گروه اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»؛ حدود دو هفته از نامهنگاری و تماس با دفتر فاطمه دانشور سپری شد تا در بین جلسات این عضو کمیته اجتماعی شورای شهر تهران فرصتی دو ساعت و 16 دقیقه ای برای مصاحبه با محوریت کارآفرینی جوانان، آسیبهای اجتماعی نوظهور، علت غربزدگی جوانان و راهکارهای شورای شهر از دیدگاه وی به عنوان رئیس کمیته اجتماعی شورای شهر تهران بدست آمد.
گفتگوی خبرگزاری دانشجو با این عضو شورای شهر را در 58 بند در ادامه میخوانید:
«خبرگزاری دانشجو»- آیا برخوردهای سلبی آسیبهای اجتماعی را مرتفع میکند ؟
دانشور : بخشی از مشکلاتی که ما امروز در مباحث فرهنگی و آسیبهای اجتماعی داریم به خاطر اعمال سیاستهای غلطی است که در گذشته اجرا شده؛ نظیر برخوردهای سلبی و جبری با این مباحث که نه تنها آسیب را مرتفع نکرده، بلکه نتیجه معکوس داشته است، در حالی که پیامبر (ص) ما کار خود را با آموزش پیش میبرده است.
اگر ما به دین خودمان مراجعه کنیم، مشاهده میکنیم در حالی که سنتهای بسیار وحشتناکی در عصر جاهلیت وجود داشته، پیامبر گرامی اسلام از آنان افرادی متمدن ساخته و بسرعت نیز آن را توسعه داده که این امر با فرهنگ سازی و آموزش بدست آمده است، از طریق مساجدی که در آن زمان شبیه به فرهنگسراهای فعال امروز بودهاند و تمامی آموزشها را مسلمانان در مساجد میآموختند و حتی مراسمهای عروسی نیز در آنجا برپا میشده است. در واقع مساجد یک نهاد اجتماعی بوده که به پرورش خانوادهها، از کودکان و نوجوانان تا جوانان، میپرداخته است.
مسئولان ما باید خود الگو باشند، همان گونه که پیامبر اکرم(ص) و اصحابشان همگی الگو بودند؛ چراکه اگر یکی از مسئولان، امر غلط و خلافی را انجام دهد، تأثیر آن در تمام اقشار و آحاد جامعه مشاهده میشود.
حضرت علی(ع) این موضوع را به زیبایی عنوان کردهاند که مسئولان ما شبیه به حاکمینشان خواهند شد و مردم به مسئولان و دولتمردان خود نگاه میکنند و الگو میگیرند.
تجربه نشان داده است که هر گاه سیاستهای انقباضی و قهری انجام شده، متأسفانه نتیجه معکوس داده است، در حالی که باید فرهنگسراها را فعالتر و آموزشهایمان را غنیتر میکردیم.
متأسفانه آنچه ما را آزار میدهد نتیجه سیاستهای غلط است که گاهی در شورای شهر هم شاهد آن هستیم. نظیر تصمیمانی که در خصوص آموزش ندادن موسیقی انجام شد. باید به جای برخوردهای قهری، تنوع و شکلهای مختلف انسانها را پذیرا باشیم. اگرچه پوشش، بسیار مهم است و اسلام نیز بر آن تاکید کرده است، اما اینکه اصرار بر پوششی خاص داشته باشیم نیز اشتباه است؛ نظیر آنکه در برخی مدارس ابتدایی پوشش چادر را اجباری کردهاند.
«خبرگزاری دانشجو»- نظرات جوانان چقدر مهم است؟
دانشور: متأسفانه اتفاق دیگری که در این حوزه یک چالش است، این است که برنامهریزان و سیاستگذاران با قشر جوان ارتباط ندارند و به همین دلیل براساس دوران جوانی خودشان برنامه ریزی میکنند در حالی که جوانان امروز جوانان دیجیتال، رایانه و دنیای مجازی هستند.
شاید در دوران جوانی دلخوشی ما رفتن به کتابخانه و مطالعه کتابهای شهید مطهری بود و یا علایق ما در گردشگری خلاصه میشد، اما جوانان امروز علایقی متفاوت دارند. دنیای معنویت ما نیز با آنان متفاوت بود. ما در مساجد بزرگ شدیم که من همیشه گفته ام بخش بزرگی از موفقیتهای زندگیام را مدیون همان عوامل معنوی هستم.
اما در مورد جوانان امروز با دنیای مجازیشان تنها کسی که می تواند به ما راهکار بدهد خود جوانان هستند، که متاسفانه در این زمینه آخرین نیازسنجی انجام شده از جوانان مربوط به زمان آغاز تشکیل سازمان ملی جوانان و نزدیک به 10 سال پیش است و تنها نتیجه آن تشکیل تعداد NGO ها در این زمینه بود و اخیراً هیچ مطالعهای در این خصوص برای استفاده در سیاستگذاریها انجام نشده است.
توجه به معنویات و هوش معنوی چیزی است که تمام دنیا دارند هر روز به آن پی می برند و عواقب خلا معنوی را درک می کنند. در حالی که امتیاز ما این است که این موضوع در پیشینه ما وجود دارد و تنها مهم این است که این مطالب از زبان چه کسی به جوانان گفته شود تا پذیرفته شود که بهترین افراد از میان خود جوانان است.
متاسفانه جوانان ما فضای صحبت را ندارند، در حالی که ما مسئولان باید اشتباهاتمان را بپذیریم و با سیاست گذاریهای صحیح و مداخله و مشارکت خود جوانان تصمیمات درستی اتخاذ کنیم.
«خبرگزاری دانشجو»- شما در صحبت هایتان به مساجد در گذشته اشاره کردید که مراکز اجتماعی شدن مردم بودند و اینکه دنیای جوانان امروز تغییر کرده و در دنیایی مجازی زندگی می کنند، اما می دانیم که امروز شبکههای ماهوارهای الگوهای جوانان ما را زنان و مردانی بیبند و بار معرفی می کنند، به نظر شما آیا نباید قدرت این شبکهها در نظر گرفته شود و برای ایجاد پایگاههای فرهنگی و اجتماعی گامی موثر برداریم؟ آیا جوانان امروز ما که شاید پیشینه خواندن کتابهای شهید مطهری را نداشته باشند و با جدی نگرفتن آسیبهایی که در جامعه نفوذ می کند، کم کم به سمت بزهکاری کشیده نمیشوند؟
دانشور: همه این موارد درست است. ما قبل از هر اقدامی باید بینشها را در جوانان تقویت کنیم. متاسفانه آسیبهای اجتماعی امروز رنگ دیگری به خود گرفته و شاهد هستیم که زندگیهای همخانه و خارج از چارچوب ازدواج امروز در حال افزایش است و حتی نوع پوشش برخی از جوانان ما به سمت الگوهای غربی کشیده شده است.
متاسفانه شکبههای ماهوارهای که جوانانمان را به سمت خودشان میکشانند و آنها را به سمت الگوهایشان سوق میدهند، آسیبهایی نظیر جشن طلاق، خانههای مجردی و زندگی همخانهای و حتی جشن میلیاردر شدن و زندگی با حیوانات را به ارمغان آورده اند و خانواده را که مهم ترین و پر افتخارترین نهاد جامعه ایران به لحاظ استحکام است مورد هدف قرار داه است.
متاسفانه به خاطر همین الگوها امروز شاهد هستیم آسیبهای نوظهور نظیر پدیده جشن طلاق آمارهای بالایی را در برگرفته و باید تصمیمات امروز در فضای واقعی گرفته شود.
آسیب های پنهان جامعه نظیر زندگیهای تجردی و همخانگیهایی که امروز جامعه دانشجویان ما را به خود مبتلا کرده زنگ خطر جدی برای کشور محسوب میشود، به طوری که دانشجویان ما را از تعهد نسبت به چارچوب خانواده و ارزشهای انسانی دور میکند.
اما خوشبختانه امروز فضای صحبت کردن از این آسیبها بهتر شده؛ زیرا میدانیم تا زمانی که درباره بیماری صحبت نشود درمان آن امکانپذیر نیست و باید درباره این آسیبهای پنهان جامعه بیش از پیش بحث و گفتگو کرد.
زمانی مسائل اقتصادی توجیهی برای بیرغبتی به تشکیل خانواده و ازدواج بود که اگرچه هنوز یک مشکل قابل قبول است، اما متاسفانه شاهدیم بسیاری از جوانانی که شرایط ازدواج را دارند نیز نسبت به این موضوع بی تمایل هستند و متاسفانه تمایل و اطمینان به ازدواج در پسرها بسیار پایین تر از دخترهاست.
در گذشته ابعاد خانوادهها اگر بزرگتر بود، حمایتها نیز بیشتر بود و در واقع سرپرست خانواده احساس تنهایی نمیکرد و عدهای در خارج از چارچوب این خانواده نظیر پدربزرگ، مادربزرگ، دایی و عمه و ... از این خانواده حمایت و مشکلات را حل میکردند و به همین دلیل ترسی از زیاد بودن بچه نداشتند و اگر اتفاقی رخ میداد، هیچ بچهای سر از بهزیستی درنمیآورد، اما امروز اگرچه بخشی از مشکلات اقتصادی تاثیرگذار بوده است، اما تغییر الگوهای ما که مسبب اصلی آن در شبکههای ماهوارهای است باعث شده نوع نگرش به زندگی در جوانان تغییر کند.
هر روز ابعاد خانواده کوچک و کوچک تر میشود؛ چراکه امروز نقش های حمایتی را نداریم و در نتیجه سرپرست نیز تصمیم به کوچک کردن ابعاد خانواده می گیرد، بنابراین لازم است نهادهای حمایتگر را ایجاد کنیم و آنچه در سنت هایمان به عنوان صله رحم داریم را حفظ، تقوبت و فرهنگسازی کنیم.
نهاد خانوادههای ایرانی را در هیچ کجای دنیا نمیتوان مشاهده کرد، اما متاسفانه چند سالی است که این نهاد خانواده دچار حملاتی شده و شرایط آن به مرحله هشدار رسیده که باید سریعاً برای آن برنامه ریزی نمود و روی همان فکر و بینش انسانها کار کرد.
زمانی که جوانان ما میگویند، تمایلی به ازدواج ندارم همان لحظه را میبینند، در حالی که یاد نگرفته اند که برای طول زندگی خود برنامه ریزی کنند. همه ما در هر سنی حتماً به وجود بچه نیاز داریم و دختران ما به لحاظ فطرتشان به مادر شدن و نوازش فرزند نیاز دارند که حتی این فطرت را در بد حجاب ترین جوانان میتوان دید و پیدا کرد.
متاسفانه امروز جوانان ما با سرکوب کردن این نیازها عوارض جدی را برای آینده خود تامین کردند و حتی دوران سالمندی خوبی نیز نخواهند داشت؛ در واقع آنها نیاز به داشتن خانواده و امنیت را سرکوب کردند که لازم است درباره آن بسیار صحبت شود و برنامههای متنوعی برای آن در نظر گرفته شود.
ما 374 سرای محله داریم و تعداد بسیار زیادی فرهنگسرا در گوشه و کنار شهر برپا کردهایم، اما چیزی درون آنها وجود ندارد و تنها نمادگرایی است، ما به برنامههایی که بیشتر نماد است و عمق ندارد بودجههای کلان اختصاص میدهیم. باید گفت که ما مشکل بودجه در تخصیص اعتبار نداریم و به اندازه کافی بودجه در اختیار داریم. مشکل در برنامه ریزی و سیاستگذاری است که در آنها جامعه هدف (جوانان) دیده نشده و در واقع در برنامه ریزیها و تصمیم گیریها آنها را مداخله نمیدهیم.
«خبرگزاری دانشجو»- به آسیبی به عنوان زندگی های همخانگی اشاره کردید و زمینه آن را کوچک شدن خانواده دانستید، به نظر شما این معضل برای درمان نیاز و حمایت دولت را نمی طلبد؟
دانشور: بخشی از حمایتها باید توسط دولت و نهادهای حمایتگر و بخشی توسط والدین تأمین شود. برای مثال میبینیم در تمام دولتها بودجههایی برای وام ها در نظر گرفته میشود، اما جوانان به آن وام ها دسترسی ندارند، در حالی که در جایی دیگر وام های میلیاردی به راحتی پرداخت می شود.
«خبرگزاری دانشجو»- فکر نمی کنید شاید به این دلیل است که وام های تجاری از بورس و اوراق و سهام تامین می شود و وام های جوانان نظیر وام ازدواج از طریق قرض الحسنه باید تامین شود؟
دانشور : بله متاسفانه این چنین است و بانک ها نیز به دلیل سود پایین این وام ها، رغبتی به پرداخت آن ندارند.
«خبرگزاری دانشجو»: در صحبت هایتان تاکید بسیاری بر ورود آسیب های پنهان از طریق شبکه های ماهواره ای داشتید، این شبکه ها چگونه زمینه ورود این آسیب ها را فراهم می کنند؟
دانشور: شبکههای ماهواره ای نه تنها این نیازها را در جوانان ما سرکوب میکنند، بلکه یک فراموشی و خلاهایی را به وجود می آورند، به طوری دختران و پسران از یاد میبرند، قرار است روزی خود نیز حس مادر بودن و پدر بودن را تجربه کنند؛ این در حالی است که متاسفانه وقتی زمان موعود فرامیرسد، جوانان ما آماده نبوده و تنها راه گزیر از این مهلکه را سرکوب کردن حس پدر و یا مادر شدن و فرار از تشکیل خانواده میبینند.
البته یکی دیگر از آسیبهای پنهان امروز که نشات گرفته از شبکههای ماهوارهای و فیلمهای هالیوودی است، سوق دادن برخی جوانان بیگناه کشورمان به پدیدههایی نظیر زندگی با حیوانات و دوری کردن از انسانهاست که متاسفانه در برخی از نقاط پایتخت چنین مواردی گزارش شده است که یک زن یا مرد به جای تشکیل خانواده با حیوان خانگی خود زندگی میکند.
«خبرگزاری دانشجو»- به نظر شما در مقابل این اقدامات شبکه های ماهواره ای که این چنین زیرپوستی عمل می کنند، نیاز نیست ما نیز اقدامی زیرکانه انجام دهیم و آیا فکر نمی کنید جوانان ما امروز با این تکنولوژی و وابستگی به شبکه های ماهواره ای جذب سرای محله نمی شوند و لازم است اقدامی نظیر زمانی که در شهر پوسترهایی برای برنامه ریزی آینده ای نزدیک انجام می دهیم و یا مشابه اقدامات راهنمایی و رانندگی که برای فرهنگ سازی یک پدیده به صورتی تلقینی عمل می کند، در این بخش نیز جوانان را از طریقی زیرکانه تر جذب کنیم؟
دانشور : بله درست است باید راهکاری نو اندیشیده شود؛ ما الگوهای خوبی در بین جوانان داریم که باید آنها را شناسایی و معرفی کنیم، ولی ما همیشه الگوهای سالمند را معرفی کرده ایم، در حالی که الگوهای جوان کشورمان کم نیستند و تمایل جوانان ما نیز برای شنیدن صحبتهای یک الگوی جوان بیشتر است. این الگوها میتوانند هم به لحاظ مادی و هم به لحاظ معنوی سوق دهنده جوانان به سمت عوامل موفقیت و معرفت و بینش باشند.
متاسفانه امروز در جوانان ما بحران هویت وجود دارد؛ چراکه ما با جوانانمان در ارتباط با خدا، با زبان ساده، کم صحبت کرده ایم و اغلب صحبتهای ما شامل بایدها و نبایدها در این زمینه بوده. از مهربانی خداوند کم صحبت کردیم که چه شروط راحتی برای انسانها گذاشته شده است، اما ما شرایط را سخت نشان داده ایم.
امروز جوانان ما بحران معنوبت را سپری میکنند که متفاوت با نسل های گذشته است. با حضور خداوند میتوان جوانان را به سمت زندگی درست سوق داد؛ چراکه آنچه ما را برابر قدرتمتدان جهانی و استکبار سربلند نگه داشته است، ایمان به خداوند و اجرای دستوراتش بوده. در صحبتهای امام خمینی(ره) نیز خدا و در محضر خدا بودن مورد تاکید بود که یک قوام معنوی بالا به زندگی انسانهای آن دوره بخشیده بود.
مسئولان ما باید مراقب رفتارهایشان باشند؛ چرا که اشتباهات مسئولان تبعات بسیار منفی در بین اقشار مختلف جامعه دارد. اتفاق بدی که در جامعه رخ داد، نفاق و شکافی بود که در بین مسئولان با نام اصلاح طلبها و اصولگرایان به وجود آمد، در حالی که ما همه ایرانی و مسلمان هستیم و همه باید برای ایران و سازندگی ایران تلاش کنیم.
این موضوع در فرمایشات امام خمینی (ره) همواره با کلمه «وحدت» مورد تاکید قرار گرفته، اما متاسفانه امروز شاهدیم هر یک از این شخصیتها با راه اندازی یک سایت تنها به یکدیگر ناسزا میگویند، در حالی که زمانی میتوانیم تمام مسائل کشور را حل کنیم که با یکدیگر متحد باشیم.
اقدامات مسئولان کشورمان در این سالیان اخیر شبیه به شکافی بود که پس از فوت پیامبر بین شیعه و سنی رخ داد.
در تمام دنیا احزاب وجود دارند، اما گفتمان مابین آنها خوب است نه این که کل موجودیت فرد یا گروهی را به زیر سؤال ببرند.
تخلفات بزرگی در میان مسئولان ما رخ داد که مجازات نشدند و باعث شد تا قبح این مسائل ریخته شود. بسیار است پرونده های مفاسد اقتصادی که باید به آنها سریعاً رسیدگی شود و نباید رها شوند، چراکه زمانی این مجازات اتفاق نمیافتد که زشتی این بزه از بین برود.
تخلفات بزرگی در زمینه مفاسد اقتصادی توسط افرادی انجام شد و بعد مردد بودیم که آیا این شخص را دز زندان نگه داریم یا خیر، در حالی که اگر این مسائل به مجازات ختم نشود، قانون ستیزی و قانون گریزی را در جامعه به همراه خواهد داشت.
آنچه کمر جوانان کشور ما را در مشکلات اقتصادی خم کرده است، تحریم نیست. مردم ما انسانهای قوی و صبوری هستند که بارها نشان داده اند مقابل این فشارها ایستادگی خواهند کرد. این بی تعهدی برخی مسئولان است که باعث خم شدن کمر جوانان شده است.
در جنوب شهر پشت شیشه مغازه ای نوشته شده بود از فروش مرغ قسطی معذوریم و وقتی از صاحب مغازه علت این نوشته را سوال کردم گفت: اشخاصی به اینجا مراجعه میکنند که شاید تنها 200 تومان بیشتر همراه خود ندارند و تقاضای خرید قسطی دارند، اما در فعات بعد نیز پولی برای پرداخت قسط ندارند و مجدد برای خرید مرغ این خواسته را دارند.
این مشکلات نمونه ای کوچک از اتفاقات زیر پوست شهر است که در شأن مردم کشور ما نیست؛ چراکه ما کشور کم درآمدی نیستیم، بنابراین باید منابع را درست مدیریت کنیم و این موضوع مربوط به یک دولت و یا دولتهای گذشته نیست و در تمام دولتها وجود داشته است. باید در این موضوع ابتدا آسیب شناسی کنیم که آیا سیستم های نظارتی بد عمل کرده اند یا نه؟
این اتفاقات و وجود مسئولان بیتعهد، بیاعتمادی را در بین جوانان ما به وجود آورده است، بنابراین دیده میشود وقتی یک جوان قصد سرمایه گذاری و یا طرح ایدهای را دارد به دولت و مسئولانش اعتماد نمیکند.
همین موضوع در جامعه کوچکتر نشان از بی اطمینانی جوانان به یکدیگر برای مشارکت یا حتی تشکیل خانواده دارد و این ها تمام تبعات بی تدبیری است که باز هم مسئولان باید پاسخگو باشند؛ چرا که زمانی مدیری بد عمل میکند، گزارشها و آمارهای دروغ می دهد و نیز به وعدههایش عمل نمیکند بی اعتمادی را رقم میزند. دولت نباید قولی دهد که نتواند عمل کند. ما دیگر فرصت اشتباه کردن را نداریم؛ چون وضعیت امروز در منطقه جهانی خاص است. با وجود ناامنی های موجود در کشورهای همسایه ما باید قدر اقتدار کشورمان را که مدیون ایستادگی و عزت رهبرمان است را بدانیم و از آن صیانت کنیم.
مسئولان ما باید در عملکردشان دقت کنند و این اعتماد را به جوانان ما برگردانند؛ چراکه امروز صهیونیستها بیرحمانه جوان 16 ساله را زنده زنده آتش میزنند و امثال داعش ها برنامههای جدید استکبار هستند.
تنها اقتدار و وجود رهبرمان باعث شده مرزهای ما را تهدید کنند و مهم ترین وظیفه مسئولان است که قدر جوانان که همان سرمایههای باارزش کشور هستند را بدانند؛ چراکه اگر آنان آسیب ببینند اقتدار کشور و رشد و پویایی در آینده ضربه خواهد خورد.
باید اجازه داد آسیب ها دیده شوند و درباره مشکلات و بیماریهای اجتماعی صحبت شود و در درمان نیز از کسانی که با آن درگیر هستند و تجریه دارند، کمک گرفت تا نگاهمان به جوان امروز تغییر کند.
هیچ نسخهای مانند دین و شریعت، مناسب جوانان ملت ما نیست. بحث شریعت و اهل بیت در ژنتیک و نفس و روح ما قرار دارد که نمیتوانیم آن را معاوضه کنیم و نادیده بگیریم، همان گونه که میبینیم بدترین انسانها در روز عاشورا اشک میریزند و این نشان از این مفاهیم و آموزه ها دارد.
متاسفانه رتبه کشور ما از نظر صادر کردن جوانان متخصص و نابغه به کشورهای دیگر تک رقمی است؛ چرا که مدیران ما از این جوانان نخبه استفاده نمیکنند، بنابراین مشکل ما کمبود منابع نیست، بلکه کمبود فکر درست و تخصص و تعهد است که همه موارد باید درکنار یکدیگر باشد.
بحث دیگری که وجود دارد این است که زمانی که رهبر معظم انقلاب در آستانه سال جدید شعاری را برای آن سال تعیین می کنند متاسفانه برخی با برداشت اشتباه تمام سالشان را با بازی با آن الفاظ سپری میکنند، بدون آن که اقدام موثری را در این خصوص انجام دهند.
کمیته اجتماعی شورای شهر برای نخستین بار کارگروه جوانان را زیرمجموعه این کمیته قرار داده است که در حوزه جوانان و راه اندازی کسب و کار و کارآفرینی تلاش میکند.
متاسفانه ما روشهای لازم در زمینه کسب و کار را در مدارس به دانش آموزانمان آموزش ندادیم، در حالی که در تمام دنیا این مباحث در مدارس آموزش داده میشود، حتی خانواده ها را در ارتباط با این موضوع آگاه نکردیم. امروز باید راهکاری اندیشه شود که در کنار گروههای مشاورهای، اقداماتی در راستای تسهیل گرایی برای رسیدن جوانان به کسب و کار انجام شود.
متاسفانه بارها شاهد بودم جوانانی با مدرک فوق لیسانس تقاضای کار با حقوق 400 هزار تومانی داشتهاند، تنها برای اینکه از سرزنش خانواده رها شوند. ما سعی کردیم با تشکیل NGO در سرای محلهها از خود جوانان استفاده کرده و از آنان به عنوان نمایندگان و هیأت مدیره NGO استفاده کنیم، جوانان را درگیر با برخی مشکلات دیگر همنوعشان کردیم تا قدر داشته های خودشان را بدانند.
«خبرگزاری دانشجو»- آیا این کمیته متعلق به جوانانی که زمانی دچار لغزش شده اند یعنی جوانانی که از زندان آزاد شده یا از اعتیاد رها شده اند نیز خواهد بود؟ برای این جوانان چه اقداماتی در حال اجراست تا دوباره به چرخه خلاف بازنگردند؟
دانشور : یکی دیگر از برنامهها در این حوزه مربوط به معتادان و کارتن خوابها و مجرمانی است که به جامعه بازمیگردند، ولی به دلیل نبود امکانات باز هم به چرخه جرم و خلاف می روند. با احداث 15 سرای کار و زندگی مانع بیرون رفتن سرمایه های کشور و نابودی شده ایم. جانمایی آن در حال بررسی است و تا کنون 40 میلیارد تومان اعتبار برای این پروژه در سال جاری در نظر گرفته شده است که جای خالی ان بسیار احساس میشد.
این مجموعههای باعث میشود که جوانان، بویژه رهایافتگان از اعتیاد و آزادشدگان از زندان بتوانند آمادگی پذیرش حضور در جامعه و کسب و کار را داشته باشند و بالتبع وارد چرخه تشکیل زندگی و خانواده شوند.
بخشهایی از کارتن خوابها کسانی هستند که زندگی خود را در بهزیستی سپری کردند و با رسیدن به سن 18 سالگی، به دلیل اینکه در جامعه خانواده ای منتظر آنها نیست، پس از مدتی به خاطر بلد نبودن ایجاد شغل و همچنین مشکلات اقتصادی، کارتن خواب شده اند و یا به شبکههای جرم میپیوندند.
15 سرای کار و زندگی در کنار 10 مرکز ساماندهی کار و خیابان، چهار مرکز بازپروری معتادان، یک سامان سرای آقایان و یک سامان سرای خانمها در شهر تهران، از تلاشهای شورای شهر برای افراد است که بتوانند زندگی دوباره و راه درست زندگی را بدست آورند.