به گزارش گروه اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»، حسین شیرزاد در این خصوص گفت: بی تردید تامین مالی خرد از طریق سرمایه گذاری ریسک پذیر یکی از مباحث عمده در مباحث نوین علم اقتصاد است که پس از تغییرات نظری در تئوری های اقتصادی و دیدگاه های توسعه به عنوان یک محرک اقتصادی و موتور پیش برنده برای کشورهای درحال توسعه ای که با مشکل رکود تورمی و بیکاری فزاینده روبهرو هستند، به عنوان یک راه حل در نظر گرفته شده است.
وی افزود: بنیاد برکت نیز با درک فرایند درونی این نوع خاص از سرمایهگذاری برای ماموریت راهبردی حضور در مناطق محروم و کمتر توسعه یافته کشور، با درک ریسکهای جغرافیایی ناشی از سرمایهگذاری در این مناطق، به بومی سازی این مدلها دست زده است.
معاون بنیاد برکت ادامه داد: در واقع در جهان غرب سرمایه گذاری پرمخاطره با ریسک های فناوری روبروست اما در مدل بنیاد برکت منشاء ریسک، "جغرافیای محرومیت و توسعه نیافتگی" در مناطق روستایی کشور است. سرمایهگذاری ریسکپذیر به عنوان یک پدیده اقتصادی در جوامع صنعتی البته سابقه بسیار طولانی دارد. شاید بتوان ادعا نمود که کلیه فعالیت های اقتصادی جوامع قبل از صنعتی شدن، در قالب تحرکهای کارآفرینی افراد خصوصی و یا خانوادگی شکل میگرفته و توسعه مییافته است.
شیرزاد گفت: این پدیده در دوران بعد از جنگ جهانی دوم مفهوم و کاربرد عملیتری به خود گرفته است، به طوری که هم اکنون از آن به عنوان یک صنعت بسیار مهم و اثرگذار بر توسعه و رشد اقتصادی کشورها یاد میشود. در میان انواع گوناگون تامین مالی خرد، تاکنون فقط اعطای تسهیلات خرد از طریق وام دهی از رواج بیشتری برخوردار بوده است. رهیافت های عمده مطرح شده در این رابطه رهیافت خوداتکایی مالی، رهیافت کنترل و کاهش فقر و رهیافت جنسیتی و توانمندسازی(افراد و جامعه بومی) و رهیافت های مشارکتی است.
وی با اشاره به اینکه رهیافت اخیر متداول ترین رویکرد به مسئله تامین مالی خرد است، افزود: تجارب شش سال فعالیت بنیاد برکت حکایت از این واقعیت دارد که نهادهای مالی خرد، الزاما سازمان های خیریه و غیر انتفاعی نیستند. بنابراین، لازم است برای افراد بسیار فقیر و مناطق بسیار محروم برنامههای خاصی بصورت مجزا با هدف توسعه زیربناها بطور منفک طراحی شود.
معاون سرمایه گذاری و اقتصادی بنیاد برکت ادامه داد: از سویی همه فعالین اقتصادی کم درآمد روستایی را نمی توان در زمره کارآفرینان قرار داد و به آنان منابع سرمایه ای یا غیر سرمایهای اشتغال زا داد. منابع سرمایه ای، هنگامی که در اختیار کارفرمایان روستایی فرصتجو(کارآفرینان درجستجوی فرصتهای جدید اقتصادی) قرار میگیرد، آنان را به لحاظ اقتصادی فعال کرده، و توانایی استفاده از منابع را تشدید می کند .
شیرزاد خاطر نشان ساخت: از سوی دیگر این کارآفرینان همواره تمایل دارند که منابع دریافتی را بازپرداخت یا میزان بیشتری از سهام یا سهم الشرکه را به خود اختصاص دهند، که این خود ابزار قدرتمند و فعالی برای تولید بهینه، پایدار و ایجاد اشتغال بشمار می آید و تنها این گروه از روستاییان، توانایی استفاده از تسهیلات و منابع مشارکتی را دارند. بنابراین به جای تمرکز بر فقیرترین فقرا در روستاهای کشور لازم است بر گروه هایی از روستاییان تمرکز کرد که به لحاظ اقتصادی فعال هستند و فعالیت های درآمدزا در سطح خانوار یا کسب و کارهای خرد را اداره میکنند.
وی گفت: تزریق منابع سرمایه ای خرد برای این گروه منجر به اشتغال نیمهوقت و تماموقت و در نتیجه افزایش درآمد میشود. در این رابطه نباید از نظر دور داشت که در مباحث مرتبط با کارآفرینی و توسعه و تکامل شرکت های خانوادگی، رابطه مهمی بین درجه ریسک فعالیت ها (به تبع آن روش های جذب سرمایه) با مراحل تکاملی مختلف یک بنگاه اقتصادی خانوادگی که همواره درگیر "مناسبات احساسی- عاطفی نهاد خانواده و منطق تصمیم گیری عقلایی یک بنگاه اقتصادی" است، وجود دارد.
به گفته وی از نگاه بنیاد برکت، محرومیت فقط به معنای فقر اقتصادی نیست بلکه مجموعهای از عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی روانشناختی تحت تاثیر فضا، فقر را ایجاد میکنند. به همین دلیل برای کاهش محرومیت لازم است مجموعهای از خدمات مالی، غیرمالی ،اعتباری،نقدی بلاعوض و حتی در برخی مواردغیر نقدی(جنسی) ارائه شود.
معاون سرمایه گذاری و اقتصادی بنیاد برکت افزود: بسیاری از کارآفرینان روستایی فاقد اعتماد به نفس فنی و مالی کافی و در زمینه امور شرکتداری غیر حرفه ای هستند و به همین دلیل تمایلی برای استفاده از خدمات مالی ندارند، لازم است آموزشهایی برای ارتقای حس اعتماد به نفس و توانمندسازی این گروه در برنامه گنجانده شود. این گروه از کارآفرینان بر اساس نیاز به حفظ ساختار معیشت خانوار دست به عمل اقتصادی می زنند. آموزشهایی برای توسعه مهارت های شرکتداری و سطح دانش فنی اعضا برای این گروه ضروری است.
به گفته دکتر شیرزاد، با افزایش توانایی ها آسیبپذیری افراد و خانوارها نسبت به نوسانات اقتصادی، اجتماعی و فیزیکی کاهش مییابد. از طرفی به دلیل وفور ریسک در مناطق محروم، سرمایه گذاران حرفه ای نیز تمایلی برای سرمایه گذاری وحضور در این نواحی از خود نشان نمی دهند. بنابراین لازم است تا با مداخله ای موثر به کنترل ریسک و کاهش آن در مناطق محروم همت گماشت و سرمایه گذاران حرفه ای را با مزیت های مطلق و نسبی کسب و کار در این مناطق آشنا کرد.
وی خاطرنشان ساخت عمده مدل هایی که تحت عنوان تامین مالی خرد در دنیا مطرح اند، در زمینه اعطای اعتبارات در قالب وام عمل کرده و کمتر مدل های شراکت مدار مبتنی بر عقود مشارکتی در مناسبات آن اعمال میشود، حتی مدل هایی که تاکنون توسط نهادهای بانکی و موسسات مالی و اعتباری در ایران آزمون و بکار گرفته شده نیز بر پایه نظام وام دهی با نرخ های بهره متفاوت بوده اند. بنابراین می توان اینگونه نتیجه گیری کرد که تاکنون "پارادایم مبتنی بر عقود مشارکتی" در قوالب متنوع خویش در مدل های ایرانی تامین مالی خرد آزمون نشده و نیاز به یک الگوی بومی مشارکتی در زمینه تامین مالی خرد احساس می شود.
وی با اشاره به اینکه تامین مالی خرد از راه سرمایهگذاری ریسکپذیر، امروزه به صورت های مختلف، از مشارکت در سرمایهگذاری مستقیم تا خرید سهام دیگران ایفای نقش میکند، گفت: بنیاد برکت در خلاء وجود چنین الگویی و بر پایه تجارب ملی ناکارآمد مدل های قرض دهی در مناطق کمتر توسعه یافته در کنکاش های ابتدایی شکل گیری خویش به این مسئله توجه داشته است و سعی کرده تمامی فعالیت های تامین مالی خرد را معطوف مدل های جدید شراکت مدار مبتنی بر عقود مشارکتی کند.
معاون سرمایه گذاری و اقتصادی بنیاد برکت ادامه داد : بنابر این کلیه فعالیت های خدماتی یا حمایتی که به لحاظ مالی سود آور، به لحاظ اقتصادی بادوام و در جهت کمک به توسعه مناطق کمتر توسعه یافته کشور، اشتغال، کارآفرینی و فقر زدایی باشد، واجد شرایط شراکت با بنیاد برکت تا زمانی هستند که اکثریت سهام در دست بخش خصوصی یا حداقل 51% باشد.
به گفته دکتر شیرزاد، خط مشی بنیاد برکت برای توسعه بخش خصوصی در صورت تمایل سرمایه گذار بخش خصوصی به حضور در مناطق کمتر توسعه یافته کشور این است که پس از پایان پروژه و آغاز بهره برداری، ظرف مدت 3 تا 5 سال اقدام به فروش تدریجی سهام خود به سهامداران شریک بر اساس توافق حاصله بصورت نقدی یا اقساطی می کند. در صورت امتناع شرکای احتمالی از خرید سهام متعلق به بنیاد برکت، این بنیاد حق دارد بر اساس ضوابط راهبردی خویش، سهام متعلق به خود را به افراد بومی و محلی شاغل در طرح واگذار کند.
وی خاطرنشان ساخت: در طرحهای اقتصادی پس از بررسی طرح های ارایه شده توسط کارآفرینان و اطمینان از پوشش مقبول شاخص های اشتغال زایی و محرومیت زدایی بنیاد برکت، کارآفرین یا شریک از نظر صلاحیت های حرفهای مورد ارزیابی قرار می گیرد. در مرحله بعدی باید اطمینان حاصل شود که شریک توانایی انجام تعهدات خود در تامین منابع مالی طرح (اعم از منابع سرمایه ای و منابع غیر سرمایه ای) را داشته و پس از اطمینان از این مسئله، تفاهم نامه مشارکت منعقد میشود.
وی افزود: در مورد اطمینان از تامین منابع غیر سرمایه ای طرح نیز باید روشن شود که اخذ تسهیلات از بانک برای طرح مورد بررسی امکان پذیر باشد. این بررسی با اخذ مستندات لازمه در خصوص پذیرفته شدن طرح در برنامه آمایش استان، در کارگروه اشتغال یا نامه بانک عامل مبنی بر اعلام آمادگی برای ارایه وام مورد تائید قرار میگیرد. با توجه به شرایط حاکم بر اخذ تسهیلات از نظام بانکی در کشور، ریسک های مربوط به اخذ تسهیلات از بانک ها از طریق کنترل های تنگاتنگ با شریک مدیریت می شود.
معاون سرمایه گذاری و اقتصادی بنیاد برکت گفت : شرکاء سرمایهگذاری که قاعدتاً همان کارآفرین یا کارآفرینان متقاضی مشارکت هستند، باید افرادی واجد شرایط، نوآور، شجاع، مصمم و علاقمند و پیگیر اجرای ایدههای نوآورانه خود باشند. افرادی متعهد باشند که قدرت ریسکپذیری آنها بالا باشد، در عین حال به گونهای مبارزه طلب و خلاق باشند که بتوانند مصرانه ایده خود را به محصولی قابل فروش به بازار، با سودآوری بالا تبدیل کنند. نهایت اینکه شرکاء باید قادر باشند بخشی از منابع سرمایهای طرح را خود تأمین کنند.
شیرزاد ابراز امیدواری کرد، با توسعه این مدل از مشارکت اقتصادی و کارآفرینی، شاهد بهبود شاخصهای رشد اقتصادی- اجتماعی مناطق محروم و کمتر توسعه یافته کشور در آینده ای نه چندان دور باشیم.