گروه اقتصادی «خبرگزاری دانشجو» - فاطمه اسماعیلی؛ یکی از مسائل مهمی در همواره مورد تاکید مقامات کشورمان بوده و هست و در سالهای اخیر نیز مقام معظم رهبری بارها و بارها بر روی آن تاکید داشتهاند، توجه به مسائل اقتصادی کشور بر مبانی احکام اسلامی است.
ناگفته پیداست بانک و بانکداری قلب تپنده اقتصاد هر کشوری را تشکیل میدهد و این قلب تپنده است که خون را در رگهای اقتصادی کشور جاری میسازد که بایستی بر پایه و اساس مبانی منطبق با موازین اسلام که نه تنها در کشور ما بلکه لازمه هر کشوری اسلامی میباشد، شکل گرفته و فعالیت کند. این موضوع نیز که ایران اسلامی یک اقتصاد پول محور بوده و به عبارتی صحیحتر بر پایه پول استوار است و چیزی در حدود 60 درصد از اقتصاد کشور را بازار پولی تشکیل داده و تنها یک سهم از آن را بازار سرمایه شکل داده است، حساسیت توجه به بانکداری اسلامی را دو صد چندان میکند.
اما آیا براستی چنین است؟ بانکداری ایران اسلامی ما یک بانکداری اسلامی است یا لیبرالی و سرمایهداری؟
به جاست نخست تعریفی جامع و کامل از الگوهای یک بانکداری اسلامی و در مقابل آن بانکداری لیبرالی ارائه شود.
نظام بانکداری اسلامی یا به گفتاری دقیقتر بانکداری بدون ربا ریشه در ایدئولوژی و مبانی و ارزشهای اقتصاد اسلامی دارد و تحقق آن نیز نیازمند استقرار کامل عدالت اقتصادی و اجتماعی و همچنین توزیع عادلانه درآمد و ثروت در یک جامعه و کشور است.
منظور از بانکداری اسلامی نیز نوعی سیستم بانکداری میباشد که مبتنی بر همین قوانین اسلامی و البته نظریات و برنامههای اقتصاددانان و کارشناسان حوزه علوم بانکی و علمای اسلام است.
لازم به ذکر است که تامين مالي اسلامي يك شيوه تامين مالي بر پايه شريعت و تعاليم قراني میباشد و در شریعت ما اسلام اين اصول معاملاتي را كه ربا در آن وجود داشته باشد، ممنوع اعلام كرده است.
اما ربا چیست؟ ربا به بیانی ساده عبارت است از بهره و سود. اما هر سودی ربا نیست. سودهایی در اسلام ربا خوانده میشوند که در ابتدای معامله و قبل از شروع کار و فعالیت اقتصادی میزان و درصد آن به درستی مشخص شده باشد و زیانی نیز در کار نباشد. بنابراين پرداختهاي موجود در سیستم بانکی اسلامی بايد بدون این نوع از بهره باشد و به جاي آن پرداخت بر اساس تقسيم سود ميتواند جايگزين شود. پس، موسسات مالي بايد محصولاتي را عرضه كنند كه در درآمد حاصل از آن بهرهاي وجود نداشته باشد و همچنين منشا آن از محل سرمايهگذاري در فعاليتهاي ممنوع شده براي مسلمانان و همچنین فعالیتهایی که در قوانین آن کشور غیرقانونی اعلام شده است، نباشد. نشان تجاري بانكداري اسلامي، سرمايهگذاري اخلاقي و تسهيم در سود و زيان است.
اما در مقابل بانکداری اسلامی، بانکداری لیبرالی یا بانکداری موجود در کشورهای سرمایهداری قرار دارد. در این نوع بانکداری ربوی سپرده گذاران، مسئولیت و ریسکی در قبال فعالیتهای بانک ندارند و نتیجه عملیات بانکی هر چه باشد چه سود و چه ضرر، نظام بانکی به آنها متعهد شده است، اصل سپرده و بهره مشخص شده آن را در زمان مقرر به سپردهگذار پرداخت کند.
ایران در مسیر ایجاد بانکداری بدون ربا، اولین قدم را با تصویب قانون عملیات بانکداری بدون ربا در سال 1362 و سپس آئین نامههای اجرایی مربوط به آن برداشت.
در مورد این بخش با قاطعیت میتوان گفت که ردی از ربا وجود ندارد و تمامی دستورالعملها با دقت بررسی و با تمامی اصول شرعی و قانونی کشور تطبیق داده شده است. اما آیا در اجرای این قوانین نوشته شده نیز همه چیز خوب و روان است؟
بر اساس یافتهها، پایگاه اطلاعاتی بانک اسکوپ که عملکرد تمامی بانکهای اسلامی دنیا را بررسی مینماید، بانکهای جمهوری اسلامی ایران را به عنوان بانکداری اسلامی لحاظ نکرده و سیستم بانکی ایران را به عنوان بانکداری اسلامی نمیشناسد.
طبیعتا این موسسات معتبر تحقیقاتی در این خصوص و در مواجهه با ایران غرضورزی ندارند که بخواهند بدون دلیل اینکار را انجام دهند. مشخصا متاسفانه بانکداری ایران نتوانسته است انتظارات بانکداری اسلامی را محقق نماید.
برای دریافت نتیجه چرایی این امر بایستی شرایط بانکداری ایران را در داخل کشور مورد بررسی قرار دهیم.
عدهای در کشور ما با این نظر پایگاه اطلاعاتی بانک اسکوپ موافقاند و بانکداری موجود در ایران را ربوی میدانند و با توجه به اعتقادات مذهبیشان از اخذ وام و تسهیلات و یا بالعکس سپردهگذاری در سپردههای سود ده خودداری کرده و سود حاصله را جایز نمیدانند. دلیل این تفکر این است که به اعتقاد این افراد در بانکداری اسلامی هیچگاه نرخ سود از پیش مشخص نشده و این سرمایهگذاری است که در انتها سود یا زیان را مشخص میکند چیزی که متاسفانه در مورد تسهیلات اهدایی از سوی بانکها مشاهد نمیشود.
اما عدهای نیز با نظر مراجع و علما، بانکداری موجود در ایران را یک بانکداری اسلامی میدانند که بر اساس قانون عملیات بانکی بدون ربا شکل گرفته است.
اما مسئلهای که به وضوع در نظام بانکی کشورمان مشاهده میشود این واقعیت است که در کشور ایران بسیاری از ابزارهای رایج بانکداری اسلامی به صورت رسمی وجود نداشته و در حال حاضر نیز تعداد بسیاری از شرکتها و بانکها در حالی از این ابزارها و تامین مالی از طریق آنها یاد میکنند که هیچ دستورالعمل و آیین نامه مشخصی از سوی بانک مرکزی به عنوان قانونگذار سیستم بانکی وجود ندارد.
شاید به جا باشد مقامات اقتصادی، سیاسی و در درجه اول علمای دینی کشور با بررسی این مشکل و تدوین دستورالعمل و آییننامههای مشخص در این زمینه که جای خالی آن در نظام بانکی کشور به خوبی احساس میشود، بانکداری ایران را به عنوان یک بانکداری اسلامی به جهان معرفی نمایند.