به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، طی سالیان اخیر شاهد اقبال و گرایش روزافزون تودههای مختلف مردم کشورمان به "طب سنتی" و ایجاد اعتماد به شیوههای درمان از طریق نسخههای تجویزی در حوزههای طب سنتی بودهایم به گونهای که در حال حاضر، جمعیت قابل توجهی از مردم کشورمان در صورت ابتلا به بیماریهای مختلف از عارضه سادهای مانند سرماخوردگی تا بیماریهای صعبالعلاجی مانند بیماریهای حاد قلبی ترجیح میدهند با مراجعه به مراکز درمانی طب سنتی و با روشهای رایج در طب سنتی و مصرف داروهای گیاهی، صحت و سلامت خود را بازیابند.
در این میان، چرایی ایجاد علاقه و اطمینان به طب سنتی و روشهای درمانی آن در میان عموم مردم با وجود شرایط بسیار نامساعدی که طی سالیان گذشته مانع از ترویج و احیای دوباره طب سنتی بوده، جای تحقیق و بررسی دارد؛ چرا که هنوز افکار عمومی جامعه ما، روزهایی را به یاد دارد که تا دهه هفتاد در کشورمان انجام "حجامت" به عنوان یکی از بنیادیترین دستورالعملهای طب اسلامی و سنتی از سوی وزارت بهداشت ممنوع بود و برای پزشکان و اساتید طب سنتی که مبادرت به انجام حجامت برای بیماران خود میکردند، محکومیتهای سنگینی صادر میشد!
قطع به یقین یکی از دلایل اصلی که طی سالیان اخیر باعث ایجاد گرایش گسترده عموم مردم به طب سنتی شده، بازخوردهای مثبتی بوده که افکار عمومی از روشهای درمان طب سنتی دریافت کرده و تودههای مختلف مردم بهعینه بهبود و علاج بسیاری از بیماریها صعبالعلاج از طریق روشهای درمانی طب سنتی را در اطرافیان خود مشاهده کردهاند همچنین بسیاری از افرادی که در نهایت به روشهای درمانی طب سنتی متوسل شدهاند کسانی بودهاند که برای درمان بیماری خود گاهی سالها با تجویز پزشکان متخصص و مصرف داروهای مختلف شیمیایی، توفیقی در بهبود و سلامت جسمی نداشتهاند و در نهایت شفای خود را از طریق روشهای درمانی سنتی که اکثرا روشهای بسیار سادهتر و با مصرف داروهای گیاهی بوده، بازیافتهاند.
شاید بتوان گفت تبلیغ چهره به چهره و انتقال مستقیم تجربیات افرادی که توانستهاند با روشهای رایج طب سنتی، سلامتی مجدد خود را بازیابند، باعث سرعت گرفتن احیای طب سنتی و اقبال هرچه بیشتر مردم در سطح کشور شده است؛ برای بررسی ابعاد و زوایای مختلف این موضوع و با هدف آسیبشناسی فرصتها و تهدیدهای طب سنتی و طب ایرانی ـ اسلامی به سراغ دو تَن از اساتید برجسته این حوزه رفتیم؛ "رضا منتظر" صاحب تالیفاتی از جمله "طب اسلامی گنجینه تندرستی" و "طب ایرانی در آینه تاریخ" و نخستین فردی که در کشور پایاننامه رشته پزشکی با موضوع "طب اسلامی و بررسی آزمایشگاهی بر روی حجامت" را ارائه کرده است و "محمد فصیحی دستجردی" محقق و پژوهشگر طب سنتی و متخصص بیماریهای عفونی، میهمانان گفتگوی ما بودند؛ مشروح گفتگو با این دو محقق و پژوهشگر طب سنتی تقدیم مخاطبان میشود:
جناب آقای دکتر فصیحی و دکتر منتظر! شما تا چه حد خود را مقید به این مسئله میدانید که از تجربیات و روشهای درمانی سایر اساتید حوزه طب سنتی در کشور استفاده کنید به طور مثال چقدر با روشهای درمانی دکتر روازاده، استاد خیراندیش، دکتر خدادادی آیتالله آلاسحاق و ... آشنایی دارید و از آن بهره میبرید؟
فصیحی دستجردی: تقریبا اشراف خوبی نسبت به تمام فعالیتهایی که در حوزه طب سنتی در حال انجام است، داریم و همواره در حال رصد این فعالیتها هستیم؛ در این زمینه با برخی از پزشکان همکاری و مراودات خوبی هم داریم بطوریکه آنها برای اطمینان از روشهایشان یا میزان اثربخشی داروهای تولیدی خود، تستهای آزمایشگاهی و تجربی آن را به ما واگذار میکنند و ما نیز هر یک از مواردی که درستی آن به لحاظ علمی و تجربی اثبات شود، بدون هیچ تعصبی بهره میبریم.
معتقدیم هرگاه برای اثبات ادعاهای خود به این شیوه متوسل شویم، هیچگاه شاهد تشتت در آرا و بروز مخالفتها در سطح پزشکان نخواهیم بود و همه پزشکان اعم از سنتی و غیرسنتی پذیرای نتایج علمی ما خواهند بود اما باید اضافه کنم که دستیابی به این نتایج به راحتی امکانپذیر نیست و در کارهای تحقیقاتی از این دست محدودیتهای اخلاقی زیادی وجود دارد.
بدون شک رسانهها به تمام جوانب و ابعاد مشکلات حوزه طب سنتی احاطه ندارد و این متخصصان و کارشناسان این حوزه هستند که باید گلوگاهها و نقاط آسیبپذیر حوزه فعالیت خود را به رسانهها بشناسانند تا رسانهها نیز بتوانند این موارد به اطلاع مردم برسانند برای مثال شما در بحث حجامت به کلینیکهای زیرمجموعه دانشکده طب سنتی اشاره داشتید که برخلاف انتظار، متخصصین آن کمترین توجهی به این روش درمانی ندارند؛ آیا مصداقهای دیگری از این دست وجود دارد که بتوانیم آن را در اختیار مخاطبان خود قرار دهیم؟
"طب" عرصه تهدید واقعی امروز ما است
منتظر: متأسفانه باید بگویم از این دست مصادیق در کشور کم نیستند؛ موارد بیشماری از آن را میتوانید در "مستند شریان" که از شبکه افق پخش شد، مشاهده کنید؛ در این مستند بسیاری از "حرفهای مگو" در حوزه بهداشت و درمان را با مردم در میان گذاشتیم همچنین چند سالی است که در وبلاگی به نام "طب و تهدید نرم" تهدیدهایی که در این بخش متوجه مردم و کشور است را یادآور شدهام؛ اعتقاد دارم که طب، عرصه تهدید واقعی امروز ما است.
به نظر بنده گزینه روی میز آمریکا، گزینه غذا و دارو است نه تهدیدات نظامی و تحریمهای اقتصادی؛ سرمایهگذاریهای زیادی هم در این بخش صورت گرفته که در قسمت اول مستند شریان به آن اشاره شده است.
همانطور که گفتیم مصداقهای زیادی در این خصوص وجود دارد؛ خاطرم هست که آقای دکتر "امامی رضوی" که مدتی معاون درمان وزرات بهداشت در دولت قبل بود، میگفت "اگر رشد بیماریهای کلیوی به همین منوال ادامه یابد، ظرف 30 سال آینده به تعداد تختهای بیمارستانی موجود فعلی، باید فقط تخت دیالیز داشته باشیم!" یا اینکه در حال حاضر ما 60 هزار بیمار "ام.اس" در کشور داریم این در حالی است که متوسط آن در جهان، 3 نفر در هر 100 هزار نفر است؛ همه جای دنیا ام.اس یک بیماری نادر به حساب میآید اما براساس آمار موجود، حداقل در کشور ما این بیماری دیگر از نوع نادر نیست و ما 25 برابر کشورهای همسایه بیماران ام.اسی داریم.
آیا در طب سنتی و اسلامی برای "ام.اس" درمانی وجود دارد و این مسئله که منشأ این بیماری، سرد مزاجی و مصرف مواد غذایی با مزاج سرد است، صحیح است؟
فصیحی دستجردی: اکثر افرادی که به این بیماری مبتلا میشوند، دارای طبع سرد هستند البته "استرس" هم در ایجاد این عارضه بیتأثیر نیست چون این عامل باعث سردی بیشتر مغز میشود.
برای کمک به پروسه درمان این بیماری، به انجمن ام.اس پیشنهاد دادیم که در نمایشگاه آنها یک غرفه به نام تغذیه در ام.اس داشته باشیم اما آنها نپذیرفتند؛ معتقدیم اگر وضعیت تغذیه مردم کشورمان درست شود به طور قطع از بروز بسیاری از بیماریهایی نظیر ام.اس جلوگیری خواهد شد و در این زمینه طب سنتی میتواند روشهای درمانی خوبی داشته باشد کما اینکه وزیر بهداشت نیز به این نکته اشاره داشت که "ما از طب سنتی برای آنکه به وضعیت پیشگیری و تغذیه کشور سر و سامان دهیم، حمایت کردیم."
آیا سبک زندگی امروز ما عامل اصلی شیوع بسیاری از بیماریهای صعبالعلاج مردم کشورمان است یا باید بگوییم دستهایی مرموزی در کار است که قصد دارد از طریق غذا و دارو ما را زمینگیر کنند؟
منتظر: قطع به یقین معتقدم که در موضوع تغذیه و درمان، دستهای پشتپرده وجود دارد که ما را به وضعیت نامطلوب فعلی رسانده است اما اینکه سبک زندگی جامعه ایرانی موجب ایجاد چنین وضعیتی شده باشد بنده آن را نمیتوانم بپذیرم چون در این صورت این اتهام را هم باید بپذیریم که سبک زندگی ما از همه جای دنیا نامناسبتر است و به نظر من این سخن ناروایی است.
آیا شما به صورت موردی میتوانید کانالهای خاصی را که از طریق آن مواردی از نفوذ در غذا و داروی ما شکل گرفته است، نام ببرید؟
فصیحی دستجردی: برای پاسخ به این پرسش شاید بتوان ماده پرمصرف و آشنای "فلوراید" را نام برد؛ در حالیکه در چند کشور اروپایی مصرف این ماده، ممنوع و در مخالفت با آن، تظاهرات برپا میکنند در کشور ما برای استفاده از آن تبلیغات عجیب و غریبی شکل گرفته است حتی طرحی با عنوان "فلوراید درمانی" در مدارس در حال اجراست!
یکی دیگر از مواردی که میشود به آن اشاره کرد "عمل سزارین" است که درباره آن بارها صحبت شده و حتی وزیر بهداشت هم بر نادرستی آن و لزوم کاهش میزان آن در کشور تأکید دارد؛ همانطور که میدانید پس از زایمان به روش سزارین، تولد فرزندان دیگر در سالهای آینده صرفاً با همین روش امکانپذیر است اما با این عمل، خانمها تنها سه بار قادر به زادآوری هستند و فرزندآوری بیشتری فقط با پذیرفتن ریسک بسیار بالا ممکن خواهد بود؛ عوارض دیگری هم برای سزارین عنوان شده البته هر چه میگذرد، عوارض جدیدتری از سزارین شناخته میشوند.
ممنوعیت تجویز بیش از 2 قلم دارو در هر نسخه در اروپا
منتظر: در موضوع مصرف دارو هم اگر دقت کنید به این نکته پی خواهید برد که در کشور ما هیچ نظارتی در میزان تجویز دارو وجود ندارد؛ در اروپا پزشکان اجازه ندارند در یک نسخه بیش از 2 قلم دارو تجویز کنند؛ بنده در جاهایی برای مزاح خطاب به مسئولان میگویم شما اگر همان استانداردهای پزشکی در اروپا را در کشور پیاده کنید، ما هرگز به دنبال طب سنتی نخواهیم رفت.
مثال دیگر که در اینجا میتوان به آن اشاره کرد، وجود تعداد زیاد "دستگاههای تشخیصی" در کشور است بطوریکه تعداد دستگاههای ام.آر.آی فقط در تهران بیشتر از کل دستگاههای موجود در انگلستان است؛ تعداد زیاد این دستگاهها در کشور حکایت از آن دارد که تعداد زیادی از بیماران در معرض پرتوهای مضر آن قرار گرفتهاند حال آنکه بیشتر این تصاویر، نرمال هستند و این بدان معنی است که اساساً هیچ نیازی به آن نبوده است.
آمار جراحی قلب در ایران برابر با جراحیهای قلب در چین!
به آمار جراحیهای فعلی در کشور دقت کنید؛آمار جراحی قلب در ایران برابر با کل تعداد جراحیهای انجام شده قلب در چین با یک میلیارد و 200 میلیون جمعیت است!در مسائل مختلف ما با این جریان روبهرو هستیم و اینکه آقای فصیحی دستجردی معتقد به ایجاد موج مطالبه مردمی در کشور هستند به این خاطر است که ما از مسئولان برای بهبود وضعیت سلامت قطع امید کردهایم.
همانطور که اشاره داشتید در کنار بسیاری از جراحیهایی که شاید لزومی به انجام نداشته باشد، خیلی از هزینههای ما، صرف هزینههای تشخیصی نظیر آندوسکوپی، سونوگرافی، سیتی اسکن، ام. آر. آی و ... میشود؛ آیا این اقدامات از نظر طب سنتی پذیرفتنی است؟
منتظر: در موارد حاد و پیشرفته یک بیماری ممکن است ما نیز از این روشهای تشخیصی و در نهایت جراحی هم استفاده یا آن را به بیماران توصیه کنیم اما باید بگویم برخی از اطبای سنتی توانستند بدون نیاز به جراحی و صرفاً با تجویز داروهای گیاهی، اصلاح تغذیه، زالودرمانی و با حجامت تر یا خشک، مشکلاتی نظیر انسداد کامل عروق قلب یا آپاندیست حاد افراد را برطرف کنند.
میزان مصرف داروهای شیمیایی در ایران برابر با کل اروپا!
آقای منتظر به مطلبی اشاره کردند که شاید ما تقریباً به آن عادت کردهایم و آن هم تجویز چندین قلم دارو حتی برای یک عارضه سادهای مانند سرماخوردگی است؛ چرا این عادت در مردم و پزشکان ما شکل گرفته که برای درمان یک بیماری ساده هم انتظار تجویز انبوهی از داروهای رنگارنگ داریم؟
منتظر: متأسفانه بحث نظارت در کشور ما همیشه فشل و لنگ بوده است و این ارتباطی با این دولت و آن دولت هم ندارد البته عواملی دیگری هم مانند تعهد پزشک و فرهنگ عامه در این قضیه دخیل هستند؛ ما فکر میکنیم مردم ما نسبت به دریافت داروهای رنگارنگ شرطی شدهاند به طوریکه میزان مصرف دارو در ایران با کل اروپا برابری میکند.
در بحث سزارین اتفاقات خوبی در سطح کشور رخ داد که شاید مهمترین آن تغییر نگاهی بود که در میان مسئولان و سیاستگذاران در این قضیه اتفاق افتاد؛ تبلیغات خوبی هم صورت گرفت و حتی ضریب پرداختها به نفع زایمان طبیعی کمی تغییر پیدا کرد اما با این وجود عملاً شاهد کاهش محسوسی در میزان سزارین نیستیم، تفسیر شما از این عدم تمایل به انجام زایمان طبیعی چیست؟
فصیحی دستجردی: ببینید این موج را صرفا دولت نمیتواند به وجود بیاورد؛ از پزشکان هم نمیشود خواست که سزارین را متوقف کنند چون این عمل منافع اقتصادی بیشتر و در عین حال مشکلات کمتری برای آنها دارد؛ خانمها هم به خاطر ترسشان از زایمان طبیعی، مقاومت نشان میدهند خلاصه اینکه در این ارتباط شرایط کمی پیچیده است و این کار ما را سخت میکند.
ترویج سزارین در کشور خیانت است
در ارتباط با دلایل رواج سزارین در کشور از اوایل دهه 70، "علامه تهرانی" در کتاب"رساله نکاحیه" به موارد متعدی از بیاخلاقیها و سیاستگذاریهای مشکوک در اوایل دولت کارگزاران در اجرای "طرح کنترل جمعیت" اشاره میکند به طور نمونه در این کتاب اشاره شده در مناطق محروم به خانمهایی که برای زایمان به بیمارستان مراجعه میکردند، گفته میشد که در صورت موافقت با زایمان به روش سزارین از پرداخت هزینههای بیمارستان معاف خواهند بود! تأسفبارتر اینکه پیش از عمل، فرمی در اختیار مراجعین قرار میگرفت که بیمار مجبور بود بدون آگاهی از مفاد آن، آن را امضا کنند که در واقع فرمی که بیمار امضا میکرد، فرم رضایت به بستن لولههای رحم بود یعنی همراه با عمل سزارین، عمل "توبکتومی" هم بدون اطلاع مادر انجام میشد.
منتظر: ترویج سزارین در کشور خیانت است؛ به نظر میرسد وزارت بهداشت هیچ نظارتی بر آمار انجام سزارین توسط متخصصان زنان ندارد؛ ما نباید از وزارتخانهای که از همان اوایل انقلاب با طب سنتی مخالفت میکرد، انتظار داشته باشیم که متولی خوبی برای طب سنتی باشد؛ ما باید زایمان طبیعی را به یک مطالبه عمومی تبدیل کنیم در آن صورت، پزشکان هم به آن تمایل خواهند یافت.
واقعیت این است که پیش از این تردیدهایی در بیان برخی واقعیتهای تلخ حوزه تغذیه و درمان داشتیم و از اینکه بیان برخی از این مسائل از سوی مخاطبان، بزرگنمایی و غلو تلقی شود، واهمه داشتیم اما با توجه به مباحثی که شما در این جلسه مطرح کردید به این نتیجه میرسیم که باید بیش از گذشته در بیان این مشکلات ثابت قدم باشیم؛ حال به نظر شما این پیامها چطور باید به مخاطبان انتقال یابد که هم باورپذیرتر باشد و در عین حال رسانه نیز متهم به سیاهنمایی نشود؟
منتظر: یکی از دغدغههایی که بنده در مورد روش برخی از اساتید طب سنتی دارم، غیر مستند بودن حرفها و ادعاهای آنهاست که به کلیت طب سنتی لطمه میزند؛ به طور مثال یکی از اساتید طب سنتی که سیدی سخنرانیهای وی در سطح گسترده در کشور پخش شده، اگرچه توانسته در حوزه تحریک و تهییج مردم برای بازگشت به طب سنتی نقش مؤثری داشته باشد اما اگر ایشان بتواند برای برخی از مطالب خود، مستندات آن را نیز ارائه کند، بدون شک مردم اقبال بیشتری به گفتههای وی از خود نشان خواهند داد.
بهترین نمک در طب سنتی "نمک معدنی یا همان سنگ نمک" است
در رسانه هم اگر شما با دلایل علمی، پیامهای خود را به مخاطبان انتقال دهید آنها در مقابل آن موضع نخواهند گرفت برای مثال یکی از اساتید طب سنتی میگوید "نمک دریا بهترین نوع نمک است" اما آیا در وضعیت کنونی هم که دریاها از آلودگیهای مختلف انباشته شده، میتوان این ادعا را تأیید کرد؛ در طب سنتی بهترین نمک، نمک معدنی یا همان سنگ نمک است، این نوع نمک را پیش از این افرادی در ازای گرفتن نان خشک از منازل به ساکنین تحویل میدادند؛ بی تردید معادن نمک آلودگی بسیار کمتری از دریا برای استخراج نمک دارند.
فصیحی دستجردی: البته وقتی ما وقتی از برخی از اساتید طب سنتی انتقاد میکنیم، هدف ما این نیست که بگوییم تمام حرفهای آنها نادرست است؛ درست است که نمک دریا مفید است ولی باید به ایراداتی که برخی پزشکان نسبت به مصرف آن دارند هم توجه کنیم و این نگرانیها را از برطرف کنیم؛ ما در رابطه با داروهای گیاهی یا استفاده از نمک دریا که به مردم توصیه میکنیم باید مراکز آزمایشگاهی مجهزی را تجهیز و در فواصل زمانی مشخص انواع آلودگیهای میکروبی، شیمیایی یا وجود فلزات سنگین در آن را سنجش کنیم؛ این دقت و وسواس ما در سلامت مردم در طب سنتی، موجب جلب اعتماد آنها خواهد شد.
نکته دیگر اینکه فرهنگسازی برای تغذیه مردم نیازمند زمان است و این فرهنگسازی و تغییر رفتار باید هم در مصرفکننده مواد غذایی و هم در تولیدکننده آن به وجود بیاید؛ بدون شک رسانهها به صورت مستقیم و غیرمستقیم در آن نقش دارند، مهم این است که رسانه باید بتواند موضوعاتی که از اهمیت بالایی برخوردارند را به صورت پرتکرار به مخاطب خود انتقال دهند؛ بدون شک اگر این تواتر به روشهای مختلف و جذاب صورت گیرد، ایجاد دلزدگی هم نخواهد کرد و نهایتاً ذهنیتها را به سمت رعایت الگوهای صحیح تغذیهای و درمانی تغییر خواهد داد.
نکته بعد اینکه برخی از اساتید که با توزیع سیدی سخنرانیهای خود طب سنتی را ترویج کردهاند باید در اقدامات بعدی، اشکالاتی را که در جریان این حرکت به وجود آمده را اصلاح کنند؛ ما نباید از عباراتی استفاده کنیم که مردم برای اجرای دستورات ما دچار مشکل شوند مثلا وقتی میگوییم مصرف برنج در مناطقی غیر از شمال کشور ممکن است سبب عوارضی شود، حرف درستی است اما نمیتوانیم همه مردم را از خوردن این غذاها منع کنیم؛ بنابراین باید به دنبال راههایی باشیم که از عوارض مصرف این غذاها بکاهیم برای نمونه میتوانیم برای مصرف برنج را به صورت سبزیپلو یا زیرهپلو یا مصرف سبوس همراه با برنج را پیشنهاد دهیم.
اتفاقاً آقای "خدادادی" در این زمینه زحمات زیادی متحمل شدند؛ ایشان در کتاب خود به جای رویکرد حذفی که معمولاً در میان اطبا مرسوم است، جایگزینهایی غذایی ارائه کرده است؛ نظر شما درباره این رویکرد چیست؟
منتظر: همه ما نقاط قوت و نقاط ضعفی داریم؛ درست است که آقای خدادادی یک سری فرمولهای خوب غذایی ارائه داده اما برخی از نظرات و غذاهای ایشان باز جای اشکال دارد.
کنترل و درمان آنفلوآنزای نوع A با استفاده از آویشن و زنجبیل
: در سالهای گذشته برخی از بیماریها مانند آنفلوآنزای نوع A قربانیهای زیادی در سراسر جهان داشته است. آیا بیماریهایی از این دست بوده که شما با استفاده از ظرفیت طب سنتی و کار تحقیقاتی دقیق در درمان و یا پیشگیری از آن موفق بوده باشید؟
فصیحی دستجردی: بله؛ اگر اجازه بدهید از بیماری آنفلوآنزای نوع A که اخیراً کشور را درگیر خود کرده است مثالی بزنم؛ زمانی که بنده در ایلام بودم آنفولانزای نوع A شیوع پیدا کرده بود و چند نفر هم بر اثر همین بیماری در دیگر شهرهای کشور فوت کرده بودند، یکی از دانشجویان بنده، کار تحقیقی خوبی برای پیشگیری و درمان این بیماری با استفاده از دمکرده "آویشن و زنجبیل" انجام داد و ما آن را در یک برنامه تلویزیونی به مردم انتقال دادیم؛ نتیجه این کار تحقیقی و انتقال به موقع به مردم این شد که در این استان تا پایان دوره شیوع این بیماری هیچ گزارشی از فوت افراد بر اثر آنفلوآنزا در بیمارستانهای ایلام نداشتیم.
: با توجه به تأکید زیادی که شما بر انجام کار تحقیقی در طب سنتی و اسلامی دارید، این سؤال در ذهن شکل میگیرد که آیا اصولاً این امکان وجود دارد که تمام دستورات دین را با این روش آزمود؟ بطور مثال میتوان گفت فلان دعا چه تأثیری در درمان تب یا درد چشم دارد؟
منتظر: شاید در خیلی از موارد قادر به ارزیابی علمی خیلی از دستورات دینی نباشیم اما اثر آن را میشود بررسی و احیاناً ادعای گفته شده را رد یا تأیید کرد مثلا وقتی میگویند کفگیر آهنی برای درمان کمبود آهن مؤثر است این تأثیر را میشود با یک آزمایش خون ساده با تعداد نمونههای مشخص، اثبات یا رد کرد.
آنچه شما هم در حین کار به آن رسیدهاید این است که نمیتوان با بوروکراسی موجود انتظار چنین اقداماتی را داشت؛ دوست داریم بدانیم شما چقدر توانستهاید این چالشها را رفع کنید، آیا اصولاً این کار در اولویت مجموعه شما در حوزه طب سنتی بوده است؟
منتظر: این موضوع بسیار گسترده است و پوشش تمام مشکلات این حوزه در توان ما نیست اما در همین مدت یک سال اخیر عملکرد "شرکت رسا" در این حوزه بیشتر از یک وزارتخانه با آن عرض و طولش بوده است؛ در این مدت یک دارو تولید و به بازار عرضه کردیم، نتیجه منطقی این مطلب آن است که یا مسئولان قصد کار کردن در این مسائل را ندارند یا اگر خوشبین باشیم باید بگوییم روش آنها اشتباه است که متاسفانه شواهد موجود جایی برای خوشبینی باقی نمیگذارد.
مدتی پیش با آقای "طریقت منفرد" که زمانی وزیر بهداشت بود، ملاقاتی داشتم؛ وی خیلی تندتر از بنده از این وضعیت انتقاد میکرد و میگفت"الان اهتمام وزارت بهداشت نابود کردن طب سنتی شده است" ایشان همچنین به مراکزی از طب سنتی اشاره کرد که به صورت علنی تخلف میکنند ولی عامدانه آنها را آزاد گذاشته و با آنها برخورد نمیکنند تا طب سنتی لطمه ببنید.
هنوز فضای موجود در طب سنتی فضای "زندهباد، مردهباد" است
مطالب متعددی در این گفتگو مطرح شد اگر امکان دارد آقای منتظر یک جمعبندی از این مباحث که تا به حال انجام شده ارائه دهند.
منتظر: اگر بخواهم یک جمعبندی تا اینجای بحث داشتهباشم باید بگویم فضای موجود در طب سنتی هنوز فضای زندهباد، مردهباد است؛ این هم در بین موافقین و هم در بین مخالفین وجود دارد لذا ما شاهد یک جو احساسی در این موضوع هستیم که در آن عدهای مثلاً نمک دریا، روغن کنجد و... را مفید و عدهای دیگر همین مواد غذایی را مضر میدانند؛ شما به عنوان رسانه باید برای هر امر اختلافی از موافقین و مخالفین سند و مدرک مطالبه کنید تا این فضا اصلاح شود، با این روش مردم خودشان به عنوان قاضی به میدان میآیند و خود نتیجهگیری خواهند داشت.
مطلب دوم اینکه هدف اصلی ما از احیای طب سنتی، رفع تهدیدهاست؛ این موضوع باید در اولویت کار ما قرار گیرد البته رفع تمام تهدیدها نیز تنها با احیای طب سنتی امکانپذیر نیست؛ بخش زیادی از اقداماتی که باید در مقابل تهدیدها صورت گیرد به اصلاح دیدگاههای سیاستمداران و مسئولین برمیگردد همچنین وجود مطالبه عمومی در مورد وضعیت سلامت از دیگر مواردی است که به این کار کمک میکند.
باید "کار تحقیقاتی" در حوزه طب سنتی گسترش یابد
نکته دیگری که باید به آن توجه داشت این است که برای مقابله بهتر با تهدیدات در حوزه سلامت باید "کار تحقیقاتی" در حوزه طب سنتی گسترش یابد؛ در طب سنتی و اسلامی توانمندی زیادی برای پیشگیری و مقابله با این تهدیدات وجود دارد اما چون موضوعات مطرح شده، پشتوانه علمی و کار پژوهشی ندارد یا اصولاً نمیخواهند که داشته باشد، این ظرفیتها به هرز میرود.
الان در همین دانشکده طب سنتی بخواهید یک بحث مثلاً از "رساله ذهبیه" امام رضا(ع) را به عنوان موضوع پایاننامه یا ماده درسی پیشنهاد دهید، در سایر در برابر آن مقاومت خواهد شد؛ در سایر نهادها هم این وضعیت وجود دارد، طرحی داشتم که براساس آن قرار بود اثر حجامت بر روی مصدومین شیمیایی را بررسی کنم، در همین راستا با بنیاد جانبازان نیز مکاتبه کردم اما آنها در نامهای اعلام داشتند که این طرح جزء اولویتهای پژوهشی ما نیست.
اتفاقاً در گفتگویی که با استاد"خیراندیش" داشتیم، وی تجربه عملی و موفقی از انجام حجامت روی مصدومین شیمایی دوران جنگ تحمیلی داشت.
منتظر: باور کنید این تجربه را شما نمیتوانید منتشر کنید؛ مطمئن باشید شما را به سخره خواهند گرفت.
طب سنتی در احیای مجددش بهصورت یک نوزاد ناقصالخلقه متولد شد
در این جلسه به برخی از مشکلات دانشکدههای طب سنتی از نحوه تاسیس تا اداره آن مطرح شد؛ اگر موافق باشید جمعبندی هم از این مباحث داشته باشیم.
منتظر: ببیند به نظر بنده طب سنتی در احیای مجددش در کشور به صورت یک نوزاد ناقصالخلقه متولد شد علت هم آن بود که از تمام پتانسیلهای موجود برای بازتعریف آن استفاده نشد؛ در زمان تشکیل این دانشکدهها، متولیان امر نخواستند یا نتوانستند از همه نظرات افراد باتجربه که سالها در این زمینه فعالیت کرده بودند، بهره ببرند.
از سوی دیگر پزشکان عمومی صرفا با گذراندن 30 واحد درسی و ارائه یک پایاننامه که نمیتوانند "متخصص طب سنتی" شوند؛ نتیجه این امر این میشود که برخی از آنها برای یادگیری و کسب تجربه با ما تماس میگیرند.
مطلب بعدی اینکه برخی از مسئولان امر، اعتقادی به طب اسلامی ندارند و نگاه آنها به طب سنتی هم صرفاً یک نگاه حداقلی است؛ تنها دلخوشی این افراد به فعالیت چند کلینیک محدود طب سنتی است؛ در این مراکز نیز به تجویز چند داروی گیاهی بسنده شده است و به بخش مهمی از روشهای درمانی نظیر اعمال یداوی، حجامت، فصد و ... هیچ توجهی نمیشود.
نتیجه آن نگاه حداقلی این میشود که در حال حاضر آقای "شمس اردکانی" که رئیس دانشکده طب سنتی هم بودند در پاسخ به این سؤال مجری یک برنامۀ تلویزیونی به نام "نبض" که پرسید «شما در صورت بیماری ترجیح میدهید با کدام روش درمان شوید؟» به صراحت میگوید «با روشهای طب مدرن».
فصیحی دستجردی: در تأیید فرمایشات آقای منتظر باید یک مثالی بزنم؛ فردی بود که برای مشکل نازایی به بنده مراجعه کرد و من چون تخصصی در این زمینه نداشتم او را به یکی از همین کلینیکهای دانشکدههای طب سنتی ارجاع دادم؛ در این کلینیک به این فرد گفته شد که ما برای این مشکل درمانی نداریم؛ این فرد مجدد به بنده مراجعه کرد و او را به آقای اسماعیلی از اساتید طب سنتی خارج از سیستم کلینیکهای طب سنتی معرفی کردم و ایشان با "زالو درمانی" توانست بخشی از مشکلات این فرد را برطرف کند.
بدون شک ریشۀ بخشی از مشکلاتی که ما هماکنون در کلینیکهای طب سنتی داریم در واقع به نحوه جذب اساتید در دانشکده طب سنتی برمیگردد؛ به نظر بنده باید این کار با دقت بیشتری صورت میگرفت تا چهره این علم بومی به این صورت مخدوش نشود.
به نظر میرسد وجود برخی از عطاریها به معضلی برای طب سنتی بدل شده است چون بیشتر این افراد متخصص طب سنتی نیستند و برخی از تجویزهایی هم که از طرف آنها صورت میگیرد در غالب موارد به درمان قطعی نمیانجامد، نتیجه چنین وضعیتی این خواهد شد که یک نگاه بیاعتمادی نسبت به طب سنتی در کشور شکل گیرد؛ دیدگاه شما در این ارتباط چیست و اینکه چه مشکلی وجود دارد که ما نمیتوانیم یک شبکه تولید و توزیع رسمی و استاندارد داروهای گیاهی نظیر داروخانههای فعلی در حوزه طب سنتی داشته باشیم؟
منتظر: بله همانطور که قبلاً هم اشاره کردم تخلفاتی صورت میگیرد که مسئولان نمیخواهند آن را ببینند نظیر اینکه در برخی از همین عطاریها مواد مخدر توزیع میشود؛ اما به بنده با 20 سال سابقۀ کار علمی و عملی اخطار میدهند که تابلوی حجامت را از روی مطب خودم بردارم!
فصیحی دستجردی: یا به طور مثال مطب آقای دکتر روازاده که متخصص این رشته است و داروی گیاهی تجویز میکند را پلمپ میکنند اما برخی از عطاریهای متخلف همچنان باز میمانند؛ این اقدامات جای هیچ شک و شبههای را باقی نمیگذارد که سیستم نظارتی در کشور ما از اساس ایراد دارد.
در بحث داروهای گیاهی هم که در سوال خود به آن اشاره کردید، چند مشکل وجود دارد؛ اول اینکه آشنایی مناسبی از برخی از داروهای گیاهی که به صورت شرکتی تولید میشود وجود ندارد ضمن آنکه اثربخشی این داروها هم برای ما مکشوف نیست؛ نکته بعدی، بحث سودآوری این محصولات است چون برخی از متخصصان در این زمینه اقدام به کارآفرینی برای تعدای از خانوادهها کردهاند بنابراین اگر بخواهند داروی تولیدی خود را کنار بگذارند و از تولیدات یک شرکت خاص استفاده کنند، ممکن است برخی از خانوادههای تحتپوشش طرح اشتغالزایی متضرر شوند.
با ایجاد انحصار در تولید "گیاهان دارویی" مخالفیم
منتظر: بنده با ایجاد انحصار در تولید گیاهان دارویی مخالف هستم زیرا با این کار همانطور که آقای فصیحی هم گفتند ممکن است بسیاری از افراد در جای جای ایران، بیکار شوند و این منصفانه نیست کسانی را که در طی سالیان طولانی عامل بقای طب سنتی بودهاند از میدان خارج کنیم؛ باید آنها هم به نسبت سهم بزرگی که در حیات طب سنتی داشتند از آن بهره ببرند.
یک تفکر اشتباهی که در باور مردم ایران شکل گرفته این است که دستورات پزشک متخصص به مثابه وحی منزل است اما وقتی همین فرد به یک متخصص طب سنتی مراجعه میکند آن اعتقاد و باور را برای اجرای دستورات او ندارد. منشأ این عدم باور از کجا ناشی میشود و اینکه چطور باید آن را اصلاح کرد؟
منتظر: این امر از تبلیغات زیادی که هر روز مردم ما را بمباران میکند، ناشی میشود؛ هر جا که رفتیم و به مردم آموزش دادیم آنها به سمت ما گرایش پیدا کردند. همین معضل سزارین که آقای فصیحی به آن اشاره داشت که مردم آن را سخت میپذیرند باید بگویم هر کجا که ما مردم را توجیه کردیم، به راحتی زایمان طبیعی را پذیرفتند اما به دلیل مشکلات ساختاری و سیستمی که گفتیم آنها به اجبار به برخی از روشهای درمانی در طب نوین تن میدهند.
منبع: تسنیم