گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»، حامد صارم؛ هر سیاستی که صاحبان قدرت اعمال میکنند در جامعه اثرات مهمی باقی میگذارد. برخی موارد این اثرات مورد توجه حاکمان است و گاه این اثرات به طور ناخواسته در جامعه ایجاد میشود.
بنابراین، «الناس علی دین ملوکهم»؛ سیاستهایی که حاکمان اعمال میکنند تاثیر بسیار عمیقی در فرهنگ و زندگی مردم خواهد داشت تا آنجا که دینداری مردم، تابع دینداری فرامانروایان ایشان معرفی شده است. این جمله، حقیقتی است که در تاریخ بشریت قابل مشاهده است.
با اعمال سیاستهای مختلف میتوان مذهب و دین مردم یا تقید و عدم تقید آنها به مذهب و اعمال دینی را کم و یا زیاد کرد و یا حتی یک مذهب را از میان برداشت. لذا، بررسی نتایج سیاستهایی که در جوامع بشری اعمال میشود از ضرورت بسیاری برخوردار است؛ چرا که بسیاری از معتقدات در اثر اعمال سیاستهای حاکمان گذشته در میان جوامع رواج یافته است.
از طرف دیگر، باید نحوه عملکرد امامان معصوم (علیهم السلام) را با توجه به شرایط فرهنگی و اعتقادی که مردم آن زمان داشتند مورد توجه قرار داد و با قطع نظر از دستور و عهدی که ائمه از طرف خداوند داشتند میتوان تفاوت عملکرد ائمه هدایت (ع) را با سیاستهای ظالمان زمان خویش مورد مقایسه و تحلیل قرار داد.
هدف معاویه از جنایات علمی خود چه بود؟
تاثیرات سیاستهای معاویه که در زمان او به اجرا در میآمد و پس از او توسط امویان و حاکمان پس از وی ادامه یافت تا به امروز در جهان اسلام موجود است. یکی از مهمترین جنایات معاویه، دستور وی به جعل احادیث بود. این سیاست به صورت بسیار گسترده در زمان وی اجرا شد و پس از وی نیز این سیاست قطع نشد. هر چند بسیاری از جعلیات معاویه، ساختن فضائل دروغین برای خویش بود اما این جعل حدیث به همین جا ختم نشد.
معاویه به طور هدفمند و با نگاه به نسل آینده مسلمانان دست به این جنایت علمی زد. بررسی بعضی از احادیثی که دنیا پرستان به دستور وی جعل کردند به خوبی این مهم را آشکار میسازد و تاثیری که سالها بعد این جنایت علمی بر محافل علمی گذاشت و این تاثیر هم چنان ادامه دارد گویای جهتدار بودن این سیاست معاویه و موفق بودن او در این سیاست پلید است.
روایت است که معاویه خواست صد هزار درهم به سمرة بن جندب بدهد که او بگوید آیه: «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یُعْجِبُکَ قَوْلُه فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَیُشْهِدُ الله عَلى ما فِی قَلْبِه وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصامِ» در حق على (ع) و آیه «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَه ابْتِغاءَ مَرْضاتِ الله...» درباره ابن ملجم نزول یافته است. سمره این پیشنهاد را نپذیرفت، معاویه مبلغ را دو برابر (دویست هزار) کرد، باز هم سمره نپذیرفت. پس صد هزار دیگر بر آن افزود و سیصد هزار درهم گفت. لیکن سمره لجاج کرده و نپذیرفت تا به فرجام به مبلغ چهار صد هزار درهم میان ایشان موافقت به عمل آمد و سمره عبارتى چنان که معاویه مىخواست ساخته و روایت کرده است!» (1)
قرآن معارف را به صورت اجمالی بیان میکند
معاویه با جعل این گونه احادیث سعی بر این داشت که لعنها و آیات تبری را در قرآن متوجه حضرت علی (ع) کند. اهمیت این موضوع وقتی آشکار میشود که به این نکته دقت داشته باشیم که روش قرآن در بیان معارف و مسائل مختلف بر سبیل اجمال است و قرآن به جز مواردی انگشت شمار به مصادیق خویش اشارهای ندارد. لذا جعل اینگونه احادیث، مصداقسازی بر آیات مجمل الهی است.
وقتی مصداق آیات فراموش شود یا تغیر و تبدیلی در مصادیق آیات صورت گیرد – هرچند ظاهر آیه از تحریف مصون باشد – قرآن سلاحی بر علیه حق خواهد شد. لذا، با جرات میتوان گفت که معاویه با اعمال اینگونه سیاستها موفق شده قرآن را بر علیه خود قرآن و دوستان قرآن به کار برد.
فتنهای که امت پیامبر (ص) به آن دچار میشوند چیست؟
قرآن فتنهای که این امت دچار آن خواهند شد را معرفی کرده است، در لسان قرآن کسانی که در این فتنهها شکست بخورند و مفتون شوند ناچار گوسالهپرست خواهند شد. فتنهای که امت رسول خدا به آن گرفتار خواهند شد در قرآن به شجره ملعونه تعبیر شده است که طبق روایات نبوی مصداق شجره ملعونه بنی امیه میباشد. اما معاویه با پیگیری این گونه اعمال سعی بر این داشت که مردم را در شناخت فتنهای که قرآن به آن هشدار داده است، گمراه کند و کسانی را که ماوی و مأمن مردم در فتنهها هستند و باید مردم در فتنهها به ایشان پناه ببرند را فتنهگر معرفی کند.
بنابراین، معاویه اهل بیت پیامبر (ص) را در نظر مردم فتنه معرفی کرد. همان اهل بیتی که امر به مودت درباره ایشان شده و از هرگونه رجس و پلیدی پاک و پاکیزه شدهاند و مردم امر به تبعیت از ایشان گردیدهاند و در روایات صحیح نبوی صدها آیه به ایشان تفسیر شده است. طبق این روایات، صدها آیه در فضیلت و بزرگی اهلبیت نازل شده است، اما با سیاستهای معاویه، شان و منزلت ایشان از نظر مردم دور نگاه داشته شد و به جای این بزرگواران، لئیمان و اشقیا مصادیق قرآن معرفی شدند که این نقل تاریخی یکی از نمونههای این سیاست است.
روش معاویه برای نابودی دین حمله به خط قرمزهای قرآن بود
معاویه و به تبع او بنی امیه برای هدم دین و نابودی قرآن به طور مستقیم به شخص پیامبر حمله نکردند و با اساس اسلام به صورت علنی و رسمی مخالفت ننمودند بلکه به خط قرمز قرآن حمله کردند. در حقیقت، با این سیاستها فلش خط قرمز قرآن را به سمت اهل بیت عصمت و طهارت عوض کردند و خویشتن را در جایگاه نیکان قرآن جلوه دادند و امر به دشمنی کسانی شد که امر به دوستی ایشان شده بود و امر به محبت کسانی شد که مردم وظیفه تبری از ایشان را داشتند.
عمروعاص حاضر شد برای حذف آیهای از قرآن پول بدهد
بنی امیه سعی وافری در تحریف قرآن داشتند و حتی از تحریف لفظی و تغیر و تبدیل قرآن نیز ابایی نمیکردند. برای نمونه، عمروعاص در مصر در بالای منبر میگوید دویست هزار درهم دادم تا این آیه شریفه سوره مبارکه کوثر را از قرآن حذف کنند اما گفتند نمیشود. بدین ترتیب، میبینیم که وی با بی شرمی تمام حاضر است برای تحریف قرآن پول بیتالمال را هزینه کند (2).
بنی امیه توانستند قرآن را به طور کامل تحریف معنوی کنند و این کار را به صورت جعل حدیث در ذیل آیات مختلف یا منع نقل حدیث از پیامبر انجام دادند که این اقدامات باعث شد مردم برای فهم آیات بسیاری به عالمان مورد تایید بنی امیه رجوع کنند که در هر دو صورت نتیجه یکی و آن استفاده از قرآن بر علیه قرآن بود.
نسلی که بنی امیه تربیت کرد هم عاشق قرآن و هم بزرگترین دشمن آن بودند
در نتیجه این اقدامات، بنی امیه توانست نسلی را تربیت کند که علاقهمند و عاشق قرآن ولی در عین حال، بزرگترین دشمن قرآن بود. نسلی که بر تلاوت قرآن بسیار مصر بود؛ اما در کشتن و غارت مسلمانان و دست درازی به ناموس ایشان در خود شکی راه نمیداد. جنایات بسر بن ارطاه در حجاز و کشتار او نمونهای از آدمکشیها و جنایات تربیت شدگان اموی است.
یکی از عجیبترین جنایات بسر بن ارطاه سر بریدن فرزندان خردسال است. معاویه بن ثعلبه گوید: چون کار حکومت براى معاویة بن ابى سفیان استوار و پا بر جا شد، بسر بن ارطاة را براى پىجویى و دستگیرى شیعیان على بن ابى طالب (ع) بسوى حجاز گسیل داشت. آن روزها عبید اللَّه بن عبّاس بن عبد المطّلب والى مکه بود. بسر بدنبال او گشت ولى بر وى دست نیافت و با خبر شد که او داراى دو پسر بچه (به نامهاى قثم و عبدالرّحمن یا سلیمان و داود) است.
در جستجوى آن دو برآمد تا آن دو طفل بی گناه را پیدا کرد و آن دو را از جایى که بودند گرفت و بیرون آورد و آن دو کودک دو زلف پیچان مثل دو دانه مروارید در جلو سر داشتند - و دستور داد تا آن دو را سر بریدند. این دو طفل بی گناه را به گناه محب علی بودن مانند مرغی سر بریدند، این خبر به مادرشان رسید، نزدیک بود جان از پیکرش بیرون رود (3).
نسلی که معاویه تربیت کرد بزرگترین جنایات تاریخ را انجام دادند
وقتی قرآن در میان امتی وارونه شود این قبیل جنایات که به اسم دین مرتکب میشوند امری طبیعی است اما این جنایات به جنایات زمان معاویه ختم نشد. نسلی که معاویه پرورانده بود بعد از او عظیمترین جنایات تاریخ بشریت را که از زمان حضرت آدم سابقه نداشت به وجود آوردند و در کربلا، سبط پیامبر و فرزند حضرت زهرا (س) را به قتل صبر به شهادت رساندند.
سپس امویان واقعه حره را خلق کردند و هتک حرمت مسجد رسول خدا و شهر پیامبر را نمودند و تا سه روز ناموس اهل مدینه که صدها نفر از ایشان از صحابی پیامبر بودند را بر لشکریان اموی شام مباح قرار دادند و چه بسیار دختران بی شوهری که در این سه روز حامله شدند.
وقتی قرآن بر علیه قرآن استفاده شود و تمام قدرت امپراطوری اموی در تحریف قرآن مصروف شود و کسی که قرآن و پیامبر، او را جانشین خداوند بر روی زمین معرفی کردهاند و شخصی که بعد از شهادت پیامبر باید مردم برای یافتن تفسیر قرآن و تاویل متشابهات به او رجوع کنند و کسی که قرآن ولایتش در طول ولایت رسول خدا و خداوند معرفی میکند و دشمنان او در قرآن و روایات نبوی ملعون و مغضوب معرفی شدهاند در بالای منابر و در مساجد و در خطبههای نماز جمعه لعن و سب شود کسی که خداوند در قرآن دستور به محبت و مودتش داده است. شیعیانش و محبینش به جرم محبت او به شهادت میرسند و زنده به گور میشوند. نسل بعد از نسل بر اساس دشمنی با قرآن تر بیت میشوند. دشمنان قرآنی که عاشق قرآن هستند. دشمنان قرآنی که تمام قرآن را با سختی بسیار از کودکی حفظ میکنند و این دشمنان قرآن که نتیجه بدعتها و سیاستهای معاویه است تا سالهای بعد نیز به همان خشونت و آدم کشی نیز وجود داشت.
نتیجه بدعت معاویه تحریف معنوی قرآن بود
نتیجه بدعت معاویه، تحریف معنوی قرآن و نتیجه تحریف معنوی قرآن به وجود آمدن اسلام اموی بود که یکی از شاخصههای آن هتاکی و خونریز بودن است و شاخصه دیگر که بسیار مهم است دشمنی با اسلام است در حالی که دوستدار قرآن هستند.
فرزند ناخلف معاویه، اسلام اموی بود. از آنجا که هدف معاویه دفن نام پیامبر بود برای اینکه موفق شود نام پیامبر را دفن کند ناگزیر قرآن حقیقی را منحرف کرد و تلاش نمود نام علی (ع) را دفن کند و پس از او ادامه دهندگان بنی امیه نیز این راه را ادامه دادند.
مطرف بن مغیرة بن شعبه مىگوید: پدرم همیشه با معاویه سخن مىگفت و از عقل و شعور او تعریف کرد و اظهار شگفتى مىنمود. شبى او را غمگین یافتم، از خوردن غذا هم امتناع ورزید، علتش را جویا شدم گفت: فرزندم من از نزد پلیدترین مردم آمدهام. گفتم: او کیست؟ گفت: هنگامى که با معاویه تنها شدیم به او گفتم: اى امیر مؤمنان! اکنون سن و سالى از تو گذشته، خوب است خیرى از تو نمایان گردد، تو که به هدف نائل آمدى، پس بیا و نسبت به خویشانت - بنى هاشم - نگاهى دیگر کن که برایت خواهد ماند.
گفت: هیهات! هیهات! ابوبکر عدالت نمود و رفت و نامش محو شد، عمر هم ده سال حکومت کرد اما همین که مرد نامش هم هلاک شد، برادرمان عثمان هم که در حسب و نسب مانندى نداشت هر چه خواستند بر سرش آوردند، اما او که از قبیله «هاشم» است هر روز پنج بار با صداى بلند نامش برده مىشود که: أشهد أن محمدا رسول الله. مادرت به عزایت بنشیند، من چه کارى بعد از این بکنم جز اینکه نام او را دفن کنم، نام او را دفن کنم (4).
اسلام اموی دیروز، وهابیت امروز
پیروان اسلام اموی که نتیجه زحمات معاویه هستند در هر زمانی با سیاستی خاص و به شکلی عجیب این سیاست معاویه را ادامه میدهند. در قرنها بعد یکی از شاگردان مکتب اموی به نام محمد بن عبدالوهاب که به وهابیت امروز قدرت داد دستور محو نام پیامبر را صادر میکند.
از نظر یک وهابی زنا از صلوات فرستادن بهتر است!
محمدبن عبدالوهاب که اسلام اموی بعد از او را به عنوان وهابیت میشناسیم به پیروی از معاویه حتی از شنیدن نام پیامبر کراهت داشت و صلوات بر پیامبر را زشت میدانست. او از گفتن صلوات بعد از اذان و پخش آن از منارهها توسط موذنین به ویژه در شبهای جمعه ممانعت میکرد و در صورت سرپیچی از دستور، متخلف را به شدت مجازات مینمود، به گونهای که موذن نابینایی را به جرم فرستادن صلوات بر پیامبر بعد از اذان کشت.
وی با بی شرمی در این باره میگوید: «إن الربابه فی بیت الخاطئه(الزانیه)أقل اثما ممن ینادی بالصلاه علی النبی فی المنابر» یعنی «زنای ربابه (زنی مشهور به زنا که اسم او برای این عمل زشت ضرب المثل شده است) در خانه فساد که در آن زنا میکند گناهش کمتر است از کسی که در منابر و بالای منارهها بر پیامبر صلوات میفرستد» (5).
امان از مصیبت معاویه و فرزندان وهابی معاویه. وای از کسانی که خویشتن را موحد میدانند و با معلم توحید دشمنی میکنند. آری گناه زنا از صلوات بر پیامبر کمتر است؛ چرا که حد زناکار صد ضربه شلاق است ولی موذنی که بر پیامبر خدا، که خداوند بر او درود فرستاده است صلوات میفرستد باید کشته شود.
محمدبن عبد الوهاب در اقدامی دیگر، تمامی کتابهایی را که در فضیلت صلوات بر پیامبر اکرم (ص) نوشته شده بود، به بهانه دفاع از توحید به آتش کشید (6). جالب اینجاست که او برای توحیدی که ادعا میکند به قرآن تمسک میکند و به خاطر توحیدی که توهم کرده است دست به قتل موذن نابینا میزند و صلوات بر پیامبر را از زنا بدتر میداند لذا این همان سیاست شوم معاویه است.
نتیجه سیاست شوم معاویه، قرآن بر علیه قرآن و قرآن بر علیه مسلمین است. محمدبن عبد الوهاب به بهانه توحیدی که از قرآن فهمیده بود بسیاری از مسلمانان حجاز را قتل عام کرد. او به کربلا و نجف یورش برد و بسیاری از شیعیان را در این دو شهر مقدس به خاک و خون کشید و پیروان اموی محمد بن عبد الوهاب؛ امروز در هر جا که بتوانند مسلمانان را به بهانه دعوت به توحید قتل عام میکنند و از هیچ گونه خشونتی ابایی ندارند.
وهابیت امروز یکی از نتایج اقدامات معاویه است
ما وجود وهابیت امروز در نقاط مختلف جهان اسلام و کشته شدن مسلمانان توسط ایشان به بهانه شرک و بت پرستی را نتیجه تاثیرات سیاستهای معاویه و بدعتهای معاویه میدانیم. سیاستهای معاویه به حدی اسلام را وارونه کرده است که امروز وهابیت به راحتی به نام اسلام تیشه بر ریشه اسلام میزند لذا وهابیت امروز نتیجه اسلام وارونه اموی است.
یکی از تاثیرات سیاست سب معاویه به وجود آمدن نسلی است که توان قبول کردن حق را نداشتند چرا که قلب ایشان مالامال از حب و دوستی باطل شده و دشمنی با حق را ناخودآگاه سرلوحه خویش قرار داده بودند. «أُشْرِبُوا فِی قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِکُفْرِهِمْ أَیْ أَحَبُّوا الْعِجْلَ حَتَّى عَبَدُوه»؛ آن قدر حب و دوستی «گوساله» در مرتدین بنی اسرائیل زیاد بود که این حب منجر به عبادت گوساله شد (7).
لذا امروز وهابیت بیشترین دفاع را از معاویه میکند با اینکه او کسی است که بزرگترین بدعتها را در دین گذاشت و اعمال او به هیچ وجه قابل توجیه و قبول نیست.
پی نوشتها:
1. ادوار فقه ( فارسی ) - محمود الشهابی الخراسانی - ج 3 - ص 208 – 209.
2. تأویلالآیاتالظاهرة 550 - سورة الزخرف و ما فیها من الآیات فی
3. الأمالی (للمفید) - ترجمه استاد ولى - متن 348 - مجلس سى و ششم - شنبه دهم رمضان المبارک 410.
4. چکیده اندیشهها (فارسی) - الدکتور محمد التیجانی - صص 119 – 120.
5. زینی دحلان مکی شافعی - الدررالسنیه فی الرد علی الوهابیه - ص 28.
6. زینی دحلان مکی شافعی - الدررالسنیه فی الرد علی الوهابیه - ص 28.
7. بحارالأنوار 9 186 - باب 1- احتجاج الله تعالى على أرباب الملل المختلفة فی القرآن الکریم - ص 2.
يعني باور کردني نيست
واقعا وهابيت زنا را از صلوات بهتر مي دونن؟؟؟؟
واقعا مخم سوت کشيد
ممنون از خبرگزاري دانشجو که وظيفه رسانه اي خودش خوب انجام مي ده و در مورد اين فرقه خطر ناک روشنگري مي کنه