گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو» - فاطمه مقدمی؛ قبول ولایتعهدی مامون توسط امام رضا(ع) در تاریخ شیعه محل بحث و مناقشات فراوانی در زمان عمر بابرکت آن امام شهید بوده تا جایی که از سوی برخی تنگ نظران و جاهلان مورد کنایه و حتی طرد قرار گرفته است.
اما گذشت زمان مجهولات تاریخ را برای همگان آشکار کرد و اکنون مسیر جریانات سیاسی که در زمان ثامن الائمه سبب پذیرش ولایتعهدی مامون از سوی ایشان شد بر همگان آشکار و واضح است.
اولین موضوع در پذیرش ولایتعهدی از سوی امام رضا(ع) موضوع جبر بود؛ تا آنجا که اگر آن بزرگوار از قبول ولایتعهدی مامون سر باز میزدند؛ مامون طرح ترور و شهادت حضرت را بی شک اجرا می کرد.
دوم امام با قبول ولایتعهدی همراه با شروط خاصی که طی کرده بودند سبب شکست مامون در نقشه شوم و فریبکارانهاش شد؛ در مقالات تاریخ اسلام از پیشنهاد ولایت عهدی مامون و پذیرش امام رضا(ع) به عنوان جنگ نرمی یاد می کنند که امام رضا(ع) با کیاست خود توانستند مامون را در آن شکست دهند تا آنجا که این خلیفه عباسی روشنگری امام و برکات وی در جامعه را تاب نیاورد و به قتل امام هشتم اقدام کرد و وی را مظلومانه و پنهانی به شهادت رساند.
به اعتراف تمام دانشمندان و علماء شیعه امام رضا (ع) با قبول ولایت عهدی سبب رشد و بازیابی شیعه در تاریخ شدند. چراکه دوران خفقان و سخت خلفاء قبلی شیعیان و محبین اهل بیت از جنبه اقتصادی و اجتماعی به شدت در مهجوریت بودند تا آنجا که شیعه و محب علی (ع) بودن جزو جرم های سنگین جامعه محسوب می شد و مجازاتی جز مرگ نداشت.
در این شرایط علوم اهل بیت و دین حقیقی رسول خدا با سختی های بسیاری در حال انتقال از نسلی به نسل دیگر بود چرا که امام باقر(ع) و امام صادق(ع) فقه شیعه و اصول عقایدی وی را پایه گذاری کرده بودند اما با توجه به گذشت زمان و تلاش معاندین در جهت خلط مباحث و جعل احادیث؛ احتیاج به دورانی بود تا علوم اسلامی تسویه شود و سره از ناسره آن مشخص شود.
امام رضا(ع) با قبول ولایتعهدی اجباری این فرصت را برای شیعه فراهم کردند که نه تنها از شدت فشار اقتصادی و اجتماعی آن ها کاسته شود و آنان بتوانند با امنیت بیشتری در جامعه حضور پیدا کنند، بلکه علوم شیعی را بازیابی کردند و آلودگی ها را از آن پیراستند و به نسل بعد منتقل کردند. در حقیقت قبول ولایت عهدی از سوی امام رضا(ع) نه تنها سبب زنده ماندن اسلام حقیقی شد بلکه اوج علوم اسلامی در این دوران شاهد هستیم.
گذشت زمان علت قبول ولایت عهدی امام رضا(ع) را برای شیعیان آشکار کرد؛ اما سوال اساسی که در این جا مطرح است آن است که چرا در دوران های مختلف ائمه به سبب استراتژی ها و تصمیماتی که اتخاذ می کردند از سوی مردم نه تنها مورد حمایت قرار نمی گرفتند، بلکه مورد طعن و بی مهری نیز واقع می شدند.
به عنوان نمونه در زمان امام حسن(ع) محبین و شیعیان به شدت با صلح حضرت با معاویه مخالفت ورزیدند و آن حضرت را متهم می کردند.
در زمان سید الشهداء محبین به جای یاری فرزند رسول خدا (ص) ایشان را نصیحت میکردند که به صحبت های مردم کوفه اعتنا نکند و به جنگ با یزید اقدام نکند و به حسین بن علی(ع) بی وفایی مردم کوفه در زمان امام علی (ع) را یاد آوری میکردند.
با گذشت زمان و آرام شدن اوضاع سیاسی در زمان امام باقر (ع) و امام صادق(ع) شیعیان به شدت به حضرت پیشنهاد قیام می دادند و این که شمشیرهای ما آماده برای یاری فرزند رسول خدا است. هر چند امام صادق(ع) هیچ گاه در این قیام ها شرکت نکردند اما جنبشهای خود سرانه برخی همچنان ادامه داشت و دست به قیام های متعددی می زدند.
از دیگر سوی در زمان امام رضا(ع) افراد متعددی ایشان را متهم می کردند که چرا با خلیفه عباسی همراه شده است و ولایتعهدی را قبول کرده است؟
در هر زمان از تاریخ متاسفانه جامعه یا از امام جا مانده است مانند دوران امام علی(ع) که کوفیان در جنگ صفین علی(ع) را تنها گذاشتند یا قیام سیدالشهداء (ع) که با هفتاد و تن به جنگ با یزید اقدام کردند و مابقی حضرت را تنها گذاشتند. یا از امام جلوتر حرکت کرده اند مانند زمان امام حسن(ع) که صلح ایشان را محکوم میکردند و همچنین زمان امام صادق (ع) که برخی از آن حضرت تقاضای قیام داشتند و یا زمان علی بن موسی الرضا(ع) که پذیرش ولایت عهدی را خیانت حضرت بر می شمردند.
سوال این است که چرا جامعه یا عقب تر از امام خود حرکت یا از وی پیش می افتد؟مگر ملاک تبعیت از امام معصوم موقعیت جنگ یا صلح وی است؟ آیا ما باید انتظار داشته باشیم که حتما امام قیام کند و اگر قیام نکرد امام نیست و چرا انتظار داریم امام سکوت کند و اگر مطابق تفکرات واندیشه های ما اقدام نکرد پس حتما صلاح مسلمین را واگذاشته است؟
آیا شکست های شیعه در طول تاریخ نشآت گرفته از این تفکر اشتباه و رفتار ناصحیح نیست؟ امام معصوم در هر موقعیتی واجب الاطاعه است چه قیام کند و چه صلح کند و چه ولایت عهدی را بپذیرد.
اگر جامعه شیعی بیاموزد که امام معصوم کیست و شآن وی در عالم خلقت کجاست هیچ گاه به این تندروی و کندروی ها دچار نمی شود.
در تاریخ نقل است که روزی سلمان همرا با علی (ع) در حال حرکت بود. فردی بعد از آن ها به مقصد رسید و گفت من در طول راه تنها یک جای پا دیدم اما شما اکنون دو نفر هستید؟ سلمان در پاسخ گفت: هرجا که علی (ع) پا قدم می نهاد من پای خود را قرار میدادم.
این داستان ساده نمادی از اطاعت و تبعیت ماموم از امام معصوم است؛ که در تفکرات و رفتار خود همواره در پشت امام و همراه با وی حرکت کند.
به کجاها که نميرسند اين بچه هاي امام صادق
توي فصلنامه هاي تخصصي دنبالتون مي گشتيم اين جا کجا ؟ شما کجا؟