یادداشت دانشجویی/
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، یادداشت دانشجویی؛* قهرمان 25 ساله من! فقط حکایت من نیست! خیلی‌ها ترجیح دادند شهریور 96 خود را در کوچه پس کوچه‌های زندگی 25 ساله‌ات سر کنند و دنبال گمشده‌شان ...
ردپایتان خیلی جاها بود؛ مسجد، موسسه، کتابفروشی، مدرسه، جهادی، هیئت، سپاه، نقطه ی صفر مرزی و... اما اسمتان نه!
می‌خواستی پشت کار باشی و در دید نباشی، کارهای روی زمین مانده و سخت تر هم سهم خودت بود.... شهید آوینی راست می‌گفت که همه اجرها در گمنامی است...
قهرمان 25 ساله ما!
درست است، اشتباه نمی‌کنید! من همان نوجوانی هستم که دستم را گرفتید و گذاشتید در دست کتاب محترم!
من همان جوانی هستم که پای تعریف‌هایتان از کتاب زیاد نشسته‌ام!
من همان مادری هستم که از نمایشگاه کتاب نمازجمعه کتاب می‌خریدم!
من اما حالا می‌فهمم که چه قدر عاشقم بودید!
وقتی از اصرارها و تلاش‌هایتان برای برپایی نمایشگاه کتاب می‌شنوم؛ خداقوت، دست مریزاد شاگرد شهید احمد کاظمی!
قهرمان 25 ساله ملت ایران!
خوب می‌دانم که درد مردم و محرومان بی‌قرارتان کرده بود، گوش‌هایم را تیز کرده‌ام برای شنیدن صدایت، درست مثل کودکان و مردم روستاهای دور سرزمینم ایران!
منتظرم برایم شعر بخوانی، از امام حسین(ع) بگویی، از انتظار و بی‌قراری‌هایت؛ آخر مسلمانی را من از تو آموختم نه تنها در کلامت که با بودنت کنار من!
حالا که شنیدم به آرزویت رسیده‌ای و شهید شده‌ای، دیگر لازم نیست درس کربلا و اسارت را برام تدریس کنی! تصویرت بی‌درنگ تجلی کربلاست برای من...
قهرمان 25ساله ی بشریت!
نعمت امنیت را سوریه، میانمار، یمن، عراق، نیجریه و.... خوب می‌فهمند!
ما ایرانیان هم می‌فهمیم امنیت را و شما را مدافع امنیت خود می‌دانیم، مدافع ایران! اما نه فقط ایران مرزی بلکه مدافع ایران با تمام آرمان‌هایش....
سرباز امام خمینی و خامنه‌ای که باشی، اهل تکلیف و مبارزه می‌شوی و دل‌آرام مستضعفین عالم....
دست به دست علم عدالت چرخیده. اگر شهید کاظمی‌ها به ندای امامشان لبیک گفتند و علم به دست شهید حججی‌ها رسیده، ما نیز ندای هل من ناصر امام‌مان را بی‌پاسخ نخواهیم گذاشت...
قهرمان! علمت را به من بسپار...
دانشجوی دانشگاه اصفهان
انتشار یادداشت‌های دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروه‌ها و فعالین دانشجویی است.
ارسال نظرات