یک مربی بزرگ، اشتباهی را دوبار تکرار نمیکند. منصوریان، اگرچه مربی کوچکی نیست، اما در تابستان امسال همان مسیری را رفت که سال گذشته رفته بود و البته نتیجهاش را هم دیدهبود. سنگهای بزرگ بازار نقل و انتقالات را برداشت و تیمش را وارد چالشی سخت کرد.
گروه ورزشی خبرگزاری دانشجو-محمدصالح سلطانی؛ آشفتهترین روزهایش را میگذراند. مربیگری، حالا آن روی ناخوش، صریح و محکمش را نشان سرمربی جوان و رویاپرداز ما داده. قدمهایش کند شده و لبخند روی صورتش ماسیده. ایستاده وسط زمین و استیصال از چشمانش میبارد. نه میتواند سمت سکوها برود و دور افتخار بزند، و نه حتی میتواند مثل یک بازنده سربلند راهش را بگیرد و برود. «خجالت» بهترین وصف برای حال و روز مربی جوانی است که با آرزوهای بزرگ به نیمکت داغ استقلال رسیده بود و حالا تیمش برای زدن یک گل هم به دردسر افتاده. بحران، خیلی زودتر و تلختر از آنچه تصور میشد، به استقلال پرستارهی ۹۶ رسید. چرا؟
بیاعتنایی به تجربه موفق زمستان ۹۵
یک مربی بزرگ، اشتباهی را دوبار تکرار نمیکند. منصوریان، اگرچه مربی کوچکی نیست، اما در تابستان امسال همان مسیری را رفت که سال گذشته رفته بود و البته نتیجهاش را هم دیدهبود. سنگهای بزرگ بازار نقل و انتقالات را برداشت و تیمش را وارد چالشی سخت کرد. اعلام رقم قرارداد داریوش شجاعیان کافی بود تا سرنوشت بختیار رحمانی را مثل سایهای سنگین روی سر او بیاورد. انتظارات از داریوشِ چند میلیاردی بالا رفته بود و تمام تحرکاتش در زمین، زیر ذرهبین قرار میگرفت. برای بازیکن جوانی که تجربه بازی در تیمهای پرطرفدار را هم ندارد، طبیعی است که چنین فشار و چنین توجهی، ویرانکننده باشد.
حسن بیتسعید و سجاد شهباززاده، دو تازهوارد دیگر هم هرگز نتوانستند عملکرد خوب، و حتی نزدیک به خوبی داشته باشند. منصوریان، تیم یکدست و جوانش را با تیمی معاوضه کرده که بیش از هرچیز روی نامها استوار شده. شاید اگر سرمربی جوان تلاش میکرد به جای تجربه تابستان سال گذشته، از تجربه زمستان گذشتهاش پند میگرفت و دوباره به جوانها اعتماد میکرد، اوضاع بهتری انتظارش را میکشید.
استقلال، پس از سالها خلا جدی در پست هافبک بازیساز، امسال جباری و چپاروف و شجاعیان و فرشید اسماعیلی را با هم برای این پست در اختیار دارد؛ و در شرایطی که محسن کریمی و جابر انصاری را حفظ کرده، حسن بیتسعید را هم به خط حملهاش اضافه کرده؛ و با همه اینها، در ۵ هفته فقط یک گل زده، میانگین دو دهم گل در هر بازی. چیزی بدتر از فاجعه برای تیمی که خط حملهاش را با بازیکنان میلیاردی ساخته.
پایان رویای قهرمانی
آیا هواداران باید به منصوریان فرصتی دوباره بدهند؟ تجربه سال گذشته نشان میدهد که استقلال منصوریان، دیر شروع میکند، اما خوب فصل را به پایان میرساند. با وجود سه شکست و یک تساوی در پنج هفته، وضعیت استقلال از زمان مشابه در سال گذشته بهتر است. آنها فصل گذشته در پایان هفته پنجم، با دو شکست و سه تساوی و شش گل خورده سه امتیاز داشتند و حالا با سه شکست، یک تساوی و یک پیروزی و چهار گل خورده ۴ امتیازی هستند؛ بنابراین شاید هنوز بشود به این تیم امید داشت.
امسال، اما برای هواداران استقلال، سالی نیست که بخواهند و بتوانند دوباره همان مسیر ِ. آمده را از نو طی کنند. آنها یک سال، بدون امید قهرمانی به بالیدن تیم مربی جوانشان کمک کردند. صبر کردند و ایستادند. نوسانها و نتیجه نگرفتنها و حتی تحقیر خوردن شش گل از تیم اماراتی را تحمل کردند؛ تا امسال ثمره این صبر را بچشند. آنها یک سال حرص خوردند تا در سال دوم، با یک مربی پخته و پرشور، قهرمانی را جشن بگیرند.
رویا، اما خیلی زود دارد بر باد میرود. منصوریان سال دوم، لیگ را تقریباً مثل سال اول کارش در استقلال آغاز کرده. نامطمئن و شکننده. ضعیف و آسیبپذیر. تیم او البته در فاز هجومی افت وحشتناکی کرده. مهاجمینش ۴۵۰ دقیقه است گل نزدهاند و بیدقتیهایشان همه را کلافه کرده. منصوریان در برابر خروج کاوه رضایی آنقدر خونسرد رفتار کرد که هواداران مطمئن بودند خط آتش تیم را بهتر از سال گذشته سامان خواهد داد. نتیجه، اما یک خط حمله ناتوان و کمنشاط شده که هفتههاست هواداران را کلافه کرده. سجاد شهباززاده هیچ نشانی از روزهای خوب گذشتهاش ندارد و مهرههای هجومی استقلال، در به ثمر رساندن گل ناتواناند.
حسن روشن: منصوریان باید بماند/ استقلال مشکل مدیریتی دارد
پیشکسوت تیم استقلال در گفتگو با خبرنگار ما درباره مشکلات اخیر تیم محبوبش، به نبود کمیته فنی و ضعفهای مدیریتی اشاره کرده و میگوید: «منصوریان ناخودآگاه به خودش لطمه زده. هرچیزی منصوریان گفته به دلیل عدم آشنایی و توان تیم مدیریتی استقلال، توسط هیات مدیره پذیرفته شده. در حالی که باید تقاضاهای منصوریان به کمیته فنی منتقل میشد و در آن کمیته دربارهشان تصمیمگیری میشد. اگر منصوریان را کمیته فنی انتخاب کرده بود، الان پای تصمیم خود هم میایستاد.»
روشن از وضعیت خط حمله استقلال هم شاکی است و میگوید: «این بازیکنانی که به استقلال اضافه شدند مورد تایید چه کسی بودند؟ فقط شخص منصوریان. برای یک بازیکن سه میلیارد هم داده اند. با این همه خرج کردن باید در ۵ بازی یک گل بزنیم؟ برویم و ۵ تا بازی را ببازیم، اما با گل زدن ببازیم بهتر از این است.»
مربی اسبق تیمهای پایه استقلال برای خروج این تیم از بحران، راه حل جالبی دارد: «خروج از این بحران کار بسیار سختی است. خود منصوریان باید بماند و تلاش کند از کسانی که مورد قبول و مورد اعتمادش هستند مشاوره بگیرد و از نظرات آنها استفاده کند. تعویض منصوریان کار اشتباهی است و به نفع استقلال نخواهد بود.» او تاکید کرد که قهرمانی استقلال در فصل جاری، تقریبا غیرممکن است، اما امکان گرفتن هر نتیجه دیگری وجود دارد.
منصوریان مثل حجازی؟
مسیری که استقلال ۹۶ در حال پیمودن آن است، شباهتهای انکارناپذیری به مسیر سال گذشته دارد. این مسیر، اما برای هواداران یک تیم، حداکثر یک بار قابل تحمل است و بار دوم، به بحران و فاجعه میانجامد. شاید مسئولین باشگاه استقلال به یک شوک، به یک تغییر اساسی فکر میکنند تا با پسلرزههای آن، استقلال به سامان برسد. سایه روزهای پر التهاب فصل ۸۷ - ۸۶ دوباره روی سر استقلال سنگینی میکند. سالی با سه سرمربی و رتبه سیزدهم لیگ برتر. تغییر مربی میتواند استقلال را به آن روزها بکشاند. منصوریان آیا به سرنوشت ناصر حجازی دچار خواهد شد؟
آقایان هیئت مدیره محترم تیم استقلال علت شکست تیم استلال در در خیره سری ونفهمی وغرور کاذب آقای سید مهدی رحمتی ببینید تیم و مربیان وسر مربی نهایت زحمات خود را کشیده اند اما در تمام بازی هائی که رحمتی بازی کرده کاملا مشخص است که این رحمتی است که تصمیم می گیرد تیم ببازد یا ببرد ودر بازی سایپا هم دیدی که واقعیت چیست پس زحمت را کم کنید وتکلیف رحمتی راروشن کنید غیر از این باشد فاتحه استقلال امسال خوانده می شود
با موندنش فقط شده سوهان اعصاب
خودش که از 1 میلیارد برای یک فصل نمیگذره که استعفا بده
باید هیئت مدیره بندازش بیرون