گروه دانشگاه « خبرگزاری دانشجو»، یادداشت *؛در خصوص اتفاقات آذر ماه امسال در دانشگاهها نکات قابل تاملی وجود دارد که بررسی دقیق آنها در تحلیل آینده جنبش دانشجویی ایران بسیار مهم و ضروری است که به صورت اجمال به برخی از این نکات اشاره میکنم:
یکم) چه کسانی به دانشگاه آمدند؟
جلسات سخنرانی و گاهی مناظره بیشترین فراوانی را در برنامههای دانشجویی در آذر ماه امسال داشت. سؤال این است که چرا فقط چهرههای مشهور سیاسی به دانشگاهها دعوت میشوند چرا به چهرهی فرهنگی و حتی اقتصادی اقبالی نشان داده نشد؟ آیا ذائقه دانشجویی و دغدغههای روزمره آنها فقط مسائل سیاسی است؟
و سؤال جالبتر اینکه استقبال از همین چهرههای سیاسی درحدانتظار دعوت کنندگان بود یا نه؟
به نظر میرسد تشکلهای دانشجویی و فعالان دانشگاه باید تحلیل واقع بینانه تر از دانشگاه و دانشگاهیان داشته باشند و در طراحی برنامهها اینقدر به جریانهای سیاسی و چهرهی مشهور آنها وابسته نباشند. چرا دانشجویان و اساتید دانشگاه با یکدیگر صحبت نمیکنند چرا در فضای عمومی دانشگاه گفتگوی منطقی و بدون حاشیه حاکم نیست؟
آیا بهتر نیست بجای دعوت از این سخنران و آن سخنران جلساتی را در دانشکدهها و خوابگاهها بدون تشریفات برگزار کنیم و با یکدیگر به گفتگو بنشینیم؟
نکته حائز اهمیتی که جای تأسف دارد این است که در میان سخنرانان دعوت شده برخی اصحاب فتنه نیز دیده میشوند که در کمال پررویی و از موضع مطالبه گرانه خود را به تریبون مقدس دانشگاه رسانده و خاطرات قیام علیه مردم و میهن خود را مرور کردند. واقعاً چرا دانشجویی که چشم تیزبین ملت است و پرچمدار حرکت مردم به سمت فتح قلههای پیشرفت باید پای سخنان افرادی بنشینند که علیه مردم و منافع و مکتب آنها قیام کردهاند؟
کسانی که در فتنه ۸۸ جرم بزرگ را علیه منافع ملی و انقلاب انجام دادند، صلاحیت حضور در دانشگاهها را ندارند چرا که آنها ثابت کردهاند نه مردم و رأی آنها را قبول دارند و نه قانون را، پس چرا دوباره باید پای آنها به دانشگاه باز شود؟ و وقت دانشجویان صرف شنیدن حرفهای آنها شده و موجب به هم زدن آرامش دانشگاه شوند؟
اسفبارتر اینکه یک مفسد اقتصادی که از بانیان فساد اقتصادی در این مملکت است جزء سخنرانان امسال بود و این ننگ انحطاط جنبش دانشجویی ایران با هر سلیقه سیاسی است که چنین فردی را در روز دانشجو که روز مبارزه با ظلم، فساد، وابستگی و استبداد است به دانشگاه دعوت میکنند.
دوم) به چه مسائلی پرداخته شد؟
در چند سال اخیر دغدغه اصلی مردم مسائل اقتصادی و بهبود وضعیت معیشت است که هم در نظرسنجیها و هم در انتخابات ۹۲ این امر به خوبی قابل مشاهده است. حال سؤال این است که نخبگان و دانشگاهیان چقدر به این دغدغه میپردازند؟ چند جلسه سخنرانی و مناظره با موضوع اقتصاد و نقد مدلهای توسعه اقتصادی برگزار شد؟ چند جلسه به ریشه یابی رکود، بیکاری و چرخش چرخ کارخانهها پرداخته شد؟ آیا دانشگاه نباید محل بررسی آسیبهای اجتماعی مانند طلاق، اعتیاد، کارتن خوابی، حاشیه نشینی و ارائه راهکارهای مناسب و مطالبه از دستگاهها باشد؟ کدام حرف جدید علمی و کدام نظریه جدید در این جلسات مطرح شد؟ چند نفر از اساتید علوم انسانی زایش علمی داشته و برای رفع مشکلات جامعه راهکار جدید ارائه دادهاند؟ برای دانشجوی دانشگاه آزاد و غیردولتی مهم است که در قبال شهریههای آن چنانی چه خدماتی ارائه میشود و منابع دانشگاه صرف چه اموری میشود؟ برای دانشجو مهم است که در جامعه او چند نفر زیر خط فقر زندگی میکنند برای او مهم است که آزادی روحی و روانی در جامعه حاکم باشد پس چرا سخنرانان به این مسائل کمتر پرداختند؟
این شرایط نشان میدهد که عدهای همچنان به دنبال انحراف دانشگاه از مسیر اصلی خودش که کمک به رشد و پیشرفت همه جانبه کشور است هستند و میخواهند تجربه شکست خورده دوم خرداد را دوباره تکرار کنند و از دانشجو بهعنوان پیاده نظام سیاسی بهره ببرند و بعد کاسه لیس اربابان انگلیسی و اسرائیلی و آمریکایی خود شوند!!
مهاجرانی ها، افشاریها، مخملبافها، اکبرگنجی ها، الان در کجا و به چه امری مشغولاند؟ آیا در گذشته همین نگاه ابزاری را به دانشگاه نداشتند؟ آیا آنها سبب نشدند که دانشگاه نشاط سیاسی خود را از دست بدهد؟ دانشجویان امروز دانشگاه نباید اجازه این سو استفادهها را بدهند و با هوشمندی باید دانشگاه را در مسیر عزت و پیشرفت ملت ایران قرار دهند. دانشجو باید سیاسی باشد نه سیاست زده و سیاست باز به این معنی که وی واقع بین است قدرت تجزیه و تحلیل دارد و هر حرفی را نه به راحتی میپذیرند و نه به راحتی رد میکند! اتفاقاً دانشجو باید به دنبال ایجاد فضای چند صدایی در دانشگاهها باشد به طوری که همه سلایق با رعایت چهارچوب قوانین کشور آزادانه بتوانند منطق و بینش خود را منتقل کنند ولی در عین حال نباید اجازه حرمت شکنی و توهین به مقدسات ملت ایران را به اسم آزادی به کسی بدهند حفظ حرمت و قداست تریبون دانشگاه از وظایف هر دانشجوی آزاده و عاقلی است که دانشگاه را محل رشد و تعالی خود و کشورش میداند.
از جمله مواردی که در برخی جلسات به آن پرداخته شد رفع حصر سران فتنه بود. فارغ از اینکه رفع حصر دغدغه چند درصد از مردم و دانشجویان است و فاصله آن با سایر دغدغههای روز مره مردم کاملاً ملموس است، لیکن خالی از لطف نیست که در این نوشتار اشارهای به فرجام رفع حصر داشته باشیم:
اولاً: حصر خانگی سران فتنه حداقل مجازاتی بوده که در قبال جنایات بزرگ آنها علیه ملت ایران میتوانست اعمال شود. (حدود ۳۰ نفر کشته شدند، میلیاردها تومان به اموال عمومی خسارت وارد شد، ۸ ماه امنیت و آرامش از مردم سلب شد، تحریمهای فلج کننده بعد از فتنه اعمال شد، همراهی با دشمنان دیرینه این مردم صورت گرفت و ...که اینها بخشی از مصادیق ظلم بزرگ فتنه گران در سال ۸۸ است)
ثانیاً این حصر مصوبه شورای عالی امنیت ملی است که طبق قانون و طبق عرف همه کشورها برای حفظ امنیت میتواند برای افرادی محدودیتهایی را قائل شود لذا حصر بر خلاف آنچه تبلیغ میشود،کاملاً قانونی است.
ثالثاً کسانی که برای تشکیل دادگاه برای سران فتنه بی تابی میکنند باید ابتدا تعهد بدهند که پایبند قانون اساسی و رأی دادگاه باشند و دوباره علیه قانون قیام نکنند و در نهایت همگان بدانند طبق قانون مجازات حاکم بر این کشور و طبق فتوای اکثر مراجع از جمله مرحوم منتظری (ره) حکم سران فتنه مفسد فی الارض است و مجازات آنها اعدام است.
لذا برخی با نفهمی خود از عطوفت و نجابت نظام اسلامی سوء استفاده میکنند که لازم است هرچه زودتر سر عقل آمده و بر این طبل توخالی دیگر نکوبند.
سوم) رفتار مدیران دانشگاه و نمایندگان دولت در استانها چگونه بود؟
هرچند که در برخی دانشگاهها رفتار درستی از سوی مسئولین صورت گرفت، ولی متأسفانه باید گفت بسیاری از مسئولین استانها و دانشگاهها امتحان خوبی در این باره ندادند و نمره پایینی را کسب کردند.
برخی مدیران استانی بجای حفظ امنیت و آرامش مردم و دانشگاه حافظ امنیت فتنه گران شده و در مصاحبهها به آن نیز افتخار میکنند.
برخی بجای میدان دادن به تشکلهای دانشگاه و حمایت از آنها به تشکل سازی یک شبه و یکبار مصرف دست زدند و به خیال خود در حال شبکه سازی برای انتخابات و مقاصد بعدی هستند.
سؤال اساسی که مسئولین دولت باید به آن جواب دهند این است که حداقل شما که وارد بازی شدهاید، چرا قواعد بازی را رعایت نمیکنید؟ چرا اجازه نمیدهید تشکلهای اسلامی نیز برنامه -های خود را اجرا کنند؟ چرا و با کدام استناد قانونی به سخنرانان انقلابی مجوز سخنرانی نمیدهید، و از آن بدتر چرا مجوزها را در شب اجرای برنامه لغو میکنید؟ چرا اجازه نمیدهید در دانشگاهها فضای چندصدایی حاکم باشد؟ مگر شما قائل به این نیستند که «دانستن حق مردم است»؟ چرا دانشجویان را از شنیدن حرفها و دیدگاهها متفاوت محروم میکنید؟ تعجب آور است که با این اوضاع جناب روحانی میگوید وضع دانشگاه از دوسال پیش بهتر شده است! حال آنکه روا نیست در اقصی نقاط کشور، دولت خود را از ظرفیت عظیم نیروها و استعدادهای انقلابی و حزب الهی محروم کند.
چوگان حکم در کف و گویی نمیزنی / باد ظفر بهدست و شکاری نمیکنی
ترسم کزین چمن نبری آستین گل / کز گلشنش تحمل خواری نمیکنی
دولت محترم هرچه سریعتر باید نسبت خود را با اقدامات سلیقهای و جناحی برخی مدیران میانی در استانها مشخص کند و با متخلفین برخورد قاطع صورت گیرد، چرا که دانشجویان انقلابی ادامه این شرایط را تحمل نخواهند کرد. در پایان میشود این نکته را متذکر شد که دقیقاً تاریخ در حال تکرار است و اگر دانشجویان و اساتید دانشگاه از حریم خود دفاع نکنند، مجدداً بازیچه عدهای فرصت طلب میشوند و بجای اینکه دانشگاه موتور محرک و قوه عاقله جامعه باشد باید جاده صاف کن نیات ضد میهنی عدهای واداده به دشمن باشد.
داود گودرزی-رییس سازمان بسیج دانشجویی کشور