گروه علمی «خبرگزاری دانشجو»؛ رویا فلاح، دانشجوی سال چهارم پزشکی است و عضو بنیاد ملی نخبگان. این نخبه بسیار جوان، سال هاست سابقه پژوهش و تحقیق دارد؛ از دوران نوجوانی. طرح های تحقیقاتی اش برمی گردد به دوران دبیرستان و از آن دوره کار پژوهش را آغاز کرده است: «از اول دبیرستان، در جشنواره خوارزمی در حد مقاله و ایده شرکت می کردم تا این که در سال سوم طرح هایم کامل شدند و به نتیجه رسیدند.»
طرح این نخبه جوان در سال 87 در جشنواره خوارزمی رتبه می آورد و همین امر سبب می شود تا بدون کنکور وارد دانشگاه تهران شود.
خبرنگار علمی «خبرگزاری دانشجو» برای آشنایی بیشتر با این نخبه ایرانی گفتوگویی انجام داده که در ادامه می خوانید.
آغاز تلاش از نوجوانی
طرحی که فلاح روی آن کار کرده، پمادی است برای درمان آرتروز. این دارو پایه ای گیاهی دارد و با یک دوره مصرف شش ماهه و رعایت یکسری نکات ورزشی، درد بیماران مبتلا به آرتروز را کاهش می دهد و به مرور، به کمک رژیم غذایی مناسب کاملاً آن را از بین می برد. او می گوید: «کشورهای غربی و کشورهایی که به لحاظ صنعت دارو پیشرفته هستند، تمرکز زیادی روی داروهای گیاهی دارند؛ چرا که داروهای گیاهی هم عوارض کمتری دارند و هم تاثیر بیشتری.»
این نخبه جوان، از سال های اولیه دبیرستان تحقیقاتش در این زمینه را شروع کرده است: «سال اول دبیرستان این طرح در حد مقاله بود، ولی به مرور به پژوهشگاه علمی صنعتی و دانشکده زیست دانشگاه تهران مراجعه کردم تا بالاخره در سال سوم، با کمک اساتید راهنما توانستم طرح را تکمیل کنم.»
همه این اتفاقات در دوران دبیرستان برای فلاح افتاده است؛ او درباره چگونگی برقراری ارتباط با اکتشاف و اختراع می گوید: «من از نوجوانی زندگینامه آدم های بزرگ را در زمینه های مختلف می خواندم؛ کسانی که کارهای ارزشمندی انجام داده بودند و نامشان در تاریخ ثبت شده بود؛ شاید به نوعی این امر باعث شد بروم و خودم چیزی را کشف و اختراع کنم.»
وقتی از او درباره مدرسه و کمک هایش در این زمینه می پرسم، می گوید: «به خاطر سیستم آموزشی سنتیمان، مدرسه به کارهای تحقیقاتی بهایی نمی داد و پیگیری خاصی نمی کرد. حتی یادم می آید که خودم هر سال به مدیر دبیرستان می سپردم تا هر وقت بخشنامه جشنواره آمد به من اطلاع دهند!»
در بین اعضای خانواده و اطرافیان رویا فلاح، تعداد افرادی که به بیماری آرتروز و دردهای ناشی از آن مبتلا بودند زیاد بود. او یکی از انگیزه هایش برای کار کردن روی طرح پمادی برای درمان آرتروز را مرتفع کردن درد عزیزانش می داند و امیدوار است بتواند در ایران یک کلینیک درمانی برای درمان آرتروز پا و گردن راه اندازی کند.
علاقه، پشتکار و کفش آهنی!
فلاح از راه پرپیچ و خم و دست اندازهای راهش می گوید: «دبیرستان من در کرج بود. آن روزها کرج پژوهش سرایی نداشت و من مجبور بودم بیایم تهران. متاسفانه فرهنگ پژوهش در مدارس وجود ندارد. مدیران و معاونان و معلم ها نگاه خوبی به این امر ندارند و فکر می کنند اگر دانش آموزی در آزمایشگاه وقت می گذراند، دارد وقت تلف می کند و یا برای فرار از درس این کار را انجام می دهد! هنوز معتقدند دانش آموز صرفاً باید بیاید سر کلاس بنشیند و جزوه بردارد. حتی خاطرم هست که در همان سال ها با بسیاری از معلم ها به خاطر این که سر کلاس هایشان نمی رفتم و وقتم را در آزمایشگاه می گذراندم به مشکل برمی خوردم.»
دارنده رتبه جشنواره خوارزمی از مشکلاتش در ثبت اثرش می گوید و این که ثبت کارهای دارویی مشکلات فراوان دارد: «در حال حاضر درگیر کارهای ثبت هستم. ثبت کارهای دارویی به نسبت اختراعات فنی بسیار مشکل تر است؛ چرا که به انسان ارتباط دارد و باید چندین آزمایش روی آن انجام شود.»
انتظاری که فلاح دارد انتظار بیجایی نیست. می گوید کمترین توقعم از بنیاد ملی نخبگان این است که روند ثبت کمی زودتر انجام شود و حمایت بیشتری نمی خواهم. اتفاقی که بعد از سال ها هنوز نیفتاده است.
از زمانی که ایده اولیه طرح پژوهشی به ذهن این نخبه جوان رسیده تا امروز، هشت سال گذشته و در این هشت سال، فلاح به مراکز مختلفی برای جلب حمایتشان مراجعه کرده است: «شاید به جرات بتوانم بگویم مرکزی باقی نمانده که به آنها مراجعه نکرده باشم. از انجمن مخترعین گرفته تا شرکت های داروسازی و مراکز تحقیقاتی و حتی پارک های علم و فناوری، اما متاسفانه حمایت نشدم و انگار قرار هم نیست این اتفاق بیفتد.»
ساده انگاشتن فکرها و ایدهها
«همیشه فکرهای بزرگ از یکسری فکرهای به ظاهر بچگانه و کوچک شروع می شود، ولی نتیجه اش یک کار بزرگ است.» این را رویا فلاح جوان می گوید و از این که در ایران به فکرهای کوچک بهایی داده نمی شود، شکایت می کند: «متاسفانه در کشور ما فقط به نتیجه کار توجه می شود و همه دلشان می خواهد کارها زودتر به ثمر بنشینند؛ در صورتی که همه کارهای بزرگ از ایده های کوچک شروع می شوند و این ایده ها اگر بررسی و حمایت شوند هم به لحاظ اقتصادی و هم به لحاظ صنعتی می توانند به کشور کمک کنند، ولی بودجه ها همیشه صرف کارهایی می شود که هر چه زودتر نتیجه دهند!
تا به حال طرحی ندیدهام که به مرحله تولید رسیده باشد!
اعضای بنیاد ملی نخبگان، رتبه های برتر کنکور و مخترعین هستند. کسانی که با شرایط خاصی که بنیاد دارد توانسته اند طرحشان را ثبت کنند و اسما زیر پوشش و تحت حمایت این بنیاد قرار گرفته اند: «در بنیاد هر از گاهی جلساتی گذاشته شده و امیدهایی داده می شود، اما در عمل هیچ کاری صورت نمی گیرد. من در بین طرح های بچه های نخبه، موارد ارزشمندی می دیدم که می توانست اشتغال زایی کند و صنعت را رونق ببخشد، اما به دلیل همین کم توجهی ها و عدم حمایت ها، این طرح ها در اختیار کشورهای دیگر قرار گرفت و از دست رفت. در این چند سالی که عضو بنیاد ملی نخبگان هستم و با اعضایش آشنایی پیدا کرده ام، متاسفانه طرحی ندیده ام که به واسطه حمایت مسئولان به مرحله تولید رسیده باشد!»
سیستم آموزشی فعلی، آفت بزرگ پژوهش
رویا فلاح از وضعیت آموزشی فعلی راضی نیست. از قدیمی بودن سیستم شکایت دارد و معتقد است برنامه ریزی آموزشی از دوران ابتدایی مشکل دارد. می گوید: «از همان دوران ابتدایی این مشکل به چشم می خورد. در در دوران مدرسه همه دنبال نمره هستند و در دانشگاه هم که مدرک گرایی مطرح است، به همین دلیل کسی در دوران دانشجویی کاری یاد نمی گیرد و کسانی که بعد از تحصیلات وارد کار می شوند کارایی خوبی ندارند. در سطوح آموزشیمان پژوهش و آزمایش معنایی نداشته و ندارد. نگاه ها نسبت به کارهای تحقیقاتی فرق می کند. برای مثال در رشته پزشکی در دوران علوم پایه ما درس هایی را می خوانیم که به گفته خود اساتید خیلی لازم و ضروری نیست. چیزهایی که می شود با چند جلسه تجربه در آزمایش یاد گرفت را با طی کردن ترم های متعدد در دانشگاه می خوانیم و حفظ می کنیم!»
این نخبه جوان معتقد است سنگینی دروس علاقه مندان به پژوهش را از این کار باز می دارد و فشرده و طولانی بودن دوره های درسی، رمقی برای کارهای تحقیقاتی و پرورش خلاقیت ها باقی نمی گذارد. طبق اطلاعاتی که دارد، در سیستم آموزشی غرب، دانشجویان مادامی که یک منبع در اختیار داشته باشند، چیزی را حفظ نمی کنند و در صورت نیاز به آن منبع مراجعه می کنند و همین امر باعث می شود خیلی از باری که دانشجویان ما تحمل می کنند را نداشته باشند.
درباغ سبز خارجی ها به نخبگان ایرانی
اهمیتی که کشورهای خارجی صاحب نام در زمینه علم به پژوهش و پژوهشگر و حتی ایده پردازهای اولیه می دهند، بر کسی پوشیده نیست. بودجه های کلانی که به این امر اختصاص می یابد و امکانات رنگارنگ و حمایت مادی و معنوی همیشه و همیشه توانسته خیلی ها را جذب کند و با گذر زمان این جریان نه تنها متوقف نمی شود که قوی تر و قوی تر خواهد شد.
فلاح یکی از کسانی است که از نزدیک با این قضیه مواجه شده و توجه این کشورها به ایده های کوچک، او را هم شگفت زده کرده است: «نکته ای که برایم همیشه جالب بوده این است که سه چهار ساعت بیشتر از ارسال یک ایمیل به شرکت یا دانشگاهی در کشوری مثل آلمان، فرانسه و کانادا نمی گذرد که جوابش به طور کامل می آید و اعلام آمادگی برای ارتباط می کنند آن وقت در کشور خودمان باید سه ماه برویم و بیاییم و وقت بگذاریم، آخر سر هم کسی را پیدا نمی کنیم که جوابگو باشد!»
این نخبه جوان کشور در جشنواره سوئیس و جشنواره اختراعات فرانسه مقام آورده است. او می گوید: «در این جشنواره ها، طرح های کوچکمان را به کسانی که برای بازدید می آمدند توضیح می دادیم و با اعلام حمایت آنها مواجه می شدیم؛ همین امر خیلی ها را وسوسه می کند، خصوصاً کسانی که مثل من به بن بست خوردند و حمایت نشدند و راهی جز رفتن برایشان باقی نمانده است.»
فلاح از شرایط مناسب تحصیلی و تحقیقاتی دوستانش می گوید که رفتن را بر ماندن ترجیح داده اند: «دوستانی دارم که از دانشگاه های کشورهای بزرگ و صاحب نام پذیرش گرفته اند و هنوز شش ماه از رفتنشان نگذشته که ایده هایشان عملیاتی شده و به مرحله تولید رسیده، در صورتی که اینجا پنج شش سال تلاش کرده بودند و کارشان به ثمر ننشسته بود.»
دارنده مقام از جشنواره اختراعات سوئیس، کمک ها و حمایت های مادی را رکن اساسی پژوهش می داند و می گوید: «دوستانی که رفته اند آن قدر از نظر مادی حمایت می شوند که دیگر دغدغه درآمد و پول ندارند و فکر و ذهنشان فقط به دنبال تحقیق و پرداختن به ایده های خلاقانه است، در حالی که اینجا یک دانشجو بدون درآمد و حمایت، خودش باید هزینه تحقیقاتش را پرداخت کند!»
بارها به خاطر ماندن در کشور سرزنش شدهام
فلاح دوستانی داشته که اینجا همسطح و همرتبه خودش بوده اند و گاهی حتی پایین تر، اما الان در یکی از بهترین دانشگاه های جهان درس می خوانند و در آزمایشگاه هایی مجهز کارشان را بسرعت و سهولت پیش می برند؛ این در حالی است که او سال هاست در این راه پرپیچ و خم قدم گذاشته و هنوز به جایی نرسیده است. بارها ناامیدی و پشیمانی به سراغش آمده و خیلی وقت ها با سرزنش مواجه شده که چرا به بخت خودش لگد زده است!
او با این که از دانشگاه بازل سوئیس دعوتنامه دارد، می گوید: «چیزی که باعث شده تا الان بمانم و با این شرایط سخت کار کنم این است که همیشه امید داشته و دارم که در حوزه علم به نقطه ای برسم که هم برای خودم و خانواده ام و هم برای مردم کشورم افتخار باشم و بتوانم گرهی از کارشان باز کنم. این انگیزه وقتی بیشتر می شود که برای درس یا کار به مراکز درمانی می روم و درد و رنج هموطنانم را می بینم؛ همیشه از خودم می پرسم من چه کار می توانم برای این ها انجام دهم؟»
فلاح مزد زحماتش را رفع مشکلات هموطنانش می داند. همین و بس!
روزهای روشنی که میآیند
رویا فلاح می خواهد به عنوان رشته تخصصی، قلب بخواند. در حال حاضر هم در مرکز قلب تهران و دانشگاه شهید رجایی پژوهش هایی مرتبط با قلب انجام می دهد و به این رشته بسیار علاقه مند است. او می گوید با این که در این زمینه پیشرفت های زیادی صورت گرفته، اما همچنان سومین علت مرگ و میر در جهان مشکلات قلبی است.
فلاح معتقد است هنوز فرهنگ سازی سلامت در ایران به شکل قابل قبولی صورت نگرفته و شعار پیشگیری مقدم بر درمان هنوز عملیاتی نشده است؛ وی امیدوار است روزی برسد که با آموزش های لازم، به سلامت فردی و اجتماعی توجه بیشتری شود و بتوانیم با کوچکترین فعالیت ها از بزرگترین فاجعه ها پیشگیری کنیم.
این نخبه جوان هم مثل خیلی های دیگر سختی بسیار کشیده، بی توجهی دیده، حمایت نشده و ... اما در نگاهش برق امید را می بینم. آخر هر شکوه و شکایتی، یک «ولی من می توانم از پس مشکلات بربیایم» می آورد و دل آدم را قرص می کند که هنوز هستند جوانانی که نخ دلشان به کشورشان گره خورده و هنوز سربلندی «ایران» بزرگترین دغدغه شان است.
سرکار خانم فلاح
حضور و پزوهش شما مايه افتخار همه ما ايراني هاست. سلامتي و توفيق شما را از خداوند متعال خواستارم .چه خوبست که از نظريات طب اسلامي و سنتي نظير رساله ذهبيه امام رضا عليه السلام در پژوهش هاي خود استفاده کنيد
ما ايرانيان در سال حماسه سياسي و حماسه اقتصادي به جوانان همچون شما افتخار کرده و عزم راسخ شما را در تحقق اين حماسه تبريک مي گوييم.
نگذاريد نخبگان ما از اينکه روزي دعوت دانشگاه هاي خارجي را نپذيرفته اند حسرت بخورند.
من فکر مي کنم ما جوونا اگر پشت هم ديگه باشيم ، اگه يه گروه خستگي ناپذير باشيم ،البته با سختي و صبر زياد و يا حتي پس از مدت طولاني ،حتي مسئولين بي توجه رو هم مي تونيم به زانو دربياريم!
قطعا شما که با وجود اين همه مشکل تا اينجا تونستيد پيشرفت کنيد، از اين به بعد رو هم مي تونيد ...
از داشتن هموطني مثل شما به خودم مي بالم و آرزوي موفقيت زودهنگام رو براي شما دارم.
ضمن احترام و تشکر از عرق ملی خانم دکتر که دورا دور با تحقیقات ایشان آشنا هستیم.
کشورهای پیشرفته اقتصاد را از فناوری و فناوری را از ذهن خلاق نخبگان کشورهای کمتر توسعه یافته بدست میارند بخاطر همین دنبال جذب افراد نخبه هستند ولی کشورهای کمتر توسعه یافته فناوری را از کشورهای پیشرفته میخرند و نخبگانشان در اختیار آنها قرار میدند. این دلیل وابستگی است و مثل تومور بدخیم برای اقتصاد هر کشوری است.