گروه ورزشی خبرگزاری دانشجو، سیدمجیدمهردانا،جلسات و نتایج تکراری تنها ماحصلی است که در دیدارهای کی روش و کفاشیان در ساختمان جادویی فدراسیون فوتبال رخ می دهد؛ از طرفی خبرنگاران حاضر در محل و اهالی ورزش به این مسئله عادت کرده اند که بعد از این جلسات تا حدودی فرمالیته، کی روش را ناراضی و ناراحت ببینند و در عوض کفاشیان را لبخند زنان مشاهده کنند. اما دیروز و پس از آخرین جلسه سرمربی و رئیس در فدراسیون فوتبال، بازهم همانند دفعات قبلی شخص ناراضی و ناراحت، کسی جز کی روش پرتغالی نبود؛ سرمربی تیم ملی که در دو دیدار آخر برابر هند و عمان نتایج قابل قبولی کسب کرده بود و حمایت کامل هواداران و اقبال عمومی را پشت سر خود می دید، پس از جلسه ای 5 ساعته با رئیس خندان برای دومین بار و تلویحا پیام هایی مبنی بر جدایی و خداحافظی از تیم ملی را به خبرنگاران حاضر در محل داد. همانند حرکتی که او با اشاره دست به ساختمان فدراسیون فوتبال گفت "بازی واقعا تمام شد و آنها بردند."این خداحافظی تلویحی و شاید فرمالیته برای چندمین بار بود که از سوی کی روش انجام می گرفت و در نهایت باید دید آیا مرد پرتغالی واقعا قصد جدایی دارد یا هدف دیگری را دنبال می کند؟! اما آنطور که از نارضایتی ها و خداحافظی های مکرر کیروش پیداست آنچه در این میان برای او بیش از همه اهمیت دارد تحت فشار گذاشتن فدراسیون و وزارت ورزش برای برطرف کردن نیازهای تیم ملی است.
اقدامات پوپولیستی مرد پرتغالی؛ پرده برداری از ترفند جدید کی روش
کارلوس کی روش را به جرأت می توان محبوب ترین سرمربی تیم ملی در چندین سال اخیر دانست که هم از دانش فنی بالایی برخوردار بوده، هم کارنامه اسم و رسم داری را در جیب دارد و هم از مقبولیت و محبوبیت بالایی در میان عموم مردم برخوردار است که به وی این امکان را می دهد تا با قدرت خاصی به کارش ادامه دهد.همانطور که در بالا ذکر شد، محبوبیت بالای کی روش باعث شده تا او بتواند اقدامات پوپولیستی که موجبات تحریک مردم را فراهم آورد را مبدل به اهرمی کند برای فشار به مسئولین در جهت نیل به خواسته ها و نیازهای تیم ملی که در عمل به آنها وقعی نهاده نمی شود؛ در همین راستا و در چند وقت اخیر کی روش به دفعات با بیان اینکه تیم ملی نیاز مبرمی به "زمین تمرین مناسب، زمین چمن مصنوعی و لباس مرتب و شایسته" دارد، بارها جواب و عکس العمل مثبتی نشنیده و در نهایت به روش های مختلف حرف از جدایی از تیم ملی به میان آورده است. از انتشار استعفانامه به تاریخ 11 اردیبهشت 95(همزمان با برگزاری انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال) تا بیان خداحافظی در بازه های زمانی متفاوت(که نمونه آن در بالا ذکر گردید)، باعث شده تا مردم هم همصدا با کی روش در راستای رفع نیازهای تیم ملی به مسئولین فدراسیون و وزارت هجوم ببرند؛ حرکات مردمی که حتی به صفحه شخصی رئیس جمهور هم کشیده شد تا هم خواستار جلوگیری از رفتن کی روش شوند و هم خواستار رفع شدن نیازهای سخت افزاری تیم ملی گردند؛ دقیقا همان مسئله ای که مدنظر کی روش بود تا بدین وسیله به مسئولین فشار وارد کند.اما آنچه که در این میان کم اهمیت جلوه می کند، آرامش تیم ملی و بازیچه شدن مردمی است که اسیر خداحافظی های کی روش و بازی وی با اهالی فدراسیون و وزرات نشینان شده است که می تواند در این برهه حساس که مرحله نهایی مقدماتی جام جهانی را پیش رو داریم بر پیکره تیم ملی ضربات جبران ناپذیری وارد کند.
بی خیالی وزیر و لبخند رئیس، سوهان روح کی روش
همانطور که در بالا ذکر شد کی روش به هر دری می زند تا نیازهای تیم ملی همانند زمین تمرین مناسب و لباس مرتب را فراهم کند؛ از انتقادهای مستقیم و خداحافظی های بعضا فرمالیته گرفته تا استفاده از حمایت مردمی برای فشار به مسئولین، همگی از روش هایی است که مرد پرتغالی از هیچ یک از آنها جواب نگرفته و تنها با سکوت وزارت ورزش و لبخند علی کفاشیان مواجه می شود.ادامه این رویه حتی در صورت ماندن کیروش در ایران می تواند تمرکز کاری او را به شدت کم کند که در نهایت می تواند به ناکامی تیم ملی منجر گردد؛ از سوی دیگر در حال حاضر به هیچ وجه زمان مناسبی برای تعویض سرمربی نیست و استعفای کیروش در مقطع فعلی می تواند به ضرر تیم ملی تمام شود.
کی روش-اسدی؛ رشته ای که سر دراز دارد
جدال میان کی روش و اسدی که برای مدتی زیر خاکستر نهان شده بود، بار دیگر از سر گرفته شد؛ شروع دوباره ماجرا هم از برنامه نود بود که جناب دبیرکل فدراسیون برای پاسخ به ادعاهای افشین پیروانی روی خط این برنامه آمد و پالس هایی را به سمت کی روش فرستاد.اما در سمت دیگر میدان جناب سرمربی پس از اتمام جلسه با کفاشیان، با استفاده از جملاتی تحقیرکننده و منتقدانه اسدی را مورد خطاب قرار داد و در ادامه اعتراضاتی هم به وزارت ورزش داشت. در اینجا قصد نداریم به کالبد شکافی این جدال بپردازیم بلکه نکته حائز اهمیت، مناسب نبودن ادبیاتی است که میان این دو نفر رد و بدل می شود؛ حال فارغ از اینکه در این میان مقصر چه کسی است به نظر می رسد این جدال باید هرچه سریعتر حل و فصل گردد تا دیگر شاهد چنین درگیری های زشتی نباشیم.
حرف حساب
همانطور که صعود ایران به جام جهانی 2014 برزیل، باعث شد تا افتخاری در کارنامه مسئولین وقت ورزشی و فوتبالی درج گردد که در آینده بتوانند از آن در محافل به نیکی یاد کنند، در مقطع کنونی با یاری تیم ملی و رفع نیازهای آن هم میتوانند برگ زرینی دیگر را در کارنامه نه چندان درخشان خود رقم بزنند. اما در صورتی که اهمالی از سوی مسئولین صورت پذیرد که منجر به استعفای کیروش در این مقطع حساس یا عدم نتیجه گیری تیم ملی شود، دود این سهل انگاری اول به چشم تیم ملی و بعد به چشم فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش خواهد رفت و ناکامی دیگری بر ناکامی های موجود اضافه می گردد.با این وجود کسانی هستند که هنوز هم در پی برکناری کی روش و آوردن شخص مدنظر خود برای سرمربیگری تیم ملی می باشند؛ اما باید متذکر شد که در این برهه حساس که تا شروع مرحله بعدی مسابقات جام جهانی، تنها چند ماه باقیمانده حتی اگر مورینیو هم بیاید به نتیجه خاصی نمیرسد و جز ناکامی و شکست نتیجه ای در پی نخواهد داشت.
اينا اگر گوارديولا را هم بيارن بيچارش ميكنن.ترك عادت موجب مرض است.
برای فوتبالی که فریدون اصفهانیان در مورد سرمربی تیم ملیش بگه کیروش باید دستیار ایرانی بیاره وگرنه باید بره
برای فوتبالی که مایلی کهن، مرد لابی و رانت فدراسیون فوتبال، که افتخار حذف و سوزندن دو نسل از فوتبال مارو یدک میکشه و 5 تیم رو با افتخار برده دسته یک و اوج افتخارش بردن کره است، میگه کیروش همه جا نا موفق بوده
برای فوتبالی که فلان مربی لیگ برتری نشستن روی سکوهای محل تمرین لورکوزن رو افتخار بین المللی خودش میدونه اما از کیروش ایراد میگیره که آدم کوچیک و به لحاظ فنی سطح پایینیه
برای این فوتبال که پره از آدمای حسود و گدا گشنه و خودبزرگ بین متاسفم