باید دانست او چه کسی است و چه خطایی مرتکب شده که خداوند در یک آیه کوتاه دو بار مرگ و نفرین را نثار او میکند.
گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»، حامد صارم؛ قرآن كتاب هدایت است، کتابی برای تمام زمانها و راه را از بی راهه روشن میکند. بعضی از کسانی که مورد غضب خداوند قرار گرفتهاند در قرآن نکوهش شدهاند و کسانی که اعمال ایشان مورد رضایت حضرت حق بوده است، مورد مدح و تمجید قرار گرفتهاند.
قرآن کتابی است برای همه زمانها
این یکی از روشهای ارشاد و هدایت قرآن کریم است؛ زیرا راه خیر و شر به وسیله مصداق روشنتر میشود. انسان با شناختن مصادیق خیر و شر، خوبی و بدی راه را بهتر میتواند بشناسد و از فتنه سران گمراهی برهد.
قرآن کتابی است برای همه زمانها، اما این کتاب چگونه با آیاتی محدود میتواند برای زمانی نامحدود راه هدایت را برای بشر روشن نماید؟ چگونه میتواند تمام مصادیق خیر و شر را معرفی کند؟ آیا قرآن میتواند تمام سران گمراهی و نفاق را در همه زمانها برای مردم معرفی کند؟
چگونه قرآن در همه زمانها هدایت کننده است؟
علی الظاهر نام بردن از تمام سران هدایت و گمراهی در تمام زمانها از زمان نزول قرآن تا قیامت در کتابی محدود نا ممکن مینمایاند و از طرفی قرآن هم عملا این کار را انجام نداده است؛ بنابراین این پرسش بیشتر خودنمایی میکند که قرآن چگونه برای تمام زمانها هدایت کننده است؟
در آن کتاب عزیز عمومات و کلیات به گونهای بیان شده است تا بتوان با کمک اهل بیت علیهم السلام در تمام زمانها مصادیق هدایت را از گمراهی، خیر را از شر و راه را از بی راهه تشخیص داد.
ملاک فرعونیت چیست؟
هر کس در هر زمانی «انا ربکم الاعلی» بگوید فرعون است؛ چرا که ملاک فرعون بودن نام «فرعون» نیست، بلکه متکبرانه ادعای ربوبیت کردن ملاک فرعونیت است.
گوساله و سامری در هر زمان موجود هستند. هرکس در هر زمان از شخصی که نسبت او به پیامبر خدا به منزله هارون به موسی است، تخلف کند اسیر فتنه سامری است و بخواهد یا نخواهد غلام حلقه به گوش گوساله سامری است.
خداوند در یک آیه دو بار مرگ و نفرین را نثار ابولهب کرده است
باید دید ابولهب کیست که خداوند در یک آیه کوتاه دوبار مرگ و نفرین را نثار او میکند؛ «تبت یدا ابی لهب و تب »(1). خسران و مرگ بر ابولهب باد! سپس باید دید در طول تاریخ و امروز چه کسی مصداق تام ابولهب میباشد؟
باید دید چه درس و قانونی از ماجرای ابولهب به دست میآید؟ چون آن درس و قانون امروز برای ما کارساز است. آری، کسی نگوید ابولهب در بیش از هزار سال پیش میزیسته؛ آیه «تبت یدا ابی لهب و تب» چه معنایی دارد و به چه کار میآید؟ آیه شریفه نام فردی را میبرد، ولی تفکرات و منش آن فرد منظور نظر است نه صرفا خود آن شخص.
ابولهب، متعصبی که معجزات پیامبر را سحر مینامید
ابولهب همواره رسالت پیامبر اکرم را تکذیب میکرد و در این تکذیب و کفر مصر بود و پافشاری میکرد. او همراه با بعضی از بزرگان قریش از پیامبر میخواستند به درختی دستور دهد بر روی ریشههایش حرکت کند و در مقابل پیامبر بایستد تا با دیدن این معجزه به پیامبر ایمان بیاورد.
اما بعد از دیدن این معجزه و معجزات دیگر در همان وقت به جای ایمان آوردن به پیامبر گفتند: «ما تا به حال سحری مانند این ندیده بودیم» و از شدت تعصبات جاهلی پیامبر عظیم الشان اسلام را متهم به سحر کردند.
امام صادق (ع) میفرمایند: «لم یکن فیهم اشد تکذیبا من ابی لهب؛ در میان ایشان ابولهب تکذیبش از همه بیشتر بود» (2).
عمویی که به برادرزاده خود سنگ میزد و او را دروغگو مینامید
طارق محابی میگوید: «در بازار ذی المجاز(3) بودم، ناگهان جوانی را دیدم که صدا میزند: ای مردم! بگویید لااله الا الله تا رستگار شوید. مردی را دیدم که با سنگ به پشت پای وی میزد؛ به گونهای که خون از پاهایش جاری بود و فریاد میزد: ای مردم! او دروغ گوست او را تصدیق نکنید. من سوال کردم: این جوان کیست؟ گفتند: محمد (ص) است، گمان میکند پیامبر میباشد و این پیرمرد عمویش ابولهب است که او را دروغگو میداند» (4).
دست داشتن ابولهب در توطئه ترور پیامبر (ص)
نباید از یاد برد یکی از کسانی که طرح ترور پیامبر را در لیله المبیت ریخت و برای کشتن پیامبر به خانه ایشان حمله کرد، ابولهب بود.
وي در ماجرای ترور نقش اساسی را بازی میکرد تا آنجا که وقتی پیامبر را نیافتند (چون حضرت علی (ع) در بستر پیامبر خوابیده بود تا جان خویش را فدای پیامبر کند) ابولهب را به باد کتک گرفتند و میگفتند: «انت تخدعنا، تو مارا فریب دادی» (5).
حریص بودن ابولهب برای آزار دادن پیامبر (ص)
از نقلهایی که از اعماق تاریخ به دست ما رسیده، این حقیقت را میتوان دریافت که ابولهب در آزار و اذیت پیامبر حریص بوده و در مکه همواره مترصد فرصتی برای ضربه زدن و اذیت و مانع تراشی برای پیامبر بوده است، اما نکته حائز اهمیت این است که در هیچ یک از موارد فوق سوره مسد نازل نشده، حتی زمانی که وي در توطئه قتل پیامبر حضور فعال داشته اند آیهای به این شدت و صراحت در مورد او نازل نشده است.
گذشته از این حتی در مورد دیگر آزار دهندگان پیامبر مانند کسی که بر سر پیامبر شکمبه شتر را ریخت نیز آیهای به این صراحت نازل نشد.
واقعهای که باعث نزول این سوره شریفه شد از اهمیت خاصی برخوردار است؛ لذا خداوند برای توبیخ و تقبیح آن مطلب خاص و با اهمیت سوره مسد را نازل میکند.
شأن نزول آیه «تبت یدا ابی لهب و تب»
بعد از نزول آیه شریفه «و أنذر عشیرتک الأقربین» (6) رسول گرامی اسلام چهل نفر از نزدیکان خویش را دعوت کرد و به حضرت علی (ع) امر کردند تکهای گوسفند و مقداری شیر را برای غذا آماده کند که این مقدار غذا برای سیر شدن آن گروه بسیار ناچیز بود.
به دستور پیامبر 10 نفر وارد شدند و از آن غذا خوردند تا همگی سیر شدند و این خود نشانهای آشکار و معجزهای برای صدق دعوی نبوت حضرت محمد (ص) بود (7)، اما ابولهب این معاند جهول این نشانه آشکار را سحر خواند.
پیامبر آغاز سخن کردند و فرمودند: «من به سوی سیاه و سفید مبعوث شدهام و خداوند مرا امر کرده است که عشیره خود را انذار دهم و خداوند از شما چیزی نمیخواهد جز شهادت به یگانگی خداوند.» در این هنگام، ابولهب سخن پیامبر را قطع کرد و گفت: «آیا ما را برای این مطلب دعوت کردهای»؟ و به پیامبر توهین زننده و زشتی کرد. مجلس به هم خورد و مردم متفرق شدند و خداوند این آیه را نازل کرد: «تبت یدا ابی لهب و تب» (8).
چرا به خاطر این جسارت آیه نازل شد؟ افراد و اشخاص دیگری هم به پیامبر آزارمی رساندند، اما چرا این آیه در شان ابولهب نازل شد؟ این آخرین باری نبود که او به پیامبر جسارت کرد، اما چرا فقط در این مورد آیهای به این صراحت نازل شد؟
به نظر میرسد این واقعه خصوصیتی خاص داشته است که خداوند به این شدت بر این شخص غضب گرفته است، وگرنه در مکه مکذبین و اذیت کنندگان فراوانی وجود داشتند.
مجلسی که در آن ابولهب به پیامبر توهین کرد، مجلس ابلاغ ولایت علی (ع) بود
اهمیت و خصوصیت این مجلس را میتوان از ادامه این روایت متوجه شد. برای بار دوم پیامبر اقربای خویش را دعوت کرد و ایشان را اطعام کرد و دعوت خویش را اعلام کرد و فرمود: «هرکس که ایمان آورد وصی، برادر و وزیر من خواهد بود.»
تنها کسی که ایمان آورد حضرت علی (ع) بود. در همان مجلس پیامبر فرمود: «علی، برادر من و وصی من و خلیفه من در میان شماست از او اطاعت کنید» (9).
آری، در این مجلس در جمعی از بزرگان قوم اعلام وصایت و خلافت و وزارت علی بن ابیطالب شد. واضح است آن مجلسی که ابولهب برهم زد مجلسی عادی و معمولی نبوده است و قرار بوده که علاوه بر ابلاغ امر رسالت، امر ولایت و جانشینی حضرت امیر المومنین(ع) نیز در ابتدای دعوت آشکار پیامبر اعلام و ابلاغ شود.
در حقیقت وي با جسارت خود به پیامبر مانع معرفی وصی و جانشین پیامبر شد و این کار شدیدا مورد غضب خداوند قرار گرفت و آیهای با این لحن تند در شان ابولهب نازل گشت.
نگراني پیامبر از اعلام ولایت علی (ع) به دلیل کثرت منافقان
این قضیه شاهد و دلیل قرآنی بسیار مهمی نیز دارد. در واقعه غدیر خم، پیامبر به علت کثرت منافقین از اعلام ولایت حضرت علی (ع) هراس داشت (10). خداوند خطاب به پیامبر فرمود: «و الله یعصمک من الناس: خداوند تو را از شر مردم محفوظ میدارد» (11).
اینجا که مسئله، مسئله ابلاغ ولایت است، خداوند برای پیامبر از اذیتها و کارشکنیهای امت تضمین میفرستد که خداوند تو را حفظ خواهد کرد.
تنها دری که به روی مسجد پیامبر (ص) باز ماند
دلیل و شاهدی دیگر این بود که دستور آمد تمام درهایی که به سمت مسجد رسول خدا باز است بسته شود الا در خانه حضرت علی (ع). عباس عموی پیامبر همراه با عدهای از نزدیکان پیامبر اعتراض کردند که چرا در خانه حضرت علی (ع) باز باشد و ایشان از مسجد رفت و آمد کنند؟
پیامبر در جواب معترضان گوشزد کردند که این امر الهی است، سپس به بیان فضائل و مناقب حضرت علی (ع) پرداختند و خطاب به عباس عموی خویش فرمودند: «إِيَّاكَ يَا عَمَّ رَسُولِ اللَّهِ أَنْ تَجِدَ لَهُ فِي قَلْبِكَ مَكْرُوهاً فَتَصِيرَ كَأَخِيكَ أَبِي لَهَبٍ فَإِنَّكُمَا شَقِيقَان: بر حذر باش ای عموی رسول خدا! از این که درباره مناقب حضرت (ع) در قلبت کراهت داشته باشی که در این صورت مانند برادرت ابولهب میشوی و هر دو شما از اشقیا خواهید بود».
مهمترین خطای ابولهب که سبب خشم خداوند شد
حضرت ادامه دادند: «ای عموی رسول خدا! اگر همه اهل آسمانها و زمین علی (ع) را دشمن دارد خداوند همه را هلاک خواهد کرد. اگر همه کفار علی (ع) را دوست بدارند خداوند به ایشان ثواب خواهد داد و ایشان را موفق به ایمان میکند. ای عموی رسول خدا! شان علی (ع) عظیم است، در ترازوی کسی حب و دوستی علی گذاشته نمیشود الا اینکه بر گناهانش رجحان مییابد» (12).
آری، اگر عباس عموی پیامبر نیز در قلبش نسبت به علی (ع) کراهت داشته باشد با ابولهب تفاوتی نخواهد داشت و مصداق «تبت یدا ... » خواهد بود. بنا بر آنچه بیان شد مبرهن گردید که مهمترین خطای ابولهب که موجب خشم و غضب خداوند شد ممانعت از اعلام وصایت و خلافت حضرت علی (ع) بوده است.
لزومی ندارد خداوند برای تمام وقایع تا آخر دنیا آیهای نازل کند. هرگاه فعل، قول، فکر، حرکات و سکنات شخصی مانند ابولهب باشد آیه «تبت یدا ...» در مورد او مصداق دارد، کما اینکه پیامبر، عباس عموی خویش را بر حذر داشت از اینکه بر دین ابولهب باشد.
درخواست پیامبر (ص) در آخرین لحظات عمر خود
در آخرین لحظات عمر مبارک پیامبر اسلام حادثهای بس تلخ و ناگوار به وجود آمد که این حادثه تا ابدیت لکه ننگی بر دامن مسببین آن خواهد بود. در حالی که پیامبر در بستر بیماری و عدهای از اصحاب و اهل بیت پیامبر گرد بستر ایشان بودند پیامبر خواستهای از اطرافیان خود داشتند.
ایشان درخواست قلم و کاغذ کردند. البته، درخواست پیامبر کمی عجیب بود؛ چرا که ایشان تا آن لحظه از عمر شریف خود دست به قلم و کاغذ نبرده بودند اما این بار درخواست قلم و کاغذ داشتند و فرمودند: «کاغذی برای من بیاوریید تا چیزی برای شما بنویسم که هرگز گمراه نشوید.»
در برابر دستور پیامبر ایستاد و ایشان را متهم به هذیان گویی کرد
عمر گفت: «درد بر او غلبه کرده است (کنایه از هذیان گفتن پیامبر العیاذ بالله) و کتاب خدا ما را کافی است. آری، هنگامی که ایشان میخواست چیزی برای هدایت امت بنویسد به جای اینکه به فرمان او که فرمان الهی است گردن نهند، او را متهم به هذیان گویی کردند؛ چرا که بی شک میدانستند که سفارش پیامبر سفارش به علی (ع) و عترت مطهرش خواهد بود، لذا به قیمت شکستن شخصیت پیامبر مانع از این نوشتن شدند.
این بار نه فقط مجلس پیامبر برهم خورد، بلکه ابولهب زمان شخصیت پیامبر را مورد هجوم و خدشه و توهین قرار داد و به قیمت تهمت غلبه درد بر پیامبر مانع از نوشتن مطلبی برای سفارش به رعایت حق عترتش خاصه امیرالمومنین شد.
او وقیحانه در مقابل کلام پیامبر ایستاد و کلام او را هدایت ندانست. پیامبری که تمام سکنات و نطقش وحی است (13) و سخنی از روی هوی و هوس نمیگوید؛ او پیامبری را که معلم قرآن بود به کناری زد و گفت کتاب خدا ما را کافی است.
بی شک قرآن در تمام زمانها زنده است و با بالاترین صدایش ابولهب را مورد نفرین و لعن قرار میدهد و همیشه خطاب به ابولهبهای زمانه و تابعینش میگوید: «تبت یدا ابی لهب و تب».
پی نوشتها:
1. سوره مسد
2. الهدایه الکبری، ص 57
3. ذی المجاز نزدیک عرفات در فاصله کمی از مکه است.
4. برگزیده تفسیر نمونه، ج 5
5. بحار الانوار، ج 19، ص 10
6. سوره شعراء، آیه 214
7. تفسیر برهان، ج 5، ص 789
8. همان
9. همان، ص 790
10. الاحتجاج –طبرسی – ج 1، خطبه غدیر
11. سوره مائده 67
12. بحارالأنوار 39- 25، باب 72- أن النبي صلى الله عليه و آله
13. سوره مبارکه نجم: « و ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی»