اخبار دانشگاهی را از «کانال اخبار دانشگاهی SNN.ir» دنبال کنید
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، یادداشت دانشجویی؛* دودستی باید انقلاب را بچسبی تا از چنگت بیرون نیاورند این جماعت، کار را به جایی رسانده اند که اگر یک روز عزت زیر سئوال نرود احساس غرور به انسان دست می دهد، جمله رئیس جمهور دولت های هفتم و هشتم را باید آب طلا کرد و روی شناسنامه این افراد چسباند که می گفت: «ما هر روز یک چالش داشتیم» و حال پس از سبزی ها نوبت به برخی بنفش ها رسیده که خط قرمزها را رد کنند.
حال عده ای که خواسته یا ناخواسته از آنها حمایت میکنند نباید خود را انقلابی بدانند، این درد و دلی بود و البته هشداری به همه آنهایی که در خون خوری این زالوها شریکند.اما روی اصلی سخن سر چالش است.
اگر از اقدامات داخلی مانند فیش های نجومی، واردات بنزین، توافقات محرمانه ایران خودرو و سایپا، افزایش مناطق آزاد، تعطیلی کارخانه ها و غیره بگذریم در اقدامات بینالمللی همواره باید منتظر چالش بود.
در واقع میتوان این طور بیان کرد که آیا چالشی که اخیرا با آن رو برو بودیم یعنی FATF آخرین چالش خواهد بود؟
این نوشته استدلال خواهد کرد گیر کردن در جزئیات تکنیکی درباره قراردادهایی مانندFATF همانقدر که مهم است میتواند گمراه کننده هم باشد.FATFبخشی از یک «طرح بزرگ تر» است که برجام، قراردادهای جدید نفتی، توافق آبوهوایی پاریس، کنوانسیون پالرمو، کنوانسیون حقوق کودک و از این دست توافق ها قسمت های دیگر آن را تشکیل می دهند. طرح بزرگ تری که همه این اقدامات در آن گنجانده شده یک «برنامه پویا» است که تلاش میکند برجام را مبدل به ابزاری برای گروگان کشی و جهت دهی تصمیمات امنیت ملی کند.
این طرح بزرگتر چند ویژگی دارد:
1- در این طرح، رفتار ایران از طریق تعداد قابل توجهی از توافقات، معاهدات، کنوانسیونها و تفاهمات بینالمللی به گونه ای هدایت میشود که در میان مدت نتواند خطری برای امنیت ملی آمریکا به وجود بیاورد و در بلندمدت همه برنامههای امنیت ملی ایران که عامل تولید تهدید علیه آمریکا هستند، تعطیل شود.در واقع در اینجا با «جنگ حقوقی» به عنوان یکی ازابزارهای استراتژی جدید «اعمال فشار» مواجهیم.
2- FATFبه خوبی نشان داد که این طرح باید به دست مجریان داخلی عملی شود، خاصیت انداختن کار به دوش این مجریان داخلی این است که مخالفت با آنها «تسویهحساب سیاسی» و «سنگاندازی پیش پای به نتیجه رسیدن برجام» به نظر خواهد آمد بنابراین خاصیت «سیاست داخلی» هم دارد. تفکر طراحان این «طرح بزرگ تر» این است که خالقان دولتی برجام در ایران با دیدن کورسوی امیدی از اینکه ممکن است راهی برای موفق کردن پروژه برجام وجود داشته باشد تن به هر درخواستی خواهند داد.
3- نقطه تمرکز این طرح بزرگ تر در درجه اول بخش دفاعی و امنیتی ایران است. بویژه بخشهایی از آن که با برنامه منطقهای ایران در ارتباط است و این به خاطر این است که ضربه زدن به جایگاه منظقه ای ایران در حال حاظر اولین اولویت آمریکاست.
4- طرح بزرگتر از برجام به عنوان یک زیرساخت استفاده میکند تا به موضوعاتی بپردازد که برجام موفق به دخل در آنها نشده است. ظاهرا حتی عدهای از برجام آوران هم قبول دارند که برجام یک نقطه شروع است و شروط محرمانه ای در کنار آن وجود دارد که تا عملی نشود، برجام به هدف خود نخواهد رسید یا حتی «کار نخواهد کرد».
5- «طرح بزرگ تر» در همان حال که یک برنامه برای مهار راهبردی ایران با استفاده از فرصت برجام است، ابزاری برای مهندسی افکار عمومی ایران در انتخابات 96 هم خواهد بود. این طرح، هر چقدر پیش برود به مهار ایران از سوی آمریکا کمک میکند و هر چه پیش نرود- به زعم غربیها- به دولت روحانی در ایران کمک خواهد کرد بهانه هایی برای نپذیرفتن مسؤولیت وضع موجود در اختیار داشته باشد.
حال سئوالی که باید از این دارو دسته نیویورکی ها پرسید این است که «درپس پرده چه پنهان داری؟»، گام بعدی که امنیت ملی را به خطر می اندازد، چیست؟ آمریکا از چه چیزهایی خبر دارد که ما هنوز از آن با خبر نیستیم؟ آیا قرار است ایران به میزانی تضعیف شود که حمله نظامی به آن برای آمریکا امکانپذیر شود؟ یا قرار است مقاومت در منطقه چنان ضربه ای بخورد که چارهای جز تن دادن به مذاکره با سعودی و آمریکا نداشته باشد؟ آیا ما با یک نقشه راه تحمیل «صلح با اسرائیل» مواجه هستیم؟ یا اینکه ایران خود به دست خویش آنقدر اطلاعات تقدیم دشمن بکند که به تعبیر «مایکل مورل»، جانشین سابق سیا «دیگر نیازی به جاسوسی از آن نباشد»؟
علی نیک آیین- مسئول سیاسی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه ولیعصر(عج) رفسنجان
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.