برخی با فراهم کردن شرایط حضور مربیان خارجی، دلارهایی که با نرخ آزاد در اختیار ورزش قرار میگیرد را ...
گروه ورزشی «خبرگزاری دانشجو»؛ ورزش کشور که این روزها با مشکلات زیادی روبروست، با نزدیک شدن به روزهای پایانی سال و همچنین افزایش نرخ ارز، بیش از گذشته دچار رکود و انزوا شده است؛ مشکلاتی که از اردوها تا اعزام ها و حتی میزبانی های ایران در رقابت های بین المللی را تحت تاثیر قرار داده و نبود ارز دولتی شرایط را برای ورزشکاران دشوار کرده است.
در این میان کمیته ملی المپیک که در پرداخت دستمزد مربیان خارجی تیم های ملی با مشکل روبروست، به ناچار عذر بسیاری از این مربیان را خواسته تا شاید حدودی از فشارهای موجود در ورزش کاسته شود.
مسئولان کمیته ملی المپیک اعتقاد دارند که با این کار علاوه بر کاهش هزینه های ورزش، می توان فرصتی برای استفاده از مربیان داخلی را فراهم کرد.
بسیاری از کارشناسان ورزشی معتقدند، باید به گونه ای برنامه ریزی کرد که تنها در مواردی از مربیان خارجی استفاده شود که مربی تراز اول در داخل کشور وجود نداشته باشد؛ همچنین در صورت استفاده از مربیان خارجی باید به دنبال گزینه هایی باشیم که از مربیان داخلی بالاتر باشند، به طوری که در کنار آنها به مربی پروری در داخل بپردازیم که نمونه این مورد مربوط به فدراسیون والیبال و حضور ولاسکو در ایران است.
ولاسکوی آرژانتینی زمانی وارد والیبال ایران شد که فدراسیون از تمام پتانسیل های داخلی خود استفاده کرده و جامعه والیبال به این باور رسیده بود که باید برای ادامه راه از مربیان باتجربه تر و تراز اول خارجی استفاده شود.
حضور ولاسکو در ایران نتایج گذشته والیبال را تکمیل کرد و بر رشد این ورزش تاثیر چشمگیری داشت که قهرمانی ایران در آسیا پس از سال ها نایب قهرمانی، حضور در لیگ جهانی برای نخستین بار و حضور موفق در جام جهانی گوشه ای از این موفقیت ها بود.
همچنین فدراسیون والیبال با اضافه کردن بندی در قرارداد ولاسکو مبنی بر برگزاری کلاس های آموزشی برای مربیان داخلی، به دنبال آموزش مربیان داخلی برای هدایت تیم ملی پس از پایان کار ولاسکو در والیبال ایران است که این امر نشان می دهد هزینه کردن این فدراسیون برای مربیان خارجی با برنامه و دقیق بوده است.
در این میان انتظار می رود که سایر فدراسیون ها نیز برای انتخاب سرمربیان خود برنامه ریزی کرده و به دنبال سرمربیانی باشند که در کنار دریافت دستمزدهای گزاف، تاثیری بر ورزش کشور بگذارند، نه اینکه شرایط را بدتر از گذشته کنند.
اما این روزها شاهدیم که در برخی از بخش های ورزشی با وجود نیروهای قدرتمند داخلی، برخی برای کسب منافع شخصی خود، پول های بیت المال را برای استخدام مربیان درجه چندم خارجی صرف می کنند، در حالی که مربیانی موفق و صاحب نام در داخل کشورمان وجود دارند.
فوتسال یکی از ورزش هایی است که برای انتخاب سرمربی آن حرف و حدیث های بسیاری مطرح شد و در نهایت سکان هدایت این تیم را یک سرمربی اسپانیایی به عهده گرفت.
فوتسال ایران که پس از برکناری حسین شمس، در تمام مسابقات خود ناکام بود، امروز و با وجود کمبود ارز در ورزش کشور سرمربی ای را روی نیمکت خود می بیند که از نظر نام و نشان از بسیاری از مربیان داخلی پایین تر است.
با وجود این که مربیان شاخص و تراز اولی در رشته فوتسال در جمع مربیان ایرانی حضور دارند، اما سرپرست جدید کمیته فوتسال بدون در نظر گرفتن توانمندی مربیان ایرانی به سراغ مربیان امتحان پس داده رفته است تا برای چندمین بار مربیان فاقد صلاحیت را به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب کند.
خسوس کاندلاس در حالی برای هدایت تیم ملی فوتسال کشورمان انتخاب شد که در زمان حضور خود در کنار صانعی، سرمربی سابق تیم ملی فوتسال، هیچ عملکرد قابل قبولی از خود به نمایش نگذاشت و حذف از جام جهانی و ناکامی در آسیا را برای این ورزش رقم زد.
خسوس که از نظر ترابیان، رئیس وقت کمیته فوتسال به عنوان مدیر فنی تیم ملی انتخاب شد، از نظر بسیاری از کارشناسان تاثیرگذارترین فرد در ناکامی های فوتسال ایران بود و انتظار می رفت با تغییرات در کمیته فوتسال، این فرد از فوتسال ایران خارج شود.
حال این سوال مطرح است، چرا در شرایطی که فوتسال ایران مربیان تراز اولی را در اختیار دارد که کشورهای خارجی برای به کارگیری آنها حاضر به پرداخت هزاران دلار بودند، باید به دنبال یک سرمربی بدون کارنامه باشیم و ارز را از کشورمان خارج کنیم؟
چرا سرپرست جدید کمیته فوتسال در اوج ناباوری دوباره به سراغ مربیان شکست خورده می رود و در حالی که نتیجه عملکرد ترابیان را در فوتسال شاهد بود، به دنبال تکرار تصمیمات غیر اصولی در این مجموعه است؟
آیا دستانی پشت پرده فوتسال وجود دارد که به دنبال تثبیت جایگاه خسوس در این رشته هستند و حتی اجازه فکر کردن به گزینه های داخلی را به افتخاری نمی دهند؟
به هر حال به نظر می رسد که برخی منافع خود را در حضور مربیان خارجی می دادند و با استفاده از مافیای خود در ورزش از هر خط قرمزی برای رسیدن به خواسته ها و پورسانت های خود عبور می کنند.
متاسفانه این افراد که در بدنه فدراسیون فوتبال نفوذ کرده اند، به راحتی تصمیمات خلاف منافع خود را تغییر می دهند و هیچ مرجع نظارتی برای کوتاه کردن دست آنها وجود ندارد.
امروز فوتسال ایران که روزی در جایگاه سوم جهان قرار داشت، به دلیل منافع طلبی برخی افراد از روزهای اوج خود فاصله گرفته و در رده هفتم جهان قرار دارد؛ فوتسالی که روزی تمام جوایز برترین های آسیا را درو می کرد، امسال ناکام ماند و عنوان هایی که سال ها در اختیار داشت را به ژاپن تقدیم کرد.
فوتسالی که روزی با پرداخت تنها 100 میلیون تومان، مربی موفقی مانند شمس را بر روی نیمکت خود داشت، امروز با پرداخت دلارهایی با نرخ آزاد یک سرمربی بدون کارنامه را در اختیار دارد.
همه این ها دستاوردهایی است که دلال ها و افراد منفعت طلب برای این ورزش به ارمغان آورده اند، بنابراین تا زمانی که دست این افراد از ورزش کوتاه نشود، شرایط نه تنها بهتر نمی شود، بلکه باید انتظار داشته باشیم که فوتسال در ناکامی و فساد از فوتبال سبقت بگیرد.