبل توصيه می نمود كه: «تقواى خدا و راستگويى و امانتدارى و درست پيمانی و دورى از خيانت و حسن همسايگى و صله رحم و محبت به يتيمان و خوش زبانى را پيشه خود سازد و در برخورد با ديگران، آشكارا سلام دهد و خوش رفتار و كم آزار باشد و ايمان خود را مؤكّد بدارد و در دين تحقيق نمايد و در قرآن بينديشد و آخرت را مد نظر بگيرد و از حساب قيامت بترسد و بسيار مرگ را ياد كند.
به مسلماندشنام ندهد و از گنهكار پيروى ننمايد و صله رحم را قطع نكند و به گناه راضى نشود، تا در آن شريك گردد و در همه جا و همه حال خدا را ياد كند، زيرا خدا ذاكر و شاكر را مورد لطف قرار مىدهد و براى هر گناهى توبه كند، از گناه پنهانى مخفيانه و از گناه آشكار در ملأ عام توبه نمايد.»
سفارشات و دستورات اکید ائمه در رعایت تقوی و درست رفتار کردن با مومنین به یاران و صحابه خود تا آن جا گسترده است که می توان دین اسلام را دین اخلاق دانست.