محسن خرسندی فارغالتحصیل رشته طراحی صنعتی از دانشگاه اصفهان است که در زمینه طراحی بدنه خودروها کار میکند. طرحهای متفاوت خرسندی توجههای زیادی را جلب کرده است.
خرسندی که متولد سال 1369 در اصفهان است، سال 2010 توانست با طراحی خودروی «کیاشیفت» برنده مسابقه طراحی خودروی کیاموتورز شود. رشته تحصیلی وی ابتدا مکانیک بوده است اما بعدها انصراف داد و به سراغ مدیریت صنعتی رفت. پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه اصفهان تصمیم گرفت ادامه تحصیل ندهد و وارد بازار کار شود. خرسندی تنها 18 سالش بود که اولین خودرویش را طراحی کرد. وی در حال حاضر مشغول طراحی خودرو در یک پروژه است که بهزودی رونمایی میشود.
در ادامه مصاحبه ما با این طراح صنعتی خودرو را میخوانید:
چه شد که به سمت طراحی خودرو رفتید؟
از دوران کودکی علاقه خاصی به طراحی خودرو داشتم و در نهایت شرایط طوری پیش رفت که وارد رشته مکانیک شدم. از همان دوران کودکی به من میگفتند که باید مکانیک بخوانی. متاسفانه در آن دوران شناختی درباره رشته تحصیلی طراحی صنعتی وجود نداشت. همانطور که الان هم نیست و بیشتر افراد نمیدانند طراحی صنعتی چه رشتهای است.
وقتی وارد رشته مکانیک شدم، متوجه شدم آن چیزی من میخواهم نیست و تصمیم گرفتم که در کنار درسم درباره رشته طراحی صنعتی نیز تحقیق و مطالعه کنم و در این زمینه کار کنم.
البته رشته مکانیک باعث شد که دید فنی هم به دست بیاورم. از آنجایی که علاقه زیادی به طراحی صنعتی داشتم تصمیم گرفتم بروم و کار با نرمافزارهای مرتبط با آن را یاد بگیرم و تمریناتی در این زمینه داشته باشم. در چند مسابقه کشوری هم شرکت کردم که تجربه خوبی بود.
درباره خودروی «کیاشیفت» توضیح میدهید؟
در سال 2010، کمپانی کیاموتورز با همکاری کیاموتورز ایران یک مسابقه طراحی خودرو برگزار کرده بودند که در آن شرکت کردم و برنده شدم. طراحی کیاشیفت مورد توجه سایت «CarBodyDesign»، سایتی معتبر در طراحی بدنه خودرو، قرار گرفت و طرح را به نمایش گذاشت. به همین دلیل هم این طرح به شهرت رسید.
موضوع مسابقه کیاموتورز طراحی خودرویی بود که در کلاس سوپراسپرت جای بگیرد، مناسب سال 2020 باشد و از هویت و زبان طراحی کمپانی کیا برخوردار باشد. از کودکی اخبار خودروها را دنبال میکردم و به همین دلیل هم درکی از طراحی خودرو داشتم و مشخصات طراحی خودرو یک برند را میدانستم.
در این مسابقه بحث فنی مطرح نبود و بیشتر تمرکز روی زیبایی طراحی بدنه بود. ایده جالبی که در طراحی خودروی کیاشیفت به کار بودم این بود که با برداشتن قسمتهایی از بدنه به صورت دستی این خودرو از حالت سوپراسپرت به اوپن ویل (ماشینهای فرمولا) تبدیل میشد. قسمتهای جداشونده این خودرو به صورت ارزانقیمت ساخته میشود و همچنین میتواند قابلیت شخصیسازی داشته باشد.
یکی دیگر از ویژگیهای کیاشیفت این بود که صندلی راننده و سرنشین پشت سر هم قرار میگرفتند که این ایده را از هواپیمای جت الگو گرفتم. این خودرو فرمی فضایی دارد که به نوعی نوآوری در طراحی بدنه خودرو محسوب میشد. همچنین سعی کردم از هویت و زبان طراحی کمپانی کیا استفاده کنم.
تصویری از کیاشیفت که قابلیت تغییر به خودروی فرمولا دارد
وقتی فهمیدید برنده مسابقه کیاموتورز شدهاید، واکنشتان چه بود؟
خیلی به خودم امیدوارم شدم چون وقتی در این مسابقه شرکت کردم دانشجوی مکانیک بودم در حالی که تحصیلات تمام رقبای من در زمینه طراحی صنعتی بود. نرمافزاری که در این مسابقه استفاده شد یک نرمافزار مهندسی مکانیکی بود که رقبای من با آشنا بودند و کار کرده بودند.
یکی از شرایط و جوایز مسابقه دعوت به همکاری از طرف کیاموتورز بود اما بعد از اتمام مسابقه خبری از این قضیه نشد و بعضیها گفتند که به دلیل شرایط تحریمهای ایران در آن سالها بوده است که پیشنهاد کار به من نشد. با وجود این که قرار بود این کمپانی از برندگان دعوت به همکاری کند اما متاسفانه هیچ وقت محقق نشد.
چند وقت پیش شایعاتی در شبکههای اجتماعی شنیدم مبنی بر این که قرار است کیاشیفت ساخته شود. در این شایعات حتی اسم خودروی من هم تغییر داده شده بود اما همه این خبرها دروغ است. کیاشیفت طرحی بود که در یک مسابقه برنده شد و مورد توجه سایتهای طراحی بدنه خودرو قرار گرفت اما قرار نیست تبدیل به خودروی واقعی شود.
بعد از برنده شدن در این مسابقه تصمیم گرفتید که از مهندسی مکانیک انصراف بدهید؟
قطعا برد در مسابقه کیاموتورز در این تصمیم تاثیر داشت. متوجه شدم که میتوانم در رشته طراحی صنعتی کارهایی بکنم و استعداد هم دارم. بعد از این که در مسابقه برنده شدم یک سری پیشنهاد کاری به من شد اما از آنجایی که تجربه لازم را نداشتم و نیاز داشتم بیشتر کار کنم؛ آنها را رد کردم.
خیلی دلم میخواست طراحی صنعتی بخوانم اما به دلیل شرایط خاصی مجبور شدم مدیریت صنعتی بخوانم که رشته نامربوطی هم نیست و شباهتهایی به طراحی صنعتی دارد.
اولین خودرویی که طراحی کردهاید، چه بود؟
اولین خودرویی که طراحی کردم با نرمافزار کتیا بود که در طراحی کیاشیفت هم از آن استفاده کرده بودم. این نرمافزار چندین محیط دارد اما محیطی که من این خودرو را در آن طراحی کردم مخصوص طراحی قطعات است. به همین دلیل هم برای اطرافیانم کمی عجیب بود که با چنین محیطی توانستم یک خودرو طراحی کنم.
اول از یک مکعب شروع کردم و کم کم آن را به یک ماشین تبدیل کردم. ظاهر جالبی نداشت و کاملا معمولی بود. بین اولین طراحی تا کیاشیفت سه خودروی دیگر با این نرمافزار طراحی کردم اما از لحاظ کیفیت خیلی پایینتر از کیاشیفت بودند. با این حال هرچقدر جلوتر میرفتم کارم بهتر میشد و کیفیت بهتری پیدا میکرد.
یک مجله خودرو هم یک مسابقه با موضوع طراحی خودروی کلاس امپیوی (ونهای کوچک) برگزار کرده بود. در همان محیط نرمافزاری که کار کرده بودم طرحی زدم و که مدل جالبی هم از آب درآمد اما چون ارائه باکیفتی نبود، مقامی نیاوردم. تقریبا یک سال از این قضیه گذشته بود که آگهی مسابقه کیا را دیدم و تصمیم گرفتم که در این مسابقه اول شوم. محیطی که با آن کار میکردم محیطی ساده بود که برای طراحی قطعات ساده مانند پیچ و مهره مناسب بود و جوابگوی نیازم نبود به همین دلیل کار با یک محیط تخصصیتر را یاد گرفتم.
چند سیدی آموزشی گرفتم و در عرض دو روز کار با محیط طراحی سطوح پیشرفته را یاد گرفتم و شروع به مدلسازی کردم که در نهایت فرم کیاشیفت را زدم. برای من نوعی معجزه بود که اینقدر سریع توانستم کار با این محیط را یاد بگیرم و چنین فرمی را بزنم.
محسن خرسندی
خودروی «دامین جیتی» هم از بعد از کیاشیفت طراحی کردم که یک خودروی اسپرت مسابقهای فوقسبک است. دامین جیتی موتوری کمحجم و کممصرف دارد و به دلیل تقسیم وزن مناسبش هندلینگ بالایی دارد. این خودرو داری کابین تک نفره و موتور 600 سیسی است.
همچنین یک طراحی دیگر به نام «نمسیس» در سطح جهانی داشتم که قابلیت ساخت آن از کیاشیفت بیشتر بود. خودروی کیاشیفت بیشتر یک مفهوم و ایده بود اما طراحی خودروی نمیسیس روی یک شاسی از پیشطراحی شده انجام شد که به همین دلیل هم تبدیل شدن آن به محصول بیشتر عملی بود.
یک سایت طراحی خودرو مسابقهای برگزار کرده بود و یک شاسی ماشین اسپرت را در اختیار شرکتکنندگان گذاشته بود تا بدنهای روی آن طراحی کنند. این شاسی را برداشتم و طرح خودم را روی آن پیاده کردم. چون در زمان امتحانات پایان ترم بود به ضربالاجل مسابقه نرسیدم اما بدنهای روی این شاسی طراحی کردم. در طراحی نمسیس خیلی دقت کردم که کاملا قابلیت ساخت را داشته باشد.
بعد از این که طراحی این خودرو تمام شد، در شبکههای اجتماعی آن را به نمایش گذاشتم که استقبال زیادی از آن شد. طراحی بدنه نمسیس بسیار خاص است و در عین ساده بودن بسیار متفاوت است. نمسیس یک خودرو سوپراسپرت است که میتوان موتور پرقدرتی روی آن نصب کرد؛ زیبایی و کیفیت این طرح بود که مورد توجه قرار گرفت.
تصویری از نمسیس؛ خودرویی که بعد از کیاشیفت طراحی شده است
در ایران حمایتی از شما شد؟
خیر، حمایتی ندیدم و اتفاقا قصد هم داشتم که به خارج از کشور بروم و تحصیلات مربوطه در آنجا انجام دهم اما به دلیل یک سری از محدودیتها مجبور به ماندن شدم و مشغول به کار شدم. در حال حاضر روی یک پروژه طراحی خودرو کار میکنم که اطلاعات آن محرمانه است اما بهزودی رونمایی میشود.
چالشهای کار در زمینه طراحی صنعتی چیست؟
چالشهایی که در صنایع خودروسازی وجود دارد بیشتر در زمینه مدیریتی است. در صنعت خودرو بازار انحصاری داریم که همین باعث شده خودروسازها تمایلی به بحث توسعه و تحقیق و توسعه محصول نداشته باشند. حتی اگر محصول کیفیت و نوآوری نداشته باشد، مشتری در هر صورت خودرو را خریداری میکند. به همین دلیل هم توجیهی برایشان وجود ندارد که روی توسعه محصول سرمایهگذرای کنند.
برای خودروسازهای داخلی توسعه روی طراحی صنعتی مانور بدهند. سایپا و ایران خودرو گروههایی را برای طراحی صنعتی تشکیل دادهاند اما به نظرم اصولی و درست نیست چراکه سرمایهگذاری زیادی روی آن نشده است.
آینده خودروها را چگونه میبینید؟
صنعت خودروسازی در بازار جهانی چه در زمینه مهندسی و چه در زمینه طراحی بدنه به سرعت پیشرفتهای شایان توجهی کرده است. خودروسازهای آلمانی، ژاپنی و آمریکایی به سرعت در حال پیشرفت در طراحی صنعتی خودرها هستند.
در سالهای اخیر خودروهای خودران در بازار جهانی سروصدای زیادی کردهاند. به دلیل مشکلات سوختهای فسیلی، خودروها بیشتر و بیشتر به سمت برقی شدن میروند. اما به شخصه فکر میکنم که آینده صنعت خودروسازی از آن خودروهای برقی نشود چون این خودروها مشکلاتی دارند که هنوز حل نشده است از جمله بحث آلایندگی این خودروها.
برقی که این خودروها مصرف میکنند از نیروگاههایی میآید که از سوخت فسیلی استفاده میکنند. از طرف دیگر، باتریهایی که این خودروها استفاده میکنند برای محیط زیست مضر است؛ این باتریها پس از مدتی فرسوده غیرقابل استفاده میشوند. این باتریهای فرسوده زباله خطرناکی برای محیط زیست محسوب میشود. فکر میکنم خودروهای برقی ابتدا باید این مشکلات را حل کنند تا بتوانند پیشرفت کنند.
در زمینه طراحی صنعتی هم که در حال حاضر خودروها با ظاهر و فرمهای جدید و خلاقانهای تولید میشوند که نشان از پیشرفت صنعت تولید خودرو هم میدهند. تکنولوژیهای جدیدی در تولید خودرو استفاده میشود که اجازه میدهد طرحهای خلاقانهتر و فضاییتری ساخته شوند.
در حالی که در ایران هنوز معلوم نیست که قصد سرمایهگذاری روی طراحی صنعتی خودرو را دارند یا خیر. خودروسازهای داخلی اهمیتی به فرم طراحی صنعتی خودرو نمیدهند؛ مگر ماشینهایی که هر سال به بازار میآیند چقدر تغییر میکنند.
تصویری از خودروی دامین جیتی
دانشگاه و خانواده چقدر در انتخاب شغل فعلی شما موثر بودهاند؟
از آنجایی که شناخت چندانی درباره این صنعت و رشته وجود نداشت؛ اوایل خانواده تمایل نداشتند که در این مسیر قرار بگیرم و بیشتر ترجیح میدادند که رشته مکانیک را ادامه بدهم. اما همیشه سعی کردم که به سمت علاقهام بروم و کم کم خانواده هم با این قضیه کنار آمدند. مخصوصا از زمانی که در مسابقه کیاموتورز مقام آوردم، آنها هم متوجه شدند که استعداد خوبی در این زمینه دارم و میتوانم کارهایی انجام دهم.
بزرگترین آرزویتان چیست؟
از کودکی آرزو داشتم که خودرویی با طراحی و برند خودم تولید کنم. همیشه هم تلاش کردهام که به این سمت پیش بروم و گامهایی هم در این مسیر برداشتهام.
دوست دارید به خارج از کشور بروید؟
تقاضا برای طراحی صنعتی در خارج کشور بسیار زیاد است و در نتیجه رقابت هم بالاست. دانشگاههای معتبری هستند که دورههای طراحی صنعتی را ارائه میدهند، تعداد دانشجویان زیاد است و کارها بسیار باکیفیت است.
اگر پایاننامههای رشته طراحی صنعتی را با چند سال پیش مقایسه کنید متوجه پیشرفت عظیم آن میشود، پایاننامههای پنج سال پیش قابل مقایسه با پایاننامههای امروزی نیست. به نظرم کسی که متفاوت عمل میکند، میتواند موفقتر شود.
فکر میکنم که کارهایم کمی متفاوت از دیگران است چراکه آموزش خاصی ندیدهام، کسی بالای سرم نبوده است که سبکش را به من القا کند، سعی کردم در همه سطحها کار کنم و ذهنیت بازی در این باره داشتم باشم تا بتوانم طراحیهای متفاوتتری ارائه دهم.
دوست دارید در کدام کمپانی خودروسازی کار کنید؟
برند مورد علاقه من پورشه است. این کمپانی در زمینه طراحی صنعتی بسیار فعال است؛ فرم خودروهای این کمپانی دارای اصالت خاصی است و پورشه بیشتر روی مهندسی خودروها کار میکند. این اصالت پورشه را خیلی دوست دارم و از بچگی هم عاشق این برند بودهام. البته کار در این کمپانی را به اندازه کمپانیهای دیگر هیجانانگیز نمیدانم چراکه محدودیتهای زیادی دارد و به دلیل اصالت ظاهری محصولاتشان حاضر نیستند بهراحتی فرم آنها را تغییر بدهند.
فکر میکنم کار در کمپانی خودروسازی کرهای و حتی چینی جذابتر است چراکه تابع محدودیتهای نیستند و تنوعگرا هستند. خودروسازهای آلمانی مانند بیاودبلیو هم جذابیتهای خاص خودشان را دارند.
گفتوگو از هانا حیدری