به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، دکتر مهدی حنطه عضو هیأت علمی دانشگاه و تحلیلگر اقتصادی طی گفتگویی درباره خصوصیات، الزامات و همچنین بایدها و نبایدهای «اقتصاد مقصاومتی»، با توجه به پایان سال «اقتصاد و فرهنگ» توضیحاتی ارایه داد که حاصل این گفتگو را در ادامه ملاحظه می کنید:
تأکیدات مقام معظم رهبری درباره اقتصاد مقاومتی، نشأت گرفته از کدام ضروریات و نیازهای جاری جامعه است؟
«دکتر حِنطه»: رهبر انقلاب طی چند سال متوالی بر موضوع اقتصاد و اهمیت این حوزه تأکید داشتند. نامگذاری سالها نیز با نگاه ویژه طی چند سال گذشته صورت گرفته است. بهعنوان مثال سال 92 سال «حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی» و امسال هم سال ««اقتصاد و فرهنگ، با عزم ملی و مدیریت جهادی» نام گرفت. ضرورتهایی که خصوصاً طی سالهای اخیر قابل لمستر بوده و رصد چنین مسایلی، دلیل اصلی این تأکید ویژه است.
نامگذاری سالهای اخیر در حقیقت مانند حلقههای یک زنجیر، تکمیلکننده خصوصیات «اقتصاد مقاومتی» هستند. البته مسایل مهم دیگری نیز مورد تأکید ایشان بوده است؛ مواردی همچون بحث هرم سنی جامعه که تضمینکننده کارآمدی جامعه در اجرای «اقتصاد مقاومتی» است.
بهعقیده شما راه اجرای «اقتصاد مقاومتی» و تأثیرگذار شدن این تأکیدات چیست و اصولاً تا چه میزان شاهد عمل به سیاستهای «اقتصاد مقاومتی» در کشور هستیم؟
«دکتر حِنطه»: توجه داشته باشید که ما برای اثرگذاری و تقویت جایگاه کشورمان در عرصه بینالمللی از یکسو نیازمند پیشرف در عرضه علم و از سوی دیگر نیازمند پیشرفتهای اقتصادی هستیم و این یکی دیگر از وجوه و دلایل تأکیدات رهبر انقلاب بر موضوعات اقتصادی است.
البته با نگاه به عرصه داخلی، شاهد اثرات اجرایی پررنگی در زمینه «اقتصاد مقاومتی» نیستیم. وضعیت در این زمینه به شکلی است که میتوان گفت «اقتصاد مقاومتی» مورد بیمهری قرار گرفته است. بهعنوان مثال اخیراً نامه بیش از یکصد اقتصاددان در همین رابطه منتشر شد و قبل از آن شاهد حرکت خاصی در این زمینه نبودیم. چنین امری بدان معناست که تنها بخشی از جامعه علمی ما، آن هم به تازگی بهدنبال مطرح کردن موضوع «اقتصاد مقاومتی» است.
دلیل وقوع این امر چیست؟
«دکتر حِنطه»: واقعیت آن است که هنوز «اقتصاد مقاومتی» بهعنوان یک مفهوم استراتژیک در دانشکدههای اقتصاد ما، در ذهن اهالی علم جانیفتاده است.
نگاه غیراستراتژیک به امر «اقتصاد مقاومتی» از کجا سرچشمه میگیرد؟
«دکتر حِنطه»: متاسفانه در میان اهالی علم، نگاه خاصی به تئوریهای غربی اقتصاد وجود دارد. شاید بتوان گفت که بخشی از جامعه علمی ما خصوصاً در حوزه اقتصاد مرعوب تئوریهای غربی هستند. دقیقاً به همین دلیل است که نگاه درستی به موضوع «اقتصاد مقاومتی» ندارند.
در دیگر حوزهها وضعیت به چه شکلی است؟ آیا خارج از فضای علمی هم با چنین مشکلاتی مواجه هستیم؟
«دکتر حِنطه»: بله. مثلاً از دولتهایی که برای تأمین بودجه خود به پول نفت وابسته است و نمیتواند بهیکباره از این وابستگی رها شود، نمیتوان توقع همراهی کامل با «اقتصاد مقاومتی» داشت. در حال حاضر هم متأسفانه قوه مجریه برای حل مشکلات اقتصادی، چشم به خارج از کشور دوخته است.
در سایر قوا چطور؟
«دکتر حِنطه»: نگاه مجلس هم در امر «اقتصاد مقاومتی» مطلوب نیست. متأسفانه مجلس تاکنون چندان کوششی برای وارد کردن مردم به امر «اقتصاد مقاومتی» نداشته است.
عملکرد مردمی در «اقتصاد مقاومتی» را چگونه ارزیابی میکنید؟
«دکتر حِنطه»: البته مشکلاتی هم در عملکرد مردم وجود دارد اما در هر صورت چشم مردم به دولت است و رفتارهای دولت اثر مستقیم بر عملکرد مردم در اینباره دارد. مردمی که همیشه در عرصههای مختلف و بروز مشکلات متعدد، همراه نظام بودهاند، در این زمینه هم میتوانند نقش مهمی ایفا کنند. یکی از سادهترین و در دسترسترین روش هم آن است که مردم ما همواره برای تقویت توان تولید کشور، اقدام به مصرف اجناس داخلی کنند.
بهنظر شما آیا صحبت از «اقتصاد مقاومتی» شکل شعاری بهخود نگرفته؟ به تعبیر دیگر آیا میان بخشی از مسئولان، نام بردن از «اقتصاد مقاومتی» تنها بهصورت شعاری و سمبلیک نیست؟
«دکتر حِنطه»: واقعیت آن است که در حال حاضر و برای آینده، موضوع عمل به شاخصهای «اقتصاد مقاومتی»، یک نیاز است و از اینرو باید برای همگان یک الزام بهحساب بیاید. اگر هم تاکنون در جایی به این امر نگاه شعاری و سمبلیک شده است، از این بهبعد باید اقدام به تصحیح رویه شود چرا که «اقتصاد مقاومتی» اکنون برای کشور ما یک ضرورت است.
نهایتاً درباره اجرای سیاستها و شاخصهای اقتصاد مقاومتی، چه پیشنهاداتی را ارایه میکنید؟
«دکتر حِنطه»: یکی از دردسترسترین روشها برای اجرای اصول «اقتصاد مقاومتی»، عمل به ابلاغیه رهبر انقلاب درباره اصل44 قانون اساسی است. اگر این ایلاغیه بهدرستی انجام شود و مردم وارد فرآیند اقتصادی شوند، یقیناً قدم بزرگی برداشته خواهد شد. البته در این راه اتفاقات ناخوشایندی هم روی داده است. که بهعنوان مثال میتوان به بیمهریهای انجام گرفته درباره «سهام عدالت» اشاره کرد. در هر صورت دولت کافی است بر دو شاخصه «بهبود فضای کسبوکار» و «کاهش وابستگی به بودجه حاصل از درآمد نفت» در اجرا تأکید کند.
متأسفانه در فرآیندهای موجود؛ مدیران ما تبدیل به «مدیران هزینهای» شدهاند در حالی که مدل مطلوب اقتصادی، استفاده از مدیران «درآمدزا» است.
ما در زمینه اجرای «اقتصاد مقاومتی» با ظرفیتهای مغفول مانده فراوانی روبرو هستیم. بههرصورت با دور شدن از فضای «شعارزدگی» و ایجاد اعتقاد قلبی میان مسئولان دولتی میتوان با موفقیت اقدام به اجرای اصول «اقتصاد مقاومتی» کرد. این راهی است که بسیاری از اقتصادهای موفق دنیا همچون آلمان و ژاپن در دوران بعد از جنگ جهانی دوم، در پیش گرفته و موفق شدهاند.
نباید از یاد ببریم که ما همواره مرو غضب دشمنان بوده و هستیم و به همین سبب باید در مسیر «اقتصاد مقاومتی» قرار بگیریم.
برای کسب پیروزی در راه «اقتصاد مقاومتی»، باید برنامههای مختلفی «کوتاهمدت»، «میانمدت» و «بلندمدت» را به اجرا بگذاریم. بهعنوان مثال در بخش کشاورزی و خدمات میتوانیم موفقیتها کوتاهمدت مهمی را کسب کنیم. در میانمدت و بلندمدت نیز در مواردی همچون صنعت، امکان حصول نتایج مثبت فراوانی وجود دارد. در چنین شرایطی چشمانداز وجود فرصتهای اجرای اقتصاد مقاومتی، بسیار روشن بهنظر میرسد.
منبع: فرهنگ نیوز