مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ معاصر ایران گفت: منتظری نه تنها از قتل شمس آبادی بلکه از دیگر قتل های مهدی هاشمی با خبر بود.
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، عباس سلیمی نمین مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ معاصر ایران امروز در مناظره بررسی فراز و فردوهای زندگی سیاسی آیت الله منتظری که با عنوان کدام قائم دورنگر یا ساده اندیش که با حضور مصطفی ایزدی نویسنده کتاب فقیه عالیقدر در دانشکده الهیات دانشگاه تهران برگزار شد گفت: منتظری در نامه ای به امام نوشت که مهدی هاشمی را اعدام نکنید. اما سوال این است که آیا او برای این درخواست خود مبنای فقهی می آورد اوج استدلال منتظری در این نامه این است که اگر شما هاشمی را بکشید طرفداران او هم می آیند و شما را می کشند آیا این حرف است؟ واقعیت این است منتظری در این نامه اصلا استدلالی ندارد. کسی که فقیه است باید استدلال فقهی بیاورد و بگوید به این دلیل فقهی اعدام مهدی هاشمی درست نیست.
وی افزود: منتظری در نامه خود 6 بند می اورد و در این 6 بند می گوید مهدی هاشمی مادر پیری دارد و اگر او را اعدام کنید ناراحت می شود و یا اینکه می گوید او دوستانی در شهرستان ها دارد و اگر او را بکشید شما را می کشند و خون خون می اورد و در آخر او امام را تهدید می کند و می نویسد اگر شما هاشمی را اعدام کنید آنها به خون خواهی هاشمی شما را می کشند.
سلیمی نمین با بیان این که منتظری در این نامه نشان می دهد که بحث فقط فردی است تصریح کرد: هیچ مبنای فکری و فقهی در نامه منتظری به امام وجود ندارد.
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ معاصر ایران با بیان اینکه ایزدی دو بار گفتند که به مهدی هاشمی گفته شده سفیر شوید تا پرونده بسته شود و من می گویم که او دارد جعل تاریخ می کند افزود: مهدی هاشمی همان موقع که امام دستور پیگیری جنایت های او را می دهد دست به کارهای دیگری هم می زند مثلا ری شهری را تهدید می کند و می گوید اگر تو این پرونده ها را پیگیری کنی فردا که امام فوت کند باید از کشور فرار کنی یعنی جریان منتظری پدر تو را در می آورد.
وی با بیان اینکه فکر نمی کنم فرصت چندانی داشته باشیم گذشته علمی و سیاسی منتظری را از دهه 40 مورد بررسی قرار دهیم البته اگر لازم باشد به مواردی اشاره می کنم تصریح کرد: معتقدم که در زمینه گذشته علمی و سیاسی منتظری غلوها و بی اعتنایی ها صورت گرفته است.
سلیمی نمین با طرح این سوال که چه مسائلی بین منتظری و امام که به عنوان استاد و شاگرد بسیار به هم علاقه مند بودند افتاد، بحث این است که امام چگونه برای جلوگیری از آفات عمل کرد؟ تصریح کرد: عالم بودن خوب است اما این همه چیز نیست قطعا عالم بودن مورد احترام ماست و اگر عالم هم خطایی انجام داد باید با حفظ حرمت علم او به آن پرداخت.
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ معاصر ایران با بیان این که آقای ایزدی می گویند بین امام و منتظری مشکلی نبوده است تصریح کرد: واقعیت این است که انتقاد اول از طرف امام نسبت به منتظری شروع شده است با این وجود کسانی که از منتظری دفاع می کنند نمی توانند سندی بیاورند که انتقاد را ابتدا منتظری نسبت به امام آغاز کرده است.
وی با بیان این که امام از قبل از انقلاب حساسیت ویژه ای نسبت به مهدی هاشمی پیدا کرده بود خاطر نشان کرد: مهدی هاشمی در چارچوب طرح ساواک دست به قتل یک شخصیت بزرگ زد و آیت الله شمس آبادی را کشت چون ساواک می خواست بین نحله های فکری شیعی درگیری ایجاد کند در واقع با این کار می خواست موجب زمین گیر شدن انقلاب شود.
سلیمی نمین با اشاره به اینکه برخی شخصیت ها همچون امامی جمارانی، کروبی و روحانی در نامه ای به منتظری 27 قتل مهدی هاشمی را به او گوشزد کرده بودند تصریح کرد: آنها در این نامه نوشته بودند چرا از فردی که مرتکب 27 قتل شده حمایت می کنید البته منتظری خود نیز حداقل در یک مورد به قتل توسط مهدی هاشمی اذعان کرده بود به گونه ای که او در خصوص قتل آیت الله شمس آبادی می گوید که هاشمی قصد کشتن شمس آبادی را نداشته فقط می خواسته او را بترساند که منجر به قتل او شده است.
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ معاصر ایران با بیان این که امام خمینی گفته بودند که کسی حق دفاع از مهدی هاشمی را ندارد اظهار کرد: بعد از پیروزی انقلاب آیت الله منتظری فرد خائنی هم چون مهدی هاشمی را در دستگاه خود به جایگاه وسیعی رساند او به سپاه فشار می آورد که هاشمی رئیس نهضت های آزادی بخش سپاه شود در هر حال امام مرتب به صورت خصوصی به منتظری تذکر می داد که این ضعف سیاسی خود را برطرف کند و مهدی هاشمی را از خود براند.
وی با بیان این که ایزدی می گوید منتظری آزاد اندیش بوده و حقوق افراد را رعایت می کرده افزود: اگر این گونه بوده پس قطعا او باید با اولین تذکر امام که مهدی هاشمی قاتل است باید هاشمی را از دفتر خود معلق می کرد.
سلیمی نمین بیان کرد: با توجه به اشراف منتظری در مسائل قضایی و جایگاه عالیه او در نظارت بر شورای عالی قوه قضاییه او باید می گفت که یا نظر امام در مورد مهدی هاشمی غلط است و یا باید نظر امام رادر دادگاه دنبال می کرد که هاشمی محاکمه شود. در هر حال او زیر بار نرفت و شروع به اعتراض کردن و نامه نگاری کرد.
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ معاصر ایران افزود: اگر آقای ایزدی می گویند ری شهری در کتاب خاطرات خود گفته اند که مهدی هاشمی را تعزیر کرده اند با این وجود بگوید که ری شهری در کدام صفحه از کتاب خود به این خاطره اشاره کرده است. در هر حال من خطاب به شما دانشجویان می گویم در این جلسه اجازه مظلوم نمایی به کسی ندهید.
وی با اشاره به اینکه موضع امام نسبت به مهدی هاشمی به قبل از نظام برمی گردد و این زمانی است که نه وزارت اطلاعاتی بوده و نه آقای ری شهری وزیر اطلاعات بوده اند تصریح کرد: امام نظرش را در مورد هاشمی گفته است حتی خود منتظری هم اذعان می کند که هاشمی قاتل آیت الله شمس آبادی بوده است البته این قتل را توجیح می کند و می گویند آنها نمی خواستند او رابکشند و می خواستند تنبیه کنند.
سلیمی نمین با بیان این که منتظری با تمام وجود از هاشمی دفاع می کرد افزود: بحث منتظری این نبود که هاشمی می خواهد در کجا محاکمه شود چون مقاومت منتظری مربوط به قبل از دستگیری هاشمی بوده است.
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ معاصر ایران با اشاره به اینکه امام در نامه ای خطاب به منتظری نوشته است که وظیفه همه ماست که از شخصیت و حرمت شما پاسداری کنیم و این بیانگر موضع دلسوزانه امام نسبت به منتظری است افزود: با این وجود امام خطاب به او می نویسد اجازه دهید هاشمی مجازات شود اما به نظر شما جواب منتظری به امام چه بوده است؟ علی القاعده باید می گفت که باید مر قانون اجرا شود اما واقعیت این است که او دفاع تمام عیاری از هاشمی می کند و این در حالی است که حداقل منتظری در مورد یک قتل هاشمی مطمئن بوده اگر چه از دیگر قتل های او نیز مطلع بوده است. در هر حال این که بگوییم هاشمی زیر شکنجه اعتراف کرده مظلوم نمایی است.
وی افزود: منتظری یک ابداع حقوقی هم می کند و می گوید در مورد قتل حتما باید شاکی خصوصی وجود داشته باشد او می گوید مگر کشور هرج و مرج است قتل باید شاکی خصوصی داشته باشد و در قوه قضاییه بررسی شود مگر آنکه مقتول کسی را نداشته باشد که پرونده قتل را پیگیری و آن وقت حکومت می تواند در این موضوع ورود پیدا کند معتقدم که منتظری اینجا در فقه ابداعاتی داشته که عجیب و غریب است.
سلیمی نمین با اشاره به اینکه مهدی هاشمی چنان رعب و وحشتی در کشور ایجاد کرده بود که کسی نمی توانست جلوی او بایستد تصریح کرد: سوال این است که آیا با اختیاراتی که منتظری داشت آیا نمی توانست به دادگستری بگوید که موضوع هاشمی را پیگیری کند البته این بهانه است چون در آن زمان هیچ کس به غیر از وزارت اطلاعات نمی توانست به موضوع هاشمی ورود پیدا کند چون هیچ قاضی جرات پیگیری را نداشت اگر چه خود ری شهری را هم به خاطر پیگیری این پرونده کلی تهدید کردند.
وی افزود: منتظری در نامه خود به امام میگوید که مهدی هاشمی را اعدام نکنید اما بحث این است که او برای این حرف خود مبنای فقهی و عقلی ندارد. اوج استدلال منتظری در این نامه این است که اگر شما مهدی هاشمی را بکشید آنها هم میآیند و شما را می کشند آیا این استدلال است. کسی که فقیه است باید استدلال فقهی بیاورد و بگوید به این دلیل فقهی اعدام مهدی هاشمی درست نیست. منتظری در نامه خود به امام میگوید که مهدی هاشمی مادر پیری دارد و ناراحت میشود یا اینکه دوستانی در شهرستانها دارد و اگر او را بکشید آنها هم شما را می کشند و اینکه خون خون می آورد و حتی در آخر امام را تهدید میکند که اگر شما او را اعدام کنید آنها به خونخواهی مهدی هاشمی شما را می کشند.
وی اظهارکرد: منتظری در این نامه نشان میدهد که اصلاً بحث برسر مبانی نیست و فقط بحث فردی است و هیچ مبنای فکری و فقهی در نامه او وجود ندارد. سلیمینمین با بیان اینکه آقای ایزدی دوبار تکرار کردند که به مهدی هاشمی گفته شده است که سفیر شوید تا پرونده بسته شود و من می گویم که او دارد در جعل تاریخ می کند، افزود: همان موقعی که امام دستور پیگیری پرونده مهدی هاشمی را می دهد او دارد کارهای دیگری می کند. مثلاً ری شهری را تهدید می کند و می گوید اگر تو این پرونده را پیگیری کنی فردا که امام فوت کند باید از کشور فرار کنید یعنی جریان منتظری پدر او را در می آورد.
و با بیان اینکه اینگونه نبوده که اگر مهدی هاشمی سفیر میشد امام دست از موضع حق طلبی خود بر می داشت افزود: آقای ایزدی گفتند که اگر من سند فحش دادن آقای منتظری به امام را نشان دهم او تمام مواضع خود را نسبت به منتظری تغییر میدهد. واقعیت این است که منتظری در صفحه ۶۷۷ و ۶۸۸ کتاب خاطرات خود توضیح می دهد که آقای عبدالله نوری آمدند تا اصلاح ذات البین کنند. منتظری می گوید که عبدالله نوری به من گفت که آقای منتظری مقداری کوتاه بیایید و بیت را از منافقین و جریان مهدی هاشمی پاک کنید و این را به امام اعلام کنید تا امام در این قضیه مقداری آرامش پیدا کند؛ اما ببینید که منتظری چه پاسخ می دهد او می گوید امام از دروغ خوشش می آید؟ که عبدالله نوری می گوید حتما خبری بوده است او می گوید وقتی که نوری این را گفت من خیلی عصبانی شدم و گفتم فلان خورده است هرکس گفته در بیت من منافقین نفوذ دارند آیا این فحش بسیار رکیک نیست؟
وی با اشاره به اینکه علاوه بر عبدالله نوری آقای امینی، طاهری اصفهان و دوری نجف آبادی نیز نزد منتظری رفته و گفته اند شما یک جمله بنویسید که امام به این جمعبندی برسند که شما می خواهید یک تغییری در بیت خود بدهید تصریح کرد: وقتی کسی به یک فرد عادی فحش می دهد سعی می کند که توبه کنند اما منتظری سالها بعد از رحلت امام فحشی را که پیش عبدالله نوری به امام داده در کتاب خود میآورد آیا این برای شما قابل تحمل است. سلیمی نمین با طرح این سوال که چرا منتظری خود را از گناه فحش دادن پاک نکرد افزود: واقعیت این است که سراسر خاطرات منتظری شکستن امام بوده است بعدها منتظری می گوید که منافقین در بیت من نفوذ نکردند آنها در بیت امام نفوذ کردند. همچنین او می گوید که منافقین در بیت امام نفوذ کردند ولی آنها را دستگیر و پنهان شان کردند و به کسی اطلاع ندادند. او میگوید این من نیستم که از دیگران خط می گیرم بلکه این امام است که دیگران به او خط می دهند.
وی با بیان اینکه منتظری سعی می کند تو فتوای امام در مورد اعدام اسرای یاغی را زیر سوال ببرد تصریح کرد: منتظری در مورد منافقین می گوید که آنها یک فکر و اندیشه هستند و با اندیشه نمیتوان بر اساس مبنای فقهی امام برخورد کرد. منتظری حتی در مورد نظر شیخ طوسی اصرار می کند که نظر او در مورد اسرای یاغی اعدام است و نظر فقهی خودش هم نظر فقهی امام است با این وجود او می آید تا با یک شیوه هایی نظر فقهی امام را تخطئه کند.
وی با بیان اینکه آقای ایزدی میگویند که منتظری با امام مشکلی نداشته افزود: منتظری در نامه ای به امام مینویسند حالا که کار به اینجا رسیده و میخواهید پرونده مهدی هاشمی را پیگیری کنید من هم مانند شما که با آیت الله بروجردی قطع رابطه کردید با شما قطع رابطه می کنم و این مربوط به زمانی است که امام به منتظری می گویند کنار بکشید و من مصمم هستم که احقاق حق کنم و مهدی هاشمی محاکمه شود.
وی با بیان اینکه منتظری در نامه خود اصلا نمیگوید که من به این دلیل که پرونده هاشمی را به دسته ری شهری و وزارت اطلاعات داده است با امام قطع رابطه می کنم افزود: او میگوید: حالا که میخواهید پرونده مهدی هاشمی را پیگیری کنید رابطه من هم با شما مانند رابطه شما باید الله بروجردی خواهد بود.
سلیمی نمین با اشاره به اینکه آقایان تلاش میکنند که بگویند ریشهری امام را هم بازی می داده و اطلاعات میرسانده اضافه کرد: اصلاً این حرف که مهدی هاشمی شکنجه شده است درست اما اینکه او رفته و محل دفن عناصر به قتل رسیده را مشخص کرده آیا این هم از طریق شکنجه بوده است؟
وی با بیان اینکه امام حق بزرگی بر گردن ما دارند با این وجود او را به خاطر مهدی هاشمی شکستن ظلم جدی است، افزود: ای کاش منتظری از موضع حق ایرادی از امام میگرفت. من اینجا در محضر شما دانشجویان سوگند می خورم که منتظری از موضع حق هیچ ایرادی از امام نگرفته است.
وی با بیان اینکه بعد از قضیه مهدی هاشمی منتظری می گوید که شنیده ام در فلان جا ظلمی به جوانی شده است و این جهنم دارد امام من با شما نمی خواهم به جهنم بیایم افزود: آیا در این شیوه نامه نگاری عدالت و انصاف وجود دارد؟ آیا در این نامه نگاری رعایت حال استاد شده است؟ سلیمی نمین با بیان اینکه منتظری در عمده نامهنگاریهای خود امام را تخریب میکرد افزود: منتظری احساس می کرد که مهدی هاشمی از او گرفته شده است به همین دلیل از این قضیه احساس تلخی داشت چون هر آنچه که منتظری نداشت مهدی هاشمی در اختیار او می گذارد، منتظری مدیریت نداشت مهدی هاشمی برای مدیریت ایجاد می کند، منتظری تبیین سیاسی نداشت اما مهدی هاشمی این توانمندی را برای او به وجود آورد.
وی افزود: شیوه منتظری یک روش ناعادلانه بوده و این اصلا ربطی به امام ندارد.
سلیمینمین با بیان اینکه من اسناد مربوط به شمس آبادی را خوانده ام و این دروغ است که او به امام فحش می داده افزود: ساواک می گوید که درست است شمسآبادی خودش را نماینده آقای خویی قلمداد میکرد اما او وجوه مقلدین امام را هم دریافت می کرد و به صورت محرمانه برای امام می فرستاد. بله شمس آبادی نسبت به کتاب شهید جاوید مشکل داشت و میآمد اعتراض میکرد؛ اما شما که قبلاً ادعا کردید که خیلی آزاد اندیش هستید و تحمل دارید و می گویید مشی آقای منتظری تحمل، بردباری و آزاد اندیشی است آیا باید او را به خاطر اینکه دو انتقاد کرده است بکشید. کدام مرجع نوشته است که چون شمس آبادی به امام فحش می داده باید او را کشت.
وی با بیان اینکه این منتظری بود که برای شکستن امام فحش داده است نه شمس آبادی افزود: در کتاب خاطرات منتظری فحش او به امام وجود دارد می خواهم بگویم کسی که به یک آدم عادی فحش میدهند می آید و توبه می کند نه اینکه فحش بدهد و آن را هم در کتاب خاطرات خود بیاورد.
مصطفی ایزدی نویسنده کتاب فقیه عالیقدر، زندگی آیت الله منتظری نیز در این مناظره گفت: آیت الله منتظری فردی است که در تمام طول زندگی خود و از زمانی که کودک بوده اند تا دوره ای که در حوزه اصفهان و قم تحصیل کرده اند و بعد از پیروزی انقلاب زندگی بسیار مستضعفانه ای داشته اند به گونه ای که در زمان تحصیلات حوزوی به دلیل فقر مجبور می شدند تحصیل را رها کرده و کار کنند.
وی با بیان این که در جریان مبارزات انقلابی منتظری سختی ها و شکنجه های زیادی متحمل شد افزود: با پیروزی انقلاب اسلامی موقعیت منتظری در رفتار شخصی و زندگی او تاثیری نداشت و آن سادگی را که طی 60 سال از عمر خود طی کرده بود در دوره انقلاب هم گذراند.
ایزدی با اشاره به اینکه پس از گذشت 8 سال از مرگ منتظری ظاهرا روح و گفتمان او هم چنان زنده است تصریح کرد: منتظری برای رسیدن به جایگاه علمی که داشت تلاش کرد و زحمت کشید اوحافظه و استعداد خوبی برای فراگیری داشت به گونه ای که به سرعت در سن جوانی به درجه اجتهاد رسید و در زمان آیت الله بروجردی ممتحن مدارس علمیه قم شد.
نویسنده کتاب فقیه عالیقدر با اشاره به اینکه کلاس های درس منتظری در دوران مبارزات انقلابی او نیز تشکیل می شد و حتی در زندان کلاس می گذاشت تصریح کرد: منتظری از نظر ساده زیستی زندگی ساده ای داشت حتی در شرایطی که می توانست زندگی خوبی را برای خود رقم بزند اما این کار را نکرد در آن زمان علاوه بر وجوهاتی که به او داده می شد وجوهاتی نیز در اختیار علما قرار می گرفت که منتظری هم از این وجوهات بی بهره نبود اما سهمی از این پول ها برای خود برنمی داشت.
وی با اشاره به اینکه منتظری زندگی سخت گیرانه ای برای خود داشت و امروز هم شاهدیم فرزندان او رانت و سرمایه ندارند اضافه کرد: او در برابر مبارزه با ظلم و ستم در هر شرایطی کوتاهی و عقب نشینی نمی کرد و حتی هیچ توبه ای هم در زندگی خود نکرده ضمن این که انتقاداتی نیز به خاطر برخی رفتارهای خود که می توانسته بهتر عمل کند داشته است.
ایزدی با اشاره به اینکه تغییر نظرات علمی شجاعت می خواهد و منتظری این شجاعت را داشت اظهار کرد: او مرتب اهل مطالعه بود و تا آخرین روز حیات خود مطالعه می کرد و در مطالعات خود اگر به یافته جدیدی دست می یافت که مخالف نظر قبلی او بود آن را بیان می کرد.
نویسنده کتاب فقیه عالیقدر خاطر نشان کرد: در سال 59 مراسمی برای بزرگداشت دکترعلی شریعتی برگزار شد شهید بهشتی سخنران این مجلس بود او در این مراسم در ذکر فضایل شریعتی می گوید که شریعتی آدم آزاد و آزاده ای بود و در بیان نقطه نظرات خود هر جا می فهمید اشتباه کرده است آن را به دانشجویان خود می گفت وبعد او می گوید ما در حوزه علمیه هم چنین آدم هایی را مانند منتظری داریم که پس از ارائه درس اگر در مطالعات خود به یافته جدیدی دست پیدا کنند مسئله جدید را نیز مطرح می کنند.
وی تصریح کرد: منتظری به شهید بهشتی گفته بود که آیت الله بروجردی می گفت هر گاه براساس تجربه و آگاهی به یک نقطه نظر جدید برسم آن را بیان می کنم و من هم به مانند آیت الله بروجردی این چنین هستم. منتظری می گوید وقتی که به بروجردی می گفتیم حرف امروز شما با حرف دیروزتان مغایرت دارد می گفت که من بروجردی دیروز بودم و امروز بروجردی امروز هستم و منتظری هم این چنین بود.
ایزدی با بیان اینکه افزایش آگاهی آدم را به یک نقطه نظرات جدیدی می رساند تصریح کرد: این تغییر نقطه نظرات نشان دهنده شجاعت است.
نویسنده کتاب فقیه عالیقدر افزود: یکی دیگر از ویژگی های منتظری این بود که به حقوق افراد حساس بود به گونه ای وقتی ما در نجف آباد خدمت او که به این شهر تبعید شده بود می رفتیم با توجه به آیات قرآن می گفتند که خداوند انسان را با کرامت خلق کرده است و بالاخره این انسان کرامت دارد با این وجود اگر اشتباهی هم کرد باید متناسب با اشتباهش با او برخورد شود و نباید او را از همه حقوقش محروم کرد.
وی گفت: دفاع منتظری از اندیشه ها و افراد مبتنی بر این دیدگاه او بود که انسان های فی نفسه کرامت دارند و حق دارند که از مواهب استفاده کنند.
ایزدی با بیان اینکه حرف های منتظری مبتنی بر حدیق و آیه است و حتی در دید و بازدیدهایش به احادیث و آیات استناد می کرد تصریح کرد: یک سال بعد از کناره گیری و یا عزل منتظری از قائم مقامی با او ملاقات کردم و گفتم اگر کسانی که با شما مخالفت کرده اند به ملاقاتتان بیایند آنها را راه می دهید که او در پاسخ گفت که من در رفتار هیچ یک از ائمه و پیامبر ندیده ام که مخالفین خود را راه ندهند.
نویسنده کتاب فقیه عالیقدر با اشاره به اینکه منتظری به حقوق افراد و زندانیان و حتی حقوق خانواده زندانیان چه قبل و چه بعد انقلاب اهمیت قائل می شد تصریح کرد: او حتی می گفت که خانواده معتادین هیچ گناهی ندارند. وی اضافه کرد: یکی از ویژگی های منتظری آزاد اندیشی بود او تلاش می کرد که مردم و افراد مختلف دیدگاه های خود را از طریق نامه و دید و بازدیدها مطرح کنند در واقع او به این جمع بندی رسیده بود که باید از آزادی مردم دفاع کرد و این کار را انجام می داد. ایزدی با اشاره به اینکه منتظری با توجه به تسلط به زبان انگلیسی خود کاربر کامپیوتر بود و در زمان حصر به سوالات پاسخ می داد اضافه کرد: یکی دیگر از ویژگی های منتظری احترام گذاشتن به اساتید بود ولی این معنایش این نیست که او نقدی نسبت به نقطه نظرات اساتید خود نداشت.
نویسنده کتاب فقیه عالیقدر با طرح این سوال که آیا امام اطلاعات خود را از طریق وحی یا الهام می گرفتند و یا براساس مطالعات، گزارشات و حرف هایی که به ایشان می زدند تصریح کرد: اطلاعات منتظری براساس آگاهی ها بود و هم چنین من معتقد نیستم که امام اطلاعات خود را خارج از سیستم اطلاعات گیری انسان ها به دست می آورد.
وی با بیان این که به امام گزارش می دادند که منتظری چگونه آدمی است تصریح کرد: یکی از آقازاده ها که ما با هم سلام علیک داریم شاید یک ماه از برکناری منتظری نگذشته بود که به من گفت پدرم با وجود این که از طرف امام مسئولیت هایی دارد اما چهار ماه است که تلاش می کند نزد او برود ولی نمی تواند اما ری شهری وزیر اطلاعات عصر به عصر پیش امام می رود و تلفن هایی که از بیت منتظری ضبط شده اند را به او گزارش می دهد. به هر حال این اطلاعات که ممکن است بعضی چیزها اضافه و بعضی چیزها را حذف کرده باشند نظر امام را نسبت به منتظری تغییر دهد.
ایزدی با تاکید براینکه منتظری هیچ وقت از مهدی هاشمی به عنوان یک جنایتکار دفاع نکرد افزود: حرف منتظری این بود که هاشمی را باید دادگستری محاکمه کند نه این که او به دست وزارت اطلاعات بیفتد.
نویسنده کتاب فقیه عالیقدر اظهار کرد: بحث این است که مهدی هاشمی را گرفتند، شکنجه، محاکمه و اعدام کردند آیا او آزاد شد که بگوید چرا؟ وی با بیان این که اعترافات مهدی هاشمی در زیر شکنجه گرفته شده است تصریح کرد: ری شهری در کتاب خاطرات خود می گوید که مهدی هاشمی را زیر تعزیر گذاشته است با این وجود این اعترافات اصلا اعتبار نداشته است در واقع این اعترافات به سند کوبیدن منتظری تبدیل شدند اگر چه مراجع معتقدند اعتراف زیر شکنجه هیچ اعتباری ندارد.
ایزدی با بیان این که من چون هیچ وقت جزو انجمن حجتیه نبودم پس حفظ کردن صفحه حفظ کردن را بلد نیستم تصریح کرد: کتاب های سنجه انصاف، خاطره ها و خاطره های سیاسی ری شهری یک کتاب است که به سه نوع چاپ شده است و اگر دانشجویان تحقیق کنند متوجه می شوند که او در این کتاب ها می گوید من شخصا سید مهدی را خواستم که اطلاعاتی را از او بگیریم اما دیدم راه نمی آید به همین دلیل دستور دادم او را تعزیر کنند.
نویسنده کتاب فقیه عالیقدر با بیان اینکه من درک کردم که کتاب پاسداشت حقیقت سلیمی نمین می خواهد بگوید که منتظری اساسا آدم دروغگویی است تصریح کرد: ناطق نوری گفته بود که این شیخ خاطراتی نوشته که از اول تا آخر دروغ است با این وجود پیش او رفتم و گفتم آیا اگر منتظری بچه نجف آباد است این دروغ است و آیا اگر او شاگرد آیت الله بروجردی است این هم دروغ است. وی افزود: واقعیت امر این است که بین امام و منتظری مشکلی نبود اما اختلافات و انتقاداتی به هم در برخی مسائل داشتند.
ایزدی با بیان این که من 60 سال با منتظری ارتباط داشتم و متخصص منتظری هستم اظهار کرد: من اصلا سید مهدی هاشمی را قبول نداشتم و مخالف با برخوردهای هاشمی بوده و هستم. البته مخالف چیزهایی که به منتظری نسبت می دهند هستم.
نویسنده کتاب فقیه عالیقدر با اشاره به اینکه شمس آبادی حامیان حکومت اسلامی را منحرف می کرد و به انقلابیون فحش می داد و این گونه نبوده که صرفا بگوید تشکیل حکومت اسلامی در غیاب امام زمان حرام است اظهار کرد: هیچ وقت دستگاه قضایی زیر نظر منتظری نبوده است و اگر هاشمی رئیس نهضت های آزادی بخش سپاه شد این اتفاق با حکم آقای خامنه ای بود و در واقع او با فشار منتظری به سپاه نرفت البته مهدی هاشمی از سپاه نیز اخراج نشده است. وق خانواده زندانیان چه قبل و چه بعد انقلاب اهمیت قائل می شد تصریح کرد: او حتی می گفت که خانواده معتادین هیچ گناهی ندارند. وی اضافه کرد: یکی از ویژگی های منتظری آزاد اندیشی بود او تلاش می کرد که مردم و افراد مختلف دیدگاه های خود را از طریق نامه و دید و بازدیدها مطرح کنند در واقع او به این جمع بندی رسیده بود که باید از آزادی مردم دفاع کرد و این کار را انجام می داد. ایزدی با اشاره به اینکه منتظری با توجه به تسلط به زبان انگلیسی خود کاربر کامپیوتر بود و در زمان حضر به سوالات پاسخ می داد اضافه کرد: یکی دیگر از ویژگی های منتظری احترام گذاشتن به اساتید بود ولی این معنایش این نیست که او نقدی نسبت به نقطه نظرات اساتید خود نداشت. نویسنده کتاب فقیه عالیقدر با طرح این سوال که آیا امام اطلاعات خود را از طریق وحی یا الهام می گرفتند و یا براساس مطالعات، گزارشات و حرف هایی که به ایشان می زدند تصریح کرد: اطلاعات منتظری براساس آگاهی ها بود و هم چنین من معتقد نیستم که امام اطلاعات خود را خارج از سیستم اطلاعات گیری انسان ها به دست می آورد. وی با بیان این که به امام گزارش می دادند که منتظری چگونه آدمی است تصریح کرد: یکی از آقازاده ها که ما با هم سلام علیک داریم شاید یک ماه از برکناری منتظری نگذشته بود که به من گفت پدرم با وجود این که از طرف امام مسئولیت هایی دارد اما چهار ماه است که تلاش می کند نزد او برود ولی نمی تواند اما ری شهری وزیر اطلاعات عصر به عصر پیش امام می رود و تلفن هایی که از بیت منتظری ضبط شده اند را به او گزارش می دهد. به هر حال این اطلاعات که ممکن است بعضی چیزها اضافه و بعضی چیزها را حذف کرده باشند نظر امام را نسبت به منتظری تغییر داد.
ایزدی با تاکید براینکه منتظری هیچ وقت از مهدی هاشمی به عنوان یک جنایتکار دفاع نکرد افزود: حرف منتظری این بود که هاشمی را باید دادگستری محاکمه کند نه این که او به دست وزارت اطلاعات بیفتد. نویسنده کتاب فقیه عالیقدر اظهار کرد: بحث این است که مهدی هاشمی را گرفتند، شکنجه، محاکمه و اعدام کردند آیا او آزاد شد که بگوید چرا؟ وی با بیان این که اعترافات مهدی هاشمی در زیر شکنجه گرفته شده است تصریح کرد: ری شهری در کتاب خاطرات خود می گوید که مهدی هاشمی را زیر تعزیر گذاشته است با این وجود این اعترافات اصلا اعتبار نداشته است در واقع این اعترافات به سند کوبیدن منتظری تبدیل شدند اگر چه مراجع معتقدند اعتراف زیر شکنجه هیچ اعتباری ندارد. ایزدی با بیان این که من چون هیچ وقت جزو انجمن حجتیه نبودم پس حفظ کردن صفحه حفظ کردن را بلد نیستم تصریح کرد: کتاب های سنجه انصاف، خاطره ها و خاطره های سیاسی ری شهری یک کتاب است که به سه نوع چاپ شده است و اگر دانشجویان تحقیق کنند متوجه می شوند که او در این کتاب ها می گوید من شخصا سید مهدی را خواستم که اطلاعاتی را از او بگیریم اما دیدم راه نمی آید به همین دلیل دستور دادم او را تعزیر کنند. نویسنده کتاب فقیه عالیقدر با بیان اینکه من درک کردم که کتاب پاسداشت حقیقت سلیمی نمین می خواهد بگوید که منتظری اساسا آدم دروغگویی است تصریح کرد: ناطق نوری گفته بود که این شیخ خاطراتی نوشته که از اول تا آخر دروغ است با این وجود پیش او رفتم و گفتم آیا اگر منتظری بچه نجف آباد است این دروغ است و آیا اگر او شاگرد آیت الله بروجردی است این هم دروغ است. وی افزود: واقعیت امر این است که بین امام و منتظری مشکلی نبود اما اختلافات و انتقاداتی به هم در شیوه اداره امور جامعه داشتند. وی با بیان اینکه من مقلد امام هستم با این وجود مگر می شود که در کتاب خاطرات، منتظری به امام فحش داده باشد و بعد من حمایت کنند افزود مگر قرار است که در اسناد ساواک باشد که شمس آبادی به امام فحش می داده است نه این در اسناد ساواک نیست.
وی افزود: من در این مناظره نگفتم که ری شهری امام را بازی می داد بلکه گفتم او به امام آگاهی می داد.
ایزدی در رابطه با اعدام ها نیز گفت: آن زمان یک عده ای را در زندان ها گرفته بودند و اعدام کرده بودند و به همین خاطر منتظری بسیار برافروخته شد او می گفت که چرا اگر در غرب کشور یک عدهای آمدند زدند، کشتند و جنگیدند چه ربطی به زندانیان دارد؛ البته این موضوع را هم که می گویند این زندانیان می خواستند شلوغ کنند نه اینکه شلوغ کرده باشند جدید در آوردند. واقعیت این است که اگر عدهای دستشان به خون آلوده شده بود حتماً تا آن زمان اعدام شده بودند در هر حال ما که شرایط زندانها را میدانیم این جوانها نمیدانند و باید آن شرایط را برایشان توضیح دهیم. در
نویسنده کتاب فقیه عالیقدر گفت: در واقع هر کسی که دستش به خون کسی آلوده شده بود خصوصاً در مورد گروه های مسلح اعدام کردن آنها در زندان کار بسیار آسانی بود.
ایزدی با اشاره به اینکه به گونه نبوده که منتظری کسی را عفو کند بلکه امام یک هیئتی را به عنوان هیئت عفو تعیین کرده بودند که پرونده ها را بررسی می کردند افزود: پس ا ز بررسی این پرونده ها امام به منتظری گفته بود که فرم عفو را به جای او امضا کند با این وجود این هیئت یک هیئت مورد اعتماد بود و منتظری هم آنها را قبول داشت.
وی با بیان اینکه هزار نفر از کسانی که اعدام شدند فرم عفو در پرونده آنها بوده افزود: این افرادی که اعدام شدند یا به آن صورت کاری نکرده بودند و یا توبه کرده بودند با این وجود می گویند که آنها سر موضع بودند. آیا سر موضع بودن اعدام دارد خب اینها آدم هایی بودند که زندان خود را هم کشیده بودند.
لازم به ذکر است این مناظره توسط بسیج دانشجویی و انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده الهیات دانشگاه تهران برگزار شد.