برنامه ثریا در این هفته بحث کنترل جمعیت و بحران جمعیتی پیش روی کشور را مورد بررسی قرار داد.
به گزارش خبرنگار علمی«خبرگزاری دانشجو»، برنامه ثریا شب گذشته به آینده سازان این کشور و بحث جمعیت در ایران پرداخت.
در این برنامه محسن مقصودی، مجری برنامه، با حجت الاسلام محسن عباسی، کارشناس مسائل خانواده و امور تربیتی، پروین پور، کارشناس سیاست گذاری مسکن، سردار کمالی، معاون منابع انسانی ستاد کل نیروهای مسلح، به بحث و گفت و گو پرداخت.
مقصودی در ابتدا پرسید: در حوزه جمعیت پس از انقلاب ما دو پیام متضاد را به مردم دادیم؛ در ابتدای انقلاب بحث گسترش جمعیت بود و در اواخر دهه شصت این امر اصلاح شد و این روند را تا 20 سال ادامه دادیم؛ چه شد که به اصلاح جمعیت به این گونه رسیدیم؟
در 4 سال به هدفی که برای 23 سال تعیین شد رسیدیم
عباسی در پاسخ چنین گفت: اگر به تاریخچه کنترل جمعیت به صورت گذرا نگاه کنیم، پی خواهیم برد چه اتفاقی افتاده است؛ آقای مرندی، که طلایه دار بحث کنترل جمعیت در ایران است، به تازگی مصاحبه ایی داشته که در آن اذعان کرده است ایران با رشد جمعیت مواجه بود و این انفجار جمعیت ما را با دو مشکل مواجه کرد یکی مرگ و میر نوزادان، که بیش از حد نرمال بین المللی بود، و دیگری مرگ و میر مادران بود.
امکانات بهداشتی ما پاسخگوی بحران جمعیت نبود؛ شرایط آموزشی و امکانات اقتصادی نیز سبب شد به فکر کنترل جمعیت بیافتیم؛ نتیجه این امر در بند (ج) از قانون اول برنامه توسعه آمده است؛ در اواخر دهه شصت در بند (ج) قانون اول توسعه آورده شد که ما باید به گونه ایی پیش بریم تا در سال 1390 به 4 نوزاد به ازای هر زن بارور برسیم.
در سال 1371 به هدفی که برای 23 سال بعد تعیین شده بود رسیدیم؛ ما به طیف قابل مطالعه در دنیا تبدیل شدیم؛ در سال 1379 به نرخ جانشینی (1/2) رسیدیم؛ در سال 1390 به نرخ باروری 59/1 رسیدیم در حالی که بر اساس برنامه تعیین شده ما باید به نرخ 4 می رسیدیم.
یک زاویه از این اشتباهی که رخ داد این است که ما در سال 1371 به مقصد تعیین شده رسیدیم، ولی در 26 خرداد 1372 قانون تنظیم خانواده در مجلس تصویب می شود و نرخ جمعیت را سه اعلام می کنند؛ دقت کنید در ابتدا چهار فرزند تعیین شد، در مجلس این عدد شد سه و در تبلیغات دو شد و درواقع به سمت تک فرزندی حرکت کردیم؛ به عبارت دیگر پس از یک سال که به نتیجه رسیدیم در حال تصویب قانون هستیم.
سیاست کوچک سازی ناشی از نگاه صرفا اقتصادی به مسکن است
در ادامه، گفت وگوی تلفنی با پروین پور، کارشناس سیاست گذاری مسکن، بر قرار شد؛ در این گفت و گو پروین پور درباره کوچک سازی مسکن چنین اذعان داشت: سیاست کوچک سازی مسکن متاسفانه ناشی از نگاه صرفا اقتصادی به مسکن است؛ این نگاه از نظر بنده صد درصد غلط است.
از دید دینی مسئله مسکن یک مسئله 100 درصد فرهنگی است چرا که کالای مسکن تاثیر مستقیمی بر مسائل تربیتی و اخلاقی دارد؛ پیامبر اسلام (ص) می فرماید:«خانه بزرگ از نشانه های سعادت یک مرد و خانواده او است»؛ امام صادق (ع) می فرماید:«بزرگی منزل مایه آرامش است؛ خانه بزرگ به افزایش حیا و عفت کمک می کند».
پروین پور در ادامه گفت: ما باید به فکر بزرگ کردن بعد خانوار باشیم؛ مسئله کوچک سازی مسکن تهدیدی برای خانوار است؛ دو ویژگی که طرح مسکن اجتماعی دارد این است که این مسکن به صورت استیجاری در اختیار خانواده ها قرار می گیرد و مسکن کوچک سازی شده است؛ هر دو این ویژگی برای شرایط اقتصادی و فرهنگی ما غلط است.
بحث استیجاری بودن مسئله مسکن خانواده را حل نمی کند، امنیت روانی و اقتصادی را از خانواده ها می گیرد، بحث کوچک سازی مسکن با قانون اساسی کشور ما در تضاد است چرا که در قانون اساسی ما آمده است که باید محور فعالیت ها خانواده قرار گیرد.
شرایط و تسهیلات برای سربازان متاهل
در ادامه با سردار کمالی، معاون منابع انسانی ستاد کل نیروهای مسلح، به صورت تلفنی ارتباطی برقرار شد؛ وی درمورد خدمت سربازی متاهل ها اذعان داشت: مشمولان متاهل تاجایی که ممکن است در شهرستان محل سکونت خود خدمت خواهند کرد؛ از سال 1392 حق تاهل سربازان متاهل به میزان 85 هزار تومان پرداخت می شود؛ سربازان متاهل 10 روز بیشتر از باقی سربازان از مرخصی استفاده می کنند.
کمالی در ادامه گفت: سن سربازی 18 تا 20 سال است و حدود 70 درصد جوانان ما در این سن خدمت خود را اتجام می دهند؛ نقش سربازی در به تاخیر انداختن ازدواج جوانان بسیار کم است؛ اصل خدمت سربازی 24 ماه است و ما اکنون ظرف مدت 18 الی 21 ماه آن را اجرا می کنیم؛ طرحی مجلس ارائه داده است که مدت سربازی متاهلین 3-4 ماه کاهش یابد و این در حال بررسی است؛ باید توجه داشت که نباید قداست خدمت سربازی از بین برود و کاری کنیم که جوانان برای معاف شدن از سربازی ازدواج کنند.
در قسمت گپ برنامه محمد مهدی طاهری، مجری برنامه، با مریم اردبیلی، پزشک عمومی و دانشجوی دکتری آینده پژوهی، به بررسی موضوع جمعیت در ایران پراخت.
خانواده محور بودن آموزش ها فراموش شده است
طاهری در سوال اول خود پرسید: اصطلاحی در سازمان های جهانی وجود دارد که می گوید قانون گذاری بهداشت و خانواده و کنترل جمعیت توسط مردان صورت می گیرد ولی جمعیت هدف زنان هستند؛ چه شد میل مادر شدن در نسل حاضر کاهش یافته است و خانواده های ما بی فرزند یا تک فرزند هستند؟
اردبیلی در پاسخ به این پرسش اذعان داشت: سیستم آموزش ما به شدت معیوب است و از آن مهم تر خانواده محور بودن آموزش که فراموش شده است؛ در نسل های پیش جوانان مهارت زندگی را از گروه مرجع خود ( مادرها و مادربزرگ ها و پدرها و پدر بزرگ ها) می آموختند.
همه مشکلات مربوط به بالا رفتن سن ازدواج را بر گردن دولت و حکومت می اندازند، من منکر این امر نیستم که حاکمیت باید زیر ساخت ها را فراهم کند، ولی چطور خانواده صد سال پیش همانطور که برای فرزند خود اسم انتخاب می کرد برای آموزش، شغل آینده، سرمایه گذاری و حتی همسر آینده فرزند خود برنامه ریزی می کرد؛ خانواده در گذشته دارای عملکرد بود و ما اکنون این عملکرد را از خانواده گرفتیم و هووی آن را سیستم های آموزشی قرار دادیم که آنها هم نتوانستند جایگاه خود را پیدا کنند.
کنترل جمعیت در اواخر دهه 60 همانند پارو زدن در جهت آب بود
اردبیلی در ادامه افزود: در یک مقطع زمانی تبلیغات شد، شعارهایی داده شد، سریال هایی ساخته شد و.... تا الگوی دو فرزندی را در جامعه حاکم کنند؛ این سیاست گذاری مثل پارو زدن در جهت آب بود؛ در همان زمان هند نیز به فکر کنترل جمعیت کشور خود بود؛ در یک مقاله ایی از یک جمعیت شناس هندی مربوط به آن زمان خواندم که در آن اشاره شده بود با حجم زیاد ورود امکانات کنترل جمعیت به طور رایگان در هند اگر با این سرعت نرخ رشد جمعیت را کاهش دهیم با بالانس نبودن جمعیت در حال انفجار در 20 سال آینده چه کنیم؟
در آن سال کشورهای دیگر به عوارض بالانس نبودن جمعیت در آینده فکر می کردند؛ آقایان سازمان ملل که اکنون به ما می گویند خودتان این بلا را بر سر خود آوردید یک زمانی به ما برای کنترل سریع جمعیت جایزه دادند؛ یک نفر نمی پرسد شمایی که ادعا دارید آینده جهان را دیکته می کنید چطور متوجه نبودید کشور ایران در آن زمان برای کنترل سریع رشد جمعیت خود نباید جایزه بگیرد؟
در ایران تفکر رفاه طلبی به خصوص پس از جنگ شکل گرفته است؛ تفکر یا تخیل اینکه رفاه در آسایش و آرامش مادی است؛ آیا کشورهایی که رفاه بیشتر از ما را تجربه کردند آرامش بیشتری را تجربه می کنند؟ آیا زوج های ما به نسبت بیست سال پیش آرامش بیشتری را تجربه می کنند؟
در سیستم آموزشی مهارت هایی لازم آموزش داده نمی شود
اردبیلی در ادامه اذعان داشت: سیستم آموزشی ما در طول دوران تحصیل استرس های زیادی به دانش آموز وارد کرده است که بسیاری از این درس ها در طول زندگی فرد به دردش نخواهد خورد؛ مهارت هایی که تا آخر عمر برای فرد نیاز است به او آموزش داده نمی شود؛ خانواده ها احساس کردند سیستم آموزشی، آموزش مهارت ها را بهتر انجام می دهد پس خود را کنار کشید.
این خلا آموزشی را باید هر فردی در پیرامون خود حل کند و از بین ببرد؛ به جای اینکه یک سری کلمات را دیکته شده ابلاغ کنیم، خانواده ها را توانمند تر کنیم؛ می تواند به کمک آموزش های پیش از ازدواج، بعد ازدواج، دوران سربازی و... صورت بگیرد؛ مشکل بزرگ در بحث جمعیت این است که ما گمان می کنیم بسیار وقت داریم در حالی که چنین نیست.
اردبیلی افزود: من اینجا نیامده ام که بگویم بچه دار شدن خیلی راحت است و هیچ مشکلی برای فرزند دار شدن وجود ندارد؛ برای به دست آوردن نتایج شیرین حتما زحماتی کشیده شده است؛ ما بر اساس اصول و ارزش های خود باید در این مسیر حرکت کنیم؛ ما نیاز داریم که هوش آینده نگرانه در مردم ما عمومی شود.
زمانی می رسد که آرزوی شنیدن زبان فارسی اصیل را خواهیم کرد
مسئله فرزند دار شدن و یا بیش از دو فرزند را برای نسل جدید سخت کردیم؛ در کشور ما خانواده یک بنای مقدس است، پدری و مادری نیز یک امر مقدس است؛ دختر ها و پسرهای نسل جدید می خواهند بهترین مادرها و پدرها باشند اما ذائقه این نسل را تغییر دادیم؛ مهلت ندادیم شیرینی تعداد فرزند بیشتر را اجازه ندادیم بچشند.
جایگزینی سی دی و بازی های کامیپوتری به جای برادر و خواهر!
اگر باندهای عاطفی را دور فرزندان خود ایجاد کنیم اگر چه سختی و شب بیداری دارد اما نتیجه آن تضمین شده تر از آن است که بچه را با سی دی و بازی های کامپیوتری سرگرم کنیم؛ اگر می خواهید بهترین هدیه را به فرزند خود بدهید به او برادر و خواهر هدیه بدهید؛ باید جوانان را به این سو هدایت کرد که چگونه می توان باندهای عاطفی را به دور فرزندان خود ایجاد کنند.
یکی از دلایلی که سبب شد من از 5 فرزندم استقبال کنم تجربه زندگی در یک کشور سالمند بود؛ ما با دست خود داریم گلوی کشور خود را می فشاریم و خود را به سوی انقراض نسلی می بریم؛ اگر این گونه پیش رود زمانی می رسد که مجبور می شویم مرزهای کشور را به روی تمام کشورها باز کنیم تا کمبود نیروی کار را در داخل کشور جبران کنیم و آن زمان آرزوی شنیدن زبان فارسی اصیل را خواهیم داشت.
در کشور دو برابر جمعیت کل سوئد سالمند خواهیم داشت!
مقصودی در بخش پایانی برنامه از عباسی درباره عواقب سالمندی جمعیت سوال پرسید که عباسی چنین پاسخ داد: وقتی کشوری سالمند می شود نیروی مصرف کننده زیاد می شود و نیروی فعال کاهش پیدا می کند و به طور طبیعی کشور از بُعد اقتصادی دچار مشکل خواهد شد؛ نگهداری از سالمندان یکی از معضلات کشورهای سالمند است؛ سالمند را یا باید فرزندان نگاه دارند یا باید دولت از آن ها نگهداری کند؛ کشوری که به سوی تک فرزندی می رود اگر فرزند بخواهد از پدر و مادر خود نگهداری کند پس چه کسی چرخ اقتصاد مملکت را بچرخاند؟
تامین نیروی فعال کشور با حضور خارجی ها و چند ملیتی شدن
بنابراین در کشورهای سالمند خانه سالمندان تبدیل به یک ضرورت می شود؛ در اینجا دیگر بحث بی عاطفگی نیست بلکه ضرورت است؛ اگر سالمندان از سوی دولت نگهداری شود هزینه نگهداری از سالمند به شدت بالا است؛ کشور سوئد در سال 2005 برای نگهداری از سالمندان خود هشت میلیارد و 160 میلیون دلار هزینه کرد.
بر اساس سناریویی که سازمان ملل برای ما چیده است در سال 1420 ما حدود 20 میلیون سالمند در کشور خواهیم داشت؛ به عبارتی بیش از دو برابر جمعیت کل سوئد ما سالمند خواهیم داشت؛ مجبور خواهیم شد برای تامین نیروی فعال از نیروی خارجی استفاده کنیم و این باعث چند ملیتی شدن کشور خواهد شد.
برنامه ثریا هر چهارشنبه شب ساعت 23:15 با بررسی مسائل کشور و حوزه فناوری از شبکه اول سیما روی آنتن می رود.