به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، وعدههای 100 روز آقای روحانی درباره گشایش اقتصادی به جایی نرسیده و دولت همچنان امیدوار است این گشایش با چشمداشت به بیگانگان اتفاق بیفتد!
عمر دولت یازدهم رو به پایان است اما نگرانی خانوادهها برای آینده فرزندانشان در زمینه اشتغال پایان نیافته است؛ انگار همین دیروز بود که روحانی در اولین نشست خبری خود در بیست و هفتم خرداد در پاسخ به سؤال خبرنگاری که پرسید شما در سخنان انتخاباتی گفته بودید که جشن پیروزی را زمانی میگیریم که جوانان کشور شاغل شده باشند و بیکاری از کشور رخت بر بسته باشد و اکنون برنامه اقتصادی شما برای اشتغال جوان چیست،؛ گفت: «مشکلات را قدم به قدم رفع کنیم و امیدوارم شاهد آن باشیم که در همان سال اول اولین آثار این مسئله را ببینیم و هر روزی که رقم بیکاری تک رقمی شد جشن کوچکی خواهیم گرفت و وقتی به حد جهانی رسیدیم، جشن ملی خواهیم گرفت.»
هرچند افزایش آمار بیکاری، تعطیلی کارخانهها و کارگاههای صنعتی واقعیتی است که مردم با گوشت و پوست خود پس از گذشت این سه سال حس کردهاند و در همین راستا سخنان وزیر کشور در هفته جاری در برنامه پایش نیز دلیل دیگری بر این مدعا شد که کشور از منظر اقتصادی وضعیت مطلوبی ندارد؛ امری که شاید چندان برای دولتمردان مهم نیست و تلاشی برای رفع آن نمیکنند.
عبدالرضا رحمانی فضلی با حضور خود در برنامه پایش آمار بیکاری در برخی شهرهای کشور را شصت درصد اعلام کرد و گفت: متوسط بیکاری در کشور از 14 درصد در سال 1391 به 11 درصد رسیده است اما در حال حاضر آمار بیکاری در برخی از شهرها شصت درصد است.
این آمار نگران کننده آن هم از زبان وزیر کشور نشان دهنده آن است که نه تنها وعدههای صدروزه دولت یازدهم برای حل مشکلات اقتصادی محقق نشده است بلکه آمارها از این موضوع حکایت دارد که دولت هیچ گونه برنامه وطرحی در خصوص رونق اشتغال ندارد و در این سه سال نیز هیچ کاری جز توجیه کردن و ارائه آمارهای غیرواقعی در خصوص کاهش نرخ بیکاری انجام نداده است.
اکنون امیدها به نا امیدی پیوسته و کلید تدبیر و امید نیز نتوانست قفل اشتغال و بیکاری جوانان را باز کند و شاید قفل دیگری بر آن خورده باشد؛ چرا که یکی از مهمترین وعدههای روحانی تک رقمی شدن نرخ بیکاری در کشور و افزایش اشتغال بود تا جایی که روحانی در شعارهای انتخاباتی خود شعار باز کردن قفل بیکاری با کلید طلایی را مطرح کرد. بدون اغراق میتوان گفت دولت یازدهم به جای توجه به حل مشکلات اساسی اقتصادی کشور و توجه به مقوله اقتصاد مقاومتی که رهبر انقلاب بر آن بارها تأکید کردهاند از همان ابتدا تمام توجه خود را بر مذاکره با غربیها معطوف و از پیگیری جدی مشکلات کشور غفلت کردند تا آنجا که نوید حل همه مشکلات از بیکاری، رونق صنایع تا تأمین آب شرب را نیز به رفع تحریمها گره زدند و حتی پس از آن نیز رشدبالای بیکاری را به رکود، تورم، عدم نقدینگی، کاهش قیمت نفت حاصل از دولت سابق مرتبط دانستند.
سخنان اخیر روحانی مبنی بر اینکه صنعت گردشگری یکی از راههای مهم برای اشتغالزایی جوانان است که برای رسیدن به آن باید به توسعه فناوری و جذب سرمایه بپردازیم نشان دهنده آن است که رئیس جمهور دولت یازدهم هنوز در پی آن است تا با جذب سرمایه خارجی بتواند اشتغال جوانان کشورمان را بهبود سازد امری که اگر قرار بود در این زمینه تغییری صورت گیرد، باید ثمرات آن را مشاهده میکردیم؛ هر چند این سخن رئیس جمهور سخن تازهای نیست و در نشست خبری خود پس از سفرش به فرانسه نیز اعلام کرد: «در نشست مطبوعاتی که با رئیس جمهور فرانسه داشتم، آقای اولاند درباره سرمایهگذاریها در ایران گفت که یکی از اهداف آن برای کار با ایران، ایجاد اشتغال برای جوانان ایرانی است بنابراین اشتغال امر بسیار مهمی است که یکی از اهداف بزرگ دولت یازدهم محسوب میشود.»
واضح است که وقتی مجریان کشور به دنبال آن باشند تا بیگانه برای اشتغال جوانان فکری کند، نتیجه جز شصت درصد بیکاری در شهرهای کشور مشاهده نخواهد شد.