به گزارش خبرنگار اجتماعی "خبرگزاری دانشجو"، این گزارش از جایی کلید خورد که در بنگاه املاک برای اجاره کردن خانه در حال صحبت کردن با متصدی بنگاه بودم که ناگهان جوانی بلند قد وارد بنگاه شد و بدون مقدمه گفت: "ببخشید در لیست شما خانه مجردی هم هست؟"،فکر کردم صاحب بنگاه جوان شیک پوش را با نگاهی غضب آلود از مغازه بیرون خواهد کرد اما در عین ناباوری متصدی بنگاه با ارائه یک لیست با قیمتهای متنوع از مرد کت شلواری خواست تا نگاهی بیاندازد.
باور کردنی نبود، قبح خانههای مجردی شکسته شده بود و دیگر به راحتی خانههای مجردی بدون هیچگونه پرسشی به متقاضیان تحویل داده میشد.
پس از این صحبتها به دنبال گزارشی رفتم تا بدانم چه کسانی به خانههای مجردی روی میآورند و این موضوع چه تبعاتی برای جامعه در بر خواهد داشت. این گزارش پس از 4 روز صحبت با مشاوران املاک، جامعه شناسان، کارشناسان نیروی انتظامی و نگاهی بر گزارش سایر رسانهها تهیه و در هزار 859 کلمه تنظیم شد که در ادامه خواهید خواند.
خانوادههای قدیم ایران که آن را به نام سنتی میشناسیم با دور هم نشینی دایی، خاله،عمه، عمو و پدر بزرگ و مادربزرگ تعریف میشود. بزرگ خاندان در راس است و بقیه در شکلی دایره ای، گرد او زندگی میکنند یا همه در یک خانه بزرگ و یا در یک محله که خانههای فامیل نزدیک به هم است و همه با هم در ارتباط هستند .
این نوع زندگی را هنوز هم می توان در برخی از شهرهای ایرانی که بافت سنتی خود را حفظ کرده اند، دید.
اما در شهرهای بزرگ و رو به توسعه این بافت از بین رفته است و فقط گاهی می توان اعضای یک خانواده را دید که در یک آپارتمان چند طبقه در کنار هم زندگی سبزی دارند !در زندگی سنتی ایرانی هیچ گاه فرزندان از خانواده جدا نمی شوند و قبل از ازدواج خانه ای برای خود مهیا نمی کنند که در اصطلاح امروزی به آن خانه مجردی می گویند.
در تعریف سنتی خانواده ایرانی، دختر و پسر اگر هم به سن قانونی رسیده باشند و یا حتی از آن هم عبور کرده باشند، باز هم در کنار پدر و مادر خود زندگی می کنند.
خانه های مجردی مانند قارچ رو به زیاد شدن هستند، دارند بیشتر خانواده های کلان شهرها و شهرهای رو به توسعه را مانند مردابی پنهانی می بلعند.خانه از پای بست در حال ویران شدن است اما بیشتر آنهایی که مسئولیتی دارند به فکر تزئین در و دیوار آن هستند .
خانه مجردی و استقلال کاذب آن نه تنها خانواده ها را از هم می پاشد که جامعه را هم به مرور آلوده می کند و مانند ویروسی بدخیم آن را نابود می کند.
انفجار خانه های مجردی، پدیده جدیدی است که این روزها در شهرها با آن روبرو هستیم. خانه های مجردی به دلیل حریم امنی که برای ساکنان خود برای انجام رفتارهای خارج از عرف و اخلاق ایجاد می کند، می تواند آسیب های بسیاری بر پیکره اجتماع وارد کند.
مهمترین عوامل افزایش خانه های مجردی
گرایش به رفتارهای پرخطر جنسی، به خصوص اگر خانه ی مجردی محلی باشد که فرد احساس کند دور از چشمان دیگران می تواند برخی رفتارهای انحرافی را انجام دهد و با بعضی افراد ارتباط داشته باشد. متأسفانه گاهی افراد دیگر هم از طریق اینترنت یا از طریق رابطه های خیابانی به خانه های مجردی کشیده می شوند و ما می بینیم که از این طریق بیماری هایی مانند ایدز به صورت خطرناکی گسترش پیدا می کند. صاحب نظران می گویند ایدز در ایران مثل یک بمب ساعتی است. متأسفانه ما حواس مان نیست که الگوی انتقال ایدز در حال تغییر به رفتارهای جنسی است.
خانه ی مجردی ، تنهایی و خطر
بر اساس این گزارش در روزگاری نه چندان دور اگر کسی به فکر تهیه خانه مجردی می افتاد باید از هفت خان رستم می گذشت و در آخر کار اگر می توانست خانه ای پیدا کند، که صاحبش حاضر به اجاره خانه به مجرد می شد، پیش از نوشتن قولنامه باید به کلانتری محل می رفت و مراتب زندگی مجردی خود را به اطلاع نیروهای انتظامی می گذاشت. اما این روزها دیگر این خبرها نیست، آگهی های اجاره خانه مجردی در دکان هر بقالی پیدا می شود و زندگی مجردی خیلی آسان شده است.
کافی است در قالب مشتری پا در یکی از هزاران بنگاه سطح شهر بگذارید و بگویید که در جستجوی خانه مجردی هستید، دیگر نه صاحب بنگاه تعجب می کند و نه چشم و ابرو نازک می کند و فقط از متراژ و شرایط خانه درخواستی و مبلغی که به عنوان ودیعه و اجاره قادر به پرداخت آن هستی، می پرسد تا بتواند با هماهنگی این فاکتورها خانه مورد نظر را پیدا کند .
خانه های مجردی دانشجویان غیر بومی
یکی از عوامل افزایش خانه های مجردی در سال های اخیر، پذیرش غیر بومی دانشجویان در دانشگاه های غیر دولتی و آزاد بود که امکانات خوابگاه برای پذیرفته شدگان ارائه نمی کردند. این موضوع باعث می شد تعدادی زیادی از دانشجویان در شهر محل تحصیل خود برای ادامه زندگی مجبور به تهیه خانه های مجردی شوند و یا به تنهایی و یا در کنار دیگر هم دانشگاهی ها نشان، به زندگی در این خانه ها ادامه دهند. این می شد که دانشجویی که تا دیروز در خانه و زیر نظارت خانواده بود، خود را تنها و خودمختار در شهری بزرگ می دید که کسی او را نمی شناخت. در نتیجه زمینه برای بروز انواع و اقسام رفتارهای غیر عرفی باز می شد و دیگر خانواده ای هم نبود که رفتارهای جوان را کنترل کند و رفت و آمد هایش را زیر نظر داشته باشد .
زندگی مجردی فارغ التحصیلان شهرستانی برای فرار از بازگشت
از دیگر افرادی که ساکنان خانه های مجردی در شهرهای بزرگ را تشکیل می دهند، دانشجویانی هستند که پس از فراغت از تحصیل قصد بازگشت به شهر خودشان را ندارند و با توسل به یافتن شغلی در تهران، به دنبال باقی ماندن در این شهر هستند.
این افراد که پس از فراغت از تحصیل دیگر نمی توانند از امکانات خوابگاه های دانشجویی استفاده کنند، برای سکونت خانه های مجردی را اجاره می کنند و از این طریق می خواهند زندگی خود در به هر قیمتی که شده در کلانشهرها ادامه دهند و با از دست دادن امکانات و آزادی هایی که در این شهر دارند، به شهرهای محل تولد خود باز نگردند.
زندگی مجردی مهاجران جویای کار
از دیگر افرادی که در خانه های مجردی زندگی می کنند می توان به مهاجرانی که شهر و دیار خود را به امید یافتن شغلی در شهر ترک کرده اند، اشاره کرد. این افراد که در کلانشهر ها محلی برای زندگی ندارند، مجبور می شوند با پرداخت قسمت اعظم حقوق خود بابت اجاره، زندگی در خانه های مجردی را تجربه کنند.
افزایش سن ازدواج خانه های مجردی را زیاد می کند
یکی دیگر از عوامل افزایش زندگی های مجردی در شهرهای بزرگ به خصوص تهران، افزایش سن ازدواج است. زمانی که سن ازدواج به دلیل مسائل اقتصادی و فرهنگی بالا می رود، دخترها و پسرها وقتی سال ها از 18 ساله شدنشان گذشت و هنوز مجرد بودند و قصد ازدواج هم نداشتند، برای اینکه مستقل شوند و از آزادی هایی که در محیط خانواده از آن بی بهره اند، دست یابند، خانه را به امید زندگی آزاد در خانه های مجردی ترک می کنند. این می شود دختران و به خصوص پسرانی که خانواده هایشان در داخل تهران هستند، برای استقلال بیشتر، به تنهایی یا با دوستانشان اقدام به تهیه خانه های مجردی می کنند.
افزایش طلاق و زندگی های مجردی
از پدیده های دیگری که تعداد خانه های مجردی در شهر را افزایش می دهد، افزایش طلاق و فروپاشی بنیان خانواده ها است.عموماً پس از طلاق چه مرد، چه زن تمایل زیادی به بازگشت به خانه پدری و زندگی در کنار خانواده اولیه ندارد.
در نتیجه پس از طلاق زن و مرد در راهی خانه های مجردی می شوند و دور از نظارت های خانوادگی زندگی جدید را آغاز می کنند. این در حالی است که غالب زنانی که در خانه های مجردی زندگی می کنند، زنان مطلقه و بیوه هستند که آسیب هایی که آن ها را تهدید می کند بسیار بیشتر از مردان است .
شاید یکی از مشکلات این دسته زنان روی آوردن به بزهکاری جنسی و منافی عفت باشد و اگر چنین هم نباشد حتما طعمه لذیذی برای مردان و زنان شیاد خواهند بود.
مردان متأهل و خانه های مجردی
البته خانه های مجردی بر خلاف نامشان، تنها به کار مجردها نمی آیند . برخی از مردان متأهل که روابطی خارج از خانواده دارند نیز برای ادامه این روابط غیر عرفی اقدام به تهیه خانههای مجردی میکنند و ساعتها و روزهایی را خارج از خانه و بدون اطلاع خانواده در خانههای مجردی سر میکنند.
این موضوع از جمله پدیدههای نو ظهور است که گریبان جامعه به ویژه مردان را گرفته است. مردانی که خود پدرانی هستند که باید با رفتار و کردار درست خود الگوی شاخصی برای فرزندان خود باشند.
اگر این زنجیره زندگی به درستی به یکدیگر بسته نشود در آیندهای نه چندان دور شاهد خواهیم بود که نسل آینده جوانان کشورمان در گردابی از فساد اخلاقی در خانههای مجردی غرق شوند.
در جستوجوی خانه مجردی
بر اساس اظهارات یکی از مشاوران املاک، تنها ۲۰ درصد از متقاضیان خانههای مجردی، پسران شهرستانی هستند که در تهران کسی را ندارند و ۸۰ درصد دیگر را پسران و دختران تهرانی تشکیل میدهند که برای رهایی از قید و بندهایی که شاید در زندگی در کنار پدر و مادرهایشان با آن مواجه شوند، به زندگی در خانهها مجردی پناه میآورند. پسران و دختران تهرانی معمولاً تک نفری یا حداکثر دو نفری اقدام به اجاره خانه میکنند، اما پسران شهرستانی معمولاً چند نفری یک خانه را اجاره میکنند.
مشاور املاک دیگری نیز در یکی از بنگاههای ونک چنین میگوید: «تعدادی از دختران و پسران مجرد در شمال شهر، به دور از چشم خانوادههایشان خانههایی را اجاره میکنند و برخی ساعات روز را در آن میگذرانند. با توجه به قیمت بالای اجاره خانه در نقاط شمالی شهر، این امر تنها از عهده قشر خاصی از اجتماع بر میآید.»
بسیاری از کارشناسان زندگی مجردی را پیامد گسترش مدرنیته در جوامع غرب میدانند که به سایر کشورها و همچنین کشور ما تزریق شده است. این روند به دلیل انطباق نداشتن با فرهنگ خانواده محور ایرانی، عوارض بسیاری را به دنبال دارد که از مهمترین آن میتوان به زوال بنیان خانواده که یکی از مهمترین ارکان اجتماع است، اشاره کرد.
جامعهشناسان بر این باورند که با توجه به هشدار کارشناسان مبنی بر افزایش انفجاری زندگی مجردی در سالهای آینده، مسؤولان دولتی باید هر چه زودتر ستونهای جامعه را در مقابل این آسیب مقاوم سازند.
گفتنی است؛ زمانی که سن ازدواج به دلیل مسائل اقتصادی و فرهنگی بالا می رود، دختران و پسران وقتی سال ها از 18 ساله شدنشان گذشت و هنوز مجرد بودند و قصد ازدواج هم نداشتند، برای اینکه مستقل شوند و از آزادیهایی که در محیط خانواده از آن بی بهره اند، دست یابند، خانه را به امید زندگی آزاد در خانه های مجردی ترک می کنند، در هر حال جامعه ما نیز مانند تمام جوامعی که در حال طی طریق از سنت به مدرنیسم هستند، در راستای آسیب هایی مانند افزایش فردگرایی و زندگی مجردی که از اقتضائات مدرنیته هستند، قرار دارد و مسئولان باید با آسان کردن شرایط ازدواج پایدار و تحکیم پایه های زندگی مشترک از افزایش تعداد زندگی های مجردی جلوگیری کند تا ادامه این روند به زوال خانواده که هسته اصلی جامعه است، نیانجامد.