روایت آشوب ۱۴/
ضربات قمه به سر، بریدن گوش و انگشتان دست دانشجوی تویسرکانی/ آشوبگران، آدرس اماکن مهم را از اهل شهر میپرسیدند!
برادرم خودش را سپر بلای من کرد تعدادی به برادرم حمله کردند و با ضربه قمه، گوش و انگشتان او را قطع کردند. با سنگ و باتوم نیز به من حمله کردند.
قائم نانکلی، مسئول بسیج دانشجویی شهرستان تویسرکان در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجو، با اشاره به تجمعات رخ داده در اکثر شهرهای ایران بیان داشت: از روز شنبه ۹ دی ماه زمزمههایی به گوش میرسید که قرار است عدهای در روز یکشنبه تجمع داشته باشند و به همین دلیل از همان روز شنبه با دانشجویان قرار گذاشتیم که در مرکز بسیج دانشجویی جمع شوند. قرار ما هم برای روز یکشنبه ساعت یک در مرکز بسیج دانشجویی روبروی ستاد فرماندهی نیروی انتظامی بود.
نانکی افزود: ساعت ۱۴ بعد از ظهر بود که تعدادی از معترضین جمع شدند و شروع به شعار دادن کردند؛ اما کمی که گذشت رنگ و بوی شعارها سیاسی شد و به همین دلیل پلیس آنها را متفرق کرد؛ اما حدود ساعت ۳ بعد از ظهر از سمت یکی از میدانهای شهر جمعیتی حدود ۲۰۰ یا ۳۰۰ نفری به سمت میدان امام خمینی تویسرکان حرکت کردند. با آنکه شعارهای ضد انقلابی و سیاسی میدادند، اما نیروهای پلیس که در دو طرف خیابان بودند، هیچ برخورد قهری با مردم نداشتند و فقط مواظب بودند که این گروه به سمت اماکن عمومی حمله نکنند.
وی در ادامه میگوید: ماهم با دانشجویان پایگاه بسیج همراه جمعیت حرکت میکردیم و در واقع مراقب بودیم تا اتفاق خاصی رخ ندهد به میدان رشید که رسیدم روبروی فرمانداری، متوجه شدیم که جمعیتی از سمت دفتر امام جمعه بیرون آمدند؛ این افراد به آنجا رفته و آسیب زیادی به دفتر امام جمعه شهرستان تویسرکان وارد کرده بودند. اضافه شدن این جمعیت ۵۰ نفری به جمعیت معترض کمی شرایط را بحرانیتر کرد. آنها با آجر و سنگ به سمت به سمت فرمانداری حمله کردند؛ اما پلیس سعی کرد آنها را متفرق کند. جمعیت به سمت کیوسک راهنمایی رانندگی حرکت کرد، سربازان حاضر در محل نتوانستند جمعیت را کنترل کنند.
مسئول بسیج دانشجویی تویسرکان توضیح داد: پیش از این نیز دانشجویان از فرماندار شهر خواسته بودند که امنیت شهر را با وجود احتمال اغتشاش تامین کند؛ اما از آنجا که در فتنه ۸۸ هیچ اتفاقی در تویسرکان رخ نداد، بحث تامین امنیت توسط نیروهای یگان ویژه منتفی شد!
نانکلی در ادامه میافزاید: بعد از حمله به سمت راهنمایی رانندگی جمعیت به سمت سربازان نیروی انتظامی حمله کرده و به سنگ و چاقو تعدادی از آنها را زخمی کردند. ما در این موقع وقتی متوجه شدیم اوضاع کمی خراب است، به سمت دفتر بسیج دانشجویی برگشتیم. دربهای ورودی را بستیم تا کسی وارد نشود؛ اما در همان موقع معترضین به سمت ما آمدند. آنها شیشههای ورودی را شکستند و قصد ورود به ساختمان را داشتند.
وی گفت: ما سعی کردیم از درب دیگر خارج شویم؛ اما هنوز چند قدمی از دفتر دور نشده بودیم که نزدیک پل هوایی تعدادی از آنها با فریاد «اینها بسیجی هستند» به سمت ما حمله کردند. روی پل هوایی رفتیم؛ اما آنها با سنگ به ما حمله کردند از آن طرف پل هوایی به پایین آمدیم حدود ۴۰ نفر ما را محاصره کردند.
این دانشجوی دانشگاه آزاد تویسرکان در ادامه میگوید: برادرم خودش را سپر بلای من کرد تعدادی به برادرم حمله کردند و با ضربه قمه، گوش و انگشتان او را قطع کردند. با سنگ و باتوم نیز به من حمله کردند. در همان میان متوجه دو ضربه قمهای شدم که روی سرم فرود آمد مدام ما را کتک میزدند و فحش و ناسزا میگفتند. در همین گیر و دار یکی از معترضین که در میان جمعیت بود ما را شناخت و تلاش کرد تا ما را از زیر دست و پای جمعیت بیرون بیاورد.
نانکی افزود: ساعت ۱۴ بعد از ظهر بود که تعدادی از معترضین جمع شدند و شروع به شعار دادن کردند؛ اما کمی که گذشت رنگ و بوی شعارها سیاسی شد و به همین دلیل پلیس آنها را متفرق کرد؛ اما حدود ساعت ۳ بعد از ظهر از سمت یکی از میدانهای شهر جمعیتی حدود ۲۰۰ یا ۳۰۰ نفری به سمت میدان امام خمینی تویسرکان حرکت کردند. با آنکه شعارهای ضد انقلابی و سیاسی میدادند، اما نیروهای پلیس که در دو طرف خیابان بودند، هیچ برخورد قهری با مردم نداشتند و فقط مواظب بودند که این گروه به سمت اماکن عمومی حمله نکنند.
وی در ادامه میگوید: ماهم با دانشجویان پایگاه بسیج همراه جمعیت حرکت میکردیم و در واقع مراقب بودیم تا اتفاق خاصی رخ ندهد به میدان رشید که رسیدم روبروی فرمانداری، متوجه شدیم که جمعیتی از سمت دفتر امام جمعه بیرون آمدند؛ این افراد به آنجا رفته و آسیب زیادی به دفتر امام جمعه شهرستان تویسرکان وارد کرده بودند. اضافه شدن این جمعیت ۵۰ نفری به جمعیت معترض کمی شرایط را بحرانیتر کرد. آنها با آجر و سنگ به سمت به سمت فرمانداری حمله کردند؛ اما پلیس سعی کرد آنها را متفرق کند. جمعیت به سمت کیوسک راهنمایی رانندگی حرکت کرد، سربازان حاضر در محل نتوانستند جمعیت را کنترل کنند.
مسئول بسیج دانشجویی تویسرکان توضیح داد: پیش از این نیز دانشجویان از فرماندار شهر خواسته بودند که امنیت شهر را با وجود احتمال اغتشاش تامین کند؛ اما از آنجا که در فتنه ۸۸ هیچ اتفاقی در تویسرکان رخ نداد، بحث تامین امنیت توسط نیروهای یگان ویژه منتفی شد!
نانکلی در ادامه میافزاید: بعد از حمله به سمت راهنمایی رانندگی جمعیت به سمت سربازان نیروی انتظامی حمله کرده و به سنگ و چاقو تعدادی از آنها را زخمی کردند. ما در این موقع وقتی متوجه شدیم اوضاع کمی خراب است، به سمت دفتر بسیج دانشجویی برگشتیم. دربهای ورودی را بستیم تا کسی وارد نشود؛ اما در همان موقع معترضین به سمت ما آمدند. آنها شیشههای ورودی را شکستند و قصد ورود به ساختمان را داشتند.
وی گفت: ما سعی کردیم از درب دیگر خارج شویم؛ اما هنوز چند قدمی از دفتر دور نشده بودیم که نزدیک پل هوایی تعدادی از آنها با فریاد «اینها بسیجی هستند» به سمت ما حمله کردند. روی پل هوایی رفتیم؛ اما آنها با سنگ به ما حمله کردند از آن طرف پل هوایی به پایین آمدیم حدود ۴۰ نفر ما را محاصره کردند.
این دانشجوی دانشگاه آزاد تویسرکان در ادامه میگوید: برادرم خودش را سپر بلای من کرد تعدادی به برادرم حمله کردند و با ضربه قمه، گوش و انگشتان او را قطع کردند. با سنگ و باتوم نیز به من حمله کردند. در همان میان متوجه دو ضربه قمهای شدم که روی سرم فرود آمد مدام ما را کتک میزدند و فحش و ناسزا میگفتند. در همین گیر و دار یکی از معترضین که در میان جمعیت بود ما را شناخت و تلاش کرد تا ما را از زیر دست و پای جمعیت بیرون بیاورد.
نانکی افزود: با توجه به شرایط بدی که داشتیم، یکی از مردم عادی که خانه اش در نزدیکی محل حادثه بود، ما را به خانه اش برد تا کمی شرایط آرام شود. حدود یک ساعت که خون از سر و صورت ما میریخت، صاحب خانه آژانس گرفت و ما را به بیمارستان منتقل کرد. تمام اینها در حالی رخ داد که ما نه وسیلهای دفاعی همراه خود داشتیم و نه لباس بسیجی پوشیده بودیم.
وی در ادامه میگوید: ساعت ۶ بعدازظهر به بیمارستان رفتیم در آنجا نیز تعدادی از این افراد به بیمارستان حمله کردند و شیشههای بیمارستان را شکستند؛ اما با دخالت کادر درمانی به بیرون بیمارستان هدایت شدند.
مسئول بسیج دانشجویی تویسرکان در ادامه میگوید: من و برادرم نیز به دلیل وخامت اوضاع به بیمارستان همدان منتقل شدیم. در حال حاضر برادرم به دلیل صدمات وارده تکلم و تلفن صحبت کردن برایش کمی سخت است و خودم هم شرایط مساعدی ندارم.
وی در ادامه میگوید: ساعت ۶ بعدازظهر به بیمارستان رفتیم در آنجا نیز تعدادی از این افراد به بیمارستان حمله کردند و شیشههای بیمارستان را شکستند؛ اما با دخالت کادر درمانی به بیرون بیمارستان هدایت شدند.
مسئول بسیج دانشجویی تویسرکان در ادامه میگوید: من و برادرم نیز به دلیل وخامت اوضاع به بیمارستان همدان منتقل شدیم. در حال حاضر برادرم به دلیل صدمات وارده تکلم و تلفن صحبت کردن برایش کمی سخت است و خودم هم شرایط مساعدی ندارم.
مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه تویسرکان می گوید: نکته ای که در اینجا باید بگویم این است که تویسرکان شهر کوچکی است که اکثر اهالی همدیگر را می شناسند؛ اما افرادی که لیدری گروه را برعهده داشتند اهل تویسرکان نبودند، زیرا حتی مکان های مهم شهر را نمی دانستند و مدام در میان جمعیت می پرسیدند زندان کجاست، کلانتری کجاست و این نشان می داد که آنها با محیط شهر آشنا نیستند. از سوی دیگر شنیده می شد که در گلوگاه های شهر مینی بوس و اتوبوس هایی وارد شدند و سلاح و قمه بین مردم تقسیم کردند. تمام چماق ها مجهز به سیم خاردار و میخ بود و این میزان آسیب را بیشتر می کرد و نشان می داد که این مسئله از قبل برنامه ریزی شده است.
لینک کپی شد
گزارش خطا
۱
ارسال نظر
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
نظرات شما
چرا نهادهای امنیتی و نظامی با این آشوبگران و ارازل و اوباش و حیوانات بصورت ضربتی برخورد سخت نکردن؟ ما مردم انتظار داریم اشد مجازات رو برای این آشغالها در نظر بگیرید.
پاسخ