گروه ورزشی خبرگزاری دانشجو _سید مهدی محمدیان، اخیراً در ورزش کشور رسمی اشتباه در حال رواج یافتن است که گسترش و ادامه این حرکت غیرحرفه ای میتواند ضربات جبرانناپذیری را بر پیکره ورزش وارد کند. این حرکت که احتمالاً با اهداف خاصی دنبال میشود تا به حال در تیم ملی امید و تیم ملی فوتسال دیده شده و متأسفانه به طرز خزنده و نامحسوسی میان مربیان ورزشی در حال افزایش است.
«استعفای صوری»، حرکتی غیرحرفه ای که این روزها به وسیلهای برای تحت فشار گذاشتن کادر مدیریتی جهت رسیدن به برخی اهداف عمدتاً مادی انجام میشود. به این ترتیب آقایان ابتدا استعفا میدهند و سپس با زیر فشار قرار دادن هیأت مدیره و رؤسای فدراسیون و نیل به اهداف خود؛ خیلی شیک و مجلسی دوباره به پست قبلی خود باز گشته و با ادعای اینکه تمام این کارها به نفع تیم بوده، برای حرکت غیرحرفه ای خود توجیه جور میکنند.
درهمین راستا ابتدا «محمد ناظم الشریعه» از سرمربیگری تیم ملی فوتسال استعفا داد و سپس با خواهش و تمنای بسیار از سوی مسئولین، دوباره سکان هدایت تیم ملی را در اختیار گرفت. سپس محمد خاکپور، سرمربی تیم امید حرکتی مشابه نظام الشریعه انجام داد و طی یک رفت و برگشت صوری مجدداً سرمربی تیم ملی امید شد.
محمد ناظم الشریعه
تیم ملی فوتسال که در دیداری تدارکاتی برابر روسیه به تساوی رسیده بود، به ناگاه پس از این بازی و در کنفراس مطبوعاتی خود را بدون سرمربی دید؛ محمد ناظم الشریعه در نشست خبری بعد از بازی؛ استعفای خود را اعلام کرد و دلیل آن را هم برخي مشکلات و حواشي که در امر آمادهسازي تيم ملي فوتسال خلل ايجاد کرده بود، بیان کرد.
این در حالی بود که ناظم الشریعه پس از استعفا اعلام کرده بود : «برای بازگشت به تیم ملی و پستم مسئولان فدراسیون و کمیته فوتسال باید از من حمایت کنند.» از قضا همین اتفاق هم رخ داد و جناب سرمربی دوباره به کار خود برگشت و به قول خود ایشان احتمالا ابزار لازم برای رسیدن به جمع 4 تیم برتر از طرف رئیس کمیته فوتسال مهیا شده است.
محمد خاکپور
اما در این میان داستان محمد خاکپور کمی جالبتر است؛ از این نظر که بعد از کسب قهرمانی رقابت های غرب آسیا همراه تیم امید، به یکباره و در فرودگاه استعفای خود را اعلام کرد؛ خاکپور در حالی این استعفا را اعلام کرد که برگ برنده قهرمانی را در جیب خود داشت و برای تحت فشار گذاشتن فدراسیون کاملا با برنامه عمل کرد.
دلیل استعفای خاکپور هم روی چند محور کلی می چرخید؛ یکی از این محورها، مشکل بر سر قرارداد بود که اشکالات زیادی در آن دیده می شد؛ قراردادی که بعد از قطع همکاری با سرمربی می تواند از او خسارت بگیرد؛ به طوری که خاکپور می بایست ضمن خودداری از هر گونه اظهار نظر منفی درباره فدراسیون، از فرافکنی و ایجاد حاشیه چه در دوران سرمربیگری و چه پس از این دوران اجتناب کند و در صورت وقوع این اتفاق فدراسیون موظف است مربی را مورد جریمه قرار دهد.
موضوع دیگر مشکل بر سر رقم قرار داد بود؛ به این صورت که خاکپور میگفت این رقم قرارداد در شأن مربیان ایرانی نیست و چرا باید یک مربی خارجی مثل وینگادا با فدراسیون قرارداد 360 هزار دلاری برای یک سال ببندد و از پنج بازی چهار باخت بیاورد و برود، اما قرارداد مربیان ایرانی این طور ناچیز باشد.
مسئله دیگر اختلاف نظر خاکپور با کیروش بر سر بازیکنان مشترک بود که با پادرمیانی حبیب کاشانی، مدیر تیم امید ظاهرا فیصله پیدا کرده است.
با این همه زور خاکپور به فدراسیون نشینان چربید و با حل مشکلات بالا، او دوباره و با اقتدار بیشتر سکان هدایت تیم امید را در اختیار گرفت تا به این طریق راهی نو ابداع شود که مربیان هم بتوانند مشکلات خود و تیم را به سرعت حل کنند و هم با عزتی دو چندان دوباره به سمت خود برگردند.
رفتار حرفه ای یا غیرحرفه ای؛ مسأله این است!
در حالی که در بالا شیوه جدیدی از اعتراض مربیان به مشکلات را آوردیم، خالی از لطف نیست که نوع رفتار کارلوس کی روش، سرمربی تیم ملی فوتبال را در قبال مشکلات عدیده فدراسیون و فوتبال ملی بررسی کنیم.
کی روش که به مدت 4 سال است هدایت تیم ملی را در اختیار دارد، با وجود مشکلات فراوان و سنگ اندازیهای بسیار و همچنین کار با رئیس همیشه خندان که صبر ایوب می طلبد، هیچگاه صحبت از استعفا به میان نیاورده است و همواره با مشکلات و حواشی جنگیده است.
ذکر این نکته خالی از لطف نیست که مرد پرتغالی هرگاه در برابر مشکلات تیم ملی کارد به استخوانش رسیده، نهایتا با بیان این جمله که "اگر مشکل تیم ملی من هستم، مرا برکنار کنید" قائله را ختم کرده است؛ البته در این میان از خنده های مشکل گشای جناب کفاشیان هم نباید به سادگی عبور کرد که همین خنده ها در برابر کیروش همانند آب روی آتش عمل کرده است.
علاوه بر کی روش، سرمربی تیم ملی والیبال هم در این یک سال رفتاری مشابه همتای پرتغالی خود در تیم ملی فوتبال داشته است؛ اسلوبودان کواچ که در این اواخر مشکلات زیادی را تحمل کرده است و نتایج خوبی هم کسب نکرده، همیشه از حل مشکلات و جنگندگی و ادامه کار صحبت کرده و هیچگاه از استعفا حرفی نزده است.
با همه این تفاسیر و به طور کلی باید گفت استعفا دادن های صوری که برای حل مشکلات تیم ملی است، به نظر غیر حرفه ای می رسد و می تواند در آستانه رقابت های المپیک ریو به ورزش کشور صدمه وارد کند؛ با در نظر گرفتن این نکته که مشکلات در ورزش ما زیاد است و اگر هر مربی از تیم های ملی بخواهد این روش را به کار گیرد، دیگر سنگ روی سنگ بند نمی شود و باید از حالا قید المپیک پیش رو را به کلی زد.
اما این اتفاقات و حواشی بوجود آمده در حالی است که رئیس دولت تدبیر و امید، حسن روحانی در راستای حمایت از کاروان ورزش کشورمان در راه بازیهای المپیک 2016 ریودوژانیرو حمایت ویژه و همه جانبه خود را در جلسه هیأت دولت اعلام کرده است.
با این اوصاف حالا که دولت هم حمایت خود را ضمیمه ورزش کشور کرده است وقت آن رسیده که مسئولین فدراسیون ها و در رأس آن وزارت ورزش، با اندیشیدن تدابیر بهتر و موثرتر در جهت رفع مشکلات تیم های ملی زمینه خوبی را برای موفقیت در آینده و امید بیشتر به رقابت های المپیک، فراهم آورند.