به گزارش گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»، پنجمین جلسه از سلسله درس گفتارهای «تمام شدگی مدرنیته و ناتمامی صیرورت انقلاب اسلامی» در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی با حضور محمدحسین رجبی دوانی، عضو هیأت علمی دانشگاه امام حسین(ع) برگزار شد.
در این جلسه وی به موضوع «انقلاب اسلامی؛ از عصر نبوی (ص) تا عصر خمینی(ره)» پرداخت و سعی کرد تا به لحاظ تاریخی دست به تبارشناسی انقلاب اسلامی بزند.
امپراتوری روم و ایران دچار انحطاط فرهنگی شده بودند
رجبی دوانی با بیان اینکه ظهور پیامبر اکرم(ص) در موقعیتی بود که جهان آن روز در یک وضعیت خاصی به سر میبرد، گفت: در آن روزگار، ظلم و تباهی به حد بالای خود رسیده بود. دو قدرت بزرگ آن زمان یعنی امپراتوری روم و پادشاهی ایران (ساسانیان)، مهم ترین مراکز اقتصادی، فرهنگی و تاریخی زمان بودند.
البته چین و هند نیز در آن زمان وجود داشتند اما به دلیل اینکه در بخش های حاشیهای تر زمین قرار داشتند، عملا جایی جدی در تقسیم قدرت جهانی نداشتند. اما از سویی دیگر هر دو امپراتوری روم و پادشاهی ساسانیان، دچار انحطاط سیاسی، فرهنگی و اجتماعی شده بود.
جنگ بین هر دو قدرت از بیرون و درون وجود داشت. سخت گیری های مذهبی در هر دو امپراتوری به شدت وجود داشت و موجب شده بود که مردم به ستوه آیند. در ایران دو مذهب ساختگی مانی و مزدک نیز در پاسخ به همین مساله و همچنین به دلیل فساد و تباهی که در موبدان زرتشت وجود داشت، شکل گرفت و با اقبال عمومی نیز مواجه شد. تا جایی که انوشیروان، کسی که او را در داستانها به عدالتگستری می شناسند برای آنکه بتواند بر این وضع فائق آید کشتار وسیعی به راه انداخت و هزاران نفر از مزدکیان را کشت. در امپراتوری روم نیز کلیسای مسیحیت بر سایر گروهها و نحلههای کوچک مسیحی سخت میگرفت. در هر دوی این حکومت ها نیز نظام کاستی و طبقاتی شدیدی وجود داشت.
پیامبر اکرم(ص) و اسلام در این شرایط ظهور کردند. شرایطی که جهان نیازمند یک تکان شدید فرهنگی بود. پیامبر نیز دعوت خود را در ابتدا با ارسال نامه به این دو حکومت بزرگ شروع کرد هرچند آنها از دعوت پیامبر سر باز زدند. البته بعد از پیامبر، حاکمان اسلامی مجدداً این دعوت را عرضه کردند که ایرانیان نیز به سرعت تحت تأثیر آن قرار گرفتند و به اسلام گرویدند. در امپراتوری روم هم بسیاری از مناطق تحت پوشش در آفریقا و آسیا تحت تأثیر اسلام قرار گرفت و مسلمان شدند و امپراتوری روم هم فقط به همان منظقه اروپایی محدود شد.
انقلاب اسلامی ایران جلوه ای از انقلاب پیامبر بود
رجبی دوانی با اشاره به شباهت انقلاب اسلامی ایران با انقلاب پیامبر گفت: انقلاب اسلامی نیز در شرایطی ظهور کرد که شبیه انقلاب اسلامی پیامبر(ص) بود. در دوران شروع نهضت انقلاب اسلامی نیز بیدینی محض وجود داشت. ابرقدرتهای شرق و غرب مبلغ بیدینی بودند. درست است که در ظاهر خود را طرفدار مسیحیت و یهودیت نشان می دادند اما از حیث کارکرد و اقداماتی که انجام دادند، چنین موضوعی برداشت نمیشود.
انقلاب اسلامی در حقیقت جلوهای از انقلاب پیامبر بود. من معتقدم که انقلاب اسلامی اتمام حجتی بود با مردم جهان قبل از ظهور حضرت حجت(عج) که مردم با یک رهبر الهی و حکومت مبتنی بر دین آشنا شوند. برای همین هم بود که امام در دوران اول انقلاب، به قول و فعل پیامبر استناد زیادی می کرد که نامه امام به گورباچف یعنی یکی از دو ابرقدرت بزرگ جهان خود، یکی از همین استنادها است.
البته زمان می برد تا انقلاب اسلامی چایگاه جهانی خود را آنگونه که باید به دست بیاورد هرچند تا همین جا هم تأثیرات زیادی در جهان داشته است. تا قبل از انقلاب ایران صحبت از حضور دین در عرصه اجتماعی و سیاسی وجود نداشت. در ایران اگر حکومت پهلوی اندکی دیگر ادامه می یافت اساسا چیزی به نام هویت دینی مردم باقی نمی ماند. رژیم شاهنشاهی تاریخ کشور را از قمری به شمسی تغییر داد، می خواست زبان ما را هم تغییر دهد، تعطیلی روز جمعه را می خواست مانند کشورهای اروپایی به یکشنبه تغییر دهد، جشن هنر شیراز را برگزار کرد که این مراسم به قدری مبتذل بود که سفیر وقت انگلیس در ایران گفت اگر این جشن در انگلستان برگزار می شد، مردم تا چندین روز به خیابانها ریخته و شهر را به آشوب میکشاندند. اما انقلاب اسلامی موجب شد که هویت دینی ایرانیان همچنان ادامه یابد.
قیام امام حسین موجب شکست تفکرات غلط در جهان اسلام شد
وی با اشاره به شباهت های انقلاب اسلامی ایران با قیام امام حسین(ع) گفت: در قیام امام حسین(ع) ایستادگی در برابر ظلم زمان را شاهدیم. تکلیف برای حفظ اسلام و اعتقادات دینی ایجاب می کرد که امام حتی جان خود را در این راه بدهد. بسیاری از مردم به امام حسین(ع) می گفتند به سمت کوفه نروید، آنها نگران جان امام بودند در حالی که امام دنبال ادای تکلیف بود حتی اگر جانش را هم در این راه بدهد.
نتیجه ظاهری قیام امام حسین(ع) آن بود که گفته شود ایشان شکست خوردهاند اما گذشت زمان نشان داد که پیروز واقعی میدان امام حسین(ع) بوده اند. چرا که امام به هدفی که می خواست برسد، یعنی زنده نگه داشتن اسلام رسیده بود. امام با قیام خود این تفکر غلط را در جهان اسلام شکست که نباید در مقابل حکومت جور ایستاد. به همین علت است که پس از ایشان قیام های دیگری علیه حکومت جور شکل گرفت.
دو مؤلفه اساسی در تشکیل حکومت دینی
انقلاب اسلامی ایران هم از این زاویه شبیه قیام امام حسین(ع) است. در دوران امام خمینی (ره) نیز حکومت جوری وجود داشت که امام در برابر آن به پا خواست. حتی اگر مردم ایران با امام خمینی (ره) همراهی نمی کردند باز هم امام کار خودش را به تنهایی انجام می داد. البته هر حکومت حقی نیازمند حداقل دو مؤلفه اساسی است: یکی رهبری الهی و دوم پشتوانه مردمی. حضرت امیر(ع) به این دلیل نتوانست بعد از پیامبر(ص)، حکومت تشکیل دهند که پشتوانه مردمی نداشتند. اما امام خمینی (ره) وقتی انقلاب خود را شروع کرد مردم به سمت او رفتند و لذا بر ایشان تکلیف شد که حکومت جور را ساقط کرده و حکومت الهی تشکیل دهند. بنابراین نقش مردم در انقلاب، نقش اساسی است. درست است که مردم به رهبر الهی، «مشروعیت» نمی دهند اما اگر مردم نباشند اساسا نمی توان تشکیل حکومت الهی بود.
شباهت توطئههای ضد انقلاب اسلامی ایران به فتنه های صدر اسلام
من معتقدم که انقلاب اسلامی ایران، دوره های مختلفی از تاریخ صدر اسلام را در خود جای داده است. یعنی بسیاری از حوادثی که در صدر اسلام به وقوع پیوست در این مدت سی و چند سال از انقلاب اسلامی نیز واقع شد. البته از حیث «نتایج» متفاوت از تاریخ صدر اسلام بود. آن هم به این دلیل که مردم ایران مردمی هوشیار و بابصیرت بوده و هستند. شبیه جنگ جمل و فتنه های دوران حکومت حضرت امیر(ع) در دوران انقلاب ما هم رخ داد. منتها چون مردم بصیر بودند آن نتایج به بار نیامد. حضرت امیر(ع) در جنگ جمل و فتنه ها پیروز شدند اما پایگاه مردمی حضرت پس از آن به دلیل بیبصیرتی مردم سست شد در حالی که در انقلاب ایران بر عکس، فتنه ها موجب استحکام پایه های حکومت شد. آن هم به دلیل حضور مردم و بصیرت آنها.
انقلاب اسلامی ایران نیازمند آن است که اهل فکر و اندیشه همواره در صحنه حاضر باشند و از آن دفاع کنند. دشمنان انقلاب خوف آن دارند که اگر این انقلاب پا بگیرد و جهانی شود، می تواند تمدن نوین اسلامی را به وجود آورده و در نتیجه تمدن غربی را کنار بزند. از این رو با همه ابزارهای که در دست دارند درصدد جلوگیری از صدور انقلاب اسلامی هستند. هرچند انقلاب اسلامی کار خودش را کرد و بیداری اسلامی که امروزه مشاهده می کنیم از نتایج آن است. بنابراین اقدامات غرب در برابر ایران همه از روی درماندگی و بیچارگی است. غرب خودش را در برابر اسلام باخته است.
گفتنی است جلسه بعدی درسگفتارهای انقلاب اسلامی، شنبه آینده، با حضور «دکتر ابراهیم فیاض» و با موضوع «انقلاب اسلامی و ضد انقلاب اسلامی» در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی برگزار خواهد شد.