حجتالاسلام سید صمصام الدین قوامی، رئیس بنیاد فقهی مدیریت اسلامی، در گفتوگو با خبرنگار اندیشه «خبرگزاری دانشجو»، با بیان اینکه فلسفه اخلاق در دسته فلسفههای مضاف قرار میگیرد، اظهار کرد: فلسفه اخلاق بهدنبال تبیین اهداف، مبانی نظری، بینشی و قواعد و اصول اخلاقی از نگاهی متفاوت است.
وی ادامه داد: فلسفه اخلاق به دنبال پاسخگویی به آن است که اساسا اخلاق برای چه پدید میآید و کارکردها و راهبردهای آن چیست، ضمن آنکه این حوزه نگاهی ماورایی و بیرونی به علم اخلاق دارد.
رئیس بنیاد فقهی مدیریت اسلامی تصریح کرد: مثلا زمانی که میگویند هدف از اخلاق تامین سعادت یا تامین حیات طیبه است که در واقع ناظر بر نگاه هستیشناسانه اخلاق است، اینکه اخلاق چه نگاهی به انسان و هستی، مبدا و معاد دارد.
قوامی با بیان اینکه مکاتب و مرامهای مختلفی در باب فلسفه اخلاق به بحث و تبادل نظر پرداخته، خاطر نشان کرد: از جمله این مکاتب میتوان به مکتبهای لذت، قدرت، منفعت، محبت و مکتب معنویت اشاره کرد که ذیل فلسفه اخلاق تعریف می شوند.
این محقق با اشاره به دیدگاه طرفدران مکتب لذت تصریح کرد: آنها میگویند اینکه انسان صرفا لذت ببرد و چیزی از این لذت او ممانعت به عمل نیاورد باعث میشود تا آدمی رفتارهای خوبی در اجتماع داشته باشد؛ چراکه این روند از سرخوردگی او جلوگیری خواهد کرد.
وی ادامه داد: عده ای هم مکتب منفعت را طرفداری میکنند و معتقدند که انسان باید به هرشکلی به سود و منفعت و در حقیقت جذب منافع برسد، چراکه اگر منفعت او تامین شود از بدیها دور میماند و دارای رفتار نرمالی خواهد بود.
رئیس بنیاد فقهی مدیریت اسلامی با اشاره به نظریه قدرت گفت: طرفداران این حوزه میگویند انسان با توجه به آنکه تمایلاش به سمت کسب قدرت است بنابراین باید به هر وسیله قدرت را به دست بیاورد، طرفداران این نظریه معتقد به اخلاق نیستند و حذف دیگران برای رسیدن به اهدافشان امری عادی است، البته این رویکرد اخلاقی خاصی را میطلبد و ماکیاولیسم نیز درست اینجا طرح میشود.
قوامی افزود: عدهای نیز طرفدار محبت هستند، پیروان محبت در مکاتب اخلاقی مسیحی میگویند انسان باید به هر قیمتی محبت دیگران را جذب کند، آنها بر این اعتقادند که انسان ایدهآل دشمنی ندارد و به هر طریق باید در دل دیگران جا باز کند ولو اگر فعل او سبب منفعت جمع نباشد؛ چراکه مهم آن است که دل دیگران را به دست بیاوریم.
این پژوهشگر بیان کرد: فلسفه اخلاق مأموریت دارد تا این نظریات و مکاتبی از این دست را بررسی و با نگاه انسان تطبیق و مقایسه کند، اما از این میان حقیقتا نگاه اسلام نگاهی جامع است، مثلا برخی مکاتب چون لیبرالیسم تنها به سود فکر میکنند، در حالی که اسلام معتقد است علاوه بر اینکه به دیگران سود میرسانیم خودمان نیز باید منتفع شویم؛ اما در دیگر مکاتب چون لیبرالیسم اقتصادی سود میبرند تنها در حالیکه در اسلام سود نیز مود توجه است، اما همواره تاکید بر آن است که سود امری دو طرفه باشد.
وی با اشاره به اینکه فلسفه اخلاق اسلامی صرفا مبتنی بر نظر نیست، خاطر نشان کرد: فلسفه اخلاق اسلامی را میتوان در مصادیقی چون حضرت امیر(ع) یافت، امیرالمومنین علی (ع) زمانی که قدرت را به دست گرفت به دنبال حل مشکلات جامعه بود، عبادت میکرد و در دلهای خلق خدا جای داشت.