دبیر شورای عالی امنیت ملی تاکید کرد: ما از مسیر بحران آفرینی سعودیها علیه خودشان خرسند نیستیم چرا که بحرانهای بعدی منطقه، امنیت بین الملل را مخدوش میکند.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو از دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی، علی شمخانی در گفتگویی پیرامون تحولات اخیر منطقه و روند مقابله با گروههای تروریستی و همکاری با کشورهای ترکیه و روسیه برای پایان دادن به بحران سوریه بر رویکرد توسعه همکاریهای منطقهای برای غلبه بر بحرانهای امنیتی تاکید کرد.
به گفته وی رویکرد خصمانه عربستان علیه جمهوری اسلامی ایران محدود به سالهای اخیر نبوده و از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی این روند با حمایت از صدام آغاز و با پشتیبانی از گروهک تروریستی منافقین و گروههای تروریستی در شمال غرب و جنوب شرق کشورمان ادامه داشت.
دبیر شورای عالی امنیت ملی با تشریح راهبردهای نادرست عربستان در لبنان، سوریه و یمن، راه حل از میان بردن اختلافات و کاهش تنش در منطقه را اصلاح رویکردهای اشتباه و جبران خطاهای گذشته دانست.
شمخانی در آغاز این گفتوگو با تسلیت درگذشت جمعی از هموطنانمان در فاجعه زلزله اخیر در مناطق غربی کشور با خانوادههای مصیبت دیدگان ابراز همدری کرد. مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید:
** با توجه به اعلام خبرمسرت بخش پایان سیطره داعش بر سرزمینهای تحت تصرف این گروه در عراق و سوریه، ارزیابی جناب عالی از این رخداد و آینده این گروه چیست؟ در ابتدا این پیروزی و فتح بزرگ را به محضر مقام معظم رهبری که از آغاز پیدایش این جریان شوم و نکبت بار با هوشمندی و فرامین دوران ساز و حکیمانه، جهاد بی امان، مقاومت و سازش ناپذیری در برابر این جریان و حامیانش را به عنوان تنها راهبرد پیروزی تعیین و ترسیم فرمودند و همچنین حضرت آیت العظمی سیستانی مرجعیت عالی شیعه در عراق، رهبران و مردم منطقه بویژه دولت، مردم و نیروهای مسلح ایران، عراق و سوریه و مدافعان حرم، حزب الله لبنان، حشد الشعبی و سایر گروههای مردمی که با وحدت و انسجام و مقاومت و جانفشانی پایان داعش و داعشیان را رقم زدند، تبریک و تهنیت عرض میکنم. بحمدالله با همت بلند، عزم راسخ، اتکا به نصرت خداوند و توانمندیهای بومی و مردمی یکی از بزرگترین تهدیدات تروریستی تاریخ خنثی و زمینه بازگشت کامل آرامش و امنیت به منطقه فراهم شد. گرچه برخی کشورهای فرامنطقهای و ارتجاع منطقه تمام تلاش خود را با فروش سلاح، پرداخت پول و ارائه اطلاعات برای حفظ داعش و تثبیت ناامنی به منظور اعمال سیاستهای مداخله جویانه خود و سرنگونی دولتهای قانونی بکار بستند، اما اراده دولت، ارتش و نیروهای مردمی در سوریه و عراق فوق قدرت آنها بود و به توطئهها خاتمه داد. البته این دستاورد عظیم انتهای مسیر نیست و نبرد تا نابودسازی آخرین بقایای تروریستها و شکست تفکر داعش سازو تروریست پرور ادامه خواهد یافت. بی تردید امنیت و عزت امروز خود را مدیون ایثارگریهای شهدا و صبر و استقامت خانوادههای آنان هستیم و ضروری است فداکاریهای آنان در دفاع از مرزهای جهان اسلام و انسانیت در حافظه تاریخی مردم و نسلهای آینده ثبت شود.
** به نظر میرسد با پایان کار داعش در عراق و سوریه، سناریوهای جدیدی برای منطقه در حال اجراست از جمله شکل گیری ماجراهای، چون کردستان عراق و استعفای حریری. هدف اصلی این سناریوها چیست؟ اصل وجود طراحی خارجی برای بحران سازی در منطقه به ویژه از سوی رژیم صهیونیستی قابل انکار نیست. اما خوشبختانه با توجه به روند ایفای نقش موثر و قدرت یافتن محور مقاومت در منطقه و افزایش ثبات ناشی از بهره گیری از ظرفیتهای ملی عملا امکان استفاده ابزاری از جریانهای سیاسی، قومی و مذهبی برای ایجاد بحران به حداقل رسیده است. فرجام همه پرسی غیرقانونی در اقلیم کردستان عراق و استعفای تحت اجبار نخست وزیر لبنان نیز نشانهای از کاهش امکان مداخله گری موثر با طراحی خارجی است. به طور قطع هدف از ایجاد شرایطی از این دست جبران خلأ ناشی از نابودی تروریسم و از دست دادن ابزارهای مداخلهای توسط قدرتهای فرامنطقهای و برخی کشورهای منطقه است. حاکمان جدید سعودی تمایل دارند ریسکهای انتقال قدرت در عرصه داخلی خود را با ایجاد چالش در سیاست منطقهای پوشش دهند. این روش نادرست موجب افزایش بحران در سیاست خارجی سعودی شده و پیش بینی ما این است که این روند به موازات تخاصمهای موجود در داخل خاندان سعودی، ادامه خواهد یافت. دخالت غیر مشروع اخیر در لبنان توسط سعودی نیز که بابرکناری و احضار خانواده حریری و با هدف بیعت گرفتن برای برادر او برخلاف حقوق و موازین بین المللی صورت پذیرفت به طور قطع محکوم است و منجر به افزایش نفرت عمومی از سعودیها در لبنان و منطقه میشود. عربستان باید این واقعیت را بپذیرد که لبنان یک کشور مستقل و دارای حاکمیت ملی است و نمیتواند با پول یا فشار سیاسی دولت این کشور را تحت کنترل خود درآورد.
**نشست اتحادیه عرب با غیبت تعدادی از کشورها به خاطر مخالفت با رویکرد و تصمیمات ضد ایرانی همراه بود و دبیرکل اتحادیه عرب در آن به ایراد برخی اتهامات علیه کشورمان و حزب الله لبنان پرداخت. ارزیابی شما از این اجلاس و مواضع اعلام شده چیست؟ اجلاس اتحادیه عرب قاعدتاً باید به مهمترین تحولات کشورهای عربی و یافتن راهکارهایی برای عبور آنها از بحرانها بپردازد. متاسفانه علی رغم اینکه در بسیاری از کشورهای جهان حتی کشورهای غربی موضوع فلسطین با توجه به تصمیم اخیر امریکا در خصوص دفتر فلسطین در امریکا و سرکوب گسترده مردم در اراضی اشغالی مطرح است، جای این بحث در اجلاسیه اتحادیه عرب کاملا خالی ماند. شاید اتحادیه عرب فراموش کرده که فلسطین یک کشور عربی است. کشوری مانند یمن نیز بیش از دو سال است که تحت بمباران و محاصره قرار دارد و گویا اتحادیه عرب چشمان خود را بر روی جنایات بی سابقهای که از سوی یک کشور عربی بر علیه شهروندان کشور عربی دیگر اعمال میشود بسته و اساسا این جنایات را نمیبینند و فریاد مظلومیت هزاران عرب مسلمان یمنی را نمیشنوند. بحران در روابط با قطر، بحرین و سوریه نیز توسط برخی اعضای اتحادیه به ویژه عربستان سعودی ایجاد شده و تداوم دارد. تا وقتی سخنرانیهای تبلیغاتی و فرافکنی در دستور کار اتحادیه عرب بوده و ریشههای بحرانها را تعمداً نادیده بگیرند، بعید است مردم کشورهای عربی به تصمیمات و اقدامات سران خود امیدوار باشند و این اجلاسیهها تاثیری در تامین منافع واقعی جهان عرب داشته باشد.
** دلایل رویکرد خصمانه عربستان علیه جمهوری اسلامی ایران در سالهای اخیر چیست؟ اقدامات سوء عربستان علیه ایران از ابتدای انقلاب وجود داشته و موضوع جدیدی نیست. حمایت مالی، تسلیحاتی و سیاسی عریستان از صدام، حمایت از گروههای ضد انقلاب در شمال غرب و جنوب شرق ایران، حمایت از گروهک تروریستی منافقین، کشتار حجاج بی دفاع در موسم حج سال ۶۶، حمایت از گروههای تکفیری، سازماندهی حمله انتحاری علیه سفارت ایران در بیروت، حمایت از عاملان کشتار نمایندگان ایران در مزارشریف از مصادیق بارز این اقدامات در حوزه امنیتی است. اتخاذ این سیاست از سوی دولت سعودی در حوزههای دیگری، چون شکل گیری فاجعه منا و عدم همکاری در درمان مجروحان و شناسایی شهدای این رخداد تاسف آور و همچنین تلاش برای انزوای جمهوری اسلامی ایران و قطع روابط همسایگان با ایران نیز به وضوح مشاهده میشود. به نظر من عربستان در یک چرخهی نادرست حرکت میکند و برای حل بحران داخلی، بحران منطقهای میآفریند. امابسیار روشن است که سعودی برای حل بحرانهای خودساخته در منطقه، توان مدیریتی و امنیتی خود را مرحله به مرحله از دست میدهد. نگرانی امروز ما این است که در ادامه این مسیر، عربستان چنان در مسیر قهقرائی قرار بگیرد که نتواند حتی موجودیت خود را حفظ نماید چرا که در چنین شرایطی و با کاهش قدرت و ظرفیتهای حاکمیتی در این کشور، موضوع تجزیه عربستان و ظهور داعش و امثال آن میتواند به عنوان یک احتمال جدی پیش روی سعودیها قرار بگیرد. ما از مسیر بحران آفرینی سعودیها علیه خودشان خرسند نیستیم چرا که بحرانهای بعدی منطقه، امنیت بین الملل را مخدوش میکند. در کنار موارد ذکر شده بخش دیگری از دلایل اتخاذ این رویکردهای اشتباه به شیوه حکومت داری این کشور بازمی گردد. اخیرا یکی از روزنامه نگاران مطرح جهان عرب در یادداشتی گفته است که با رصد حوادث از زمان صدام تاکنون به این جمع بندی رسیده که آموزش نواختن پیانو برای حیوانات امری سهلتر از آموزش سیاست به حکام سعودی است. اخبار متواتری نیز وجود دارد که نشان میدهد ولیعهد جوان این کشور به عنوان صحنه گردان اصلی اجرای سیاستهای مخرب عربستان تحت تاثیر یکی از مقامات کشوری کوچک در خلیج فارس ایفای نقش میکند که این موضوع به تنهایی برای کشوری که داعیه رهبری جهان عرب را دارد، بسیار شگفت آور و سخیف است. دیپلماتهای کشورهای اروپایی و همسایگان نیز در ملاقاتهای خود با مقامات ایرانی مکررا نسبت به رفتارهای عجیب و دور از منطق سعودی ابراز تعجب میکنند.
** با توجه به تنشهای داخلی عربستان، آینده بن سلمان را در این کشور چگونه ارزیابی میکنید؟ اگر پروندههای امروز سعودی در عرصه سیاست خارجی را یک مرور و مقایسهای با چند سال پیش بکنید، مجموعهای از راهبردهای نادرست و تاکتیکهای نادرستتر و طبعا نتایج خطرناک مشاهده خواهید کرد. دو ماه بعد از روی کار آمدن خاندان سلمان، تجاوز نظامی به یمن شکل گرفت و مردم یمن را به مرحلهای از فقر و آوارگی و فلاکت کشانده که در دوره بعد از جنگ جهانی دوم بی سابقه است. عربستان حتما در این جنگ پیروز نخواهد شد، اما بر فرض محال اگر توانست پیروزی نظامی هم بدست آورد، چگونه میخواهد با یک کشور همسایه که اینگونه همه زیر ساختهای آن را نابود کرده و هزاران نفر از شهروندان آن را به خاک و خون کشانده است در امنیت زندگی کند؟ خطاهای فاحش در سیاستهای عربستان به صورت متعدد وجود دارد که بخشی از آن مرتبط با حاکمان جوان و بی تجربه این کشور است. مصادیق روشن این اقدامات بدون پشتوانه فکری موضوعاتی، چون دخالت غیرمستقیم برای حذف نظام قانونی سوریه با تجهیز تروریست ها، قطع رابطه با جمهوری اسلامی ایران به بهانههای واهی و اعمال فشار بر سایر کشورهای عربی- اسلامی برای پیوستن به این روند و درگیری با حکومت قطر و حمایت از معارضان آن است. تمام این موارد علی رغم مغایرت و نقض حقوق بین الملل، در عمل نتوانسته است هیچ یک از اهداف جاه طلبانه و بی خردانه طراحان آن را محقق کند و عملا ثروت مردم مسلمان را صرف استهلاک و نابودی سرزمینهای اسلامی با خرید سلاح از آمریکا و کشورهای فرامنطقهای کرده است. مجموعه خاندان آل سلمان و هم پیمانان آنها به واسطه تصمیمات نادرست یک جمع محدود خسارتهای عظیمی را متوجه مردم عربستان و سایر کشورهای اسلامی کرده اند که دیر یا زود با تبعات آن مواجه خواهند شد.
** با توجه به جمیع این شرایط به نظر شما آیا امکان حل اختلافات و کاهش تنش میان عربستان و ایران وجود دارد؟ بارها به حاکمان سعودی گفته ایم که گام اول در کاهش بحرانهای سیاست خارجی آن کشور و به تبع آن منطقه، انتخاب مسیر و راهبرد درست است و باید قبول کنیم که نمیتوان واقعیتهای منطقه را که مهمترین آن اراده مردم هر کشور است، نادیده گرفت. اگر سعودیها گام اول را درست بردارند میتوانند باب گفت وگو با ملتها را باز کنند و منافع خود را در چارچوب رقابتهای مشروع پیش ببرند. در این حالت منطقه نیز از آرامش و ثبات برخوردار خواهد شد. گام بعدی نیز جبران گذشته است. نمیتوان ۶ سال در یک کشور علیه نظام قانونی و مردم آن جنگ به راه انداخت و زیرساختهای آن را توسط مزدوران و تروریستها نابود کرد و در نهایت که نتیجهای در میدان حاصل نشد، وارد خدعه و فریب شد و با وعده پول و سرمایه همان اهداف قبل را دنبال کرد. تا زمانی که تکیه سیاست خارجی سعودی بر پول و تسلیحات کم فایده خریداری شده از غرب باشد، اصلاح اساسی رخ نخواهد داد. به حاکمان سعودی مجدداً توصیه میکنیم، مسائل منطقه باید با گفتگو میان کشورهای منطقه حل شود و امید واهی بستن به کمک آمریکا نه مشکلات داخلی سعودی را حل میکند و نه مشکلات منطقه را.
** چشم انداز کوتاه مدت و بلند مدت تحولات خاورمیانه را چگونه ارزیابی میکنید؟ مسیر حل بحران تروریسم همانگونه که قبلا گفته شد به سمت حل و فصل نهایی در جریان است. از تمام ابزارها و ظرفیتهای میدانی و سیاسی برای پایان دادن به درگیریها به ویژه در سوریه استفاده میشود. خوشبختانه مواضع دولت سوریه در حال تثبیت بوده و روند طبیعی خدمت رسانی به مردم نیز در جریان است. تلاش میشود تا با مدل همکاری منطقهای و با مشارکت کشورهایی مانند روسیه و ترکیه سرنوشت گروههای مسلح معارض باقی مانده نیز سریعتر تعیین تکلیف شود. کشور عراق نیز با درایت دولت مردان، مرجعیت دینی و نیروهای مسلح، سرزمینهای خود را از داعش بازپس گرفت و در مقابل اشتباه بارزانی و نقشه تجزیه این کشور نیز به صورت هوشمندانه و حساب شده ایستاد و وحدت ملی و سرزمینی را حفظ کرد. شاید مهمترین بحران کنونی منطقه در درجه اول رژیم صهیونیستی باشد که از این تحولات خرسند نیست. رژیم صهیونیستی با استفاده از تروریستها سعی داشت امنیت مرزهای اشغالی خود را حفظ کند. اکنون با خروج تروریستها یکی از ابزارهای خود را از دست داده و احتمال رفتار غیرمعقول از طرف آنها وجود دارد هرچند هزینه رفتارهای شرورانه آنها به مراتب نسبت به گذشته بیشتر شده است.
** روند فعلی اجرای برجام را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا ادامه روند فعلی به نتیجه مورد نظر نظام (لغو کامل تحریم) منجر خواهد شد؟ در حالی که جامعه جهانی بر غیرقابل مذاکره بودن توافق چند جانبه برجام اجماع داشته و آژانس بین المللی انرژی اتمی به کرات پایبندی ایران به تعهداتش را تایید کرده، اما رییس جمهور آمریکا مسیری متفاوت را در پیش گرفته و با بی اعتنایی به همه قواعد و توافقات بین المللی در مسیر اجرای برجام کارشکنی میکند. مسیری که اظهارات و رفتار هیات حاکمه آمریکا با اظهارات و اقدامات خود آغاز کرده اند در حقیقت خروج سیاسی این کشوراز برجام بوده و تداوم آن فروپاشی این توافق نامه را بدنبال خواهد داشت. به طور قطع مسیر اشتباه آمریکاییها به این شکل قابل دوام نیست. استفاده از ابزار تحریم به معنی اعلام شکست در منطق و مذاکره است. ضمن اینکه استفاده آمریکا از ابزارهای شکست خورده تهدید و تحریم بر علیه ایران فاقد تاثیر گذاری بر اراده جمهوری اسلامی ایران است. عمده تحریمهای اخیر نیز هرچند غیر قابل قبول و نقض تعهدات آمریکاست، اما نمایشی و فاقد اثرگذاری میباشد. ما از ابتدای مذاکرات نیز از آمریکا انتظار نداشتیم مسیر دشمنی خود را پایان دهد. تاکید مقام معظم رهبری نیز در طول مذاکرات بی اعتمادی به طرف مقابل بود که بر همین مبنا نیز ساز و کارها و اقداماتی طراحی شده است که متناسب با بدعهدی طرف مقابل و تجربههای گذشته اجرا خواهد شد. راهبرد ما در برابر نقض تعهدات طرفهای مقابل اجرای اقداماتی است که در کوتاهترین زمان و با حداقل هزینه شرایط منافع جمهوری اسلامی ایران را تامین کند.
** از نظر جنابعالی برجام بدون آمریکا تا چه میزانی منطقی و واقعی است؟ آیا بدون حضور آمریکا میتوان به پایبندی اروپا اعتماد کرد؟ برجام توافقی است که بر مبنای آن تحریمها علیه ایران لغو شود و در مقابل برنامه هستهای ایران تحت نظارت بیشتر و برخی محدودیتها قرار گیرد. اگر قرار باشد تحریمها باقی بمانند دلیلی برای باقی ماندن برجام با آمریکا و یا بدون این کشور وجود نخواهد داشت. ملاک ارزیابی ما نیز اقدامات عملی طرفهای مقابل است و به مواضع سیاسی و بازیهای رسانهای توجهی نخواهیم داشت.
** مواضع اروپاییها در قبال تحریمهای موشکی را چطور میبینید؟ چه تذکرهایی به آنها داده شده است؟ توانمندیها و ظرفیتهای دفاعی متعارف جمهوری اسلامی ایران به هیچ وجه قابل مذاکره نبوده و با رویکرد بازدارندگی در برابر تهدیدات براساس برنامههای ملی تداوم خواهد یافت. همانگونه که بارها اعلام کرده ایم مسیر حفظ و ارتقاء قدرت دفاعی ایران و بالندگی نیروهای مسلح اعم از سپاه و ارتش و بسیج و تداوم ایفای نقش منطقهای فعال در مبارزه با تروریسم و دفاع از ملتهای مظلوم منطقه غیر قابل تغییر است. قدرت موشکی جمهوری اسلامی ایران به عنوان بخش مهمی از توان بازدارنده دفاعی، برپایه ظرفیتهای بومی و تجربیات ۸ سال دفاع مقدس و در اوج تحریمهای ظالمانه علیه کشور ما ایجاد شده و دانشمندان انقلابی ایران اسلامی نشان داده اند که هرگز پشت سد تحریمها متوقف نخواهند شد و آن را به فرصتی برای جهش به سطوح بالاتری از توانمندی و اقتدار تبدیل خواهندکرد.
** بر اساس خبرهای منتشر شده از سوی رسانهها قرار است برای اولین بار نشستی در سطح سران سه کشور ضامن مناطق کاهش تنش شامل ایران، روسیه و ترکیه در شهر سوچی روسیه در اول آذر تشکیل شود آیا روند تحولات سوریه وارد مرحله جدیدی شده است؟ بحران سوریه وارد فاز جدیدی شده است. در طول ۷ سال گذشته تروریستهای وارداتی با حمایت خارجی همه توان خود را برای سقوط دولت سوریه بکار گرفتند و صدها هزار نفر از نظامیان و مردم غیر نظامی جان خود را در این بحران از دست دادند. دولت قانونی سوریه بر اساس وظایف ذاتی که دفاع از تمامیت ارضی و استقلال و حاکمیت ملی و دفاع از مردم سوریه بود توانست با کمک ایران و روسیه و گروههای مقاومت کشور را از خطر تجزیه و سقوط نجات دهد. به دنبال ایجاد ثبات نسبی در میادین نبرد تشکیل فرآیند سیاسی آستانه برای ایجاد مناطق کاهش تنش و نظارت بر آن به عنوان مرحله جدیدی در کاهش بحران در سوریه مورد توجه قرار گرفت. حدود یکسال از این فرآیند میگذرد و با برگزاری هفت دور نشست، دست آوردهای خوبی حاصل شده است. درحال حاضر در برههای قرار گرفته ایم که تروریستها به انتهای راه رسیده اند، کشورهای حامی آنها مایوس شده اند و دولت سوریه قویتر از گذشته بر کشور مسلط است لذا شرایط برای شکل دهی یک گفتگوی فراگیر ملی میان دولت، جریانهای سیاسی و مخالفینی که راه حل غیر نظامی را انتخاب کرده اند فراهم شده است. ایران که از ابتدای بحران سوریه برلزوم اتخاذ راه حل سیاسی تاکید داشت امروز خرسند است که این رویکرد مورد اقبال بازیگران داخلی و خارجی در سوریه نیز قرار گرفته است. ما همانطور که از ابتدای شکل گیری این بحران برای خنثی سازی تهدیدات نظامی تروریستها به طور جدی کمک کردیم در این دوره نیز نقش فعال خود را برای تحقق اراده مردم سوریه در مسیر شکل گیری آینده این کشور پی خواهیم گرفت