بسیاری از کسانی که دیشب «پشت صحنه» را دیدهاند در ذهن خود مقایسه کوچکی بین فوتبالیستها و پارالمپیکی ها انجام داده و نتیجه گرفتهاند ...
گروه ورزشی «خبرگزاری دانشجو»؛ این روز بیشتر حرف و حدیث های ورزش کشور حول فوتبال می چرخد و دربی بیش از هر چیز دیگر فکر رسانه ها و برخی از مسئولین ورزش را پر کرده است؛ شاید هم بیشتر تمرکز مسئولین ورزش بر روی تثبیت جایگاه خود در ورزش و یا انتخابات کمیته ملی المپیک و کشمکش بر روی اصلاح اساسنامه است که از یاد برده اند ورزشکارانی در این کشور وجود دارند که برای افراشتن پرچم ایران از همه چیز خود گذشته اند.
مهم نیست چه عاملی مسئولین را به خواب زمستانی فرو برده است؛ مهم این است که چرا شاهد این همه بی عدالتی در ورزش هستیم و جز سکوت چیز دیگری وجود ندارد.
مهدی رحمتی به راحتی و بدون اینکه هیچ عرقی نسبت به پیراهن تیم ملی داشته باشد، از حضور در تیم ملی کناره گیری می کند و به جای اینکه در مقابل مشکلات مقاومت کند و اجازه ندهد که هیچ چیزی در عزم او برای موفقیت تیم ملی تاثیر گذار باشد، ترجیح می دهد دردروازه تیم ملی نباشد.
دروازه بان تیم ملی به دلیل اختلافات خود با جواد نکونام در تیم استقلال برای بستن بازوبند کاپیتانی و همچینی احتمال حضور یک دروازه بان دورگه ایرانی- لهستانی در ترکیب تیم ملی، قهر می کند و می رود ولی باز هم مسئولین سنگ فوتبال را بر سینه می کوبند.
وزیر ورزش و جوانان برای یک پیروزی شانسی تیم ملی فوتبال برابر کره جنوبی 20 میلیون تومان پاداش نقدی را قبل اینکه اینکه عرق فوتبالیست ها خشک شود پرداخت می کند اما قهرمان کاراته جهان با گذشت 4 ماه از قهرمانی خود در مسابقات قهرمانی جهان همچنان چشم انتظار پاداش خود است.
وزیر ورزش در واکنش به انتقاد رسانه ها به پرداخت چنین پاداشی به فوتبالیست ها برای یک بازی که صعود ایران به جام جهانی را نیز قطعی نکرد، می گوید: «ما این قول را به فوتبالیست ها از قبل داده بودیم و باید سریع آن را عملی می کردیم»، اما مطمئنا از مشکلات امیر مهدی زاده، قهرمان کاراته جهان و پرداخت نشدن پاداش وی بی خبر است یا اگر هم خبر داشته باشد اولویتی برای او قائل نیست چون اعتقاد دارند فوتبال ویترین ورزش است!
فوتبالیست های درجه چندم کشورمان در یک تیم باشگاهی چند صد میلیون پول را برای یک سال خود دریافت می کنند و بدون اینکه ذره ای کوچک برای این فوتبال کاری انجام دهند با اتومبیل های گرانقیت خود در خیابان های شهر چرخ می زنند چون مسئولین اعتقاد دارند فوتبال ویترین ورزش کشور است!
بازیکنان به محض اینکه سر رسید دریافت پولشان فرا می رسد با رسانه ها مصاحبه می کنند و از چک های برگشتی خود برای خرید خانه های شمال تهران و ویلاهای کلاردشت صحبت می کنند و اگر پول به موقع نرسد تمرینات تیم را لغو می کنند چون مسئولان اعتقاد دارد فوتبال ویترین ورزش کشور است!
در کل فوتبال ایران هیچ موقع و در هیچ رده سنی نتیجه نمی گیرد و کسی هم فکری برای حل این مشکل و صرف هزینه های چند صد میلیاردی ان نمی کند چون فوتبال ویترین این ورزش بی عدالت است!
اما در مقابل این فوتبالیست ها ورزشکارانی هستند که با حداقل امکانات در دورترین نقاط ایران و حتی در چادرهای عشایر زندگی می کنند و با تمام وجود برای کسب مدال های رنگارنگ تلاش می کنند و حتی گلایه هم نمی کنند؛ ورزشکارنی که تمام روز در ساختمان های نیمه ساز کارگری می کنند و بدون اینکه امکاناتی داشته باشند عصر ها برای حضور در المپیک و پارالمپیک تمرین می کنند.
ورزشکارانی که هیچ گلایه ای از کم مهری های مسئولین و نگاه تبعیض آمیز آنها ندارند و برای کسب مدال طلایی که حاصل 4 سال تلاش شبانه روزی آنهاست 200 سکه طلا یعنی یک پنجم در آمد یک فوتبالیست دریافت می کنند بارها از توجه مسئولین تشکر می کنند و به جای سرمایه گزاری در ملک و املاک آن را با تمام وجود صرف بهبود شرایط خانواده خود می کنند.
محمد خالوندی دارنده مدال طلای پرتاب نیزه پارالمپیک 2012 لندن از جمله ورزشکارانی است که با وجود کمبود امکانات و زندگی در مناطق محروم افتخاری بزرگ برای ایران آفرید و شب گذشته در برنامه تلویزیونی «پشت پرده» به بخش هایی از مشکلات خود اشاره کرد.
خالوندی که در این برنامه به همراه همسر و مادر و برادرانش آمده بود مختصری از زندگی خود را تعریف کرد و گفت: مدال گرفتن خیلی لذت دارد اما حاضرم همه مدالهایم را بدهم اما آبرو برای خود و خانوادهام داشته باشم چراکه این توصیه همیشگی پدرم بوده است.
وی افزود: زمان بالا رفتن پرچم ایران در پارالمپیک لندن اولین چیزی که یادم آمد، مادرم بود، همچنین جای خالی پدرم و برادر دوقلویم را همیشه احساس میکنم، پدرم خیلی برایم زحمت کشید، این دو سال 83 در یک سانحه رانندگی جان باختند.
دارنده مدال طلای پرتاب نیزه پارالمپیک لندن گفت: زمانیکه پدرم فوت کرد به دلیل دریافت وام بانکی بدهی داشت و برادرانم با زحمت زیاد این بدهی ها را صاف کردند و در این مدت مشکلات زیادی داشتیم.
وی در ادامه افزود: فکر نمی کردم که بتوانم در المپیک شرکت کنم اما با این وجود تمرین می کردم و تا 3 ماه مانده به پارالمپیک صبح تا ظهر کارگری، بتنریزی و قالبزنی میکردم و بعد از ظهرها تمرین میکردم؛ من همیشه با سیبزمینیهایی که مادرم میپخت دوپینگ میکردم.
خالوندی در پاسخ به این سوال که آیا در اینکه در مقابل این همه دوربین خجالت نمی کشید که بگویید کارگر هستید گفت: این کار را عیب نمیدانم و افتخار میکنم که توانستهام این چنین بزرگ شوم و خواسته من این است که جلوی این همه دوربین دست مادرم را ببوسم چراکه خیلی برایم زحمت کشیده است.
مادر محمد خالوندی نیز گفت: محمد زمانی در یک کبابی برای روزی 5 هزار تومان کار میکرد اما حتی با پای معلول خود یک بار هم با ماشین سر کار نرفت و همیشه پیاده میرفت تا پولش را پسانداز کند.
برادر خالوندی هم اعلام کرد که برای برگزاری مراسم استقبال از محمد ماشین خود را فروخته است.
مطمئنا بسیاری از کسانی که دیشب برنامه «پشت صحنه» را دیده اند در ذهن خود مقایسه کوچکی بین فوتبالیست ها با این ورزشکار انجام داده اند که در مقابل آن به نتیجه ای بزرگ دست یافتند آن این است که فوتبال ویترین این ورزش نیست بلکه این خالوندی ها هستند که ویترین ورزش ایران هستند.
ه اين گونه افراد در ورزش کشورم افتخار مي کنم ان شاالله هر کجا باشند خدا پشت وپناهشان باشد. اما تاسف براي مسئولان مي خورم که پول بيت المال به خاطر فوتبال حيف و ميل مي کنند . ان شاالله هر چه زودتر از غفلت بيان بيرون
ارسال نظرات
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.