به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، این روزها گرچه در این شلوغ بازار مکاره که انواع و اقسام برندها و شرکت ها و کارخانه ها در تلاشند تا کالاهای خود را به مشتریان عرضه کنند و از هر ابزاری برای فروش و رقابت استفاده می کنند اما تورم و گرانی در سوی دیگر این ماجرا بر این بازار تأثیر گذار است.
اگرچه شکل گیری برندها برای انسان عصر حاضر مُد و مدگرایی را به همراه دارد اما مد به خاطر رسوخش به فرهنگ جوامع و شکل دهی به الگوهای فرهنگی عموما رابطه نزدیکی با وضعیت اقتصادی دارد.
گرچه مدگرایی و غرب گرایی دو مفهوم جدا از هم و دارای تعاریف متمایز از یکدیگرند، اما سیر تحولات تاریخی- اجتماعی در ایران به گونه ای سرنوشت این دو مفهوم را با هم گره زده است که هرگاه سخن از مدگرایی به میان می آید، مفهوم غرب گرایی نیز به ذهن، تبادر می کند، زیرا پس از رشد تکنولوژی در اروپا، سنّت ها مورد انتقاد قرار گرفت و جامعه به تدریج، اندیشه ها، طرز زندگی و نوع لباس را تغییر داد.
اما از تمامی اینها گذشته مد در ایران مفهومی دیگر را نیز رواج داده است. مفهومی به نام برند.
برندها اگرچه بخشی از مد را رقم می زنند اما در کشور ما خرید برند آن هم از نوع خارجی مفهوم متفاوت تری از سایر جوامع برای خود دارد.
خرید یک لباس برند یا حتی یک گوشی همراه برند برای اغلب ایرانیان به نوعی علاقه تبدیل شده است. علاقه ای که شاید ناشی از اعتمادی است که برندها در ایرانیان ایجاد کرده اند.
اما شاید نکته اصلی در این باشد که حتی اگر برندهای داخلی، کیفیت و قیمتی بهتر از برندهای خارجی هم داشته باشند، این برندهای خارجی هستند که با بهره گیری از ترفندها و ابزارهای تبلیغات اعتماد را در ذهن ما ایجاد می کنند. ترفندهایی که با شناخت سازوکار مغز انسان و با استفاده از ضمیر ناخودآگاه او اعتماد را جلب می کنند.
متخصصان تبلیغاتی آنان می دانند که سازوکار مغز انسان به شکلی است که وقتی به چیزی اعتماد می کند، احساس خوبی به او دست می دهد. به عبارت دیگر، اعتماد برای انسان ها لذت بخش است. آنها در کارهای روزمره به افراد و موضوع های مختلف اعتماد می کنند و از این اعتماد، احساس خوبی به آنها دست می دهد.
برندسازان نیز از این ویژگی استفاده و سعی می کنند اعتماد افراد را جلب کنند. وقتی فردی با این حس اعتماد وسیله ای با یک برند خاص می خرد، احساس خوبی پیدا می کند و به همین دلیل این کار بارها و بارها تکرار می کند.
براساس همین نظریه شاید بتوان یکی از دلایل علاقه ایرانیان به خرید برندهای خارجی را تا اندازه ای اینگونه توصیف کرد که تبلیغات خوب برندها سبب اعتماد ایرانیان شده است و لزوما خرید یک جنس خوب و باکیفیت برتر دلیل صرف علاقه ایرانیان به خرید برند نخواهد بود بلکه اکثرا از حس اعتماد خود لذت می برد.
با این حال اما گمان نمی شود برد که تنها احساس لذت از اعتماد کردن ایرانیان را به سوی خرید برند می کشاند.
این روزها بر تن کردن یک برند خاص حس ارزشمندی را در فرد پدید می آورد. گویی اعتبار یک برند به فرد نیز اعتبار و ارزشی خاص می بخشد حال حتی اگر این برند تقلبی هم باشد ایرانی امروز هویت خود را در پشت برند و مارک کیف و لباسش پنهان می کند و این ماجرا آنقدر در بطن جامعه گسترده شده است که برای پوشیدن یک برند بازار تاناکورا هم در ایران داغ شده است.
تب خرید یک لباس یا یک کیف یا یک کفش برند در مصاف با جیب خالی ایرانیان کار را به جایی کشانده است که بازار جدیدی از اجناس دست دوم اما ارزان از برندها و مارکهای معروف در ایران به راه بیفتد.
با وجود این که از زمان رواج تاناکورا یا همان مغازه های دست دوم فروشی سالیان زیادی است که می گذرد اما این بازار مجالی دوباره یافته و به لطف علاقه ایرانیان به برند و مارک های خارجی رونقی دوباره گرفته است.
اما در سوی دیگر این میدان برندهایی هستند که با وجود نواقص و کم و کاستی هایشان اما نام ملی را یدک می کشند و با بی مهری مردمی روبرو می شوند که هم اعتماد و هم هویت خود را در گرو برندهای خارجی می بینند. البته خالی از لطف نیست که بگوییم گاهی برخی از تولید کنندگان داخلی که تاب رویارویی با برندهای ترک و اروپایی را ندارند و به سوی ورشکستگی می روند، از مارکهای خارجی برای فروششان استفاده می کنند و اجناس داخلی را با نام برندهای خارجی می فروشند.
حال باید گفت در روزگار کنونی ما که دیگر بازار انحصاری از میان رفته است و انواع و اقسام برندها در رقابت با یکدیگر چشمان آدمیان را به خود خیره می کند نمی توان مردم را از خرید بهترین ها منع کرد اما آنچه مهم است دلایلی است که ایرانیان را به خرید برندهای خارجی و صرف هزینه های زیاد وادار می کند؟ آیا این برندها هستند که به انسان ها ارزش می بخشند یا این انسان ها هستند که برندها را با ارزش می بینند؟
منبع: شفاف