به گزارش گروه اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»، حسین شیرزاد با اشاره به اینکه مدل مشارکت بنیاد برکت در طرحهای اقتصادی، تلفیقی از تجارب بینالمللی و واقعیتهای ملی در زمینه کارآفرینی است، افزود: بنیاد برکت در ابتدای فعالیتهای خود از تجارب نمونههای بین المللی مطرحی مانند " بنیاد شاکاتی" برای ارائة خدمات مالی به زنان فقیر یا موسسه غیردولتی بینالمللی "شییر" در هند، پروژه "دانگان" در فیلیپین، سازمان غیردولتی نظیر "نیردهان" در نپال و رهیافت "بانک گرامین"، در مطالعات اولیه بهره برده است.
شیرزاد با تبیین بنیانهای تجربی سرمایهگذاری در بنیاد برکت اضافه کرد: بطور کلی در آسیا سرمایهگذاریهای وسیعی در توسعه تکنیک های مالی خرد به منظور کاهش فقر انجام شده است و ارگانهای بینالمللی نظیر ایفاد، بانک توسعه اسلامی، بانک توسعه آسیایی از مؤسسات مالی خرد حمایت های فراوانی کردهاند.
وی ادامه داد: البته، علاوه بر کشورهای آسیایی، در سایر نقاط جهان نیز مثل برزیل، بولیوی و آرژانتین در آمریکای لاتین و حوزه کارائیب نمونههای موفق دیگری نیز وجود دارد. مؤسسات اعتباری خرد در کشورهای مختلف بنا به ضرورتهای تاریخی به اشکال گوناگون تشکیل و توسعه یافته است.
معاون سرمایهگذاری و اقتصادی بنیاد برکت در رابطه با صور متنوع خدمات رسانی مالی افزود: در بعضی از کشورها مثل اندونزی، مؤسسه مالی خرد به صورت بانک دولتی (راکیات بانک) ایجاد شده است که در تأمین اعتبارات خرد برای فعالیت های متوسط و کوچک شهرت یافته است. در بعضی دیگر مثل بولیوی (بانکوسول) به عنوان یک بانک خصوصی در خدمت روستاییان عمل میکند. انواع دیگر موسسات اعتباری خرد در کشورهای جهان شامل بانک روستا، انجمن های اعتباری روستایی و موسسات پسانداز روستایی، گروههای خودیار مالی و .... هستند که به عنوان سازمان های غیر دولتی، دسترسی افراد فقیر را به اعتبارات خرد از طریق ایجاد ارتباط با بانکها فراهم میکنند.
وی خاطرنشان ساخت: تجربه صندوق ضمانت اعتبارات روستایی مالزی که در سال 1972 تأسیس شده است، نمونه ای از این اقدامات تلقی می شود. این صندوق به عنوان یک هماهنگ کننده، به سرمایه گذاریهای کوچک با وثیقههای اندک در مناطق روستایی کمک می کند تا از بانکهای تجاری تسهیلات اعتباری با شرایط مناسب، تحصیل کنند یا در همین کشور مؤسسه”امانه اختیار“ بواسطه سیاستهای پولی براساس قوانین مذهبی و یافتههای علمی فعالیت های فقرزدایی انجام میدهد.
شیرزاد با اشاره به اینکه الگوی بسیاری از این پروژه ها الگوی ”بانک گرامین“ بنگلادش بوده است ، گفت : از بین موسسات بانکی مشابه نیز می توان به بانک همبستگی (بولیوی)، بانک رکیت و براک در آسیای جنوب شرقی اشاره کرد. محوریت این نهادها را پارادایم فقرزدایی تشکیل می دهد و کارآفرینی، توسعه صنعتی مناطق محروم و به تبع آن پایداری مالی و سایر اصولی که در پارادایم سیستم مالی خرد وجود دارد، در مراتب اهمیت بعدی است. این مدل با اتکاء به تراکم بالای جمعیتی در مناطق روستایی آسیای جنوب شرقی به تعهدات جمعی و گروهی متکی است.
به گفته وی، طرحهایی نظیر گرامین بانک، طرح کمیته توسعه روستایی بنگلادش، پروژه توسعه روستایی، سازمان نوسازی بنگلادش، بنیاد شاکتی، خدمات روستایی"رانجپور دنیاجپور" و طرح توسعه سیستمهای کشاورزی حاشیهای در آمریکای لاتین، برنامه توسعه و بهبود وضعیت کشاورزان خرد در مدل کارائیب، برنامه بانکداری متمرکز، حتی کمک های "جایکا در ژاپن" در حوزه بینالمللی عمدتا بصورت تلفیقی و با تکیه بر اعتبار رسانی و وام دهی به گروه های هدف روستایی یا حاشیه نشین عمل کردهاند که به دلیل ناسازگاری با شرایط جغرافیایی- اکولوژیکی، نبود تعادل های جمعیتی و فضایی، چیدمان نامتقارن صنعتی، بافت فرهنگی متنوع، شرایط اقتصادی و محیط تاریخی متفاوت، آمیختگی شیوه های تولید و به تبع آن رفتار تولیدی مختلف، پراکندگی آبادیها و تراکم پایین جمعیتی، با شرایط سرزمینی ایران تجانس چندانی ندارند.
معاون سرمایه گذاری و اقتصادی بنیاد برکت گفت: بنیاد برکت در ابتدای فعالیت خود به بررسی مدلهای تجربه شده در داخل کشور نیز پرداخته است. تجارب ایران در این حوزه ها به صورت مطالعات تجربی از سال 1377 به اجرا درآمد، اما به دلیل نبود یک نظریه راهبردی راهنما و فقدان الگوهای سازگار، همواره نیازمند دستیابی به الگویی عملی، متناسب با سازوکارهای اقتصادی، اجتماعی، داخل کشورـ بالاخص نقاط روستایی آسیبپذیرـ برای اجرا بودهایم.
وی ادامه داد: در یک طبقه بندی کلی، فعالیت نهادهای تأمین مالی خرد در ایران اعم از صندوق های قرضالحسنه، تعاونیهای اعتبارخرد، بنیادهای خیریه، همچنین بانک ها و نهادهای مالی تجاری و نهایتا نهادهای دولتی همگی حاکی از آن است که ما دراین زمینه با الگوهای آزمون نشده اعتبارات خرد و وام دهی، گروه های هدف متفاوت، سیاستهای راهبردی تامینی مختلف، وظیفهمندیهای حمایتی گوناگون، خدمات رسانی متنوع نقدی- غیرنقدی، نظام وام دهی با نرخهای بهره متفاوت، ناپایداری های مالی، عدم تعادل های فضایی(جغرافیایی-جمعیتی)، تورهای حمایتی نامتجانس و تجارب اعتباری-مالی متنوعی از واقعیات فوق روبرو هستیم.
شیرزاد افزود: بااین توصیف، کارآیی خدمات و اثربخشی این گروه از موسسات که بخشی از سبد حمایتی و بخشی از بازارهای مالی را نیز در کشور تشکیل میدهند، همواره مورد تردید است. در واقع این موسسات به عنوان حد واسط بخشهای رسمی و غیررسمی عمل می کنند و هدف این است که منابع مالی به سمت گروه های فقیر، زنان سرپرست خانوار، محرومین روستایی و در نهایت قشرهای کارآفرین خرد سوق یابد این امر از طریق اعطای وام های بلاعوض، کمک های نقدی و جنسی و اعتبار رسانی خرد از طریق انواع صور مشارکت مالی میسر تا کنون میسر می شده است اما از پایداری لازم به دلیل بیشکلی تاریخی دهکهای مختلف درآمدی در ایران هیچگاه برخوردار نبوده است.
وی تاکید کرد: اگر هدف اصلی یک برنامه مالی خرد ایجاد اشتغال پایدار باشد، لازم است به کمیت ها در جمعیت هدف و عمق پوشش کمتر توجه کند و تأکید خود را بر کارآفرینهای خرد و جلب سرمایهگذاران حرفهای و حتی بین المللی بگذارد و از تکنیکهای مالیه خرد در بطن نظامات شرکتداری و حاکمیت شرکتی، نهایت استفاده را ببرد.
به گفته شیرزاد، سیاست های بنیاد برکت بر اساس شیوه های شناخته شده بین المللی در حوزه محرومیتزدایی و توانمندسازی اقتصادی تدوین و در جهت بالفعل کردن ظرفیتهای اقتصادی و انسانی مناطق محروم طراحی شده است که سازوکار مشارکتی با رویکرد عدم تصدیگری توسط بنیاد برکت موفقیت طرحها را از طریق افزایش انگیزه شرکای محلی تضمین می کند و بر بنگاههای تولیدی محلی و تقویت آن درمناطق محروم تأکید دارد.
معاون سرمایهگذاری و اقتصادی بنیاد برکت خاطرنشان ساخت: نقش مثبت واسطه گرایانه بنیاد برکت درجهت توانمند سازی اقتصادی، توسعه کار آفرینی و ایجاد اشتغال پایدار محلی در مناطق کمتر توسعه یافته از طریق حمایت های مالی و مدیریتی در یک دوره میان مدت (2 تا 5 سال) تجلی خواهد یافت. وی افزود: تأمین مالی پروژهای برای یک پروژه مشخص و با چارچوب محدود و تعریف شده و از طریق یک نهاد قانونی مقاصد خاص(معمولاً یک شرکت پروژهای(Project Company، انجام میگیرد.
شیرزاد گفت: بنیاد برکت در خلاء وجود چنین الگوهایی و بر پایه تجارب ملی ناکارآمد مدلهای قرض دهی در مناطق کمتر توسعه یافته، سعی کرده تمامی فعالیت های تامین مالی خرد را معطوف مدلهای جدید مبتنی بر عقود مشارکتی اسلامی و تأمین مالی پروژه ای سرمایه محور کند.