گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»، حوریه انتظارالمهدی؛ آن چه در بحث از رسالتهای بانوان در همه اعصار و قرون جاری بوده است، سه نقش اصلی و مبنایی فرزندی، همسری و مادری است که همگان بر آن صحه میگذارند، اما امروزه اشتغال و کارکردن به عنوان نقش دیگر برای آنان تلقی میشود؛ به این ترتیب با همان زمان موجود بعضی از بانوان پذیرفتند که مسئولیت دیگری را علاوه بر رسالتهای اصلیشان انجام دهند.
«دومین عرصه فعالیت بانوان، عرصه فعّالیتهاى اجتماعى است؛ اعم از فعّالیت اقتصادى، فعّالیت سیاسى، فعّالیت اجتماعى به معناى خاص، فعالیت علمى، درس خواندن، درس گفتن، تلاش کردن در راه خدا، مجاهدت کردن و همه میدانهاى زندگى در صحن جامعه.
در اینجا هم میان مرد و زن در اجازه فعّالیتهاى متنوّع در همه میدانها، هیچ تفاوتى از نظر اسلام نیست. اگر کسى بگوید مرد مىتواند درس بخواند، زن نمىتواند؛ مرد مىتواند درس بگوید، زن نمىتواند؛ مرد مىتواند فعالیت اقتصادى انجام دهد، زن نمىتواند؛ مرد مىتواند فعّالیت سیاسى کند، زن نمىتواند، منطق اسلام را بیان نکرده و بر خلاف سخن اسلام حرف زده است. از نظر اسلام، در همه این فعّالیتهاى مربوط به جامعه بشرى و فعّالیتهاى زندگى، زن و مرد داراى اجازه مشترک و همسان هستند. البته بعضى از کارها هست که باب زنان نیست؛ چون با ترکیب جسمانى آنها تطبیق نمىکند. بعضى از کارها هم هست که باب مردان نیست؛ چون با وضع اخلاقى و جسمى آنها تطبیق نمىکند. این موضوع ربطى به این ندارد که زن مىتواند در میدان فعّالیتهاى اجتماعى باشد یا نه. تقسیم کار، بر حسب امکانات و شوق و زمینههاى اقتضاى این کار است. اگر زن بخواهد شوق داشته باشد، مىتواند فعّالیتهاى گوناگون اجتماعى و آنچه که مربوط به جامعه است، انجام دهد.» (1)
قرار گرفتن بانوان در جایگاه مستخدم خانه به جای مدیر خانه!
اشتغال و کار کردن بانوان بیرون از منزل، پیچیدگیهای خاصی را هم در عرصه اجتماع و هم در عرصه خانواده به همراه آورد؛ مشکلات اقتصادی، تمایل به حضور فعال در اجتماع، ادامه تحصیل بانوان و رغبت آنها به پیشرفت، خساست و سختگیریهای بعضی از آقایان در تخصیص امکانات مادی و رفاهی مطلوب برای همسرانشان، دغدغه مستقل شدن به خصوص از لحاظ اقتصادی، بانوان را به شاغل بودن بیش از پیش ترغیب و تشویق کرد، تا جایی که بسیاری در ظاهر برای رفاه و آسایش بیشتر، این مسئولیت زمانبر و هزینهبردار را عهدهدار شدند، حتی بعضی از بانوان با تحصیلات معمولی و با دانش و مهارت دست چندم و با اینکه درآمد کمی عایدشان میشد باز هم راضی شدند که شاغل شوند چون فکر میکردند و فکر میکنند این شرایط برای آنها بهتر از صرف در خانه بودن است.
همچنین دست کم و بی اهمیت تلقی کردن نگرش جامعه نسبت به حضور بانوان در منزل و قرار گرفتن در جایگاه مستخدم خانه به جای مدیر خانه سبب شد احساس و به دنبال آن نگرش خود ارزشمندی پایینی برای ایشان ایجاد شود، بنابراین آنها برای بروز خود، استعداد و توانایی هایشان تلاش کردند در جامعه بیشتر مطرح شوند.
البته نباید از نظر دور داشت اعتلا و پیشرفت جامعه بدون حضور بانوان در اجتماع میسور نیست، اما باید مشخص شود ضرورت این حضور در چه بخشهایی مهمتر است و مهمتر اینکه بانوان شاغل در برابر آن چیزهایی که به دست میآورند چه چیزهایی را از دست میدهند و در این سنجش خود را در نظر بگیرند.
آیا اشتغال، بانوان را از لحاظ سعه وجودی آن قدرها که باید و شاید بزرگ و پرثمر میکند؟
ضرورت اشتغال بانوان
در بحث از ضرورت اشتغال بانوان، معیار داشتن برای نوع اشتغال آنها و ملزومات این نقش منظور این نیست که برای بانوان محدودیت ایجاد کرده و یا این نکته القا شود که بانوان نباید در جامعه حضور داشته باشد یا باید این حضور کاهش یابد، بلکه این نوشتار به دنبال نگرش و راهکارهای صحیح در مورد اشتغال بانوان و همچنین مصون نگه داشتن بنیان خانواده از آسیبهای اجرای نادرست این نقش است.
این حق بانوان است که بتوانند در راه کمال و استعلای شخصیت وجودی خویش و پیشرفت و توسعه روز افزون جامعه تلاش کنند، اما این هم حق آنهاست که از امکانات معیشتی و امنیتی به خوبی بهرهمند باشند تا بتوانند نقش سازندگیشان را به خوبی ایفا کنند.
از عوامل موثر بر تک فرزندی
در آسیبشناسی اشتغال بانوان، پیشینه زیادی وجودی دارد؛ زیرا دنیای غرب این راه را به صورت تمام و کمال پیموده است و هم پیامدهای مثبت و هم پیامدهای منفی آن را تجربه کرده است؛ بنابراین جامعه و خانواده ایرانی به خوبی میتوانند از این تجربیات استفاده کنند البته این هم منطقی نیست که راه آزموده شده دوباره آزموده شود؛ پرداختن بیش از حد زنان به اشتغال زمینه را برای تک فرزندی، ضعف تربیتی فرزند یا فرزندان، سست شدن بنیان خانواده، ازدواج مجددآقایان، کم شدن تمایل مردان به حضور فعال در منزل، کمبود عاطفی فرزندان و... ایجاد میکند.
آیا بانوان با وجود مسئولیتهای متفاوت میتوانند حمایت عاطفی خانواده خود را به خوبی ایفا کند؟
یقینا هیچ بانویی به دست آوردن استقلال مالی و کسب شغل و پیشرفت را به قیمت رو به ضعف گذاشتن بنای خانواده نمیخواهد، اما نخواستن به تنهایی کافی نیست. در هر زمینهای که انسان بخواهد تصمیمگیری کند باید هزینه فرصتِ از دست رفته را نیز محاسبه کند، بنابراین هر بانویی به زعم خویش و خانوادهاش باید بررسی کند که آیا با وجود مسئولیتهای متفاوت میتوانند پشتیبانی و حمایت عاطفی خانواده و نقش تربیتی خود را به خوبی ایفا کند؟ در مبحث اشتغال بانوان این از حائز اهمیتترین نکات است.
اما واقعیت در بعضی از نمودهای جامعه ما و هم در جامعه غرب مبین مضمون گزاره دیگری است. یکی از نکاتی که بارها تجربه شده به این نحو است که فرزندان بانوان شاغل از کمبود وقت مادرانشان و خستگی آنها هنگامی که فرزندان نیازمند محبت و حمایت عاطفی هستند گله و شکایت دارند و بارها شنیده شده است که مردان این جمله را به همسرشان میگویند که «اگر به خاطر اقتصاد خانواده تلاش میکنی من به این حقوق نیازی ندارم و ترجیح میدهم همسرم در خانه بماند و به خانواده برسد.» این گزارهها حاکی از خلاهای ناشی از عدم حضور پربار و فعال بانوی خانواده در نقش مادر و در نقش همسر را نمایانگر میسازد.
شایان توجه است بررسی آسیبشناسی اشتغال بانوان لزوما رهنمون این نتایج زیر نمیشود:
1- هر بانویی که شاغل است توان مدیریت سایر نقشهایش را ندارد و لزوما دچار ضعف میشود.
2- هر بانوی خانهداری توانمندتر در همسرداری و تربیت فرزند است.
بلکه این بررسی بدین منظور انجام میگیرد که اشتغال بانوان هر چه هدفمندتر و با بیشترین اثربخشی و کارایی انجام گیرد و کمکی به بانوان در جهت تصمیمگیری در این زمینه باشد،اما در علم جامعهشناسی گفته میشود که بیشترین آمار افسردگی مربوط به بانوان خانهدار است؛ بنابراین قضاوت در مورد درست بودن یا نبودن اشتغال بانوان مشمول چالشها و تضادهای متفاوتی است که ما هم در جایگاه این قضاوت قرار نداریم.
چکیده و عصاره بحث درباره اشتغال بانوان این است که ایشان باید چگونه شاغل شوند؟ آیا تمام بانوان باید شاغل باشند؟ آیا شکل و قالب امروزی از اشتغال بانوان مفید است یا لطمه زننده به بنای خانواده؟
وقتی خانمی با دغدغههای محیط کار وارد خانه میشود ...
زمانی که خانم خانه هم مانند مرد خانه از صبح ساعت 8 تا 4 بعد از ظهر سر کار است، بعد از بازگشتن به خانه طبیعتا خسته است؛ بنابراین بیشتر از آنکه فکر رسیدگی به زندگی خانودگیاش باشد نیازمند حمایت بیشتر آنهاست و خستگی ناشی از فعالیت کاری تنها بخشی از مسئله است، مسئله اصلی آن است که بانوان به علت روحیه مسئولیتپذیری که دارند در حین انجام کاری همه دغدغه شان مبنی بر صحیح انجام گرفتن آن کار است.
در این راستا اگر بانویی در محیط کاریاش دچار مسئله یا مشکلی بشود و بخواهد با دغدغه فکری اش به خانه وارد شود در واقع مسئله و مشکلش را به خانه میآورد، لذا به هم فکری و حمایت اعضای خانه نیاز دارد. از طرفی خانه و خانواده هم نیازمند حمایت خانم خانه است. در این زمان باید گفت آیا بانوی خانه توانمندی دارد که هم مسائل و مشکلات محیط کاریاش را مرتفع کند و هم مسائل و مشکلات منزل را؟ در واقع اگر بانویی بخواهد با دغدغههای محیط کار به خانه وارد شود، خانه باید دغدغههایش را به کجا ببرد؟
در این زمینه هم نمیتوان از هیچ کس انتظار نامعقول داشت؛ یعنی نمیتوان از بانوی خانه انتظار داشت هم در بیرون از خانه در حد اعلا ظاهر شود و هم در درون خانه، به هر حال او هم انسان است و مشمول ویژگیهای انسانی.
پی نوشت:
1- بیانات مقام معظم رهبری در سال 75 در جمع بانوان اهواز
ادامه دارد...
و فعاليتها با ويژگيهاي مشخصي که بانوان ميتوانند در اجتماع داشته باشند که هم براي خودشان بهنوعي ضروري است و هم براي اجتماع البته با رعايت اصول بپردازيد.
متشکر