آخرین اخبار:
کد خبر:۶۷۱۲۰۴
یادداشت/

ایران فقر فرهنگی دارد نه فقر مالی!

هرجا که کمیت حاکمیت لنگ می‌زند، آنجا میدان عمل ملت پررنگ‌تر می‌شود؛ این معنی آتش به اختیاری در عرصه فرهنگ و فرماندهی فرماندهان جنگ نرم در این میدان است.

ایران فقر فرهنگی دارد نه فقر مالی

گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، یادداشت دانشجویی؛ * منتظر معجزه و حمایت نمانید. خودتان آستین بالا بزنید و شروع کنید. هرجا که کمیت حاکمیت لنگ می‌زند آنجا میدان عمل ملت پررنگ‌تر می‌شود؛ این معنی آتش به اختیاری در عرصه فرهنگ و فرماندهی فرماندهان جنگ نرم در این میدان است؛ البته در چارچوب قانون و در عین توجه و دقت در احترام به عقیده و مرام و هنجار‌های مثبت فرهنگی.

مثلاً یک راه دررفت از این فقر فرهنگی، از این ویروس کشنده‌ خلاقیت و توانمندی اجتماع، این است که هر خانواده و فامیل بیاید و اولویت نذر را مشخصاً در حمایت از اشاعه فکر و اندیشه و علم و فرهنگ دینی در سطح خانواده خود بگذارد. سال هاست که دیگر از تنور سازمان‌های رسمی تبلیغات دین و اشاعه فرهنگ، نانی پخته نمی‌شود. این سازمان‌های بودجه خور و بودجه سوز دچار روزمره گی شده‌اند.

باید بودجه‌های فرهنگی کشور، جهت دار، هدفمند و توجیه پذیر شوند؛ البته افزایش هم باید پیدا کند، اما نه برای برگزاری سمبنار و ...؛ باید به مقوله فرهنگ و اندیشه سازی فرهنگی تخصصی نگاه شود، مدیران فرهنگی متخصص و کارآمد انتخاب شوند. بلد باشند کارشان را و آشنا باشند به زمینه تخصصی شان.
 
متأسفانه فرصت‌های طلایی فرهنگی. اقناعی و تبلیغی را با ریاست یک دام پزشک بر مسند مدیرکلی صدا و سیمای فلان استان و نمایندگی یک دندان پزشک در مسند مجلس شورای اسلامی فلان شهر و ... و ... و ... سوزانه ایم و دودش هم به چشم ملت و هم به چشم حاکمیت رفته است.

دیواری از دیوار فرهنگ کوتاه‌تر نیست انگار... بیایید و خشت روی خشت بگذارید و دیوار کوتاه فرهنگ را بلند مرتبه و عظیم و در شأن ایران اسلامی بسازید.‌
 
ای کاش و‌ ای کاش و‌ ای کاش بودجه این مملکت در مراکز علمی و پژوهشی و اندیشکده‌ها و پژوهشکده‌ها هزینه می‌شد. هیچ کشوری به تولید صنعتی و رفاه اقتصادی نرسید، مگر اینکه در زمینه فرهنگ و علم و اندیشه ورزی و اندیشه سازی رشد کرده باشد. هیچ کشوری تراز اول نشد، مگر اینکه معلم و استادش در طبقه اول جاگرفته و جایگاه و شأنیت داشته باشد.

چرا وقتی یک آهن فروش و دلال پوست گوسفند را سوار بر یک ماشین مدل بالا می‌بینیم تعجب نمی‌کنیم، اما وقتی یک معلم و یا استاد دانشگاه و یا نویسنده و یا پژوهشگر و ... را سوار بر یک ماشین نیمه شاسی بلند یا درحال خوردن پیتزا ببینیم، داد وامصیبتا و هزار بحث حاشیه‌ای دیگر بلند می‌شود و این نوع برداشت منفی و تلقی ضعیف انگارانه از هر فعالیت دینی و فرهنگی و علمی در کشور، بلای جان فرهنگ و ویروس مهلک حیات علمی این مملکت شده است؛ و‌ ای کاش دیر یا زود ریشه کن شود.

چه کسی گفته که فعال فرهنگی و دلسوز علم و اندیشه در این مملکت اجاره نشین باشد و دلال آهن کهنه، خانه ویلایی پنجاه اتاقه داشته باشدکه صد البته تجمل نه برای آن و نه برای این پسندیده نیست. اما فقر و درد و بیچارگی برای هر قشری و هر طبقه‌ای از جماعت ایران ثروتمند نکوهش شده و مذموم است.

چه کسی گفته که کشور ما فقیر است؟ بله فقیر هستیم متأسفانه، اما نه در ثروت و منابع مالی، بلکه در مدیریت این منابع سرشار فقیر هستیم، در فرهنگ فقیر هستیم. ایران فقر فرهنگی دارد و بس.

جنبش چهارشنبه سفید و بی حجابی و هزار معزل فرهنگی دیگر را با یقه‌های سفید و از پشت شیشه‌های دودی ماشین ضدگلوله نمی‌شود حل کرد. در فرهنگ و فرهنگ سازی و نهادینه کردن ارزش‌های دینی و اسلامی و ملی کم گذاشته ایم که این شده ایم و نتیجه اش هم جز این نیست.

فرهنگ یعنی ریشه یعنی اصالت یعنی هنجارسازی یعنی تولید فرصت و بازتولید ارزش. در حیطه فرهنگ و اندیشه سازی فرهنگی هم همه ما مسئولیم. همه ما بایستی عمله فرهنگی باشیم. بایستی مراقبت کنیم از ارزش‌های دینی، فکری، اعتقادی، مرامی، ملی و هنجاریمان. همه مسئولیم. البته مدیریت فرهنگ بایستی یک پله بالاتر باشد هم از لحاظ تجربه هم تخصص و هم تعهد.

دکتر مجتبی اشرافی-استاد دانشگاه شیراز
انتشار یادداشت‌های دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروه‌ها و فعالین دانشجویی است.
ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار