به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، روزنامه حامی دولت آرمان از ورشکستگی بانکها خبر داده است:جذب سپرده یکی از اقداماتی است که بانکها برای تسهیلات دهی انجام میدهند. در چند سالهای اخیر با کاهش نرخ سود، رقابت به قدری در بازار مالی اقتصاد ایران افزایش داشته که بانکها به هر قیمتی میخواهند سپرده گیری کنند. بعد از کاهش نرخ سود این نگرانی وجود داشت که مردم سپردههای خود را از بانکها بیرون آورده و به سایر بازارها مانند طلا، سکه و ارز و حتی مسکن ببرند.
این نگرانی بزرگ در اقتصاد ایران که به شدت بانک محور است هشدار دهنده است. در حال حاضر ۹۵ درصد نقدینگی کل کشور در بانکها قرار دارد که حجم زیادی از آن داراییهای منجمد بانکهاست. در این گزارش به بررسی هزینه بسیار بالای جذب سپرده توسط بانکها میپردازیم که اگر بانک مرکزی این موضوع را حل نکند معضلات بسیار بزرگی پیش روی اقتصاد ایران است...
جذب سپرده برای بانکها به قدری اهمیت پیدا کرده است که برخی بانکها حساسیتی در برابر پولهای واریزی کلان نشان نمیدهند. از طرفی عمل نکردن برخی بانکها به مصوبه شورای پول و اعتبار درباره کاهش نرخ سود تسهیلات بانکی به ۱۸ درصد مشکلی است که علت آن را
میتوان در هزینه بالای جذب سپرده مردم در سالهای گذشته جست و جو کرد. با کاهش نرخ سود در سال گذشته ابتدا این نگرانی وجود داشت که مردم پولهای خود را از نظام بانکی خارج و به سایر بازارها روانه کنند. بیم خالی شدن نقدینگی بانکها باعث شد بعضی از آنها به مصوبه شورای پول و اعتبار توجهی نداشته باشند و بیش از آن سود سپرده بدهند و به تبع آن سود بیشتری برای تسهیلات دریافت کنند.
با بررسی صورتهای مالی بعضی بانکها در این سالها میبینیم با کاهش نرخ سود، بسیاری از آنها زیانده شده و هزینههای زیادی را متحمل شدهاند. به عنوان مثال بنابر صورتهای مالی شش ماه یکی از بانکهای خصوصی، وضعیت سود و زیان خالص این بانک از ۴۲۰ میلیارد تومان سود خالص برای شش ماهه سال ۹۴ به بیش از دو هزار و ۷۰۰ میلیارد تومان زیان در شش ماهه نخست امسال رسیده که در دهههای اخیر بیسابقه بوده است و نشان از بحرانی دارد که دیر یا زود بسیاری از بانکها گرفتار آن میشوند.
شاید برخی از بانکها بتوانند در ظاهر وضعیت مالی و پولی خود را خوب نشان دهند، اما در باطن بیشتر بانکها ورشکسته اند و در باتلاق تنگنای مالی قرار دارند. به نظر میرسد هزینههای هنگفتی که بانکها برای جذب سپرده متحمل میشوند، به نوعی چنگ انداختن به اطراف برای بیشتر فرو نرفتن در باتلاق ورشکستگی است.
به گفته کارشناسان سرعت عمل در کاهش نرخ سود نگرانکننده است، اما از طرفی وقتی خبرهایی به گوش میرسد که برخی بانکها با نرخهای بیش از ۱۵ درصد سپرده جذب میکنند، این هشدار را میدهد که بانکها هنوز به این نتیجه نرسیدهاند که جذب سپرده به هر قیمتی چه عواقب خطرناکی برای نظام بانکی دارد.
ماجرای مشکلات نظام بانکی و رقابت برای سپرده گیری به همین جا ختم نمیشود. افزایش هزینههای مالی بانکها، کاهش قابل توجه سود حاصل از تسهیلات اعطایی، کاهش چشمگیر سود حاصل از سپردهگذاریهای بانک از دیگر مشکلاتی است که نظام بانکی دچار آن شده است. در رابطه با روشهای جذب سپرده، شاید برایتان جالب باشد که بدانید نتیجه یک مطالعه میدانی در دیگر کشورها حاکی از این است که هزینه جذب مشتری جدید برای بانکها پنج برابر هزینه حفظ آنهاست.
بنابراین شرایط سخت رقابتی ایجاب میکند که بانکها برای حفظ وفاداری مشتریان خود برنامهریزی کنند، زیرا روشی که در حال حاضر بانکهای ما برای جذب مشتریان به کار میبرند یعنی رویکرد مالی، در عرف بانکداری بینالمللی با توجه به کوتاهمدت بودن اثر بخشی آن به دلیل آسان بودن الگو برداری رقبا از آن، روش مطلوبی برای جذب سپرده محسوب نمیشود.
بنابراین بهتر است بانکها برای حفظ وفاداری مشتریان با رویکرد آموزش در جامعه به دیگر عوامل پیونددهنده مشتری با بانک، مانند عوامل اجتماعی و ساختاری نیز توجه کنند که البته طرح این مساله منافاتی با خواسته بانکها برای تعیین منطقی نرخ سود توسط سیاستگذاران ندارد.
افزایش هزینههای مالی و افزایش هزینههای جذب سپرده از یک سو و از طرف دیگر، کاهش درآمدهای حاصل از سپرده گذاری بانکها نشان از وضعیت قرمز منابع آنها و به احتمال زیاد منابع کل نظام بانکی کشور دارد؛ موضوعی که سالهاست کارشناسان حوزه بانکداری هشدار میدهند، اما کسی توجه نمیکند. جالبتر آنکه اگر بانکی با زیانهای سنگین روبهرو شود و زیان آن نزدیک به نصف سرمایه شرکت باشد، باید مجمع برگزار کرده و به فکر بقا یا ادامه فعالیت بانک باشد.
بر اساس ماده ۱۴۱ قانون تجارت اگر بر اثر زيانهاي وارده حداقل نصف سرمايه شركت از ميان برود هيات مديره مكلف است بلافاصله مجمع عمومي فوقالعاده صاحبان سهام را دعوت کرده تا موضوع انحلال يا بقای شركت مورد شور و راي واقع شود. در شرایط کنونی که بسیاری از بانکها سرمایه اندک دارند و سرمایهشان حتی به زیر درصد مشخص در قانون تجارت رسیده، باید به فکر انحلال یا ادغام بسیاری بانکهایمان باشیم...
یک تحلیلگر مسائل بانکی در گفتوگو با «آرمان» میگوید: اوضاع بانکی ما در شرایط مناسبی قرار ندارد. حدود ۱۱ بانک و موسسه مالی و اعتباری عملا در شرایط ورشکستگی هستند. وحید شقاقی شهری تصریح میکند: هم اکنون بیشتر بانکهای ما به مکش سپرده بانکهای دیگر روی آوردهاند. این اقدام توسط بانکهای کوچک و متخلف موجب آن میشود که سایر بانکها هم در این مسیر حرکت کنند، یعنی اگر جلو این موضوع گرفته نشود، تا چند سال دیگر همه بانکها دست به مکش سپردههای همدیگر میزنند.
او اظهار میکند: دومین مساله این است که نظام بانکی تصور میکند تورم حال حاضر اقتصاد، پایدار نخواهد بود و در سال آینده افزایش پیدا میکند. این موضوع به یکی از دلایلی تبدیل شده است که بانکهای ما بر اساس نرخهای مصوب ابلاغی سودهای کوتاهمدت عمل نکنند. شنیدهها حاکی از آن است که بانکها برای سپردههای مختلف ارقام بالاتری در نظر میگیرند.
او خاطر نشان میکند: به عبارت سادهتر نظام بانکی ما به دلیل رکود حاکم در بخشهای مختلف اقتصاد ایران و بدهی که دولت به نظام بانکی پرداخت نکرده است، مطالبات غیرجاری سنگین و وامهای امهال شده، شرایط اسفباری دارد که اگر به خود نیاید، سرنوشت سختی در انتظارش است.
شقاقی به عنوان جمع بندی میافزاید: با توجه به اینکه حدود ۶۰ درصد منابع نظام بانکداری ما بلوکه شده است، این نظام در شرایط فعلی عملا دست به جذب سپرده به هر قیمتی زده است و به انحای مختلف روی آن مانور میدهد. این موضوع در آینده به بازی خطرناکی تبدیل میشود که نظام بانکی را به ورطه فروپاشی میکشاند.